معاشقه با مادرزنم

1392/03/19

سلام دوستان اسم مستعار من نیماست و 22سالمه این نوشته داستان نیست فقط خواستم از دوستای گلم یه راهنمایی بگیرم یا حد اقل ببینم اگه اونا جای من بودن چکار میکردن.راستش من یه مادر خانوم دارم که خیلی دوستش دارم اون 40 سالشه و یه زن مومنه از ویژگی هاش بگم اندام کوچیک و نسبتا تو پری داره جنیفر لوپزم نیست اما پوست سفید و فیس جالب و زیبایی داره .جریان ما از اونجا شروع شد که منو اون با اس ام اس با هم در ارتباط بودیم کم کم قربون ن صدقه رفتنمونو نزدیک بودن تز فکریمون باعث این شد که به هم دلبسته بشیم تا جایی که من عاشق هم شدیم .اوایل فقط همدیگرو در آغوش میگرفتیم واقعا از مامان خودم بیشتر بهش وابسته بودم اون هم مادر مهربونی بود برام خب وقتی که من خونشون شب میموندم اون هم تو اتاق منو همسرم میخوابید همسرم از رابطه ی منو مادرش با خبر بود اما فقط در حد عاطفی حتی خودش میگفت به مامان بیشتر محبت کن و حتی شبا من بین اونو مادرش میخوابیدم حتی تو بغل مامانشم میخوابیدم (ناگفته نمونه پدر خانومم شب کاره) منم خیلی سر زبون داشتم بیشتر کنجکاو بودم ببینم این رابطه به کجا ختم میشه برا همین یه کم شیطنت و زبون ریختنو چاشنی رابطم با مامان کردم ولی اصلا دنبال سکس باهاش نبوئم…به هم جک های ناجور اس میکردیم و از همینجا حرفای سکسی بینمون عادی شد تا جایی که من یه شب پیش مادر خانومم خوابیده بودم و یه خرده هم خودمو براش لوس کردمو گفتم مامان؟ اونم جواب داد جونم؟ گفتم میشه دستو بذارم روسینت؟ اونم گفت بذار عزیزم منم ذاشتم و آروم و یواشکی باهاشون بازی میکردم اونم خواب بود حس خوبی داشتم نرمو تپل بود چند شب گذشت و ایندفعه گفتم میخوام ببینمشون اونم اجازه داد وای واقعا خوشگل بودن تو تاریکی شب میدرخشید باهاشون بازی میکردم و یواشکی بوسش کردم خوشبختانه همسرم هم عادت داشت پشت به ما میخوابید و من بعد از اینکه میخوابوندمش میرفتم پیش مامانش اونم هی میگفت دوست داری گلم؟ خوشت میاد؟ مال توئه منو به خودش فشاد میداد و میگفت خیلی دوستت دارم من کمی شیطنتمو بیشتر کردم و گفتم خوش به حال خانومم که اینارو خورده کاش منم بچه بودم اینارو میخوردم مامان لبخند زد گفت چیه شیطون نکنه نقشه کشیدی بخوریشون؟ من چیزی نگفتم سرمو بردم پایین اون گفت دوست داری بخوریشون؟ من بدون اینکه چیزی بگم فقط لبامو نزدیک کردم به نوک سینشو یکدفعه کردمش تو دهنم و مک زدم عین یه بچه همین شد که رابطمون یه رنگو بوی دیگه گرفت دیگه با هم راحت حرف میزدیم درباره سکس که لا بلای صحبتاش فهمیدم پدر خانومم خوب ارضاش نمیکنه و تو سکس بیچاره بی میل به شوهرش منم خیلی ناراحت بودم همش سعی میکردم راهنماییش کنم تا یه سکس خوبو با شوهرش تجربه کنه اما میگفت فایده نداره .میگفت ولش کن گلم فکرتو درگیر من نکن از من دیگه گذشته اما من میگفتم نه مامان هنوز جوونی حد اقت چهرت هنوز جوونه چون دوستت دارم حال کنی.پیش خودم میگفتم کاش میتونستم کمکش کنم .بعد ها فهمیدم دوست داره سکس از پشت رو هم تجربه کنه اما از شوهرش میترسه که هم کیر کلفتی داره هم خیلی شتابزده عمل میکنه میگفت میترسم کونمو پاره کنه .از اونجایی که با هم راحت بودیم گفتم کاش میتونستم کمکت کنم اگه میشد خودم کونتو باز میکردم . اونم گفت راستش تو خیلی خوبی میدونم که تو سکس هم عشقولانه ای و هم شتابزده عمل نمیکنی خوش به حال دخترم که تورو داره اما میدونی که اگه ما سکس کنیم زنا کردیم منم گفتم مامان من اصلا دوست ندارم زنا کنم همین قدرشم زیاده روی کردیم.
درواقع هردومون به هم میل داشتیم اما نمیشد کاری کرد اما با این حال روز به روز به هم بیشتر وابسته میشدیم یه عشق واقعی انگار نه انگار محرممه فکر میکردم یه عشق جدید پیدا کردم حرفا و کارای سکسیمونم یواش یواش بیشتر میشد میدیدم که اونم میل داره کم کم لبامون به هم دوخته شد کم کم از نوازش پاهاش کار رسید به مالیدن باسنش حتی خاروندن سوراخ کوسش اول امتناع میکرد اما کم کم یه بار کاملا کوس ناز و پف کردشو که هنوزم ندیدمش لمس کردم انگشتمو تا ته تو سوراخش کردمو ارضاش کردم .بعد از هم لب گرفتیم من خوابیدم روش و وحشیانه پستوناشو فشار میدادم و میخوردم اونم چندین بار به کیرم دست زد اما به هم قول دادیم از این بیشتر نشه هر چند یه قدم تا سکس کامل فاصله داشتیم تموم واقعا من اهل سکس با محارم نیستم اما نمیدونم کار چطور به اینجا رسید برای خودم هم تعجب آوره و باورش سخته .حالا اگه میشه نظرتونو بگین و بگین کار درستی کردم؟ شما بودید چکار میکردین؟
تموم متن دقیقا اتفاق افتاده و بدون هیچ شاخ و برگی نوشته شده ازتون ممنونم که میخوننین متنمو اولین باره که مینویسم وقتم نداشتم که ویرایشش کنم اگه اشکالی داشت به بزرگیتون ببخشید دوستای عزیز.

