مریم دختر همسایه

1391/01/20

من امید 30 ساله هستم . 16 ساله بودم که اسباب کسی کریدم اومدیم تو تهران پارس یه آپارتمان خریدیم که 3 واحد بیشتر نداشت . طبقه اول یه زوج بودند که یک پسر 7 ساله و یه دختر14 ساله به اسم مریم داشتند و طبقه دوم هم که بچه نداشتند و کارمند بوند . مریم ترک بود و از اون سبک دخترای مو بلوند و کمی تپل و بی حجاب و ریلکس اما پدر و مادرش اون و خیلی تحت کنترل داشتند . ما هم هر وقت گه گاهی می دیدیمش یه سلام و احوال پرسی گرمی از اون و خانوادش می کردیم و من هم یه یه سالی تو کف اون بودم .والا توی اون دوران سن هر دومون تو اوج عشق و عاشقی و دوست دختری و پسری بود اما هر دو به قول قدیمی ها مثلا با حجب و حیا یا بهتر بگم خجالتی بودیم . توی پارکینگ یه میز پینگ پونگ ما خریده بودیم و به این واسطه همسایه های ما هم گه گاهی با هم بازی می کردند . یه روز که داشتم ماشین بابا رو می شستم دیدم مریم اومد از انباریشون چیزی بر دارد که بعد از احوال پرسی ازش خواستم اگه کاری نداره با هم پینگ پونگ بازی کنیم و اونم قبول کرد اما گفت که محمد داداش تنهاست و باید زود بره . بعد از 5 دقیقه گفت که باید بره و خداحافظی کنه که من اومدم طرفش و بی مقدمه بوسیدمش ، اون هم بی حرکت سرجاش خشک شد و سرش رو انداخته بود پایین . بهش گفتم که من خیلی دوستش دارم و خیلی بهش فکر می کنم و یکی از آرزوهام بوسین اونه . خیلی آروم بغلش کردم و پشتش رو نوازش کردم و کمی لاله های گوشش رو خوردم و لباش رو خیلی آروم گاز می گرفتم . احساس کردم ضربان قلبش خیلی تند می زنه اما همچنان هیچ چی نمی گفت . به گوشه پارکینگ آوردمش و یه مقدار محکم تر می بوسیدمش که احساس کردم کیرم در حال انفجاره و داره به مریم می ماله . خلاصه دیدم اون هم کم کم داره آروم می شه و تو بوسیدن داره پیش قدم می شه . صدای نفسهاشو می شنیدم که داره تند تر می شه . یواش پیرهنش رو بالا زدم . سینه هایی که با توجه به سنش بزرگ بودند . نوک سینه هاش سفت شده بودن و من هم شروع کردم به خورن و مالوندن آنها . آروم دستم را بردیم زیر دامن بلندش کسش خیس شده بود و خیلی لیز که یو هو به خودش اومد و گفت می ترسم به کوسم دست نزن . بهش گفتم بابا فقط با چوچولت بازی می کنم . بعد روی میز پینگ پنگ بردمش و خوابوندم روی میز و شروع کردم به خوردن کسش که بعد از 2 دقیقه چند تا آه نیمه بلند کشید و گفت من ارضا شدم بذار کیرت رو بخورم شلوارکم رو پایین کشیدم . خیلی سفت و محکم می خورد گفتم که الان کیرم کنده می شه من هم خیلی سریع داشت آبم می اومد بهش گفتم آبم اومد اما اون دستهاش و گره کرد پشت کمر من و آب منو تا ته قورت داد . باورم نمیشد یه دختر تا این حد حشری شده باشه که این کار رو بکنه چون فقط تو فیلم ها این و دیده بودم . خلاصه بعدش همدیگه رو بوسیم و از هم خداحافظی کردیم . مریم و خانوادش تقریباً یه ماه بعد چون مستاجر بودند از اونجا بلند شدند و یه پیر زن 75 ساله تنها اومد جاش که متاسفانه من هم خیلی دوست داشت . توی این یه ماهه من بی عرضه دیگه نتونستم با هاش رابطه داشته باشم و هر وقت هم که منو می دید از خجالت سرش رو پایین می نداخت و سلام هم حتی نمی کرد .
دوستان عزیز امیدوارم هر فرصتی که بهتون دست داد ازش استفاده کنید که شاید دیگه براتون پیش نیاد

