من و دامادم ودخترم (۲)

1390/02/06

قسمت قبل

…بعد از اون ماجرا دیگه با مجید مثل عاشق و معشوق بودیم همیشه در تماس بودیم و هر موقع خونه ما بودند حسابی حال می کردیم ولی هیچ کس بو نبرده بود تا اینکه دو سه روز تعطیلات بود مجید و نازی خونه ما بودند و دختر کوچیکم نگین هم بود تو خلوت داشتیم لب می گرفتیم که نگین دید به خاطر اینکه سه نشه انگار که از مجید تشکر می کنم گفتم مجید جان ممنونم که برام پارچه گرفتی رفتم یه قواره پارچه از تو کمد دراوردم و نشان نگین دادم نگین هم با طعنه گفت دستش درد نکنه اقا مجید ازاین کارها زیاد می کنه من و مجید فهمیدیم که نگین حسابی بو برده نقشه کشیدیم که که طوری قضیه رو ماست مالی کنیم مجید گفت نگین منو نازی می ریم بیرون اگه می ای پاشو بریم نگین هم قبول کرد و اونا رفتن بیرون بعد 10دقیقه ای زنگ زدم موبایل مجید گفتم یه نقشه دارم گفت بفرما البته پیش اونا این طور حرف می زد گفتم دوست داری نگین رو بکنی ؟گفت اره گفتم تو عمل انجام شده قرارش بدیم مجید گفت بله درسته باشه اومدم باهم صحبت می کنیم یعنی باشه بعدا.بعد دو سه دقیقه ای مجید خودش زنگ زد گوشی رو برداشتم گفت جیگر نقشت چیه ؟گفتم تو یه فرصت مناسب نگین رو می فرستم حموم خونه رو خلوت می کنم تو بیا برو پیشش اگه راه اومد چه بهتر سه تایی می ریزیم رو هم و چی از این بهتر اگه راه نیومد تو بزور بکن من می ام راضیش می کنم واونم تو عمل انجام شده می مونه و حرفی نمی زنه مجید قبول کرد بعد دو سه روز تعطیلات اونا رفتن و من و مجید هم جلو نگین تابلو بازی در نمی اوردیم و سر سنگین شده بودیم.تا اینکه بعد یه مدتی بین نگین شوهرش شکر اب شد اون یه هفته ای اومد خونمون از طرفی هم شوهرم برا دو سه روز رفت شهرستان بهترین فرصت بود به نگین گفتم پاشو برو حموم به خودت برس بعد ظهر یه سر بریم خونه خالت من برم یه کم وسایل بخرم نگین رفت حموم گفتم در حموم روقفل نکن از بیرون قفلش خرابه می افته (اخه در حموم مون المینیومی بود واز بیرون دستگیره داشت )می مونی تو حموم گفت باشه زنگ زدم مجید بعد 10دقیقه ای اومد اول یه بوس اب دار ازم کرد گفت کون خودتم اماده کن.گفتم چشم ارباب.مجید لخت شد و یواش به در حموم زد و گفت مامان جون مامان جون نگین اومد پشت در گفت بله مجید گفت منم مجید نگین گفت اقا مجید مامان مگه خونه نیست ؟مجید گفت مثل اینکه نیست منتظر می مونم تا بیاد نگین رفت زیر دوش مجید در رو باز کرد و لخت رفت و در حموم بست منم دستگیره در رو انداختم یعنی اینکه در از بیرون قفل شده منم از ترک گوشه شیشه تو حموم رو نگاه میکردم هر دو شون لخت بودن نگین یه دستش به سینش بود یکی به جلو کوسش جیغ زد گفت کجا گم شو بیرون و منو صدا کرد مجید گفت کاریت ندارم منم می خوام یه دوش بگیرم نگین دوباره تکرار کرد عوضی برو بیرون من این کاره نیستم مجید گفت کی می گه تو این کاره ای فقط یه بوس کوچولو مجید گرفت از بازوای نگین واو نو کشید طرف خودش و دستشو انداخت دور کمرش سینه نگین رو انداخت دهنش نگین زورش نمی رسید صدای التماس نگین در اومد ول کن مجید ترو خدا الان مامان می اد زشته از لحن صداش و التماسش معلوم بود که زیاد هم ناراضی نیست مجید یه دستشو انداخت لای لمبرای نگین اونو کله پا کرد کوس نگین اومد جلو دهنش شروع کرد به کوس لیسی نگین می گفت نه مجید بسه مجید ول کن نبود نگین دیگه تقلا نمی کرد فقط گفت مجید بزار زمین سرم گیج رفت مجید گذاشتش زمین کمر نگین رو گرفت لب تو هم شدند داشت سینه بزرگ و سترک مجید رو چنگ می زد دستشو انداخت گرد ن مجید و کشید بالا و پاها شو حلقه کرد دور مجید اونم کیر شو از زیر نگین رد کرد تو کوسش نگین اوییییییی گفت که من دستمو بردم تو شورتم مجید اون رو بالا پایین