سلام . داستان سکسی نیست . خاهشا فوش ندین . حوصله نداره نخون . قبول کسشعره ولی این زندگیه منه .
اسما مستعاره , من رضام قیافم داغونه سنمم ۲۷ الان و موسیقی کار میکنم و رشته تحصیلیمم موسیقیه . بگذریم , داستان برمیگرده به چندساله قبل , ی اجرا داشتیم ابادان , روی صحنه ی دختری دیدم که فک نمیکردم اینجوری بشه , اسمش الهام بود , با واسطه بهش شماره داذم , قسطم کسخل بازی و دوستی بود شایدم تهش سکس ولی ب شیش ماه رفتن و اومدن و دیدنش با اینهمه راه دور , کنارم بود و تو حسرتش بودم , نمیخاستم اجارش کنم , میخاستم برا همیشه بخرمش . عاشقش شده بودم , رفتم با هزار بدبختی خاستگاری مخالفت کردن گفتن راه دوره , عرب بودن و یکم حساس …
خیلی بهم ریخته بودیم اون روز تو واتساپ پیام میدادیم خیلی حشری شدم , قبلنم شده بودم ولی کنترل نمیشد کرد ازش فرار میگردم و دستشویی خودمو خالی میکردم , اینقدر حرفای عاشقانه زد میخاستم بمیرم , بهش گفتم عکست بده دلم تنگه , عکسش داد , گفتم الهام ی عکس خفن بده , اونم حشری بود و فهمیده بود منظورم , عکس خودش با تاپ و شلوارک داد , گفتم خفن تر , عکس سینش فرستاد . اون شب حسابی حال کردیم و تو خیال هم حسابی سکس کردیم . چند روز بعد ازم خاست برم پیشش و یجای خلوت بریم و بهت لب بدم و غیره . پیچوندمش خخخخ . نکه نخام , نمیخاستم اون ناراحت بشه چون مذهبی بود ,
سرتونو درد نیارم , رابطمون بهم خورد , بعد از مدتی گفت ازدواج کردم , دلم شکست ولی با خنده گفتم مبارکه و خندوندمش , ته دلم غوغا بود , هنوزم هست , حالا تنهاییام و دردام رو عرق , مستی و حشیش پر کرده , حداقلش خیلی خاطرات تلخ رو فراموش کردم و خوباش یادمه ,
بعدش فهمیدم دروغ بوذه و ازدواج نکرده , گفته چون دوستت دارم اینجوری گفته و حالام گوشیش عوض شده و شماره جدیدش ندارم …
بعد از اون با هیچکی سکس نداشتم , فقط اینجا داستان میخونم ,
من هنوز پسرم و عاشق
نوشته: منیر
از لحاظ املا و نگارش که داغووون بود!
درضمن اینو هم بگم که قرار نیست که هر کس عاشق شد،بره دنبال عرق و حشیش و اینجور چیزا و خودش رو نابود کنه!این کارِت کاملاً اشتباهه…
خار هرچی دروغگونه گاییدم مادر تو یکینه گاییدم توله سگ مال این گه خوری ها نیستی کی رو گول میزنی معلومه تا حالا بزغاله هم به توی دو ریالی پا نداده با این املای کیریت
خدارو شکر که بعضی ها که در دنیای واقعی تو سری خور هستن با دنیای مجازی آشنا شدن که عقده خودشون اینجا خالی کنن و شروع کنن به فحاشی!
بی توجه به متن داستان فقط فحش بدن یکم اروم بشن و حس لات مجازی به خودشون بگیرن! نمونه اش kahkashan …
داستانت خوب بود عاشقانه بود سکسی نبود جای داستانت تو این بخش نبود
قسطم کسخل بازی و دوستی بود شایدم تهش سکس بعد از اون با هیچکی سکس نداشتم. (dash)
برو جقتو بزن میمون قصد اینجوریه
اون که نوشتی قسط ه کونته عقب افتاده
آها یادم رفت تشکرکنم ازت
با تشکر ریدم تو تراواشات ذهنیت که همین داستانه
اونایی فحش میدن قشنگ معلومه شهری نیستن و دهاتی عععن. با احترام به همه دهاتی ها چون دهاتی با فرهنگ هم داریم.
اما درباره نویسنده.دوست عزیز کاملا مشخصه که شما فاز اشتباهی برداشتی.طرف گفته بیا نرفتی بعدم خواسته یه چس کلاس بزاره گفته دارم ازدواج می کنم تو هم عین اکثر مردم ایران که منتظر یه بهونه برای گوشه نشینی و ربط دادن همه چی به بخت بد و فلک و ستاره هستن رفتی نشستی یه گوشه بست حشیش کشیدی که چی? خیلی عاشقی? خیلی دوسش داری? تو فرهاده اون شیرینی? تو پفک نمکی هم نیستی.میباس بجای این گهی که می کشی و می خوری تمام تلاشتو برای بدست اوردنش بکنی.خودت رو گول نزن تو عاشق اون نبودی عاشق حشیش بودی معتاد ضعیف بی جربزه…
اینایی که فهش میدن شخصیت خودشونو نشون میدن , فارغ از همه چی داستانت اینجا جاش نبود ولی درکت میکنم , چون خودمم بدجوری یهویی عااااااااشق شدم
خداییش این شهوانی هیچ فایده ای هم نداشته باشه ، داره نویسنده های زیادی رو به وجود میاره
اون مادر قهوه ای که به من گفت تو سر خور گیرم بیفته سرشو به خوردش میدم
چیه فاز با فرهنگی برداشتی نه کونی من همون بی فرهنگ دهاتیم خو ولی پاش بیفته همین دهاتیه بروجردی مادرتو میگاد عن آقا
درضمن اینایی که مورد عنایت قرار میگیرن مطمئن باشید لایقش بودن
اسمت منيره؟
پسری؟
خدا تو رو واسه پدر و مادرت نگه داره.
اینکه تنهایی ت رو با عرق و حشیش پر میکنی اصلا درست نیست. خواستی بیا خصوصی تا کمکت کنم.