سلام اسم من اشکينه و24 سالمه واهل تهرانم ي خواهر دارم که اسمش رکساناس 3سال از من بزرگتره.زياد کشش ندم اقا برم سر اصل مطلب.
من يه ادم ضعيفي توي روابط وداشتن دوست دختر بودم و هميشه جلقامو با شرتو و سوتين خواهرام (من سه تا خواهر دارم که رکسانا وسطيشونه)ميزدم.از سوم راهنماي يواش يواش دلم خواست سينه هاشو بگيرم يا دستمو رو پاهاش بکشم.در کل دوستش داشتم خيلي برام کشش سکسي داشت.رکسانا خيلي سگ اخلاق بود اصلا بهم مجال صحبت يا دست درازي نميداد.گذشتو گذشت تا رسيدن دوران خدمتم,توي دوران خدمت اولين دوست دخترمو پيدا کردمو ترتيب دادمويه دونه دو دونه خلاصه افتاده بودم رو غلتک عشق و حال مثل بقيه جون ها,تا حدود شش ماه پيش که اخرين دختري که بهاش بودم و قرار بود با هم ي خانواده بشيم دورمون زدو همه چيز رو خراب کرد,منم واقعا زده شده بودم از هرچي دختره. توي دوران ارتباطم با دخترا هميشه خودمو سرزنش ميکردم که چرا به خواهرم نظر بد داشتم؟؟ديگه سرگرم کار شدمو بي خيال دختر و دختر بازي
خلاصه اين داستان سکسي من با رکسانا از بي کس شدن شروع شد.رکسانا فوق ليسانس زبان بود و درس ميداد اونم اکثر اوقات خونه بود.رکسانا چون دانشگاه رفته بود و به اصطلاح ازاد فکر شده بود خيلي راحت در مورد خيلي از چيزها با هم صحبت ميکرديم يا ي فيلم با صحنه هاش با هم ميديديم.خلاصه بينمون خيلي گرم شده منم يواش يواش اون حس گم شده بچگيم سراغم اومده بود با اين تفاوت رکسانا ديگه اون دختر دبيرستاني نبود!160 قد ۶0 کيلو وزن و دختر سبزه گونه با سينه هاي متوسط روبه کوچيک بودن.
حالا بيام سراغ باز شدن دريچه سکس من رکسانا.من ايميلمو روي لپ تاپ رکسانا باز کردم و اونو نبسته بودم نگو اين ناقلا مياد کلي فيلمو عکسي که توي ايميلم ميومد نگاه کرده و دانلود ميکنه (بعدا برام گفت)منم نميدونم و حالا ميدونست که من وضع سکسيم خرابه حالا از اون ور ميدونستم کي پريود ميشد به محض بيرون رفتنش از خونه شرت داغشو بو ميکشيدم بوي شهوت وبوي گرماي کسش ديونم ميکرد,حالا دست بر قضا دوره پريودش شروع شده بود و رکسانا از خونه بيرون زدو منم بدو رفتم طبقه پايين اتاقشو گشتم شرتشو پيدا کردم سريع خر خري لخت شدمو شروع کردم به جلق زدن باور نميکنيد لحظه ارضا شدنم چي ديدم!!!رکسانا رو که داشت منو نگاه ميکرد!!ي هو به خودش اومدو از اتاق رفت بيرون و گفت اشغال عوضي يالا لباستو بپوش ميخوام برگه هاي امتحاني رو ببرم(چند شب پيش برگهاي بچها رو اورده بود خونه تصيح کنه).منم سريع خودمو جمع کردمو زدم بيرون.بهش اس دادم گفتم جان خودت ابرومو توي خونه نبري!!حالا موندم چيکار کنم شرتشو توي دستم کير راست شدمو و………
خلاصه پيام داد بهم که بيا دنبالم غروب ,من هم غروب رفتم دم در دانشگاه.اومد سوار شد با خنده گفت سلام خر بي شخصيت هيچي تو دل نزاشتي با اين کارت,چند تا دست با اون دست سبکش بهم زدو گفت با شرت کثيف من چيکار داشتي,منم که خجالت ميکشيدم گفتم بابا کنجکاوي بود ديگه بعد رکسانا گفت اره ايميل سکسي هاتم کنجکاوي بود.حقيقتا منم ديگه زدم اون بارش گفتم ايميل سکسي هاي منو ديدي.؟؟ گفت اره يه چند تا ازش دانلود کردم کفتم تو هم کنجکاوي مثل اينکه,خلاصه خرش کردم گفتم بين خودمون بمونه اين جريان.
