منشی لوند

1392/02/05

سلام من محمد هستم 28 ساله از شیراز
من در طول زندگیم از همه دخترها خجالت میکشیدم،وقتی حتی با دختر خاله هام صحبت میکردم سرم پایین بود
بعد از پایان خدمت سربازی در شرکتی مشغول فعالیت شدم که بدلیل مهارت در کارم بسرعت پیشرفت کردم و بعنوان سرپرست بخش انتخاب شدم روزها گذشت و به دلیل
مشغله کاری فراوان مدیریت شرکت برای کمک به بنده یک دختر را بعنوان منشی برای من
استخدام کردند که در ابتدا به دلیل وضعیت ظاهری ایشان ،از مدیر خواستم که که این دختر در بخش من کارنکند و من شخصا اموراتم را حل و فصل کنم که بالاخره موافقت نکردند و ایشان بعنوان منشی بنده استخدام شده بود.
اما این دختر خانم،یک دختر شیرازی لوند،قد بلند،فوق العاده سکسی که دل هر مردی رو آب مینداخت
با گذشت زمان رابطه ما بهتر شد و تقریبا با هم دوست شدیم و گاها هم در مسیر شرکت در هنگام بازگشت به خانه باهم پیاده روی میکردیم ، که البته من از این حالت خوشم نمیومد چون دختر(مژگان) از بس خوشگل و سکسی بود همه براش سیخ میکردن و هر ماشینی میرسید براش بوق میزد و چون منزل من هم نزدیکی محل کارم بود،برام کمی سخت بود که کسی من تو این وضعیت ببینه، خلاصه گذشت تا اینکه بدلیل کمبود نیرو و عقب موندن کارهای شرکت مدیر شرکت از من خواست که اضافه کاری بمونم در ضمن تاکید کرد فقط خودم باشم و هیچ کس دیگری بدلیل مسایل اخلاقی نباشد ،تااینکه وقت عادی شرکت تمام شد و همه کارکنان شرکت رفتن،درو بستم و مشغول کارهای محوله شدم که دیدم مژگان بهم زنگ زد گفت چیزی توی شرکت جا گذاشته و اومد تو و کارشو که انجام داد گفت بدار کمی کمکت کنم .گفتم لازم نیست شاید کسی بیاد و دردسر بشه
گفت نترس اگر کسی بیاد سریع میره تو انباری قایم میشه ، خلاصه بعداز یکساعت کار کمی خسته شدم دیدم اومد شونه و گردنمو ماساژ دادو یه بوسه کوچیک از لبم گرفتو من دیگه چیزی نفهمیدم دریک لحظه افتاد روم و هی میگفت محمد بخدا دارم میمیرم خیلی دوستت دارمو از این حرفای عاشقانه و خر کننده، بالاخره من هم خرشدمو بغلش کردمو کاررو شروع کردیم اول کمی از هم لب گرفتیم بعد من شروع کردم به خوردن اون سینه های درشت و گرد که داشت قبض روحم میکرد بعد اومد شلوارمو کشید پایین، تا دستش به کیرم خورد آبم پاشید رو شورتم که با خونسردی بادستمال پاکش کرد و گفت خیلی پاستوریزه ای آقا محمد درستت میکنم ، خلاصه یه نفسی گرفتیمو شروع کرد به ساک زدن من که بار اولم بود فقط تو ابرا بودم تا اینکه دوبار کیرم سیخ شد،از تو کیفش سریع یه کاندوم تاخیری در اورد کشید رو کیرمو منو کشید رو خودش و من احمق هم اختیارمو داده بودم دستش، کردم تو کوسش خیلی با حال بود من تو زندگیم جغم نزده بودم ،حالا تو کوس مژگان ای که یک لشکر واسش سیخ کرده بودن بعد از 60 -50تا تلمبه یک جیغی زدو ارضا شد و من هم از شدت حال اومدن اون آبم اومد و ارضا شدم.ازم تشکر کرد و اون روز تمام شد،شبش بهم زنگ زدو گفت خیلی بهش حال داده و فکر نکنم که جندس قبلا عقد بوده و نامزذش که خیلی هم عاشق هم بودن توی تصادف مرده و بصورت کاملا اتفاقی من خیلی شبیه نامزد مرحومش بودم که فقط اون قد بلندتر و هیکلی تر بوده، تلفن تمام شدو من رفتم تو فاز فردین بازی و نقشه ازدواج ، که بعد از دو هفته موضوع به خانوادم گفتمو ، مادرم کلی خوشحال شدو گفت خواهرم سریع بر واسه تحقیقات ، که بع از این ماجرا دردسرای من شروع شدش ، خواهرم که اومد تا مژگان رو دید جا خورد آخه تیپش خیلی بد بود مانتو کوتاه،سینه های درشت با کون خوش فرم که مانتوش تحملشونو نداشتو زده بودن بیرون،بعد از ملاقاتش با خواهرم و صحبت از ازدواج سابقش خانواده من بشدت مخالفت کردن و گفتن ما باید برای پسرمون دختر بگیریم نه زن بیوه،روزها ادامه داشت تا اینکه خانوادم در بی خبری من و برای فراموش کردن مژگان به خواستگاری دختری برای من رفته بودن و بعدا به من خبر دادن و من هم برای اینکه واقعا از این وضعبت ناخواسته خلاص بشم به اجبار روزگار فبول کردم و عقد ما برگزار شد، اما هنوز مژگان در جریان نبود ،بعد از گذشت 10 روز از عقد چون شناسنامه من داخل شرکت بود و مژگان هم منشی من بدلیل حس کنجکاوی شناسنامه رو دید و همه چیز لو رفت و بعد از اون که فهمید روزگارو منو کرد مثل روزکارسگ و منو تهدید کرد که ازم آتو داره ، و بعدها فهمیدم اون روزی که باش سکس داشتم یه جوری موبایلشو تنظیم کرده و ازم فیلم گرفته و یه مدرک خانمان سوز دستش بود که من با گذشت دو سال هنوز نتونستم عروسی بگیرم و زندگیم داره مبپاشه و تهدیدم کرده که باید زنمو طلاق بدم وگرنه فیلمو منتشر میکنه من که مواظب بودم دریک لحظه غفلت و شهوت زندگیمو باختم تورو خدا مواظب خودتون باشید این مطالب حقیقته جدی بگیرید و عبرت بگیرید به نظر شما اون سکس لعنتی یه این همه آبروریزی و خفت مِی ارزید

