موازی با امیر و یلدا

1396/07/18

اینجا یک خاطره موازی واقعی رو براتون تعریف میکنم که برای دوستداران موازی و ضرب واقعی امری معمول است… اینکه حرف از موازی یا ضرب و تنوع سکسی پیش میاد شاید برای عده ای مذهبی و کودکان سن پایین تعجب آور باشه در ایران ما قشری مذهبی و مدرنیته رو درست متضاد هم داریم و در افراد مدرنیته و مهمانی های شبانه و سفرهای دوستانه و روابط های خاص اینها فقط یک پیش آمد هست که حتی برای امروز روز نیست شما میتوانید رد پای این نوع رفتارهارو در قاجار و عثمانی و حتی دورتر در زمان رم باستان ببینید…
من پریسا و سیاوش دوستانی داریم با نام یلدا و امیر خیلی وقت بود در یک پارتی باهم آشنا شده بودیم و پارتی میرفتیم … بعد مدتی قرارمون شد یه شب مانی و کمپ در دره زیبای سیبان دره داشته باشیم تو پیامهام به یلدا گفتم کاندوم یادت نره اون با تعجب پرسید جدی بیرون از خونه! گفتم خوب تمام حال شبمانی یه سکس آزاد تو طبیعته… چند هفته پیش ظهر پنجشنبه راه افتادیم به سمت کردان ما برای شب مانی همه چیمون تکمیل بود و فقط رفتیم یه خرید حسابی کردیم کوله هامون چیدیم و راه افتادیم بعد پیاده روی دو ساعته یه جای مناسب با ارتفاع از رودخانه پیدا کردیم و کمپ رو برقرار کردیم تقریبا غروب شده بود من و سیاوش هر دو با تاپ و شلوارک از چادر اومدیم بیرون من تاپ نیم تنه با یه شورتک خیلی کوتاه پوشیدم همون اول نگاه امیر خیره کننده بود هرچند یلدا هم همینطور پوشیده بود و از من سفید تر بود پستون های سفت و یه سایز بزرگتری داشت اما هممون میدونستیم داره شب خوبی برامون رقم میخوره و حسابی تو طبیعتی که مختص خودمون شده راحت خواهیم بود اما به هر حال تنوع سکس آزاد امیر رو خیلی خوشحال کرده بود و تو چشاش مشخص بود موزیک گذاشته بودیم و من و یلدا میرقصیدیم سیاوش و امیر مشغول مرتب کردن چادر ها بودند و بساط سیخ و کباب و مشروب … امیر ساقی شد و سیاوش مشغول کباب کردن جوجه ها چند پیکی رو رفتیم بالا تا کباب حاضر شد دور آتیش من رو پای سیاوش نشستم شام رو با مشروب خوردیم و گفتیم و خندیدیم و من که پا شدم امیر به سیاوش گفت بلند شده سیا با خنده گفت نه حالا… من و یلدا باز پا شدیم آهنگ گذاشتیم و رقصیدیم که سیاوش و امیر هم بهمون انرژی میدادند و شروع کردیم چهارتایی رقصیدن من و سیاوش حسابی با هم حال میکردیم و هروقت برقصیم کیر سیخ شدش رو رو برامدگی باسنم حس میکنم لب میگرفتیم که امیر بازم پیک مشروب رو تعارف کرد کم کم سرم داغ شده بود یلدا داشت پاتیل میزد کلی رقصیدیمو خندیدم من گفتم بریم بغل رودخونه همگی رفتیم پایین رقص کنان بودیم چشمای همه شهوتی بود یهو سیاوش خیلی راحت سوتین قرمز من رو در اورد ماه کامل بود و ما همه چراغ داشتیم به خوبی رنگارنگی