من و عمه جون خوشکلم

1390/01/08

سلام دوستان عزیز داستانی که میخوام براتون تعریف کنم واقعی هست و اگر جایش برای شما شک وشبهه به وجود امد در نظرات درج کنید تا جواب بدم بریم سر اصل مطلب من 17 سالم و در امتحانات خرداد قبول نشدم و ما در تهران زندگی میکونیم ما در استارا ویلا داریم که سه ماه تعطیلات میرویم انجا چون هوای خوبی داره من به خاطر امتحانات شهریور من 29 مرداد برگشتم تهران پدرم گفت که عمم را برگشتنی باخودت بیار استارا منم قبول کردم عمه من شوهرش سر تصادف فوت کرده عمه من 35 سالش است و تک زندگی میکن و او مشکل تنبلی رحم داره به خاطر همان بچه دار نمیشه من وقتی رسیدم تهران ساعت 9 شب بود و فاصله خانه ما با عمم یک کوچه است من زنگ زدم به خونه عمم گفتم عمه جون بیا خونه ما من شام ندارم یچیزی درست کن بخوریم فردا بعد امتحان ساعت پنج وشیش در بیایم استارا و قبول کرد وامد خانه یه چیزی درست کرد خوردیم وبعد من رفتم تو اتاق خودم سعی میکردم بخوابم که صبح امتحان دارم یک لحظ فکر عمم افتادم و فکر شیطانی بسرم زد وگفتم به بهانه اینکه عمم نترسه اونو شب دید بزنم عمم بعد 20 دقیقه حرکتی نکرد من احساس کردم خوابیده و به صورت دمر خوابیده و پای چپش را رو به شکمش جمع کرده و دامنش بالا رفته من از خوشحالی میخواستم بال درارم دستمو یواش یواش گذاشتم رو ساق پای عمم داشتم از ترس می موردم بعد دستم بردم بالا تر که عمم یهو برگشت من از ترس لبم سفید شده بودو رنگم پریده بود قلبم از ترس میکوبید عمم یه خنده کرد وبرگشت من سری رفتم سر جام یه ذره که حالم خوب شد فکر کردم که چرا عمم بمن خندید جرات به خرج دادم رفتم کنارش و پامو به پاش زدم هیچی نگفت دستم رو از پشت زدم به پستوناش سفت بود یه ذره فشار دادم یه اه از اون اه های شهوتی زد فهمیدم که عمم بدش نمیاد خودمو از پشت بهش چسبوندم و دستم را یواش یواش بردم به طرف کش کمی بازی کردم و برگشت وسری یه لب ازم گرفت دستمو از روشلوارش برداشتم وبردم توی شرتش همان طور که لب میگرفتیم بادستم کسش میمالیدم و او هم کیر منو گرفته بود و بازی میکرد لبمو ول کرد واز روی شدت شهوت سری پرید روی کیرم وساک میزد واقعن حرفه بود دستم را انداختم رو موهاش ومیکشیدم بالا داشت اب میا مد که سری کیرمو از دهنش در اوردم و لباسامو در اوردم ولباسای اونم دراوردم وقتی شرتش رادر اوردم یه کس بی مو وشفت که از شدت شهوت این دست انداز برامده امده بود بیرون پریدم رو کسش انقدر خوردم که ناله هایش به جیغ تپدیل شد دستش را گذازش رو سرم و به بیرون فشارمیداد که بایک لرزش خفیف ساکت شد تو همون بیحالیش کیرمرا گذاشتم لبه لبش وشرو کرد به ساک زدن کمی که خیس شود از اب کسش برداشتم ومالیدم به کسش وکیرم را دوباره دادم دهنش سری در اوردم وبیک تقه محکم تا ته رفت تو و یه اه کرد وشروع کردم به به تلم به زدن احساس کردم ابم میاد در اوردم بصورت دمر خواباندمش ویک بالش زیر شکمش گذاشتم و پریدم وازلین را اوردم و به کیرم زدم وکمی به کونش زدم که برگشت گفت نه از اونجا نه گفتم برگرد تو کاری نداشته. باش دیدم چشاش قرمز شد وبغض کرد رو پاش نشستم و اروم اروم کردم تو کنش یواش یواش ناله میکرد ومیگفت بسه سرش بردم تو یه اییییییییییییییییی کرد وگف ترو به خدا ول کن منم ولکن نبودم که دستش رو گذاشت رو شکمم به بیرون فشارمیاورد دستشرا گرفتم روش خوابیدم توند توند تلمبه زدن و احساس کردم ابم میاد و تمام ابم را که اندوخته چهار ماه بود ریختم توکونش وبلند شدم رفتم دست شوی وخودم رو شستم وقتی خواستم برم سر جام دیدم گرفته خوابیده و هروقت خواستم برم پیشش به یه بهونه ای در رفته.

نوشته:‌ پرهام


👍 0
👎 2
114586 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

275123
2011-03-29 03:06:04 +0430 +0430
NA

ای عمه عمه عمه
کس سفید عمه
کیر توی کس عمه

0 ❤️

275124
2011-03-29 03:08:53 +0430 +0430
NA

rasti kojaye astara khone darid?

0 ❤️

275125
2011-03-29 03:16:34 +0430 +0430
NA

manke bavaram nemishe!!!

0 ❤️

275126
2011-03-29 04:02:34 +0430 +0430

اخه کون کش توعمرت کس کردی که این اراجیف و نوشتی از اب کسش زدم به کیرم وبه کسش . کوس ندیده

0 ❤️

275127
2011-03-29 06:20:40 +0430 +0430
NA

کسخل میگی عمت دامن داشت
بعد میگی دستت رو از روی شلوارش بدارشتم؟؟

0 ❤️

275128
2011-03-29 07:20:29 +0430 +0430
NA

به تخمم که باور نکردي بيشتر اين داستانا کس شره!!!

0 ❤️

275129
2011-03-29 08:02:41 +0430 +0430
NA

خیلی آشغال بود

0 ❤️

275130
2011-03-29 08:34:47 +0430 +0430
NA

man az ame parham poesidam dishab… rarst mige…
mige karde…
ma ham migaim karde loooooooooooooooooooool

0 ❤️

275131
2011-03-29 09:09:35 +0430 +0430
NA

مام ابم را که اندوخته چهار ماه بود ریختم توکونش
خنديديم هههههههههههههههههههههههههههههه
آخه بچه كوني چرا دروغ ميگي
برو كونتو بده

0 ❤️

275132
2011-03-29 13:13:52 +0430 +0430
NA

آخر کس شعره

0 ❤️

275133
2011-03-29 14:19:28 +0430 +0430
NA

من عاشق سکس فامیلیم ولی عمه جان چروکه. را داره ما هم یه سیخ بزنیم؟

0 ❤️

275134
2011-04-15 01:15:40 +0430 +0430
NA

بچه جون اول املای نوشتن کوس رو یاد بگیر بعد عمت رو بکن

0 ❤️

275135
2011-04-15 18:20:42 +0430 +0430
NA

کیر تو اون واژه نگاریت و املات
در ضمن تو 17 سالته خودت یه پا کونی اونوقت عمه 35 سالتو گاییدی ؟ کیر تو اون خاطره ی تخمی تخیلت
…کونی

0 ❤️

275136
2011-06-10 17:39:24 +0430 +0430

فقط یک کلمه میگم( میره) عوضی

0 ❤️

275137
2011-09-07 20:26:15 +0430 +0430

:X خوب بود

0 ❤️

275138
2014-06-22 05:21:54 +0430 +0430

گووووووووووووووووووووه

0 ❤️