مردا چی میفهمن از عشق

1398/03/11

هرزه نبودم فقط بخاطر علاقم از اعتقاداتم گذشتم
این حرفو به هر مردی بگی بهت میخنده اخه
مردا چی میفهمن از عشق …
دوسش داشتم پسره رو نمیگم بچمو میگم ولی انداختمش
تا صبح گریه کردم…
عجله نکن تا تهش بخون
پسره جلو میدون انقلاب التماسم کرد که نگاهش کنم وقتی شمارشو بهم داد به عاشق شدن فکر نمیکردم ولی وقتی رفتارشو دیدم عاشقش شدم
اصلا بهش نمیخورد آقازاده باشه باباش نمیدونم سردار کدوم نیروی نظامی کشور بود
خیلی پسر خوبی بود دلبری بلد بود عاشقی بلد بود نازکشی بلد بود
ولی امان از دلی که بشکنه
یه هفته بعد از رابطمون باباش فهمید
الهی بمیرم براش یه دل سیر کتک خورده بود ازش وقتی دیدمش آش و لاش بود
داشتم از نگرانی میمردم براش ولی وقتی بهم گفت همه ش فدای یه تار موت دلم از ذوق ضعف میرفت
رفتم دکتر بتادین خریدم مثل یه خانم نشستم بالای سرش زخماشو بانداژ کردم اخه وقتی کتک خورده بود همینجوری از خونه زده بود دلم میخواست بمیرم براش
اخه مردا چی میفهمن از عشق…
تو دانشگاهشون دوستاش میگفتن عشقت خیلی سگه ولی نمیدونم چرا به تو میرسه اینقدر مهربون میشه
سیزده روزه بچمو انداختم ده روزه ندارمش
وقتی باباش فهمید مجبور شدم عقدش بشم
یه عقد ساده بدون مهمون انچنانی یادمه مامانم در گوشم گفت پسره خوبه ولی از خانوادش خدا بهت رحم کنه
صبح رفتیم شمال صبحونه ی شاهانی برام درست کرد خوردیم
پردمو زد دوست داشتم تمام وجودمو سهمش کنم ولی حیف
مردا چه میفهمن از عشق …
یه هفته تو شمال بودیم بهترین سفر زندگیم بود باهاش خیلی جاهای رفتم از وسط ابرای اسالم به خلخال تا وسط جنگل های چالوس دنیا برام شده بود بهشت یه زندگی عاشقانه یه زندگی عاشقانه
وقتی یک ماه بود که عقد بودیم ورق برگشت پدرسالار وارد شد تمام زندگیمونو ریخت بهم بخاطر افزایش نفوذ سیاسی پدرش مجبور شده بود منو طلاق بده با دختر مطلقه فرمانده باباش باید عقد میکرد
سخت بود سه روز گریه میکرد 1 ماه فراری بودیم دستگیرمون کردن اوردنمون تهران باباش هرکاری کرد که طلاقم بده نمیداد
میگفت چرا طلاقش نمیدی میگفت دوسش دارم
اخه مردا چه میفهمن از عشق…
مجبورش کرد کتکش زد
روز اخری که جلوم بود گفتم برو گفت نمیرم
گفتم میمیرم وقتی حالتو میبینم اینقدر بده
گفت میمیرم نداشته باشمت
تا صبح کنار هم بودیم کلی سکس کردیم اخه شوهرم بود عرفی رسمی شرعی همه جوره ولی باباش دوس نداشت بفهمه اینو ولی من دوسش داشتم
اخه مردا چه میفهمن از عشق…
صبح زودتر ازش بلند شدم از خونش رفتم رفتم رفتم
عاشقش بودم هربار که با باباش دعواش میشد یه چک میخورد انگار با لگد زدن تو کمر من
رفتم چون دیدیم داره نابود میشه نمیخواستم بخاطر من نابود شه
یه هفته بعد، طلاق نامه دستم بود یکی از سربازای باباش برام اورده بود
ولی انتظار داشتم خودش بیاره اخه دوسم داشت
ولی مردا چی میفهمن از عشق …
ماه اول پریود نشدم توجه نکردم سه هفته از زمانش گذشت
رفتم ازمایش دادم باردار بودم
زندگیم دوباره جون گرفت تا خونه دوییدم بهش زنگ زدم جواب نداد
رفتم خونش کلید داشتم رفتم بالا دیدم همه چی داغونه خونشو تمیز کردم و قربون صدقش میرفتم ثمره عشقمون توی دلم بود شب ساعت 12 رسید خونه نزدیک بود خوابم ببره
وقتی منو دید فقط گریه کرد تو بغلم بود هنوزم همسرم بود ولی دلی نه رسمی وقتی خبرو بهش دادم از خوشحالی فریاد میزد
فهمیدیم همه چی تمومه
دیگه باباش بفهمه که حامله ام دوباره با هم ازدواج میکنیم رهامون میکنه
صبح رفت پیش باباش
با قیافه اخمو برگشت بهم گفت برو گفتم چرا گفت خیلی دوست دارم ولی برو
ولی مردا چه میفهمن از عشق…
رفتم رفتم ساوه پیش داییم (بابام مرده بود مامانمم پیش داییم بود ولی خونمون تهران بود وقتی ازدواج کردم مامانمم رفت ساوه )
سه روز بعد دستگیر شدم بردنم یه جایی گفتن باید بچت رو بندازی گفتم نمیدازم گفتن میدازیمش برات
یهو باباش اومد جلو بین اون مردا بهش گفتم عروستم محرمت چرا اوردی منو پیش این نامحرما گفت خفه شو هرزه
هرزه نبودم فقط بخاطر علاقم از اعتقاداتم گذشتم
این حرفو به هر مردی بگی بهت میخنده اخه
مردا چی میفهمن از عشق …
گفتم من عقدش بودم گفت سه شب پیش که نبودی
گفتم بچش تو شکمم بود گفت از کجا معلوم بچه ی اون باشه بغض گلومو گرفت درد کل وجودمو
به خودم اومدم چشاموباز کردم دیدم تو بیمارستانم
لباسام خونی تا صبح گریه کردم تا صبح پشت در بیمارستان گریه کرد وقتی مرخص شدم در گوشم یه چیزی گفت
گفت داغ بچشو به دلش میزارم که داغ بچمو به دلم گداشت
گفتم خریت نکن زورت بهش نمیرسه گفت بهش نشون میدم
سه روز بعد از بچش خودشو حلق آویز کرد
دنیام تموم شد دنیام تموم شد
باباش بعد از گریه هاش گفت بچه بازی در اورد
اره عشق من بچه بود نفهم بود ولی عاشق بود ولی حواسش به دل دختر مردم بود
ولی مردا …چی بگم
مردا چی مفهمن از عشق…