لباسامون و سوتین سکسی من معلوم بود امیر خندش گرفت سوتین رو از سیاوش گرفت گذاشت کنار خواست برای یلدارو دربیاره که با کمک خودش در اورد چون پشت گردنی پوشیده بود این اتفاقا همش تو مستیمون بود از رقص وا نمیستادیم سیاوش شروع کرد پستونای منو بازی دادن و تومشتش میگرفت تاپ نیم تنه من دیگه معنی نداشت که امیر و یلدا خندیدن هوووو پستونشو دیدیم سیاوش تاپ منو در اورد و گفت شما هم راحت باشید یلدا کمی ممارست کرد که در آخر سیاوش تاپش رو در اورد شروع کرد پستونای منو خوردن امیرم نگاه خیره کننده داشتو دوست داشت همه چیو ما اول شروع کنیم بیشتر مشتاق بود ببینه اما شروع کرد عشق بازی و لب پستون یلدا رو خوردن جو شهوتی و مستی خوبی بود و یلدا جیغ میزد این وسط هنوزم پیک امیر تموم نمیشد و امیر گفت جاها عوض من رفتم بغل امیر و لخت تنشو حس میکردم داغ داغ بود داغ تر از یه شهوت معمول و یلدا هم تو بغل سیاوش بود برا سیاوش خیلی معمولی تر از امیر بود معلوم بود ما راحت تریم بعد چند دقیقه ای برگشتم سوی سیاوش و بغلش کردم من به سیاوش گفتم کیرتو میخوام دستم تو شلوارک بدون شورتش بود اما انقدری لب تو لب بودیم که طول کشید تا بذاره شلوارکشو در بیارم کنار جاری آب و صدای دل نشین رودخانه و مست نوشیدنی و عشق بودیم بلاخره شروع کردم کیر عشقمو ساک زدن هر دو غرق شهوتی وصف ناشدنی در طبیعت و آزاد بودیم له له میزدم که دیدم یلدا هم مشغول ساک زدن کیر امیره یه ساک حسابی زدیم و سیاوش من انداخت بغل یلدا شروع کردیم لزکردن و ناز هم دیگه من پستونای سفت یلدارو میخوردم یلدا یکم بیشتر از من مست بود باید پستونامو خودم میذاشتم دهنش سیاوش از پشت بغلم کرد کیرشو گذاشت رو کسم با یه فشار محکم که جیغم رفت هوا کرد تو کسم و شروع کرد عقب جلو کردن من و یلدا خم شده بودیم و از هم لب میگرفتیم و امیر هم یلدا رو میکرد من حس میکردم کیر سیاوش بزرگتر از قبل شده اصلا سکس تو طبیعت یه حس و حال دیگه ای به آدم میده سیاوش طوری تلمبه میزد که حس میکردم کلاهک کیرش داره تو شکمم ضربه میزنه هر دو آه میکشیدیم و صدای بدن چهارتامون صدای آب رو خلع صدا کرده بود … یه سکس عالی کردیم و هر کی با عشق خودش سیاوش آبش که اومد ریخت تو کسم وعاشقانه بغلم کرد داغی تنه ما تمومی نداشت اون شب هر دو طبق معمول آزاد اندیش بودیم و پر از لذت امیر کیرش و در اورد و ریخت زمین آبش زیاد بود و کلاهک کیرش بزرگ بود که دیده میشد من و یلدا هم که تعداد به ارگاسم رسیدنمون معلوم نبود من فقط نپاشیدم بیرون یکم خودمونو ترو تمیز و جمع و جور کردیم و رفتیم تو آب انقدری یخ بود که مستی از سرمون پر کشید و رفتیم تو چادرامون یکم که گذشت امیر زیپ چادر مارو باز کرد و گفت بیاید تو چادر ما یکی بشیم رفتیم تو چادر اونا