رکسانا اين فرصتو طلايي ميدونست براي خودش چون اهل رفيق و رفيق بازي نبود,به اين خاطر همون شب تو اتاقم نشسته بودم داشتم به رکسانا و احيانا سکسي که شايد بتونم بهاش داشته باشم فکر مي کردم که ديدم اومد تو اتاقو يه شرت سبز روشن خوني مالي رو انداخت جلوم گفت تو کنجکاوي بيا منم بلافاصله بلند شدم واز پشت بغلش کردم گفتم کجاشو ديدي گفت نکن صدا ميره بالا برووو گم شو.
خلاصه رکسانا صبح زود رفت دانشگاه من هم براي نقشه برداري اومدم ساوه دو روز طول کشيد,پنچ شنبه ساعت ١١ ظهر بود که برگشتم کسي خونه نبود رفتم حمام اومدم بيرون زنگيدم به بابا گفت :ورامينيم براي جشن اتمام سربازي پسر دايي و گفت حواست به رکسانا باشه کلاسش تموم شد بياين اينجا.
منم مثل اينکه توپ ترکوندن تو سرم تو اين فکر بودم که ديدم رکسانا جون اومد با چهره خسته سلام کردم و باخودم گفتم يا الان يا هيچ موقع, گفتم ديگه شرت نداري گفت نه ديگه کمه جوابگوي کنجکاويت نيست,سريع رفتم ي شربت براش درست کردمو دادم بهش گفتم رکسانا ي خواهش جان من نه نگو گفت باشه گفتم بريم حمام با هم؟؟؟؟ ي خورده مکث کردو گفت برو براي خودت کارت به من چيه گفتم نه تو اصل کاري گفت نچ ,همين که گفت نه از پشت گرفتمشو کير راست کردمو گذاشتم در کونش هيچي نگفت برشگردوندم لبمو چفت لبش کردم باز هيچي نگفت.گفتم لختت کنم سکوت اختيار کرد.شروع به دس مالي هين لخت کردنش کردم گفت اشکين تف به روت بياد بعدا چ جوري تو چشمهاي هم نگاه کنيم منم که انگار اولين بارم بود که ميخواستم سکس کنم از بس اشتياق داشتم گفتم گوش نده بابا.کشيدمش تو بغلمو و يواشي گذاشتمش رو کاناپه سوتينو شرت قرمزشو هنوز در نياورده بودم از پاش,کسش مثل نارگيل قلمبه شده بود يواشي گوشه شرتشو کنار زدمو دهنمو گذاشتم رو شق کشس,خيس خيس بود کمي هم شور بود شروع به مک زدن کردمو همين که خواستم برم سراغ ممهاش ديدم ارضا شد,لعنتي يه ابي داشت اول فک کردم داره ميشاشه بعد ديدم نه بابا داره ميلرزه.بلند شد گفت ميرم حمام گفتم منم ميام ,رکسانا گفت باشه ده دقيقه ديگه بيا تووو.انوشو نفهميدم چرا فک کنم حسابي قندش افتاده بود.
ي ربع بعد درو وا کرد و گفت اشکين بيا توو منم با سر رفتم تووي حموم.توي اين حموم بخار گرفته رکسانا خيلي سکسي تر به نظر ميرسيد با اون بدن سبزشو اون سينه هاي قلمبه و سفتش.همش خودشو بهم ميماليدو ازم لب ميگرفت.کير راست کردمو با دستاش همش بازي ميداد,منم دسمو رو کسش ميکشيدمو حال ميکرديم با هم.
من دراز کشيدم کف حمام رکسانا اومد نشت رو سر من جوري که کس و کونش مجال تنفس بهم نميداد همش خودشو تکون ميداد بعد خم شد کيرمو برد تو دهنش و شروع به ساک زدن کرد.چه حالي ميداد,چه حس داغي بود,دوباره ارضا شد منم همش نگاش ميکردم به هر حال رو حساب تجربم شروع به وا کردن کونش شدم چون رکسانا باکره بود. بهم گفت چيکار ميکني اشکين نکنه ميخواي…………
اولش نذاشت گفت نميشه جر ميخورم,ميگفت غروب بريم مهموني نميتونم ديگه بشينم اذيت ميشم منم گفتم الان که تا اينجاش اومدم تا نکنمد ولت نميکنم.
خلاصه ي انگشت دو تا وعقب و جلو کلي حرف تا راضي شد کيرمو بکنم توش, منم استادانه يواش يواش تا ته ردش کردم تو.اين سواراخ تنگو اين حمام بخار الود و اين اه کشيدنهاي رکسانا داشت مغزمو منفجر ميکرد.هر دومون سرپا بوديم از فرط درد خوشو پس ميکشيد ولي من سفت گرفته بودمش از پشت و سينهاش تو دسم بود.کمي زمان برد تا جا وا کنه ولي بلاخره به تلمبه زدن افتادم,همش اه ميکشيد و خودشو ميمالونمد بعد از ده دقيقه شاک زدن ريختمش تو رکسانا .خيلي چسبيد باور کنيد حتي از سکسهاي ديگم حالش بيشتر بود.