نوشته: alimhm95


👍 37
👎 11
20857 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

770817
2019-06-01 20:52:45 +0430 +0430

مگه عشقت دختر بود که هی میگی مردا چی میفهمن از عشق؟؟؟؟؟میگفتی بعضیا چیزی نمیفهمن از عشق قشنگتر بود یا لعنت به بابای کسکشش و …از اینجور چیزا…
در کل متاسفم واسه دختر داستانت و امیدوارم همه عاشقای واقعی بهم برسن و تا ابد کنار هم خوشبخت باشن

0 ❤️

770822
2019-06-01 21:00:27 +0430 +0430

حوصله خوندنشو نداشتم
ولی واسه اینکه دست خالی نری کیرر جانشین فرمانده نیروی انتظامی به کووص و کووون پارت

4 ❤️

770823
2019-06-01 21:03:54 +0430 +0430

باید باهمدیگه در میرفتین… بهرحال بیا ساوه کاری که شده یا افسردگی و تلخی یا زندگی و رهسپار سرنوشت شدن

1 ❤️

770830
2019-06-01 21:13:02 +0430 +0430
NA

اول ازش بچه دار شدی بعد بچرو انداختی و تازه بعدش پر تو زد؟؟ کمتر جق بزن کونی کیرم تو مغزت حداقل درباره بیولوژی یه چیزی بفهم بعد بیا اینجا کسشر تفت بده

