موتوری اسنپ اکسپرس

1401/05/22

سلام به همگی. در همین ابتدا بگم که داستانی که براتون مینویسم کاملا واقعی هست و همینطور در خصوص گی هست. قبلا دو تا ماجرام رو در اینجا نوشتم : یکی سکس با تعمیرکار یخچال و یکی دیگه گی با راننده اسنپ. این سومین فانتزی من بود که دو هفته پیش اتفاق افتاد البته به راحتی نبود. کلا علاقه دارم که سکس در شرایط فانتزی اتفاق بیفته. من نیما هستم الان 36 سالمه قدم 176 و وزنم 70 هست. در ماجراهای قبلی از خودم گفتم و اینجا خیلی طولانیش نمی کنم.
یکی از مواردی که خیلی دلم میخواست برام اتفاق بیفته سکس با موتوری های اسنپ فود، اسنپ اکسپرس یا دیجی کالا جت بود. خیلی وقت بود که رفته بود روی مخم. در اسنپ اگسپرس و فود اگر دقت کنید شماره تماس موتور سوار قرار داده میشه. تصمیمم رو گرفتم و برنامم رو ریختم. اول از همه بدنم رو شیو کردم فول شیو مخصوصا وقتی پاهام رو شیو میکنم رونام و ساق پاهام خیلی خودنمایی میکنن. برنامم این بود که سفارش بدم بعد یه شلوارک تا بالای زانو بپوشم همینطور یه رکابی خیلی جذب و وقتی سفارش رو موتوری میاره بالا وایسم و ببینم چطور نیگام میکنه و بعد برم سراغ شمارش و ببینم چیکار میشه کرد.
خلاصه تا اینجا بگم که در سفارش اول از تیپ طرف خوشم نیومد حال نکردم. سفارش دوم اومد پسره خوب بود هیکلی و خوش استایل نگاهی هم بهم انداخت. رفتم شمارش رو تو واتس اپ زدم دیدم واتس اپ داره، سلام کردم و نوشتم که من همونیم که الان براش سفارش آوردین خواستم تشکر کنم. چند دقیقه بعد سین کرد و گفت خواهش می کنم کاری نکردم. گفتم میتونم باهاتون راحت باشم. گفت بفرمایید طوری شده، گفتم وقتی اومدی بالا چیزی نظرت رو جلب نکرد، گفت متوجه نمیشم. گفتم مثلا به پاهام نیگاه انداختین، یه مقدار سکوت کرد و گفت آقا ببخشید من اینکاره نیستم و خداحافظی کرد. خورد تو ذوقم اما تسلیم نشدم.
نمیخوام خیلی طولانیش کنم 2 3 مورد دیگه هم شد که حتی یکیشون بهم توهین هم کرد. اما در نهایت اتفاق افتاد. دو هفته پیش بود که یه سفارش داشتم. رفتم و دوباره بخودم رسیدم. سفارش رو دادم. مشخص شد کی میاد و تا برسه شمارش رو زدم و واتس اپ داشت چهرش بد نبود 40 سالی میخورد که بعدا فهمیدم 44 سالشه. منتظر شدم تا بیاد و رفتم جلو در آپارتمانم. همینطور که پاگرد رو پیچید و اومد بالا منم با یه لحن خاصی سلام دادم قشنگ منو ورانداز کرد یکم با مکث وسایل رو ازش گرفتم و باهاش چشم تو چشم شدم. تشکر کردم و رفت و همینطور جلوی در آپارتمان که بودم داشت میرفت پایین بازم نیگام کرد. سریع رفتم تو گوشی یه نفس عمیق کشیدم و بهش پیام دادم. گفتم من فلانی هستم که الان سفارش اوردین و خیلی ممنونم از شما. دو تا تیک خورد و 5 دقیقه بعد سین شد. گفت خواهش می کنم شما همیشه تشکر می کنید. گفتم به هر حال وظیفس دیگه البته از همه نه از افراد خاص. گفت آهان که اینطور. سکوت شد … گفتم خیلی خسته میشینا کار سختیه. گفت دیگه چیکار میشه کرد. با یه نازی گفتم آخی و یه قلب فرستادم. اونم یه بوس فرستاد. فهمیدم داستان رو گرفته و خوشش اومده. گفتم اخ اخ رو موتورین خطرناکه چت می کنید گفت نه زدم کنار. گفتم خیالم راحت شد نگرانتون شدم دوباره قلب فرستادم. دل تو دلم نبود. حسابی داغ و حشری شده بودم. اونم دوباره بوس فرستاد و گفت چقدر مهربونی شما. گفتم خواهش می کنم آخه خیلیم گرمتون بود، خواستم تعارف آب کنم دیدم با عجله رفتین. گفت لطف داری عزیزم. عزیزم رو که گفت یجوری شدم ایموجی خجالت فرستادم. گفتم اگر نزدیکین خب تشریف بیارید یه آبی میل کنید یا شربت. گفت نه مزاحم نمیشم. گفتم مزاحم چیه آخه نیاین ناراحت میشما. گفت واقعا میگین گفتم بلهههههه آدرسم که دارید منتظرم. اومد جلو در زنگ رو زد منم درو زدم بیاد بالا.