نوشته: امید


👍 0
👎 0
43262 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

316108
2012-04-08 22:29:21 +0430 +0430
NA

“دوستان عزیز امیدوارم هر فرصتی که بهتون دست داد ازش استفاده کنید که شاید دیگه براتون پیش نیاد”
ای بابا تو که انقدر خوب این موضوع رو میدونی و به ما هم نصیحت میکنی
چرا بااین همه تجربه با اون خانم 75ساله ارتباط برقرار نکردی؟؟اون بیشتر به دردت میخورد:))

0 ❤️

316109
2012-04-08 22:32:56 +0430 +0430
NA

من اخر سر دق میکنم !!!
شماها با حجب و حیا بودین …
والا من 14 سالم بود نمیدونستم دو تا سوراخ دارم …فکر میکردم همون یکی هست که ازش جیش میکنم
بعد اون دختر با حجب و حیا هم میدونسته چوچوله چیه …هم اب بوگندوئه تو رو که جنده هم نمیخوره …تا قطره اخر قورت میدهههه

والا چی بگم …دق میکنم اخر سر

0 ❤️

316110
2012-04-08 23:55:06 +0430 +0430
NA

حضور معاونت محترم فدراسیون پینگ پونگ و ورزشهای همگانی : :Sp
بر اساس گزارشات مردمی دریافت شده توسط کارشناسان حراست این سازمان ، اخیرا" مشاهده گردیده دوستانی با استفاده از غیت ناظر فدراسیون و رییس کمیته انضباطی ، در پایان مسابقات پینگ پونگ ، اقدام به خوردن و آشامیدن … بازنده بازی بعنوان جریمه باخت حریف می نمایند . :party:
از آنجا که خط مشی این اداره ، احترام به شخص بازنده - بگونه ای که حرمت ایشان مورد توجه خاص قرار گیرد - بوده و هست از آن معاونت محترم درخواست میکند تا با قطع سهمیه المپیک بازیکنان آن فدراسیون ، شرایطی فراهم نمایید تا تماشاچیان هم در شادی برنده مشارکت نموده و حتی وجود برادر کوچکتر شخص بازنده ، باعث انجام عملیات با سرعت هر چه تمامتر نگردد :bigsmile:
بدیهی است در صورت مشاهده مجدد این مورد ، با استفاده از قوه قهریه توسط عوامل کنتزل نامحسوس ناجا ، شخص برنده ، متوقف شده و آلت نامبردگان جهت طی مراحل قانونی ، به کشتارگاه تحویل داده خواهد شد . :p

0 ❤️

316111
2012-04-09 00:01:42 +0430 +0430

میشه بگی پدر و مادرمریم چه جوری اونو تحت کنترل داشتن
حتمأ باقفل وزنجیر

0 ❤️

316112
2012-04-09 02:45:46 +0430 +0430
NA

سلامون علیکم
داستان بدی نبود ولی یه سری نکات رو رعایت نکردی
به هر حال مرسی
السلامون علیکم و رحمته الله وبرکاته

0 ❤️

316113
2012-04-09 03:23:57 +0430 +0430
NA

واي خدا آخه چقد داستان تخمي تخيلي بايدبخونيم_داستان ماكه ازهمه بهتره هنوزنذاشتن_آخه پسرخوب هيچي بيخيال حيفم اومد

0 ❤️

316114
2012-04-09 03:42:59 +0430 +0430
NA

سلام به همگي واقعا خيلي خوشم اومد.