نوشته: نیما


👍 3
👎 1
216621 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

384630
2013-06-09 01:01:47 +0430 +0430

فقط اومدم اوني كه ميخواد اول بشه نتونه هنوز داستانو نخوندم خيلي نامردم هه
:d

0 ❤️

384631
2013-06-09 02:15:15 +0430 +0430
NA

کاش من جات بودم. باور کن این یه شانس و موقعیت بزرگه.حتما استفاده کن و خوب به مامان جونت حال بده. خودتم نخواستی خبرم کن تا بیام.

0 ❤️

384632
2013-06-09 02:53:30 +0430 +0430
NA

ممنونم که موجبات خنده و شادی مارو حتی در هنگام خواندن داستان سکسی فراهم میکنی دوست خوبم :D

0 ❤️

384633
2013-06-09 03:53:26 +0430 +0430
NA

نه خوشم اومد از صداقتت :به نظر من كليد رفع هرمشكلي قبول واعتراف به ان مشكل است حال كه اساس مسئله درتو موجود است بقيشو ديكه من نميدونم خودتون ماشالله ماشالله عاقل وبالغيد واگه نيازي بود گه اين رابطه رو قطع كنيد حتما يه راهي پيدا ميكنيد _فقط اين توصيه رو بشدت بهت ميگنم كه مبادا يه روز به خر معرفت سوارشي و به خانمت چيزي بگي كه همچي چيزيرو تاآخر عمرش فراموش نميكنه _بعدشم داماد كه 22 ساله بشه مادرزنم 40 ساله مخصوصابااون شوهرو رابطه سردي كه باهم دارن اين پيشامدا طبيعيه مخصوصاكه مادر زنت مذهبي هم تشريف دارن!

0 ❤️

384634
2013-06-09 03:58:56 +0430 +0430
NA

سلام به همگی میدونم قضاوت اکثر دوستان همراه فوشه بهت ولی من درکت میکنم پیش میاد امیدوارم جلوترنری که عاقبت نداره البته من تا همین حد هم بخودم اجازه ندادم برم جلو فقط یاد اونایی که فوش میدن باشه الان نمیتونید قضاوت کنید تا اینکه رقم بخوره شرایط براتون اون موقع است که باید اراده خودتونو نشون بدین چون خیلی سخته البته به تودلبرویی طرف آدمم بستگی داره ;)
موفق باشید

0 ❤️

384635
2013-06-09 04:35:08 +0430 +0430
NA

ناگفته پیداست که خودت متوجه هستی که چقد کارت اشتباه بوده .جدا از سکس با محارم یا غیره پسر خوب شما الان ی نفر تو زندگیته که واقعا دوسداری فقط مال خودت باشه پس شمام انقد نجابت داشته باش که فقط متعلق به اون باشی . میخوای پدرت با خانمت سکس کنه ؟؟؟؟ ببین چقد برات سخته . اگر ی نفر نمیتونه خوددار باشه طرف مقابل که شمائی باید مواظب باشی .به مادرزنت بگو بخاطر دخترت خوددار باش چون این رابطه زندگی زناشوئیت رو خراب میکنه . سعی کن کارات رو به عنوان اشتباه قبول کنی ن اینکه توجیه کنی خوتو

0 ❤️

384636
2013-06-09 05:56:00 +0430 +0430
NA

پروازی دخترم ناراحت نشو قول داده ترک کنه ولی خیلی سختشه امیدوارم موفق بشه راستی سر زدن بهش رو به حداقل برسون هر طوری که هست دیدارتونو کم کنید. کمرنگ میشه و فراموش امتحان کن من که اینطوری موفق شدم البته نه با مادرزنم با خواهرزن 2 ساله میگذره دیگه کاملا تمومش کردم.