رسید پشت در آپارتمان، منم با شلوارک کوتاه، رونای سفید، ساقای سفید، رکابی جذب و بدنی که تازه شیو شده و یه عطر مشتی هم زده بودم. رسید پشت در و تعارف کردم اومد تو. یجایی تعارف کردم بشینه که به آشپزخونه مشرف باشه. قطعا خوب میدونست چخبره چون خوب نیگاه می کرد. رفتم پشت بهش بودم و با یه ناز و عشوه خاص راه میرفتم. شربت درست کردم و آوردم براش اومدم جلو دیدم بله از زیر شلوار یه خبرایی هست اونم منو حسابی دید زد. نشستم جلوش و پامو رو پام انداختم . شروع کرد شربت خوردن گفت تنهایی اینجا شما، گفتم بله آقا مرتضی. گفت عه اسم منم که یادته. گفتم بله دیگه. گفت شما اسمت چیه گفتم نیما هستم. و همه رو با یه حالت خاصی میگفتم. اینجا لازمه بگم که من سافت هستم و اصلا سکس از سوراخ و دخول نداشتم. تمام سکسام ساک و لاپایی بوده و مالوندن. گفت نیما جان خیلی ممنون چسبید واقعا. گفتم بیارم دوباره گفت نه ممنونم.
گوشیم رو آوردم، و تو واتس اپ بهش پیام دادم. نوشتم پاهامو دوست داری ببین چه سفیده… پیام براش رفت. اولش توجهی نکرد. گفتم مثل اینکه پیام اومده. باز کرد و یه لبخند اومد رو لباش. معلوم بود حسابی داغ شده. گوشی رو گذاشت کنار و گفت نیما جون میای رو پام بشینی. لعنتی اینو که گفت یجوری شدم. آروم پا شدم و قر دادم رو رفتم نشستم رو پاش. قدش 180 میشد و هیکلشم از من درشت تر بود. کیرشو قشنگ حس کردم. با دستای درشت و داغش منو بغل کرد و رفت سمت گردنم. گفتم وایییییی بلدینا. گفت بله عزیزم چه عسلی هستی تو آخه. و من داغتر میشدم. کیرمم راست راست بود. دستشو برد سمت کیرم و شروع کرد مالوندن. داغ شده بودیم. گفتم فقط یه چیزی، گفت جونم. گفتم من از سوراخ سکس نمیکنما اصلا. گفت پس چی گفتم لاپایی و ساک و مالوندن دوست دارم. یکم فکر کرد و گفت باشه از تو که نمیشه گذشت.
بردمش تو اتاق و خودم لختش کردم. هنوز شورت پاش بود. اونم منو لخت کرد و همش جون جون میکرد. میگفت چه سفیدی تو، چند سالته؟ گفتم 36. گفت با این سنت خوبیا. جون کونشو ببین آخه. جلوش زانو زدم و خدا خدا میکردم کیرش خوب و خوش فرم باشه. شورت رو کشیدم پایین. کیرش افتاد بیرون. 15 سانتی میشد، تقریبا کلفت و گوشتی با سر توپول و اینکه معلوم بود 1 2 روز پیش شیو شده. شروع کردم ساک زدن.
مرتضی ناله میکرد و اه میکشید منم با لذت میخوردم. منو خوابوند و کیرمو مالید منم میپیچیدم بخودم. بعد گفت برگردم، برگشتم … شروع کرد از ساق پا تا کونم رو لیس زدن مشخص بود تجربه داره اما نمیخواستم ازش بپرسم. منم میپیچیدم بخودم. میگفت جون چه کونی چه پسری چه تیکه ای منم حشری تر میشدم. با نک انگشت سوراخم رو میمالید اما تو نمیکرد چون بهش گفته بودم. بهش کرم دادم تا کیرشو چرب کنه. به لای کونم و لای پام زد و شروع کرد لاپایی رفتن و کلی اه میکشید. میگفت لعنتی عجب چیزی هستیا. منم ناز و عشوه میرفتم. منو به پهلو خوابوند و رفت پشتم از پشت لاپایی میزد و من کیر کلفتش و قشنگ حس میکردم و همزمان کیر منو میمالید. اونقدر حشری شدم که آبم اومد و حسابی خالی شدم. همینطور ادامه میداد و منم حشری ترش می کرد که اونم لای پای من ارضا شد. اینجور تجربه ها رو با اینکه ریسک بالایی داره دوست دارم.
امیدوارم خوشتون اومده باشه.