می کرد اون جیغ شهوت می زد گفت کوفتت بشه نازی عجب کیری می کشی و خودشو بالا پایین می کرد گفت مجید فشار بده دارم می ام واییییی اخخخخخخ مجید می دونست دارم نگاه می کنم اشاره ای کرد رفتم تو نگین حال خودش نبود یه سیلی زدم مجید و گرفتم از موهای نگین گفتم جنده شوهرت حق داره دخلتو بیاره حواسم به کیر مجید بود به خاطر اسپری و قرص همون طور سیخ بود مجید از پشت من فرار کرد بیرون من موندم و نگین الکی به گریه افتادم گفتم ذلیل شده این چه کاری می کنی مگه تو چی کمبود داری نگین به التماس گفت مامان به خدا بزور اومد تو گفتم اره ارواح دلت بعدم تو پریدی بغلش مجید پشت در التماس می کرد مامان جون غلط کردیم همین یه بار بود ابرو ریزی نکن ترو خدا به خاطر نازی من یه اه بلند کشیدم گفتم حیف که پای زندگی اون طفلک وسطه و گرنه می دونستم چی کار کنم نگین یه کم صورتش وا شد و گفتم مجید خوار شده بیا تو ببینم مجید اومد تو افتاد به پام گفتم بلند شو مرضت چیه نازی بیچاره که واست کم نمی ذاره مجید گفت مامان جون غلط کردم شهوت ادمو بد بخت می کنه اخه اومدم نگین رو دیدم دیگه نتونستم طاقت بیارم خود شما بودین چی می کردین اگه شوهر نگین تو حموم بود شما می امدین تو و خونه خلوت بود چی می کردین لبخندی زدم و گفتم کفت می کردم وسط کوس نگین و کله کیر تو .گرفتم از کیر مجید و گفتم یه بار عیبی نداره جونین جوونی کردین دیگه تنهایی نکنین نگین گفت ها مامان باهم بکنیم گفتم اره دخترم لا اقل یه بزرگتر پیشتون باشه گفتم بچه های گلم بریم بیرون اینجا تنگه سه نفری رفتیم تو اتاق نگین لخت بود و منم لباسامو در اوردم نگین تشکی اورد انداخت زیرمان مجید خوابید منو نگین افتادیم به جون کیرش نگین گفت مامانی من کیر می خوام گرسنمه یه بوس از لبش کردم گفتم برو عزیزم کارت نصفه مونده کیر مجید راست راست بود بدون اب دهن وکرم نگین نشست رو کیرش تا اون تهش کشید توشروع کرد بالا پایین کرد خوابیدم وسط پای مجید با زبونم خایه هاشو لیس می زدم هوار مجید در اومده بود مجید گرفت از موهام و بلندم کرد نگین رو به حا لت سگی خوابوند بدون اینکه کیر شو در بیاره. کشید بیرون دوباره تا ته تپوند توبا صدای فرج و بادش کم مونده بود ارضا بشم منم سگی خوابیدم و زبونم دادم بیرون مجید دو انگشتی کرد تو کونم بعد کرد سه انگشت در اورد از اب کوس نگین زد رو سوراخ کونم دو باره کرد تو از رو نگین بلند شد اومد رو کونم فقط داغی کیرشو احساس کردم حالم بد شد انگار قلبم داشت می اومد بیرون با اینکه قبلا تجربشو داشتم و کونم باز بود ولی کیر مجید رو نمی تونستم تحمل کنم بریده بریده گفتم مجید بکش بیرون جر خوردم اونم خنده ای کرد کشید بیرون نگین براش ساک زد نگین رو هول رو تشک رفت وسط پاهاش دوباره تا ته کرد تو کوس نگین چند بار تلمبه زد تا اون موقع مجید سا کت بود گفت نگین می خوام ابت بدم نگین گفت وایییی نننه شکمم می اد بالا من می دونستم مجید شوخی می کنه گفتم نه عزیزم مامانی اینجاست نترس جورتو می کشه نگین ارضا شد و شل و ول افتاد مجید اومد سراغم رو شکم خوابوندم باز گذاشت تو کونم این دفعه درد نداشت دستشو برد زیرمو با چوچو لم بازی می کرد گفتم مممممممجید ددددداارررم می ام فشار بده اونم فشاری داد گه یه یکی ول کردم مجید هم ریخت تو کونم گفت مرسی جیگر سه نفری بیحال افتادیم چشامو باز کردم دیدم مجید و نگین حرف می زن نگین گفت بد جنسا همش نقشه بودا می خواستین واسه خودتون شریک پیدا کنین وگرنه من از همون شب می دونستم شما ریختین رو هم عیبی نداره دل دیگه امروزم مامان زنگ زد به تو فهمیدم نقشه دارین خودمم دلم می خواست اخه یه ماه می شد نداده بودم . به ترتیب گروه سکس ما تشکیل شد و کسای دیگری هم عضو شدند که بعدا می نویسم.

