مفقوده (طنز)

1392/11/17

آقو داشتیم تو خیابون قصر و دشت شیراز راه میرفتیم دیدم یه بوگاتی جلو پام زد ترمز گفتم یا امام زاده بیژن سرمون رو گرفتن،دیدم پنجره اومد پاین یه دختر خوشگل پشتش پیدا شد گفت بیا بالا آشنا بشیم،گفتم برو خجالت بکش مگه خودت خواهر مادر نداری ، آقو خیابون همت رو همینطور پشت سرم میومد بوق بوق میکرد،گفتم پدرومه در. آوردم الان سوار میشم،خلاصه سوار شدمو یه ماچ خوشگلیم کرد و یه آهنگی از مرلین منسون گذاشت گفتم عامو ای چی چیه یه جنگ جنگ ساز میاد و از بالوی شیراز میاد بذار، یه نگاهیم کرد گفتم گوه خوردم ،گفت بریم یی حالی بکنیم،گفتم بریم، گفتم حالو اسمت چیه پری چهره گفت مریم،گفتم وووی بشمت

خلاصه رسیدم خونشون،عامو خونه نداشتن کاخ بود ، توالد فرنگیشونه میفرختن برابری میکرد با زندگی ما، خلاصه بغلمون کرد و یه لب توپی ازمون گرفت و شلوارمو در آورد و کیرمو گرفت تو دستش و یه کم مالید و منم مانتوشو در آوردم سینه هاش رو ماچ کردم و مکش زدم،گفت بریم رو تخت . آقو رفتیم لبه تخت خوابیدم یه ساک توپی زد و زبونش رو زیر کیرم تکون میداد ، گفت حالا نوبت توه ، فرتی از زیرش در اومدم و باهاشو از هم باز کردم تا میشد کسشو خوردم،بعد چندی گفت بکن توش کشتیم،منم گفتم خو عامو ،، کیرومه کردم توش یه اهی کشید منم تند تلمبه میزدم،هی کیرومه در میوردم هی میکردم توش دوباره ، بعد نیم ساعت لرزید و ارضاء شد بعد چند دقه منم ارضاء شدمو پهن شدم روش،بعد از ربع ساعت پاشدم لباسمو پوشیدم گفتم خوب ما رفع زحمت کنیم ، گفت. بیا تا برسونمت گفت کاکو ای چه حرفیه،آقو سوار ماشینو شدیم و در خونمون پیادم کرد ، یه کادویی داد گفت اینم یادگاری شب بیاد موندنیمون،گفتم عامو دست درد نکنه،گفت خواهچ،

آقو رفتم خونه کادو رو باز کردم دیدم یه جعبه توشه جعبهو رو باز کردم یکی دیگه توشه ، همین جوری رفتم جلو ، رسیدم به یه جعبه قد فندوق،گفتم تو روحت دادی دستمون،بازش کردم دیدم یه کاغذ توشه نوشته به جمع ایدزیا خوش اومدی،گفتم تو روح خودم ، الانم که اینو براتون مینویسم دو ماهه دکترا جوابم کردن،یه قبر خریدم توش خوابیدم،فقط اگه اومدین شیراز یه بوگاتی جلو پاتون ترمز کرد دیدین توش یه دختره،بهش بگین یه شرت سبز زیر تختت جامونده،او شرتو مال منه.

نوشته: امین


👍 1
👎 0
18813 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

411856
2014-02-06 07:18:42 +0330 +0330
NA

اینو قبلا یجایی دیگه خونده بودم
درضمن کجاش طنز بود؟!
این آقو آقو گفتنا که طنز حساب نمیشه زبونشون اینه
نمره:از ۱۰نمره ۱

0 ❤️

411865
2014-02-06 07:22:12 +0330 +0330
NA

کس شعر بود…

0 ❤️

411857
2014-02-06 10:30:35 +0330 +0330
NA

کسخولی؟ :|

0 ❤️

411858
2014-02-06 11:29:34 +0330 +0330
NA

بی مزه بود.

0 ❤️

411859
2014-02-06 12:09:55 +0330 +0330

دروغ بود!!!

0 ❤️

411860
2014-02-06 13:35:32 +0330 +0330
NA

اخرش باحال بود :))

0 ❤️

411861
2014-02-06 14:01:56 +0330 +0330
NA

هدفت چی بود؟ به قول یکی از دوستان محیط مجازی شده محل خالی کردن عقده ها.
چه نونی قرض میدن به هم در داستانها.
کلا خط اول به امام زاده رسیدم یبوست شدم و ادامه ندادم :D

0 ❤️

411862
2014-02-06 17:11:16 +0330 +0330

:|من ای داستان رو زیاد شنیدممم
این داداشمون طنزش کرده دمس جیز.
یقول دوستمون فقط زبونشو عوض کرده ولی باید بگم با عوض کردن زبونش به طنز تبدیلش کرده

0 ❤️

411863
2014-02-06 21:13:42 +0330 +0330
NA

خوشگ نیومد ؛ نه طنز بود نه جدی ؛ باز اگه جدی مینوشت باحالتر میشد

0 ❤️