نوشته: نیما


👍 25
👎 7
38801 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

889875
2022-08-13 01:55:36 +0430 +0430

کونی عوضی

1 ❤️

889878
2022-08-13 02:00:13 +0430 +0430

چی بگم؟
کونی هستی دیگه…

1 ❤️

889911
2022-08-13 04:00:08 +0430 +0430

من که حال ندارم این همه چرت و پرت بخونم
ولی فهمیدم اسنپ و دیجی کالا چرا اینقدر پیشرفت کردن😂😂

2 ❤️

889925
2022-08-13 05:43:55 +0430 +0430

دوست دارم داستانهات و فانتزیات❤

1 ❤️

889928
2022-08-13 06:40:46 +0430 +0430

سن بالا بدم میاد

1 ❤️

889944
2022-08-13 09:12:40 +0430 +0430

فکت ۹۹ درصد نیماها کیونی هستند

1 ❤️

889951
2022-08-13 10:32:08 +0430 +0430

تو چه زاقارتی هستی نیما کونی که فقط به سن بالاها کون میدی! آخه اوبنه ای شد یه سن پایینو کیرش ور داری ما آرزو به دل نمونیم؟!

2 ❤️

889957
2022-08-13 11:30:07 +0430 +0430

گاییدین دیگه . کل این سایت کیری شده داستان گی . یه مشت چاقال اوبی ریختن این تو

0 ❤️

890005
2022-08-13 22:17:22 +0430 +0430

من تجربه مشابه با راننده اسنپ داشتم عزيزم. مرسي قشنگ بود.

1 ❤️

890013
2022-08-14 00:48:08 +0430 +0430

یکی به این کسخل بگه شربت آوردن مال اوناییه که میخان بکنن نه اونایی که میخان بدن

1 ❤️

890029
2022-08-14 01:50:13 +0430 +0430

36 سالته لامصب
نکن

1 ❤️

890158
2022-08-14 15:59:29 +0430 +0430

لاپایی عالیه

1 ❤️

890208
2022-08-14 23:57:23 +0430 +0430

حالم به هم خورد ریدی تو سایت

0 ❤️

890214
2022-08-15 00:10:33 +0430 +0430

کیر ما سن پایینا خار نداره…

1 ❤️

890230
2022-08-15 01:19:45 +0430 +0430

ببین من اصن کسشرتو نخوندم فقط تا فانتزیهات خودم الان ی سوال دارم
ینی قحطی فانتزیه ک شما فانتزیت کون دادن ب اسنپ موتوری یا دیجی کالا هست؟اینم شد فانتزی؟من الان ب تو چ فحشی بدم ک لایقت باشه خدایی خودت بگو…

2 ❤️

890427
2022-08-15 19:51:10 +0430 +0430

مفعول بیاد تلگرام بچتیم
@Cocktool

1 ❤️

890693
2022-08-17 08:51:34 +0430 +0430

ماشین لباس شویی _ یخچال _ تلوزیون _ کولر تعمیر میکنیم
پلاستیک کهنه _مس کهنه _ آهن قراضه میخریم
اسنپ _ تپسی _ اسنپ فود _ اسنپ باکس _ تاکسی تلفنی کار میکنیم

1 ❤️