من زنونه پوش کونی
سلام من علی 18 سالمه از تهران از وقتی یادم میاد دوست داشتم لباسایه زنونه بپوشم و کون بدم اینا یه توضیحی بود راجبه خودم خوب حالا بریم سر اتفاقی که من برای اولین بار کون دادم.
وسطایه تابستون بود من تو خونه تنها نشسته بودم با لباسه زنونه و با خودم هی ور میرفتم نزدیکای عصر بود که گوشی زنگ خورد شماره نا آشنا بود ورداشتم دیدم دوست پسرمه (دسته من کون نداده بودم تا اون موقع ولی دوست پسر داشتم اسمشم سامان بود) گفتم سلام عزیزم گفت اینا رو ول کن الان سارژم تموم میشه خونه تنهایی بیام پیشت گفتم آره و اونم گوشی رو قطع کرد بعد از 5دقیقه رسید خونمون منم خودمو واسش خوشگل کرده بودم تو همین مدت و بهترین لباس زنونه هامو واسش پوشیده بودم درو زد منم واسش درو باز کردم سلام نکرده لباشو گذاشت رو لبامو با دو دستش کونمو می مالید و با پاش درو بست منم با این حرکتش خیلی حشری شده بودم کیرشو از رو شلوار گرفتم تو دستم می مالیدم بعد از چند دقیقه لب بازی بهم گفت می خوام امروز بکنمت منم با خوشحالی گفتم باشه بعد گفت این لباسایی هم که پوشیدی دیگه داره منو خیلی حشری می کنه و باید همین الان بکنمت منم با این حرف هلش دادم رو تخت و پریدم روش کم کم در حین لب بازی لباسایه همدیگرو در اوردیم منم شروع کردم به خوردن کیرش کیرش خیلی بزرگ و خوشمزه بود بعد من برگشتم و اون کیرشو گذاشت در سوراخم بدون اینکه نرم کنه یدفعه کرد تو اولش خیلی درد داشت ولی بعد چند دقیقه دیگه درد نبود لذت بود و اون خوابید رو تخت و من واسش تلمبه می زدم بعد یه دفعه گفت داره آبم میاد گفتم اشکال نداره بریز توم اونم ابشو ریخت .از این قضیه 3 سال میگذره و من سامان می خوایم تا عمر داریم با هم باشیم و واقعا همدیگرو دوس داریم و اون تقریبا هر هفته 3بار منو میکنه و من مثله زنشم و …
نوشته:علی
هاهاهاهاهاها تف به صورتت چه نازم می کنی!
برو تغییر جنسیت بده آدمایی مثل تو انگل اجتماعن سگ بی شعور
شمارتو بده من پسر باز زیاد سراغ دارم میگم بیان دره خونتون توهم سنگه تموم بزار براشون
یعنی خاک برسر تو اون یکی کنن که آبروی هرچی مرده بردین
خدا را شکر شما کونی ها هستید که از صد تا دختر بهتر حال میدین خدا قوت
Ardimanish:درودبردوستان
ايول دارى دادا,خدا قوت
عزت مزيد
اصلا درکتون نمیکنم
واقعا با هم حال میکنید یا فک میکنید که خیلی با حاله
Shoma zanone posha ro bayad seft kard, Hamaton konaye khobi dari
az kardaneton hich vaght sir nemisham
دوست عزیز اگه داستانت واقعی هست و همجنس گرایی ایران رو ترک کن و برو یه کشو ردیگه زندگی کن بهت پناهندگی هم میدنو لذت میبری و اینقد توهین هم نمیکنن با عشق هر جنسی ممکن است و تنها عشق دگر جنس گرا بهم نیست مهم عشقه خوش باشید باهم و سرحال قدر هم رو بدونید
اه حالم بهم خورد خجالت هم نمی کشن اگه از داستانای این سایت همجنس گرایی و سکس با محارمو که زشت و کثیف هستنو حذف کنن 5تا داستان می مونه که 3تاش خیانته یه فکری کنید
چه کون بازاریه.کس کش تو هم پسری جاکش.تحقیق کن بابات به کی کون میده.آبرو تهرانم جلو شهرستانی ها بردی.م
نظرات جدید داستان‌ها
- سلام و عرض ادب وقت همگی بخیر مسعودم متولد 65 ساکن تهران دنب...
- کاش واسه من پیش میومد خیلی حال میده...
- خوب بود عزیزم
- پری انگار شغلش دادن بوده و گرنه کسی از سرخوشی طلاق میگیره ای...
- عالی بود
- عالی بود ادامه بده
- خیلی هم خوب
- خیلی خوب تونستی احساساتت رو با نوشته هات ترکیب کنی و این باع...
- منم پیرمرد میخوام سن پایین هستم و گرایش به سن بالا دارم سریع...
- منم پیرمرد میخوام سن پایین هستم و گرایش به سن بالا دارم سریع...
- منم پیرمرد میخوام سن پایین هستم و گرایش به سن بالا دارم سریع...
- منم پیرمرد میخوام سن پایین هستم و گرایش به سن بالا دارم سریع...
- منم پیرمرد میخوام سن پایین هستم و گرایش به سن بالا دارم سریع...
- منم پیرمرد میخوام سن پایین هستم و گرایش به سن بالا دارم سریع...
- منم پیرمرد میخوام سن پایین هستم و گرایش به سن بالا دارم سریع...
- منم پیرمرد میخوام سن پایین هستم و گرایش به سن بالا دارم سریع...
داستان‌های تازه
- عمه منیر
- دوست نامرد من (۲)
- سکس بعد از جدایی از همسرم
- مرگ تدریجی یک رویا
- از شمال به جنوب (۱)
- عطر ژاله (۱)
- کس سفید خاله سوسن
- بالاخره سکس اما یهویی
- ساعت یازده و نیم (۱)
- هما مستاجر من (۱)
- سکس با دوست دختر رفیقم
- ممه های سارا
- خورشید عشق
- گاییدن سمانه دختر دایی میلفم
- هتل (۱)
- سقوط یک رویا (۱)
- لذت تلخ
- موشک بارون
- شاگرد زرگر (۱)
- سکس در خانه مادربزرگ
- به الهام کون دادم
کیرم تو روحت سگ ارمنی ازاون خالداراش بگاد تورو