من و آبتین

1393/04/05

من شاهین هستم 24 سالمه عاشق پسرهای کوچیکتر از خودم مخصوصا اگه فشن باشند و سکسی و خوشگل . یه روز تو نت مشغول کس پرخ زدن بودم با یه پسری آشنا شدم به اسم آبتین 18 سالش بود کم کم با هم صمیمی شدیم و از تمایلاتمون گفتیم و عکس و وب دادیم به همدیگه (انصافا خیلی خوشگل بود ) سفید بود و قدش حدودا 170 متوسط و بدن بدون مو . من هم قدم 182 و فیتنس هستم . خلاصه قرار شد آبتین فرداش بیاد خونه ما چون من چند روز تنها بودم . اون شب رفتم حموم حسابی کیرم و برق انداختم و شب زود خوابیدم صبح ساعت 10:30 آبتین اومد وای که چقدر ناز و خوشگل بود با هم رو بوسی کردیم و اومدیم نشستیم رو مبل براش نوشیدنی آوردم و خیلی زود بحث و کشیدم سمت سکس . دستش و گذاشت روی پای من و شروع کردیم لب گرفتن از روی شلوار محکم کیرم و فشار میداد و دیگه شورتم کم کم داشت پاره میشد جفتمون لخت شدیم و رفتیم رو تخت من کلی لب گرفتیم و گردن و سینه هاش و لیسیدم . نشست جلوم و کیرم و کردl تو دهنش کیر من حدود 18 سانت هست همش و میخورد داشتم دیوونه میشدم برش گردوندم و لبه های کونش و محکم باز کردم و شروع کردم سوراخش و لیس زدن اینقدر لیس زدم که کاملا باز شد و زبونم راحت میرفت توش 4 تا انگشتم و کردم توش و در میاوردم داشت کلی حال می کرد . ژل مخصوص زدم به کل کیرم و دم سوراخش مالیدم و کیرم و کردم تو جیغ کشید و صورتش و بر گردوندم و ازش لب گرفتم ، داشتیم از حشر میمیردیم . بلندش کردم حالت فرقونی کردمش خلاصه همه مدلا امتحان کردم کم کم داشت آبم میومد بهش گفتم و اونم گفت بریز توش همش و ریختم به قدری زیاد بود که از لبه های سوراخش ریخت بیرون . تا شب 3-4 بار دیگه کردمش یه بار توی حموم یه بار هم مثل تو فیلمها بردمش تو تراس ( هیچ خون ای مشرف به خونمون نیست که ببینند ) باهاش صمیمی شدم هفته ای یه بار قرار میزاریم و میریم عشق و حال .

نوشته: شاهین


👍 1
👎 0
62557 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

424241
2014-06-26 09:33:18 +0430 +0430
NA

عجب کس شعری نوشتی کونی مامانتو بده بچه های شهوانی بکنن

0 ❤️

424242
2014-06-26 09:49:13 +0430 +0430

منم یه دوست پسر مفعول اینجوری میخوام…

0 ❤️

424245
2014-06-26 12:29:26 +0430 +0430
NA

حروم زاده دروغگو…چهارتا ناخون کرده توش…بعد وقت کردن جیغم میزده طرف

0 ❤️

424246
2014-06-26 15:51:21 +0430 +0430

خنده امانمان را برید برادر. همان اول داستان که موفق شدی: من ریدنم گزفت وموفق به خواندن بقیه مطالب گهر بارت نشدم.

0 ❤️

424247
2014-06-26 21:16:19 +0430 +0430
NA

چرا همه داستان نویسها کیرشون زیر 18 سانت نیست وکلفت هم هست ؟ واسه همینه من نمی تونم داستان بنویسم ؟

0 ❤️

424248
2014-06-27 12:29:07 +0430 +0430

خو با مزه!!!هر چقدم گشاد باشی وقتی کیر میره تو کونت باید جیغ رو بزنی!!!

0 ❤️

424249
2014-06-27 12:30:59 +0430 +0430

گه راست باشه!بدن فیتنس،کیر 18 سانتی،مکان جور،تراس اونجوری!!!
آدم دیگه چی می خواد؟؟!!
منم هستم ولی نه به این سرعت!!تهران

0 ❤️

424252
2014-06-27 19:58:00 +0430 +0430

پس بگو باید برگردیم جهت تو، ودل هامونو که دیگه اشباع شده ازاین مزخرفات دروغ داستانهای سایت! بانظراتمون به توی آخرIQخالی بکنیم! پس بچه های شهوانی خبرتازه اینه که طرف حساب فحش هامون دیگه الان شدن 2نفر! خودپروفسوری که این توهمات جقی اش رو برای ما درقالب داستان نوشته وغالب کرده + این آقای باهوشی! که تازه داره زیراین خزعبلات تابلو رو، مهروانگشت میزنه وتأییدش میکنه!! شماروبخدا،ببینید این دیگه بشقابش روبه کدوم جهته وداره کجاهارو میگیره؟؟!!

0 ❤️

424253
2014-06-27 22:46:37 +0430 +0430

خیلی کوتاه و خیلی خلاصه ولی ماجرایی که تعریف کرده بودی خیلی قشنگ و دوست داشتنی بود. مرسی و مبارکتون باشه.

0 ❤️

424254
2014-06-28 00:20:19 +0430 +0430
NA

بازم همون حرف پسر باید کسر شان داشته باشه براش

0 ❤️

424255
2014-06-28 03:27:08 +0430 +0430

گی بود نخوندم.
دیگه ننویس قلمت بدرد انگلک دادن کس مامانت میخوره.

0 ❤️

424256
2014-06-28 16:44:27 +0430 +0430
NA

مختصر و زیبا…

0 ❤️

424258
2014-07-04 16:24:02 +0430 +0430
NA

بشر “کس پرخ” میزده!!! biggrin

0 ❤️