نوشته:‌پری


👍 3
👎 0
151321 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

278395
2011-04-26 23:50:16 +0430 +0430
NA

اسم داستان رو بذار خانواده ی خوک ها
آخه بی شرف عوضی این کس شعرا چیه بلغور میکنی؛خوک هم دیگه انقد بی ناموس نیست؛
کیر خر با سرعت نور و با صرفنظر از اصطکاک تا ته تو کون گندیدت
من نمیدونم چه فکری کردی که این داستان رو نوشتی؛
یه جا خوندم زن های معمولی تا 50سالگی و سیده ها تا 60سالگی به ارگاسم میرسن
اصلا گیریم تو استثنایی؛کونی تو این 2داستان 100بار ارضا شدی؛یه زن 30ساله هم انقد ارضا نمیشه
به قول دوستان کیر سگ ارمنی خال دار تو تخیلاتت
پری؟کیرم تو کونت یه وری
در پایان از دوستان بخاطر اینکه اینطور حرف زدم معذرت میخوام

0 ❤️

278397
2011-04-27 01:01:25 +0430 +0430
NA

Salam b hame
onvaght in dastan bod ya haghighat,han?
Man ghesmate avalesho nakh0nda ama ba kh0ndane in ghesmat fahmidam k nevisandash ye marde!akhe az tekye kalamesh peydas.
Vali khodem0nim,man az nazare on dosti k goft:SEYEDE HA TA60SALEGI B…!kheyli hal kardam,yani khandam gereft.ye jori mishe goft joke sal bod!
Migama,ehtemalan m0rghaye kh0neye seyeda tokhme2zarde nemik0nan?
Akhe ta key in afkare p0side,ta key?!