2 ❤️

770843
2019-06-01 21:29:10 +0430 +0430

این رامین دلاوری کسکش دارنده شبکه ماهواره ای ایران بی مرز یک کلاش و کلاه برداره
الانم دوباره شروع کرده به کلاه برداری تحت عنوان پذیرش دانشجو و اقامت
آخه چجوری ؟ با کدوم مدارک از کدوم دانشگاه ؟ با کدوم پروسه و ویزا خخخخخخخخ
فقط پول رو بفرست و خودش درست میشه خخخخخخ
اول مدارک رو میگیرن پاسپورت ترجمه …مکاتبه با دانشگاه و بعد چند ماه شاید دانشگاه پذیرش بده و بعد واریز شهریه و پول بیمه …
این حرومزاده فقط مردم بدبخت رو تیغ میزنه
مردم چقدر احمقن خدا

2 ❤️

770856
2019-06-01 21:55:43 +0430 +0430
NA

تریدم ریدمان اسهال ویبوست کردم به داستانت آچمز آلت خرزوخان برره تو ماتحتت ومقعدت

0 ❤️

770868
2019-06-01 22:36:10 +0430 +0430

کیر 5 سانتی سردار نقدی نه ، هیکل ناقناصش از پهنا تو کووونت مجلوق کووون لق !

0 ❤️

770876
2019-06-01 22:52:44 +0430 +0430

این چه کسشعری بود دیگه
کاملا خیالی بود وقتی دو نفر بخوان ازهم جدا شن اول حتما زنه رو میفرستن ازمایش بارداری.
مگه داریم طرف جدا شه بعد بفهمه حاملست خوشحال شه بدو بدو بره بگه بیا دوباره منو بگیر

0 ❤️

770910
2019-06-02 03:34:13 +0430 +0430

shut up & get out

0 ❤️

770913
2019-06-02 04:01:19 +0430 +0430

این کسو شعرا چیه میبافی ؟ سردار بود و ابرو و مو قعیت سیاسیش در خطر بود !
تاریخ مصرف این کوسوشعرا تموم شد . دیگه با هزارتا کلیپ تو فضای مجازی و راه انداختن جنده خونه تو مشهد از اون بالاسری تا اون زیر خایه مالاشون خودشون میدونن دیگه کونشونم پاره کنند کسی اینارو کیرشم حساب نمیکنه. که بخواد ابروداری کنه !
دختراشون که خارج کوس و کون میدن پسراشونم یا خارج یا توایران هرزگی و جنده بازی با امثال تو .
بعنی ما انقدر خریم که تو چس بچه رو فرسادن با منفی نویسی ابرو بخری واسشون ؟
برو . برو کونتو بده .
اون موقع که تورو از شیر گرفتن و به کیر بستنت . ما داشتیم دنبال خونه خالی میگشتیم تو خاموشیای زمان جنگ جنده فاطمه کماندو ببریم بزنیم زمین . این کونیزاده ها تخم ترکه همونان .

1 ❤️

770935
2019-06-02 05:37:01 +0430 +0430

مردا ک نمیفهمن از عشق ولی پارتنر جنابعالی میفهمیدا

0 ❤️

770952
2019-06-02 07:12:57 +0430 +0430

پسر خوب خاطراتت از کره شمالی رو داری تعریف میکنی ؟؟؟؟
میدونی مشکلت چیه، این صابون گلنارا جدیدا کیفیتش اومده پایین ، با شامپو تخم مرغی داروگر بزن حالت خوب میشه

4 ❤️

770989
2019-06-02 10:52:51 +0430 +0430

یه جمله ی کلیشه ای ک بارها و بارها داخل داستانت نقض کردی ، هربار هم تکرار میکردی و چند خط بعد ، شاهد نقض مکررش بودیم
موضوع داستان جالب اما نوشته و پیگیریش افتضاح
پردازش کم داشت و فقط ب خط اصلی داستان میشد اتکا کرد
همین موضوع رو میشد داخل یه داستان دنباله دار 3 با پارت ، ب بهترین های این سایت تبدیل کرد
اما خراب کردی ، خراب…

0 ❤️

771007
2019-06-02 11:25:22 +0430 +0430

باریک الله برادرا دیدم امشب خواهرانتون رو خاکها تو کوچه ها نشستن اونام امدن بگن خدا عزیزانمونو حفظشون کن اما یه مشتی اومدن جای خالی شوهراشونو می بینندد. شب عزاست . یادتونه میومدن نطفه میکاشتنو میرفتن بچه مینداختید دوباره بعد یک ماه می بردنت شمال پردتونو میزد … آی آغا خایه منی کجایی اون هندی زاده سقط شد بیا خودت امشب نظری کن…