0 ❤️

384637
2013-06-09 06:11:27 +0430 +0430
NA

دوست عزیز فکر میکنم داستانتو انجوری که دوست داشتی نوشتی نه انجوری که اتفاق افتاده احتمالا از اول جشمت دنبالش بوده

0 ❤️

384638
2013-06-09 06:36:02 +0430 +0430
NA

خیلی آدم کثیفی هستی
عوضی

0 ❤️

384639
2013-06-09 06:42:14 +0430 +0430

مادر زنته ها … دوست عزیز این اشتباه و نکن چون شوهر داره . بنظرم سعی کنی زیاد رفت و آمد نداشته باشی و باهاش یه جا تنها نمونی بیشتر بتونی این و کنترل کنی . به آخرش فکر کن که میتونه به از بین رفتن زندگیت و جدائیت ختم بشه

0 ❤️

384640
2013-06-09 08:42:18 +0430 +0430
NA

داداش سعی کن فاصله ب وجود بیاری اما یواش یواش.

0 ❤️

384641
2013-06-09 10:27:02 +0430 +0430
NA

وواه وواه مامانم اینا…خاک توسر خودتو مادر زنت…واقعا که!!!

0 ❤️

384643
2013-06-09 10:37:04 +0430 +0430
NA

دختر اصفهانی نبود

0 ❤️

384644
2013-06-09 10:51:57 +0430 +0430
NA

به نظر من داستانت نمیتونه درست باشه. اگه هم…اخر عاقبت نداره

0 ❤️

384645
2013-06-09 12:37:43 +0430 +0430
NA

اگر میخوای بفهمی چقدرررررررر اشتباه کردی به این فکر کن که وقتی یه روزی داماد خودت با زنت این کارو بکنه چه حالی میشی…

0 ❤️

384646
2013-06-09 12:43:12 +0430 +0430
NA

باهام تماس بگیر

0 ❤️

384647
2013-06-09 13:18:24 +0430 +0430
NA

خاک بر اون سر پوکت کنن اخمق.
در ضمن محارم نمیخونم.

0 ❤️

384648
2013-06-09 18:01:51 +0430 +0430
NA

عجب…
اینجوریه؟ :O :O :O :O :O :O :O :O :O :O :O :O :O :O :O :O :O :O :O :O :O :O :O :O :O :O

0 ❤️

384649
2013-06-09 18:17:49 +0430 +0430
NA

خیلی سخته جلوی خودتو بگیری وقتی روش میخوابی سینهاشو قورت میدی انگشت میکنی تو سوراخ کونش باید شرت اهنی پات باشه تا یه وجب از وجودت تو وجودش نره

0 ❤️

384650
2013-06-09 19:46:03 +0430 +0430
NA

زن ذلیل,مادرزن هم شدمحرم?!?بگیربکنش,نذاردربره

0 ❤️

384651
2013-06-09 22:44:19 +0430 +0430

لابد زنت هم همزمان رفته بوده به یکی دیگه داده !!! خب اگه نظرم اشکالی داشت به کوچیکی خودت ببخش!!

0 ❤️

384654
2013-06-10 02:55:38 +0430 +0430
NA

اصلا وصلتت با این خانواده درست نبوده و تنها کاری که میتونی بکونی اینکه تا مادر زنت از این شکسته تر نشده تا ته بکونی توش تا آه افسوس تو دلت نمونه

0 ❤️

384655
2013-06-10 07:20:42 +0430 +0430
NA

من میگم اول زنتو طلاق بده ; بعد ترتیب مادر زنتو بده ; بعد دوباره زنتو عقد کن

0 ❤️

384656
2013-06-10 15:44:41 +0430 +0430
NA

گوه خوردی خار جنده کونی با این قصت تو ودت کون می دی اون وقت می ری راجب مادر زن می نویسی حتی قصت کیرمم بلند نکرد

0 ❤️

525581
2015-12-16 20:18:08 +0330 +0330

می دونم داستانت دروغ بود.
رو حساب کتاب نوشتیش برای بد کردن زهن ما ولی:
اخه بی شعور:
یعنی تو نمیدونی با محارم این غلطا رو هم نمیتونی بکنی؟
فقط زنا کار زشتیه؟
اون زن نفهمت غیرت نداره؟
رویشو که میکنه اون ور صداهای شما بیدارش نمیکنه؟
خاک تو سرت کثافت. (hypnotized)

0 ❤️

665938
2017-12-18 03:05:23 +0330 +0330

کردیش تمام فقط از تو بچه دار نشه شانس اورده

0 ❤️

667766
2018-01-03 06:03:03 +0330 +0330
NA

سالهای سال مادر زنم رو گاییدم.
هر طوری فکرش رو بکنید.

اما الان مثل سگ پشیمونم

0 ❤️

751703
2019-03-03 02:17:03 +0330 +0330

خط اول داستان کافی بود.
پودر زنت شبکار دائم بود
ماهم همه پاکستانی و تا حالا کار نکردیم

0 ❤️

886060
2022-07-20 15:54:44 +0430 +0430

قراص هاتو سر وقت بخور

0 ❤️