0 ❤️

278398
2011-04-27 02:18:22 +0430 +0430
NA

خاک به سرتون

0 ❤️

278400
2011-04-27 03:22:18 +0430 +0430
NA

پری جون قربون قلمت بنویس به کوری چشم اونهایی که نمیتوننببینند که یکنفر چقدر داره عشق میکنه حالا می خواد بزرگسال باشه یا غنچه کس بنویس جیگرتو بخورم

0 ❤️

278401
2011-04-27 05:57:53 +0430 +0430
NA

Ardimanesh
بهتره جای مسخره کردن بری سوال کنی
کلا انگار با تمسخر حال میکنی

0 ❤️

278402
2011-04-27 06:26:14 +0430 +0430
NA

ایییییییییییییییییییییییییییی
یعنی نه تنها ادم و تحریک نمی کنه بلکه ادم حالت تهوع هم می گیره
اووووووووووووووووغ

0 ❤️

278403
2011-04-27 06:29:10 +0430 +0430
NA

Mr.ok
دوست من سلام
اون كه نوشته بودي فكر كنم پايان سن يائسگي هم بود.اما جاهايي استثنا هم هست
مثل بارداري هاجر زن حضرت ابراهيم در 80 سالگي

0 ❤️

278404
2011-04-27 06:34:00 +0430 +0430
NA

اما داستان
براي اولين يه كم فحش ميدم
نويسنده داستان و ادمين
گوزه استاندارد اروپا تو قبره مرده هات
كروكوديل با دهان باز تو كوس آبجيت
كشتي تايتانيك و كير جك تو كوس ننت
كير شوهر خاله ريزه تو گوشت و كير من تو قلمي كه باهاش داستان نوشتي

0 ❤️

278405
2011-04-27 06:46:09 +0430 +0430
NA

دادا مهدی دمت گرمLOL
خیلی حال کردم با داستانت

0 ❤️

278406
2011-04-27 08:09:19 +0430 +0430
NA

sare pirio mareke giri ?!

0 ❤️

278407
2011-04-27 09:02:40 +0430 +0430
NA

دمت گرم داستانت خیلی جذاب بود میتونی به من اس بدی جگر

0 ❤️

278408
2011-04-27 09:42:28 +0430 +0430
NA

Mr ok?
Agha man k tohin b kesi nakardam k dadash!
Age shoma tokhme 2zarde gozashtane m0rghaye kh0neye seyeda maskhare kardane pas yaesegie zanasho0n dar60salegi chie,tamaskh0r nist?
Agha ma t0o m0khemo0n foro kardan kheyli chiza ro!
Chera aksariate shi’e dar iran az aeme ye bot misazan?
Man m0salm0nam,shi’e ham hastam!ta3sal pish nafare avale hey’ate mahal b0dam!yeki az10shabe m0haram ham nazri b hameye mahal didadim!
Ama az vaghti k haghayegh ro t0o ghoran kh0ndam fahmidam m0laha k0s migan!
Ki mid0nest k OMME K0LSO0M zane OMAR EBNE KHATAB bode,han?
Ki mid0nest k ALI zamane khelafate OMAR ghazi ghozate madine b0de,han?
A'rab Iran ro zamane khelafate OMAR fath kardan(jange ghadesiye)ki mid0nest amire sepahe eslam HASANE M0JTABA bode,han?
Ki mid0nest k HOSEYN EBNE ALI farmandeye yeki az lashkarhaye sepahe eslam bode?k mah asalesh ghanimat gereftane BIBI SHAHRBAN0O dokhtare YAZGERD bode k ALI AKBAR pesaresh0n bode!
Baba,yekam fek konim o 2,2ta4ta k0nim!
Man hame j0re dar khedmatam!vase gofteham ham dali az ketabaye hamin m0laha miyaram barat0n!
Ine k migam afkare poside ro bendazim d0r!

0 ❤️

278409
2011-04-27 09:47:26 +0430 +0430
NA

Aghaye Mr ok?
Agha man k tohin b kesi nakardam k dadash!
Age shoma tokhme 2zarde gozashtane m0rghaye kh0neye seyeda maskhare kardane pas yaesegie zanasho0n dar60salegi chie,tamaskh0r nist?
Agha ma t0o m0khemo0n foro kardan kheyli chiza ro!
Chera aksariate shi’e dar iran az aeme ye bot misazan?
Man m0salm0nam,shi’e ham hastam!ta3sal pish nafare avale hey’ate mahal b0dam!yeki az10shabe m0haram ham nazri b hameye mahal didadim!
Ama az vaghti k haghayegh ro t0o ghoran kh0ndam fahmidam m0laha k0s migan!
Ki mid0nest k OMME K0LSO0M zane OMAR EBNE KHATAB bode,han?
Ki mid0nest k ALI zamane khelafate OMAR ghazi ghozate madine b0de,han?
A'rab Iran ro zamane khelafate OMAR fath kardan(jange ghadesiye)ki mid0nest amire sepahe eslam HASANE M0JTABA bode,han?
Ki mid0nest k HOSEYN EBNE ALI farmandeye yeki az lashkarhaye sepahe eslam bode?k mah asalesh ghanimat gereftane BIBI SHAHRBAN0O dokhtare YAZGERD bode k ALI AKBAR pesaresh0n bode!
Baba,yekam fek konim o 2,2ta4ta k0nim!
Man hame j0re dar khedmatam!vase gofteham ham dali az ketabaye hamin m0laha miyaram barat0n!
Ine k migam afkare poside ro bendazim d0r!

0 ❤️

278410
2011-04-27 12:38:12 +0430 +0430
NA

Mr.ok عزيز
خانواده خوك‌ها رو خوب اومدي دمت گرم. چيزي هم كه درباره سيده‌ها نوشته بودي و ميدونم كه بهش اعتقاد نداري، ترشحات ذهن بيمار آخوندا توي كتاباي توضيح‌المسائله و البته مربوط ميشه به سن يائسگي. اما به هر حال در مورد اين پري خانوم قصه ما صدق نميكنه. ايشون يه پسر بچه شونزده هفده ساله‌س كه توي فانتزي‌هاي كج و معوجش با يه زن پنجاه ساله همذات‌پنداري ميكنه. گناهي هم نداره طفلكي از بس محروميت كشيده تمايلات جنسيش دچار اختلال شده و اين به نظر من از عوارض جوامع بسته‌اي مثل جامعه ماست.

0 ❤️

278411
2011-04-27 12:50:23 +0430 +0430
NA

من روانشناس نیستم ولی هزار درصد مطمینم که این نوشته یک پسره
از نوع نگاترشش و کلماتش 100 درصد معلومه که پسر اینو نوشته .بنظر شما اینطوری نسیت؟
از اسنها بگذریم خیلی کس و شعر است
اخه کس کش کسی مجبورت کرده که اینقدر کس و شعر تلاوت کنی
فکر کنم بهرته اسم این سایت را بزاریم داستانهای تخیلی سکسی
نه؟

0 ❤️

278412
2011-04-27 13:05:36 +0430 +0430
NA

اگه داستان کیری قوم لوت رو هم جدی بگیریم. این یکی که 10تا سور هم به اون زده .اگه راست باشه، که نویسنده اش گه خورده راست نوشته بازهم دروغ بودن داستان قوم لوت دروغین رو رو سفید کرده.یکی نیست که بگه اخه لجن تواول داری شخصیت زن ایرونی رو له میکنی بعد خانواده ایرونی رو حالا هر اشغالی که هستی میدونی داری چه گهی میخوری ؟

0 ❤️

278413
2011-04-27 13:54:35 +0430 +0430
NA

من همیشه وقتی این داستانای خانوادگی رو می خونم فقط دلم به حال آدمایی می سوزه که زن یا شوهرشون جایی دیگه دارن با آدمای دیگه سکس میکنن . واقعا" باید شاشید به این زندکی…

0 ❤️

278414
2011-04-27 16:04:17 +0430 +0430
NA

کیرم تو اون کس مامانی دختر.
می خواستم کیرم رو حواله ات کنم. حیفم اومد.

0 ❤️

278415
2011-04-27 18:17:09 +0430 +0430
NA

سلام
لطفا کسایی که تحملشو ندار نخونن یا اینکه نظر ندن
اینها همه داستان تخیلی هستن که از رو شهوت نوشته میشه پس لطفا زیاد جدی نگیرینشون

0 ❤️

278416
2011-04-27 18:23:15 +0430 +0430
NA

mr mehdibikas خیلی خوب بود ههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه
هههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه =)) =))
وای مردم از خنده خیلی باحالی :d =))

0 ❤️

278417
2011-04-27 19:18:25 +0430 +0430
NA

یعنی داستان mr mehdibikas ته ته داستان بودااااااااااااا
دمت گرمممممممممممممممممممممم

ادمییییییییییییییییییییییییییییییییییییین
داستان من رو چاااااااااااااااااااااپ کن!
شیطونه می گه بیام توی نظرات داستانم رو بذارم هااااااااااااااا

0 ❤️

278418
2011-04-27 19:29:33 +0430 +0430
NA

reza100-1 مشکل این جاست که داستان های واقعی این جا انتشار پیدا نمی کنن و هر داستانی که توش از تجاوز و هر حیووون بازی که فکرش رو کنی هست انتشار پیدا می کنه

برای مثال من خودم یه باز از سکس معمولی خودم و همسرم نوشتم
داستان دومم در مورد تجاوزی که داشت بهم صورت می گرفت که توی داستانم نوشته بودم که چه ضربه ای به خودم و همسرم سر این قضیه وارد شد ولی چون توی این داستانی که نوشته بودم همه چی حقیقت بود و خبر از تجاوز کامل نبود انتشار پیدا نکرد یا داستان خیلی از دوستان دیگه حقیقته و داره مشکل جامعه رو بیان می کنه اما ادم ها رو به کثافت بازی دعوت نمی کنه! برای همین هم انتشار پیدا نمی کنه

حساسیت ما هم برای اینه
برای اینه که به شعور ماخواننده ها احترام گذاشته نمی شه
همه اینایی که می یان توهماتشون رو می نویسند هزار بار توی داستانشون به همه فک و فامیلشون قسم می خورن که این داستان حقیقیه
خوب مجبوره بگه که واقعیه؟؟؟
داشتیم کسانی رو که گفتن داستانشون تخیلیه و کسی هم بهش فحش نداده و بهش گیر هم نداده

بله! مشکل ما این هاست!

0 ❤️

278419
2011-04-27 19:44:11 +0430 +0430
NA

انا جونم نظرت واقعا درسته عزیزه دلم راستی ای دی خودمو برات گذاشتم تو پیام خصوصیت یه عالمه بوس عاشقتم …

0 ❤️

278420
2011-04-27 19:57:54 +0430 +0430
NA

كس ننه

0 ❤️

278421
2011-04-28 09:34:44 +0430 +0430

آقایان و خانوم های نظر دهنده. ما که هر چی داستان خوندیم آخرش به فک و فامیل و جد پدر جد نویسنده فحش دادین.لااقل بکین کدوم داستان خوبه تا ما هم بریم بخونیم برا نویسنده دعا کنیم که داستان به این خوبی نوشته و از خودش نبافته.حالت چه فرقی میکنه که داستان واقعی باشه یه دروغین.آخرش قراره با داستان حال کنین.

0 ❤️

278422
2011-04-28 11:02:28 +0430 +0430
NA

دادا مهدی خیلی جیگری این داستانی که گفتی سرترین داستان سایت بود
اما داستان پیرزن تو کست الان زنگ زده افتاب لبه بومی بعد دختراتم بگا دادی واقعا که سگه ارمنی بگاد تورو

0 ❤️

278423
2011-04-29 02:40:46 +0430 +0430
NA

اسم جدید داستان :
ترشحات و تخیلات پیرزنی کیرندیده از جنده خانه

نتیجه گیری اخلاقی :
برای کردن خواهر زن (نون زیر کباب) ابتدا باید نانوا را کرد.