0 ❤️

771022
2019-06-02 12:16:33 +0430 +0430

اعصابم گاییده شد باو
این کسخلا هم که هیچی از فلش بک نمیدونن
یجور داستانو قاطی میکنن انگار کلا پنج کلاس سواد دارن
ولی قشنگ بود داستانت
لایک

1 ❤️

771032
2019-06-02 13:21:50 +0430 +0430

تکرا جمله مردا چی میفهمن از عشق حالمو بهم زد، بیشرف مگه عشقت مرد نبود، مگه اونی که بخاطر تو حلق آویز شد مرد نبود، داستانت زیبا اما برای خودت و اون جمله تکراریت متاسفم

0 ❤️

771033
2019-06-02 13:41:49 +0430 +0430

داستانت رو دوست داشتم فضاسازی و نوع نگارش بخصوص تراژدی آخر داستان خوب بود،لایک چهاردهم تقدیم شما

0 ❤️

771070
2019-06-02 18:51:19 +0430 +0430

هر چیزی ممکنه

0 ❤️

771071
2019-06-02 18:52:01 +0430 +0430
NA

کص نگو زن? (dash)

0 ❤️

771078
2019-06-02 19:49:59 +0430 +0430

کیرم دهنت لایکت کردم اخه چه میفهمی از یه دله نازک

0 ❤️

771079
2019-06-02 19:56:59 +0430 +0430

پس اونی که عاشقت بود و باباش نذاشت باهات بمونه و آخرشم خودشو کشت مرد نبود؟؟؟
دو کیر به طور موازی اما از پهنا تو کونت که حتی چرت و پرت هم بلد نیستی بنویسی…

0 ❤️

771080
2019-06-02 19:58:10 +0430 +0430

صبح تا شب میشینی فیلم نگاه میکنی همین میشه دیگه مغزت میگوزه. حداقل فیلم میبینی هندی شو نبین کس مغز
خیلی جلو خودمو گرفتما

0 ❤️

771094
2019-06-02 20:29:30 +0430 +0430

با خوندن داستانت یاد یه کاراکتری افتادم … عمو منصور سریال باغ مظفر که یوقتایی گیر میکرد یه جمله رو هی میگفت … این جمله رو باید همینطور میگفتی ؟ بعدشم نکنه عشقت دوجنسه بود؟

0 ❤️

771141
2019-06-02 21:44:38 +0430 +0430

عززم ی آزمایشی هست بنام آزمایش ژنتیک و دی ان ای که معلوم میکنه بچه پدرش کیه و تو همون دوره بارداری میگیرن.
داستانت با اینکه احساسی بود اما خام و کودکانه بود مثل این هست که ی دختر ۱۵ ساله ی چیزی بنویسه.

0 ❤️

771183
2019-06-03 01:35:47 +0430 +0430

چه واقعی باشه چه داستان باشه، کلا عالی بود، آفرین

1 ❤️

771273
2019-06-03 13:50:22 +0430 +0430
NA

آره مردا فقط میخوان ننتو بگان

0 ❤️

771297
2019-06-03 19:16:44 +0430 +0430

کلابانظرمسیحاخیلی موافقم که عاشق نشین…عاقلانه ازدواج کنین بعدش اگه مردباشین ومردونگی بلدباشین عاشق همسرتون میشین وبالعکس…درسته که نظاممون تخمیه ولی داستان تووموضوعش واقعافضایی بودوهدف داشتی ازگفتن این داستان…واقعی هم نبود ضمنا

0 ❤️

772693
2019-06-10 09:26:27 +0430 +0430

نگارش خوب نبود چندان، ولی داستان قشنگ بود. من دوس داشتم :)

1 ❤️

772713
2019-06-10 15:48:06 +0430 +0430

ولی من دوسداشتم تهه داستان بهم میرسیدن و یه زندگی شاهانه و رمانتیک داشتن ولی داستان خوب بود

0 ❤️

777396
2020-11-18 02:26:27 +0330 +0330

باور کردم یا نکردم رو ولش کن
اما مث یه مشت عقده ای که جز حسرت از سکس چیزی نچشیدن بهت فحش نمیدم
مرسی که نوشتی

0 ❤️