نوشته: محمد


👍 1
👎 0
89531 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

377217
2013-04-26 18:20:20 +0430 +0430

پسر جان ریدی آبم قطـــه

0 ❤️

377218
2013-04-26 18:27:13 +0430 +0430
NA

to motmaeni marD?oofff

0 ❤️

377219
2013-04-26 19:00:58 +0430 +0430
NA

بابا کس گفته جنده تو عروسیتو کن

0 ❤️

377220
2013-04-26 19:07:29 +0430 +0430
NA

بگو برو منتشر کن ب کیر خارکسته ابرو خودت میره کیرتم نمتونه بخوره

0 ❤️

377222
2013-04-27 01:52:09 +0430 +0430
NA

ببین حالا ک اون باهات این کارو کرده تو هم بهش بگو بره پخش کنه چون اولا آبروی خودش میره ولی از ی طرفم بچه ی شیرازه و میتونه خیلشم نباشه
٢،بعدش شاید همش در حد ی تهدید باشه ک اویزونت بشه
٣، اگه دیدی ک اره واقعی بود و فیلم داره ازت میتونه ی بهانه جور کنی مث اینکه این دختره لاشیه و میخواد خودشو آویزون من کنه و دیده ک من ساده ام و خودش از ی شهر غریبه و مخصوصا ی بار ازدواج کرده میخواد خودشو ب من بچسبونه
۴، حالا ک اون بات این کارو کرده تو هم بگو اون فیلم میکس شده س
۵، بعدش با مدیر شرکت هماهنگ کن بش بگو ک این خانوم از اول با ایما و اشاره با من برخورد میکرد و مهم ترین دلیلی ک من میخواستم ایشون منشیه من نشه همینه
ببخشید اگه طولانی شد . ی نکته بهتر بود ک اسم داستانتو عوض میکردی تا بچه های اینجا متوجه مشکلت بشن ۱۰۰درصد کمکت میکردن اونقدرم نامرد نیستن
شرمنده ک طولانی شد .اینا فقط درحد بیشنهادن بعدش تو این کار حتی واسه ی بارم ک شده وجدانتو بذار کنار همونطور ک اون بیوجدانی کرد. یادت باشه بحث ی عمر زندگیو ک همین ی عمر زندگیت ب ی تصمیمت گره خورده