بزرگتر بود منو یلدا وسط دراز کشیدیم باز جو معلوم بود وسکوت سکس من و سیاوش شروع کردیم لب بازی و لباسامونو کندیم اینبار اونا شروع نکردنو فقط نگاه میکردن سیاوش منو برگردوند و از پشت کیرشو گذاشت تو کسم و من شروع کردم پستونای یلدارو میک زدن جیغ هر دومون سکوت دره رو شکونده بود من کیر امیرو دستم گرفته بودمو براش جلق میزدم و سیاوش لب تو لب با یلدا بود حسابی جو دااااغی بر ما حاکم بود لذت سکس درهمو تو طبیعت آزاد و فارق از خفقان حکومت رو میبردیم سیاوش آبش که اومد با آآآآه خاصی ریخت تو کسم و داغ داغ بود میشد حسش کرد اما درش نیورد و باز هم شروع کرد لایت ادامه دادن این بار امیر شروع کرد از پشت بدون مقدمه گذاشت تو کس یلدا من یلدارو با آب دهنم خییییس کرده بودم لب از لبو پستونش بر نمیداشتم که امیر هم شروع کرد با تلمبه های سنگین پذیرای کس یلدا شد صدای تالاپ و تلوپ باسن یلدا و بدن امیر و شالاپ و شلوپ کس خیس یلدا و کیر امیر گوش نواز بود امیر صورتشو اورد سمت منو لبهای شهوتی و داغی میگرفت از یه طرف بدن داغ سیاوش و کیر داغ با آبش تو کسم تلمبه میزد و لذت میبردم از طرفی پستونام تو دهن یلدا بود میک میزد و با گاز های ریزش دیونم میکرد و از طرفی داغی لبهای شهوت آلود امیر بود و زبونشو تو دهنم میکرد انگاری رو ابر ها بودم بدنم برای خودم نبود از جسم هیچ حسی نداشتم یک روح سکسی پر از شهوت بودم نگاهم از بالا به هر چهارتامون بود خودمو حسابی خیس کرده بودم نمیدونم چند بار ارگاسمو رد کردم یلدا جیغ میکشید از کیر کلف امیر و امیر شروع کرد داد زدن و آبشو خالی کرد تو کس یلدا بر گشتم لبی شهوت آلود از سیاوش گرفتمو کیر سیخ باد کردشو گرفتم دستم هیچ وقت چنین حسی نداشتم و کیر سیاوش هم با اینکه دوبار حسابی ارضا شده بود قصد خوابیدن نداشت پاشدم و با سیاوش رفتم بغل آتیش … امیر اون شب سیری ناپذیر بود دوباره شروع کرد لب بازی و بدن یلدا رو گاز میگرفت روشو کرد سمت درخت و یلدارو خم کرد و تکیه داد به تنه خشن درخت باز هم شروع کرد تلمبه زدن تو کس یلدا اون دیگه جون نداشتو تو مستی و هوشیاری زمین میخورد ما رو بهم خندمون گرفت و سیاوش گفت برو بغلش کن با لز حالش بده من پستوناشو میلیسیدمو و لب میگرفتم و امیر بیهوشه تلمبه زدن تو کسش بود کمی طول کشید باز آبش بیاد کشید بیرون و با آه پاشید بیرون آبش هنوز غلیظ بود معلوم بود امشب یلدا تا صبح کونش پارست امیر اونو از کون نکنه بیخیال نمیشه ما کم کم رفتیم بیهوش افتادیم اما امیر یلدارو زنده نذاشت صبح گذشته بود با صدای پای گروه ها و افرادی که میومدن از خواب پاشدیم یه صبحونه ای به زور خوردیم و کمپ رو جمع کردیم و شروع کردیم به برگشت جومون همونطور سکسی موند و با شوخی و خستگی بلاخره رسیدیم به روستا …

نوشته: پریسا


👍 8
👎 10
20626 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

657485
2017-10-10 21:09:11 +0330 +0330

ممنون که همون اول گفتی تم داستان چیه.

0 ❤️

657487
2017-10-10 21:13:15 +0330 +0330
NA

ﻛﻴﺮﻩ ﻣﻦ ﻭ ﺍﺩﻣﻴﻦ ﻋﻤﻮﺩﻱ ﺗﻮ ﻛﻴﻮﻧﺘﻮﻥ ﺑﺮﻭ ﺭﺍﺿﻲ ﺑﺎﺵ

0 ❤️

657501
2017-10-10 21:24:33 +0330 +0330

معنی ممارست را میدونی تاریخدان ؟

0 ❤️

657504
2017-10-10 21:28:02 +0330 +0330

سینه همو ک خوردین
لب هم ب هم دادین
کیرش هم ک براش جق زدی
دیگ موازی چیه

0 ❤️

657505
2017-10-10 21:28:50 +0330 +0330

پریسا جون ریدی به داستانت عزیزم
اخه قربونش، تو که معنی ممارست رو نمیدونی مگه مجبوری ازش استفاده کنی میخوای بگی طرف نمیذاشت باید بگی مقاومت مبکرد ممارست یعنی تلاش توام با پشتکار
تا همینجا بیشتر نتونستم داستانتو تحمل کنم غلط های تو ذوق زن زیادی داشت که یکی دبگه اش این بود که نوشتی امیر نگاه خیره کننده ای داشت که با نوجه به جمله ای که بکارش بردی اشتیاس چون اون چیزی که به جمله میخوره اینه که امیر خیره شده بود و نگاه میکرد که همون میخ شدن خودمون باشه
رو هم رفته اشتباهاتت مانع از دیده شدن داستانت شدن

1 ❤️

657513
2017-10-10 21:57:22 +0330 +0330

چرند!!!

0 ❤️

657559
2017-10-11 13:45:21 +0330 +0330

یه جوری سکس موازی رو اول داستان طبیعی جلوه میدی انگار که ۸۰ میلیون جمعیت ایران دارن هرشب همدیگه رو موازی میکنن 🙄

0 ❤️

657574
2017-10-11 17:15:01 +0330 +0330

بهش گفتی کاندوم بیاره بعد شوهرت ابشو ریخت تو کوست؟؟

1 ❤️

657590
2017-10-11 20:10:14 +0330 +0330

از درخت توی داستانت خوب استفاده نکردی، راستی این درخت یهوو توی چادر اومد بیرون؟؟

راستی اگه یلدا، تنه درخت گازززززززز میگیرفت، لااقل واسه طنز ی چندتایی لایک میخورد.
موازی و ضربدری أأأخ هستش. دیس 6

0 ❤️

657650
2017-10-11 23:40:25 +0330 +0330
NA

ممنون که گفتی: هرکی ارجیف ت رو باور نکنه یا مذهبی و یا بچه سن پایین است. خوب پریسا خانم؛ تو از مدرنیته، فقط همینش رو یاد گرفتی؟
بله در همه ازمنه؛ از اینگونه افراد لاشی بوده و هست و خواهد بود. اما لاشی ها بسیار بیجا میکنند به اونها که از این کثافت بازی ها خوششان نمیاد؛ توهین میکنن. اونهایی که در ناف آمریکا هم اهل مدرنیته بازی هستند؛ اینگونه دریده از کارهاشون تعریف نمیکنن؛ الا ستاره های پورن.
پس به کسانی که این ارجیف را نمی پسندند؛ حق نداری توهین کنی

0 ❤️

657710
2017-10-12 12:02:08 +0330 +0330

اولا به طرز فکر شما احترام میذارم که اینجوری فکر میکنید، دوما مدرنیته به این معنی که گفتی نیست عزیزدل، سوما ممارست به معنی تمرین و تکرار هست، اونکه منظور تو بود ممانعت بود گلم، چهار اینکه اصلا لازم قلمبه، سلمبه حرف بزنی وقتی ادبیاتش رو نداری…

0 ❤️

657718
2017-10-12 13:07:46 +0330 +0330
NA

تازگیها روی دیوارهای غاری نزدیکیهای بیستون یه علامت * پیدا کردن که یعنی تو دوره غارنشینی هم سکس ضربدری بوده و یه علامت " هم پیدا کردن که یعنی سکس موازی هم بوده …
لاشی گرز رستم دستان از پهلو تو اون کون گشادت … کمتر کس بگو خب

0 ❤️

657998
2017-10-14 07:20:47 +0330 +0330

آزاد اندیشی رو خوب اومدی .چه راحت هرواژه ای به لجن کشیده میشه جنده بازی ربطی به آزاد اندیشی داره?

1 ❤️