اون شب ما ديگه نرفتيم,رکسانا اتش کسش خوابيده بود و با توجه به اسرارهاي بي حد من اونشب ديگه بهم نداد.
خلاصه الان وقت و بي وقت دهنم تو شق کسشه ولي در نهايت کونشو به گاه ميده.روز هست سه بار ميکنمش.
بچه به نظر من کار درستي نيست سکس با اعضاي خانواده
به نظر شما درسته؟؟؟؟؟
نوشته: ashkin
نخوندم چی نوشتی خیلی طولانی بود اصلا کیر تو ابجیت همینجوری
ادمین دیگه داستانارو فیلترینگ نمیکنه … B)
هرچی دمه دستش بیاد رد میکنه میزاره تو سایت :>
سکس خواهر و برادر و تو اسمونا نوشتن عزیزم
اما مغزم سوت کشید چه وضعه نوشتنه اخه؟چندش…
به این میگن تناقض هدفمند : سکس با محارم خوب نیست _ روز هست سه بار میکنمش
اگه ته داستان مینوشتی فانتزی بهتر بود هر چند فانتزی محارم هم خوب نیست
آخه کیری مگه نگفتی پریود بود؟
پــَـــ چرا وقتی کسشو میخوردی خونی از نمیومد؟
داستانت پر از تناقض بود!
اون پاراگرافچه اولش هم گفتی تا فحش نخوری؟!
ولی کیرم تو ماتحت خودت وخواهرت :-D
:) :-P
اولش میگه سینه هاش متوسطه متمایل به کوچیک بعد میگه سینه های گندشو گرفتم.کیر تو کس آبجی جندت بره…
کمتر کسی هست که ندونه این داستانها زائیدۀ خیال خلاق کسانی است که اگه این خلاقیت رو در راه بهتری به کار بگیرن به خیلی جاها میرسن ولی افسوس از کژروی…
ما که فحشامونا دادیم بذار به اینم بدیم گناه داره…
مردک گو خور
کیر ماریو تو کون بابات تو گه خوردی اینو آپ کردی اگه مال خودت نیست
کیر لویجی تو کس ننت دیوث
پفیوس دسته بیل تو کس آبجیت اگه دروغ بگی
اینا همش فیلم بود فحش نخوری…
اما به مقام والای فحش خوری از علیرضا نائل شدی
کس بابات
عزیزم خواهرات کجا سربازی رفتن ؟؟؟ اخه کونی کس مغز نوشته بودی : …گذشت تا رسیدن به دوران خدمت
به همین راحتی؟
کسی باور میکنه این داستانو. خواهر برادری که از هم خجالت میکشیدن بعدش راضی به سکس انال از نوع درداورش میشن. بچه کونی پورن استارای امریکاییم نمیتونن همچین کاری بکنن.
ولی یادمه گفتی پریود بود کس خونی رو لیسیدی مشنگ.کراس با تک چرخ تو کونت
گوه خوردی عوضی!خودت خواهر جندتو کردی روت نمیشه واسه همین اومدی میگی داستان ایمیل داشتم کیری
صد و شصت؟ حداقل يه کم بلند تر ميگفتي تا تصوير ذهنيمون سکسي تر باشه. ياد دختر عمم افتادم، اونهم با همين قد وکونش به اندازه بقيه هيکلش وزن داره.
اینا همه کس شر میگن بیار ماهم بکنیم قول میدیم دایی شی دایی اشکین0098
الان من نظر خاصي ندارم خواهرتو بيار بكنيم
بعد نظرمو اعلام ميكنم
اصن من ریدم دهن تو!!!
شوما عزیزم خیلی گه میخورین با محارم سکس می کنی. کیرم تو کس خواهر جندت
با این وضع بعضی شیوخ میان به گی فحش میدن
یعنی گی ارزشش از این پایین تره ؟!
13سانت دارم 12سانتش مال خودت 1سانتشم واسه خواهرت که غیرتش بیشتر توه
آقا جان ننویس،محارم ننویسین،خواهر،برادر،محارم ننویسین،نخونین،محارم آپ نکنین،محارم نقل به قول نکنین…امشب این دومین محارمه که خوندم و تو لیست یکی دیگه هم هست،از ده داستان سه تاش محارمه،چهارتا گی،این آمار وحشتناکه!خدا به داد ایران ما برسه! (dash)
عزیزم یکی اومده فانتزیشو واست تعریف کرده تو باید بزاری تو سایت؟؟؟
:D