0 ❤️

377223
2013-04-27 01:53:40 +0430 +0430
NA

محمد جان، واى كه چقدر تو بچه مثبتى؟!! :B
مشكل تو سكس با منشى لوند نيست؛ مشكل خودتى! >:P
ميدونم كه تغيير خيلى سخته، اما از امروز سعيتو بكن كه قوى و شجاع و مرد بشى! >:)
تمرين كن تا بتونى جلوى مردم، حتى خواهر و مادرت وايسى. X(
چه معنى داره كه بيخبر واسه آدم برن خواستگارى و تو هم قبول كنى! :W
تا كِى بايد كنترلت دست ديگرون باشه؟! >:P
بخصوص كه قراره تشكيل خونواده بدى و تكيه گاه يه زن باشى :S
بجاى سرزنش خودت و پشيمونى از كارى كه كردى، هيولاى درونتو آزاد كن و از
نتيجه كار لذت ببر! =D>

ببخشيد كه فضولى و پر حرفى كردم #:S

0 ❤️

377224
2013-04-27 04:26:14 +0430 +0430
NA

جناب نويسنده، برو بمير.

0 ❤️

377225
2013-04-27 05:23:16 +0430 +0430
NA

کوس مخ، بچه مثبت

0 ❤️

377226
2013-04-27 06:07:16 +0430 +0430
NA

دوستان …نميدونم چي بگم

0 ❤️

377227
2013-04-27 06:23:46 +0430 +0430
NA

همه به جای اینکه بگن خاک تو سرت حقته برو بمیر خوبت شده بدتر ازاین هستش حقت، میگن ما بودیم بلایی سرش می آوردیم که…
ببین دختر سالم مردم به عقدت دراومده ولی توسالم نیستی پس بکش حقته…

0 ❤️

377229
2013-04-27 10:27:14 +0430 +0430
NA

نهههه با ا ا ا ا ا با ا ا ا ا ا …:D

0 ❤️

377230
2013-04-27 11:01:47 +0430 +0430

والا ما شنیده بودیم پسرا فیلم بگیرن. دختر رو نمیدونستیم.
خوب شد چشم و گوش بچه ها رو وا کردی!!!

0 ❤️

377232
2013-04-27 11:58:34 +0430 +0430
NA

این اولین نظری هست که میزارم
خوب لامصب مگه تو خری که رفتن واست زن گرفتن؟؟
هان؟؟خری؟؟
یعنی توی مهم ترین تصمیم زندگیت نباید خودت دخیل باشی خر جون؟؟
به قول دوستمون که گفتن مشکل خود خرتی منم موافقم کاملا…
تو سرت بریزم اون خاکو…
الان کاری به جز عمل به این تجویز نمیتونی بکنی:
3 بسته خاک برات میزارم هر 12 ساعت یکیشو بریز تو سرت!!!
الانم فقط باید هر شبانه روز به اون ثانیه لعنتی که قبول کردی اجباری ادواج کنی باهاش فحش بدی… همین…از توهینام معذرت میخوام
ناراحت نشیا…
در ضمن این اولین نظرمه

0 ❤️

377233
2013-04-27 15:32:14 +0430 +0430
NA

منشیتون میسترس نیستند احیانن,اگه میسه بگوتا من بگیرمش تو هم از دستش خلاص میشی

0 ❤️

377235
2013-04-27 16:44:01 +0430 +0430
NA

خاکت سرت به تو میگن مرد

0 ❤️

377236
2013-04-27 16:56:20 +0430 +0430
NA

به تو هم میگن مرد؟!
یه کاری کن میگم:
بیا شهر من (تگزاس)بلوچستان و سیستان(زاهدان)سه سوت کار دختره تمامه داداش :D >:)

0 ❤️