0 ❤️

316115
2012-04-09 04:29:39 +0430 +0430
NA

عجب…
اين مريم اولين سكسش كه اين باشه الان تو سكس چه كار ميكنه؟

0 ❤️

316116
2012-04-09 05:36:13 +0430 +0430
NA

می خوستم اصلا دیگه نظر ندما ، ولی پشیمون شدم ؛ می گم آقا جدی خوبه که شما دو تا خیلی حجب و حیا داشتید اون موقع ها ؟! نیست سنّ هر دوتون کم بوده و از اونم مهم تر اینکه پدر و مادر اون دختر عفیف حسابی اونو می پائیدند و کاملاً زیر نظرش داشتند ؟!! چون که در غیر این صورت شما دو نفر با این همه حجب و حیا ! و تحت نظر بودن چه کولاکی می کردین؟ من تو زمان جوونی ام خیلی بی کلّه بودم و خیلی هم کارای عجیب غریب کردم ولی این ماجرای عبرت آموزی که شما تعریف کردید دوست خوبم به قول معروف خ… فیل می خواد!! اینو جدی می گم فکرشو بکنید دو تا جوون با حجب و حیا ! تویِ مشاعات ساختمون، رو میز پینگ پنگ!و تازه اون یکی که تحت نظرم بوده خیلی سازماندهی شده مرتب رصد می شده؟! انقده کارای با حجب وحیا کردید که روح هیچ پورن استار سنّ و سالداری هم جرئت نداره بهش فکر کنه ؟!! بابا شما برید برای رکورد های گینس در رشته های " حجب و حیا " و شجاعت و خ… داری ثبت نام کنید حتماً مقام می آرید.؟!!!
ضمناً خواننده های محترم هم توصیه های عبرت آموز استاد در بابِ از کف ندادن فرصت های پیش آمده در زندگی را به گوش جان بشنوید ! و دیگر هیچ

0 ❤️

316117
2012-04-09 09:44:20 +0430 +0430

این فیلمه که یه تیکشو دزدیدی اینجا نوشتی خیلی قدیمیه بقیش اینجوریه که دختره میاد رد میشه میره ، تو کنار میز پینگ پنگ شروع به جلق زدن میکنی بعد بابای مهربون دختره(موهاش بلوند بود) میاد اول با پیچ گوشتی بعد با یه کیر به اندازه رونت و سرخی زبونت کونتو جر داده و کیرشو تا دسته کرده تو حلقت و همه آبشو خوردی(تازه اینجا متوجه میشی که پشمای کیر یارو بلونده!) یه بار دیگه بیای اینجا از این کس شعرا بنویسی میگم همون آقا مهربونه بیاد سراغت.

0 ❤️

316118
2012-04-09 13:10:29 +0430 +0430
NA

کیرم از تعجب شاخ دراورد…

0 ❤️

316119
2012-04-09 20:40:27 +0430 +0430
NA

ببین شانس آوردی پیشم نیستی وگرنه کاندوم میکردم تو پام بعدش میکردم تو دماغت تا از گوشات بزنه بیرون با این داستانت

0 ❤️

316120
2012-04-09 22:13:56 +0430 +0430
NA

خوب اشکال نداره. همون پیرزن 75 ساله هم خوب بود دیگه، تازه ننه بابا هم نداشت که کنترلش کنن و سکستون راحت بود. بد میگم؟

0 ❤️

316121
2012-04-13 10:33:18 +0430 +0430
NA

خیلی ممنون دوست عزیز : همینطوره که تو میگی یه همچین فرصتهائی را نه تنها نباید از دست داد بلکه باید تداوم داد

0 ❤️

316122
2012-04-17 05:11:03 +0430 +0430
NA

آخه می خواستم جوابت رو MAXندم نمی شه - می خوام فحشت بدم آخه دلم می سوزه - من یه حس ترحم به بچه کونی های جقی که مغزشون ریده دارم که بدون اینکه بدونن چی دارن می گند حرفهایی که باباشون به ننشون تو خونه می زنن یا بچه محله هامون به آبجیش می زنن رو می آد تو این سایت میزنه . دوماً مگه کیر کلفت 29 سانتی بد قواره سیاه آغشته به سس فلفل سیاه هندی اصل دم کونت بود که مجبور شدی بیای و حرفهای آبجیت و بزنی بعدش هم برینی و یه خط ترمز جا بذاری . اگه دم دستم بودی آبجبتو توری برات جلوت می کرم که تو یه دقیقه آبت از پشت پنجره بیاد و نوار پورنو بذاری تو شهوانی بچه ها یه جلق سیر بزنند . یادم رفت بگم که بچه کونی ها معمولاً تو 21 سالگی آب تو فاضلابشون می ره . تازه اگر بره …

0 ❤️

316123
2012-04-17 05:15:16 +0430 +0430
NA

به دوستان جسارت نشه با MAXMAHONY بودم

0 ❤️

316124
2012-04-17 16:54:50 +0430 +0430

تخمی بود دیگه ننویس . . . . . . .
اینجا جای بچه بازی نیست که اومدی. برو جلقتو بزن.

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها