سلام به همه شهوانیها. من ۱۵سالم بودیه دوستی داشتم به اسم سبحان همکلاسی بودیم.من وسبحان باهم دوطرفه حال میکردیم. همسایشون دو تا پسر داشت به اسم مرتضی و مهدی که بهش میگفتن مهدی کافر. اراذلی بود برا خودش. مرتضی ۱۷سالش بود و مهدی کافر ۲۳سال. من بیشتر وقتم پیش سبحان بود نزدیک خونشون به زمین بازی فوتبال بود میرفتیم اونجا برا گل کوچیک. سبحان بهم گفته بودکه مرتضی میکندش منم طالب بودم به مهدی کافربدم چون از این تیپ آدما خوشم میومد.

یه بار به سبحان گفتم به مهدی کون دادی گفت لاپایی زده چون کیرش بزرگ بوده توشی نداده. یهروز سبحان گفت امروزبیا خونمون منم رفتم برای دوطرفه حال کردن رفتم توالاقش لخت شدیم شروع کردیم به هم ور رفتن سبحان گفت به مرتضی میدی توکفته منم گفتم به شرطی که به کسی نگه یه هو دیدم مرتضی اززیرتخت اومدبیرون گفت باشه من به پشت خوابیدم سبحان پاهامو دادبالا اومد نشست روی کیرم کردتوکونش منم پاهام بالا بود سوراخم خودنمایی میکرد مرتضی دوزانو نشست کیرشو تفی کرد گذاشت درش ویواش فروکردتو درد نداشت فقط یه کم میسوخت هم زمان هم داشتم کون میکردم هم کون میدادم خیلی باحال بود.من اونروز زود ارضا شدموخیلی خوشم اومد مرتضی هم توکونم ارضا شدوکشید بیرون من دمر خوابیدم سبحان اومد بالا کرد توش اصلا چیزی حس نمیکردم بالاخره سبحان هم ارضا شدرفت دستشویی به مرتضی گفتم بازم کیرتو میخوام گفت بخورش تابلندشه داشتم میخوردم که سبحان اومدگفت دوباره میخوای بدی گفتم اره خوب کون میکنه دوباره کونمو کرد مرتضی رفت من به سبحان گفتم شماره مهدی کافرداری گفت اون بدجور میکندت گفتم شمارشو بده گفت ندارم از مرتضی میگیرم .شب شمارهشو برام فرستاد منم رفتم تلگرام بهش پی ام دادم فاعلی اونم گفت اره عکس کیرشو فرستاد هنگ کردم ازسوراخم براش عکس فرستادم خوشش اومده بود گفت خودش جانداره رفتیم خونه یکی از دوستاش ولی بهش گفتم فقط به خودت میدم قبول کرد رفیقش رفت از خونه بیرون من لخت شدم گفت بریم حموم رفتیم توحموم بهش گفتم خودم سوار میشم گفت باشه به پشت خوابید منم نم نم میکردم توکونم درد داشت ولی دوستم داشتم بهش بدم اونم قربون صدقه کونم میشد بهش گفتم سبحان روکردی گفت بهش لاپایی زدم من و مهدی کافر دوساعت باهم بودیم سه بار ارضاش کردم دوستش اومده بود منم برا دوستش فقط ساک زدم ازاون به بعد تا مدتها بامهدی کافر بودم وخوش میگذروندیم.

نوشته: حسین