من و زنم و زوج تهرانی

1392/04/06

سلام خاطره ای که براتون میگم مال سال گذشته است من 27 سالمه و دوسال ازدواج کردم خانمم 24 سالشه سفید و تپل ما از شمالیم چند وقت پیش تو همین سایت با ضربدری اشنا شدم با خانمم مطرح کردم اولش قبول نمی کرد بعد کلی اصرار قبول کرد با یه زوج از تهران اشنا شده بودم به مرضیه (خانمم) معرفی کردم خجالت می مکشید اما قبول کرد قرار شد بریم خونه اونها از خونه راه افتادیم شب رسیدیم اونجا مرد اسمش بیژن 30ساله و زنش نسرین 28 ساله مرد قدبلند خوشتیپ زنش سبزه قد معمولی وزن نرمال مرد ادم محجوب و با حیای بود ولی زنش خیلی پر رو و با سر زبون بود رفتیم توخونه یه اپارتمان نقلی با یک خواب بود شام خوردیم بعد کم کم اشنایی بیشتر و رفتیم نشستیم جلو تی وی که ماهواره ببینیم سریال عشق ممنوع نگا می کردیم که مرضیه دنبال می کرد صحنه هایی که سمر و مهند از هم لب می گرفتن و ور می رفتن مرضیه سرش پایین بود اما نسرین بلبل زبونی می کرد هی می گفت دختر خجالت نکش انقد بعد گفت موافق بازی هستین ؟ گفتیم اره بعد یه روسری اورد گفت قایم موشک چشمهای مرضا روبست و گفت دستت بده من پاشو حالا باید شوهرت پیداکنی بعد به مرضیه گفت با پشت برو اون وقت اومد جا من با بیژن عوض کرد و گفت چیزی نگیم بعد مرضیه گفت برو برو تا اومد گفت بشین نشست بغل بیژن بعد چشماش باز کرد دید بغل بیژن خاست پاشه نسرین اومد نشست بغل من گفت اینجا پرشد بشین اونم سرش انداخت پایین چیزی نگفت بعد بیژن سینه هاش گرفت
لبش برد ذولب مرضیه منم شروع کردم از نسرین لب گرفتن وکسش مالیدن کم کم داشت شهوتی میشد خیلی شیطون بود مرضیه هم شهوتی شده بود اما ساکت بود بعد نسرین پرید پایین شلوار من کشید پایین کیرم در اورد و گفت اوووو چه درازه
کرد دهنش قشنگ ساک می زد اونور مرضیه هنوز بغل بیژن نشسته بود یدفه نسرین پاشد رفت سمت اونا به مرضیه گفت پاشو با کون گندت خرد کردی شوهرم بعد بلندش کرد شلوار بیژنم کشید پایین کیرش گرفت به مرضیه گفت بیا دختر چرا خجالت می کشی
مرضی چیزی نگفت اون گفت بشی مرضی نشست گفت بگیر بازم چیزی نگفت بلندش کرد گفت پشتت بکن به بیزن اونم کرد بعد یدفه شلوار مرضی کشید پایین مرضی با شرت بود جلو بیژن بعد بیژن با اشاره نسرین شروع کرد به بوسیدن کون مرضی نسرین شرت مرضی کشید پایین گفت خم شو انم خم شد بیژن پاشد و یه لیس به کونش زد اون ساکت بود بعد بیژن گفت مرضی خانم میخای راحت باشی برگرد دستت بزار رو مبل اونم برگشت نسرین هم داشت کیرم میخورد پاشد همون جور که مرضی کرده بود کونش گذاشت دهنم کونش سبزه بود منم خیلی سبزه دوست داشتم چون کون مرضی سفید بود بیژن پای مرضی برداشت گذاشت رو مبل گفت عاشق کون سفید وتپلم بعد مرضی نشوند رو مبل کیرش در اورد کرد تو دهنش اول خجالت می کشید اما خورد بعد نسرین گفت بریم اتاق رو تخت رفتیم اونجا مرضی و نسرین رو برو خوابیده بودن ما از پشت می کرئدیم بعد مرضی گفت میشه حالت عوض کنی ؟ اونم گفت چشم چه حالتی مرضی جون؟ بعد خود مرضی پاشد قنبل کرد سرش انداخت پاین بیژن گفت جوون لیس به کس و کونش زد و کیرش کرد تو تلمبه زدن شروع کرد مرضی اروم ناله می کرد منم پاهای نسرین رو دوشم بود کیرم تو کسش بعد بیژن گفت موافقین یه کون بریم ؟ نسرین گفت موافقم بعد پاشد با کون نشست بغلم ولی سریع پرید مرضیه گفت نه نسرین گفت چرا باز عزیز؟
بعد رفت کون مرضی گرفت گفت من این لمبرا داشتم صدبار میدادم مرضی گفت به اون نیست بعد اونم گفت اره بزار ببینم بعد انگشتش کرد تو کون مرضی یدفه اونم جیغ کشید اوووووووووووووی انگشت در اورد گفت اوه اوه راست میگه دختر بیچاره انگشتش کرد دهن بیژن مرضی گفت نکن کثیف زشته گفت باشه بعد انگشت کرد تو کون خودش کرد دهن من گفت حالا حساب بی حساب شدیم بعد یه لیسی به کون مرضی زد باز انگشتاش تو کرد وبه بیژن گفت ادامه بده مرضی می گفت بیخیال بشید اما قبول نکردیم بعد نسرین اومد سمت من کونش گرفت جلو صورتم منم یه لیس زدم مزه بدی داشت کونش اما دوست داشتم بخورم یکم که خوردم نسرین 4دست پاکردم بکنم تو کونش فشار دادم راحت رفت کونش یکم باز بود بعد شروع کردم عقب جلو جیغ میزد بکن میگفت بیژن زنت نگا کن چجور کون میده اون ور بیژن نوک کیرش گذاشته بود رو کون مرضی همه ساکت بودیم یدفه مرضی جیغ زد نوک کیر بیژن رفته بود تو اروم نگه داشته بود میگفت خیلی تنگه کیرم فشار میده کم کم داشت اروم عقب جلو می کرد که نوک کیرش در اومد یدفه صدای زوووورت اومد مرضی گوزیده بود نسرین گفت به به مرضی خانم عجب هنرمند بودی مرضی خجالت کشید سرش انداخت پایین گفتم نسرین نگو خجالت می کشه اونم که پررو گفت خجالت نداره کونش اورد بالا زورررررررت گوزید گفت منم بلدم بعد همه خندیدیدم دوباره کردیم تو کون من سریع ابم اومد ریختم تو کون نسرین بیژنم بعد چند دقیقه ریخت تو کون مرضی

نوشته: reza zarbdr


👍 3
👎 2
233935 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

388148
2013-06-27 02:39:57 +0430 +0430
NA

اووووووووق چقدر گند کاری کردید برید گم شید

0 ❤️

388149
2013-06-27 03:05:52 +0430 +0430
NA

مگه جنگه فکر نکنم ب هیچ کدامتان حال داده باشه

0 ❤️

388150
2013-06-27 03:07:21 +0430 +0430
NA

سلام میشه لطف کنید بامن تماس بگیرین

0 ❤️

388151
2013-06-27 03:09:49 +0430 +0430
NA

چه با حجب وحیا واقعا به تعصبت حسودیم شد.بیژن بغلش کرد مرضی هیچی نگفت داد دهنش هیچی نگفت واسش لیسید بازم هیچی نگفت توش کردبازم هیچی نگفت کرد تو کونش که کرد مرضی خانم گفت زووورت یعنی خوشمان امد.

0 ❤️

388152
2013-06-27 03:10:18 +0430 +0430

ydni ridid be zabdari aaaaaaaaaaaaah

0 ❤️

388153
2013-06-27 04:37:33 +0430 +0430

من یه یه پسر مجرد 30 ساله هستم اگر دوس داشتی میتونم بیام و با زنت جلو خودت حال کنم

0 ❤️

388156
2013-06-27 07:51:50 +0430 +0430
NA

اولا که همش کس شعر بود مادر جنده…
دوما با این فن بیان تخمیت سن و سالتم زیر 15 میزنه…
سوما تصور یه همچین اتفاقایی فقط حس بیشرف بودن و بی ناموس بودن اونها رو به تصویر میکشونه.
چهارما حتی حیوونا هم نسبت به زناشون تعصب دارن و نگاه چپ و با خون جواب میدن… کاش مادر جنده هایی مث تو که حتی تو خیال این فعل و دوس دارن و عاشق جنده شدن زناشون هستن به اندازه سگ غیرت داشتن.
پنجما حرف زیاده اما بیشترش حضوریه که اگه میدیدمت حسابی یادت میدادم چکار کنی.
ششما ارزش کیرم از کون تو خیلی بیشتره که حوالش نمیکنم.
در آخر برو به همون جلق زدن ادامه بده تو مال نوشتن نیستی.

0 ❤️

388157
2013-06-27 07:56:19 +0430 +0430
NA

خاک توسر بی غیرتتون بکنم کثافتا.ادمی به کثافتی شماها ندیدم.