پند بزرگان :
یه بار جستی پیرزن ، دوبار جستی پیر زن ، آخرش به کیر من نشستی پیر زن

سوتی ها :
آخه اون دختر جنده ای که با دیدن کیر مجید تو کسش توسط مامانش دیگه باید حشرش برای یک سال از بین رفته باشه چطور میشه که بعد از نیم ساعت توضیح و قصه سرایی بین اون ومامانش و عذرخواهی آقا مجید به مامانش میگه مامانی من گرسنه ام و کیر می خوام؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

فحش های مخصوص نویسنده :
کیر خر قبرسی تو کس دخترات.
تیر برق خونه احمدی نژاد تو کون شوهرت
کله اوباما تو کس مادرت

0 ❤️

278424
2011-04-29 15:56:29 +0430 +0430

نه اتفاقا بايد يه جا حبسش كني تا از بيكيري بميره ادرس بده پيري تا بيام همتونو بكنم اونم از كونو كوسو دهنو…

0 ❤️

278425
2011-05-03 20:07:52 +0430 +0430
NA

bacheha dastan gham angize vali moteasefane tu jame eye ma makhsusan tu tehran hast va man kheiliyaro mishnasam…

0 ❤️

278426
2011-05-12 20:45:52 +0430 +0430
NA

مراقب باش! كه ناقافل شوهرت نبينه !كه داري به دامادت ميدي! چون بايد يه برنامه بچيني كه شوهرت هم كوني كني!بعش هم تو بچه زير 7سال كه نداري؟ اگه داري مواظب باش اون نبينه چون بچه مي ميره.

0 ❤️

278427
2011-08-15 14:35:36 +0430 +0430
NA

بری جون اصلا" از حرفاشون دلگیر نشو ، خودشون هم اگه جای تو بودن ،بدتر از اینا وا میدادن - عزیزم منتظر داستانهای سکس دیگرت هستم. =D>

0 ❤️

278428
2011-08-28 15:08:59 +0430 +0430
NA

هم خودت رو هم دخترت رو هم کل فامیلت رو طوری می کنم که شرف و ناموس بدونین یعنی چی…

0 ❤️

278429
2011-11-10 01:10:38 +0330 +0330
NA

پری جون منم بیام همه رو بکنم ؟

0 ❤️

278430
2011-12-10 20:29:07 +0330 +0330
NA

به منم بدین بکنم

0 ❤️

278431
2011-12-16 02:47:22 +0330 +0330
NA

سلام به همه من نمیدونم شما ها دنبال چی می گردین اینو مطمئن باشین که صدی 90% این داستانا ذهنین مطمئن باشین که کسی هرچه قدرم بی غیرت باشه هر کثافت کاریم که بکنه با ناموس خودش نمیاد داستانشو اینجا بزاره پس سعی کنین فقد داستانو بخونین و جدی نگیرین

0 ❤️

278432
2012-04-16 04:44:42 +0430 +0430
NA

عجب ها من شنیده بودم مادر ها کمک به زندگی بچه هاشون میکنن نه اینکه برینن توی زندگی بچه هاشون من یکی که دیگه ازدواج نمیکنم
رررررررررررررررررررررررررررررررررررررریدی تو الان باید دستت کتاب دعا باشه نه کیر دامادت بذار دخترت بفهمه اخ اخ شوهرت شوهرت که پاشو تو کوست میکنه بعدشم طلاقو مثل سگ میندازتت بیرون کس منگولاب

0 ❤️

278434
2015-02-25 09:35:07 +0330 +0330
NA

خیلی زیبا بود حتماً ادامشو بنویس

0 ❤️