0 ❤️

388158
2013-06-27 08:24:38 +0430 +0430

دوستان میتونید شروع کنید

0 ❤️

388159
2013-06-27 08:26:08 +0430 +0430

دوستان میتونید فحش دادنو شروع کنید

0 ❤️

388160
2013-06-27 09:05:02 +0430 +0430
NA

من به بد يا خوب اين ماجرا کار ندارم
ولي اين کسايي که بد وبيرا مي نويسن اگه بدتون مياد پس حتما احمق هستيد وارد اين سايت مي شيد و اينا رو مي خونيد اگه بدتون هم نمياد پس … مي خوريد فحش و بد و بيرا مي نويسيد

0 ❤️

388161
2013-06-27 09:28:38 +0430 +0430
NA

اغتشاشیدم و ایضا گوزیدم تو حاق 4 تاتون

1
0 ❤️

388162
2013-06-27 13:51:48 +0430 +0430

دوستان هركي دوست داشت فحش بده عيب نداره

0 ❤️

388163
2013-06-27 16:53:43 +0430 +0430

دوستان این قدرخون خودتون راکثیف نکنید همش دروغ ،
فقط خواسته یه چیزی نوشته باشه وبگه شمالیا بی غیرتند
خون منم کثیف شد کیر اوباما تو جیگر مامانت با داستانت

0 ❤️

388166
2013-06-27 20:49:16 +0430 +0430

ناگهان در سکوت مرگبار آنشب صدای مهیبی تهران و حومه را لرزاند وهمه جارا در تاریکیه وصف ناپذیری فرو برد!!! تمام تهران و حومه سراسیمه به بیرون شتافتند… هر کس بحر کاری… هنوز هیچکس نمیدانست که چه اتفاقی افتاده است!!! آری… مرضی گوزیده بود!!!.. سکوت مرگبار دوباره همه جارا فرا گرفت… سخت بود!!!.. در میان آن آشوب چه میشد کرد؟!!!.. کار شده بود… گوز فرار کرده را به جایگاه تدبیر نبود… اما یک هیچ به نفع ما شده بود…توی خانه ی حریف… ناگهان در میان آن سکوت مرگبار صدای نسرین آمد که گفت:زوررررررررت!! یک یک… و نتیجه مساوی شد… اما نتیجه نهایی در بازی برگشت معلوم خواهد شد… با تفاضل گوز… امیدوار که به پنالتی نکشد… ریز علی آنطرف تر روی زمین افتاده بود…قطار را با نارنجک منهدم کرده بود و ازینطرف انگشتش در کون بیژن بود بیاد پترس فداکار که تصمیم گرفت کبری را بکند… آری… گر میدانستم اینقدر حال میکنید میگفتم بریند…
ای زورررررررت به روحت با این داستانت… واقعا داستان گوزیدی…

0 ❤️

388167
2013-06-28 01:49:04 +0430 +0430
NA

جدی جدی ضربدری داره تو ایران جا می افته
تعجبه یه ضربدری واقعی اونم به وسیله سایت شهوانی اتفاق افتده >:) >:) >:) >:)

0 ❤️

388168
2013-06-28 04:33:12 +0430 +0430
NA

خاک تو سرت عوضی اصلا جالب نبود همش زاییده مغز خرابت بود بچه جلقی.

0 ❤️

388169
2013-06-28 06:30:00 +0430 +0430

برعکس همه که فحاشی می کنن.من از خط کلی داستان خوشم اومد.
مرسی .ولی یه مقدار غلط املایی وانشایی هم داشت که توصیه می کنم قبل اینکه یک داستان رو بفرستی چند بار بخونی و تصحیحش کنی اینا رو.
اینایی رو هم که فحش می دن چرا بن نمیشن من تعجب می کنم.اصلا کلا ادمین اینجا چیکاره اس ؟؟؟

0 ❤️

388171
2013-06-28 09:01:14 +0430 +0430

چقدر کش شعر بود . ریدی با این لهجه و داستان تعریف کردنت . چرا خجالت میکشی خب اصل داستان رو بگو . بگو که بعنوان ضربدری بردن به کونت گذاشتن . تو هم از زور درد گوزیدی . خاک بر سرت با این مغز کیریت

0 ❤️

388172
2013-06-28 14:29:45 +0430 +0430

اهل حال با سن بالا کسی بود درخدمتم

0 ❤️

388173
2013-06-30 00:34:36 +0430 +0430
NA

خوب بید مرضیه رو بگو یه تماس بگیره

0 ❤️

388174
2013-11-08 17:30:41 +0330 +0330
NA

کس کش بی غیرت.برو ببین خوب تحقیق کن زنت قبل تو به عالم وآدم داده و تو هم مامانتو به همه به گاه دادی بی شرف حالا میگی مرضی جونت خجالت میکشید بی غیرت.

0 ❤️

388175
2015-03-06 01:42:34 +0330 +0330
NA

manam bokonid dgeee :(((((((((

0 ❤️

580552
2017-02-21 21:34:47 +0330 +0330

بدترین داستان ضربدری که تاحالا خوندم.

0 ❤️

695194
2018-06-17 20:09:41 +0430 +0430

کیرم تو دهنت با داستانت

0 ❤️