عجله داشتم و باید سریعتر حرکت میکردم. اولین ماشینی که بوق زد رو سوار شدم و به عادت همیشه صندلی جلو. مسیرمو گفتم و راننده پرسید مسیر بعدیتون کجاست؟ گفتم جایی نمیرم. ممنون. حدس زدم که بخواد حرفی چیزی بزنه ولی صحبتهای بعدی واقعا شگفت زده ام کرد!
ازم پرسید بچه شهرکید؟ دختر چشم و گوش بسته ای نبودم و گاهی که حوصله داشتم از یه کم شیطونی استقبال میکردم. جواب دادم بله.
گفت چشمم کف پاتون اصلا بهتون نمیاد بچه اینورا باشید. تشکر کردم ازش.
ادامه داد: گفتم کف پا بذارید سایز پاتون رو حدس بزنم! کفش تابستونی پام بود و ناخنهامو هم لاک جیگری زده بودم. یه چیزایی ته دلم تکون خورد و یه حدسایی زدم. اما اعلام بی تفاوتی کردم.
گفت: چهل؟ خنده ام گرفت. تازه کار بود… سرمو به نشونه منفی تکون دادم!
گفت سی و نه! تاکید کردم: سی و هشت! گفت پاهاتون خیلی بی نظیرن! حدسم به یقین تبدیل شد! و خندیدم! برام جالب بود…یه بازی جالب! گفت شمارتو میدی؟
گفتم نه… گفت شمارمو میگیری؟
گفتم نه… گفت خشنی؟
گفتم چطور به نظر میام؟
گفت خشن و مغرور! حرفی نزدم.
ادامه داد: تنبیهم میکنی؟
متوجه منظورش نشدم و ساده لوحانه گفتم: لازم باشه آره.
برقی از چشماش رد شد. سریع مطلبو گرفتم و جملمو تصحیح کردم و گفتم: فقط یه شوخی بود، اهلش نیستم!
گفت دوست داری اربابم باشی؟ برده ات باشم؟ خندیدم. نمیدونم چرا ولی هیچ عکس العمل دیگه به ذهنم نرسید. گفت: جایی خواستی بری بیام ببرمت، کاری داشتی برات انجام بدم، اعصابت خورد بود سرم داد بزنی، تنبیهم کنی، کف پاتو بخورم تا خستگیت در بره! کم کم داشتم میترسیدم!
گفتم نه! گفت عاخه چرا؟ من آدم مستقلی هستم و کارامو خودم انجام میدم. ممنون!
تشکر کردنم خیلی مضحک بود…
به مقصد رسیدیم و وقتی خواستم پیاده بشم بازومو گرفت و گفت: خواهش میکنم شمارمو بگیر شاید نظرت عوض شد!
دلم لرزید چون میدونستم اگه شمارشو بگیرم حتما نظرم عوض میشه!
کیه که بدش بیاد یه نوکر داشته باشه؟ اونم یه نوکر قوی و خوشگل و خوش استایل! اما میترسیدم. نمیتونستم به حرفاش اعتماد کنم. حدس میزدم این تمایلات فقط ادعاست و واقعیت نداره. یعنی خب از دید من آدمهایی که تو ایران ادعای این تمایلات رو دارن یا دروغ میگن و تظاهر میکنن که به خواسته خودشون برسن و بعد ازت آتو (فیلمی، عکسی، چیزی) بگیرن و حالاست که جاهامون عوض میشه و من تبدیل میشم به برده آقا، و یا اینکه تسلطی رو خواسته و اعمالشون ندارن و ممکنه بیمار باشن و بلایی چیزی سرم بیارن! فقط ترس بود که باعث شد شمارشو نگیرم و ردش کنم!
نوشته: عشق سکس34
داستانت ب داستان علمی بیشتر شباهت داشت
10 از 20
برو قبول شدی اما مشروطی biggrin
فیلم 12 سال بردگی رو دیدی؟
کیر کارگردانش تو کونت جقی نجس
بابایی اگه دلت فحش میخواد بگو با دوستان هماهنگ کنیم حسابی از خجالتت دربیان… نه خجالت نکش جون بابا بگو…
اگه نوکر خواستی بیاپیش خودم . . . یه پادشاهی کونی بود و احتیاج مبرم به کیر داشت و به وزیر گفت یه نفرو پیداکن منوبکنه،ولی هیچکس جرات نداشت اعلاحضرت روبکنه،خلاصه یکی از نوکرا راضی شد توتاریکی شاه رو بکنه که شناخته نشه که یه وقت دستور قتلشو بعدا صادرنکنه،وقتی نوکرتو تاریکی کرده بود کون اعلا حضرت همایونی،شاه که بعد چندین وقت یه کیر اساسی گیرش اومده بود خیلی حال کرده بود همش میپرسیدتوکی هستی که بهت یه پاداش عالی بدم و نوکر که ترسش ریخته بود هی میگفت قربان من نوکرتم ، شاه هم جواب میداد جان ن من نوکرتم تو بگو که کی هستی و نوکر هم مدام تکرار میکرد من نوکرتم و شاه میگفت نه من نوکرتم . . . خلاصه من نوکرتم گلم م م
الان با این داستانت چیکار کنیم بنظر خودت؟
خودارضایی کنیم یا درس عبرت بگیریم؟
داستانی که اتفاق نیافتاده رو واسه چی با این آب و تاب شروع میکنی کسخل جان.
هروقت کونشو داشتی و شماره گرفتی بیا اینجا داستان تحویل بده.
همین داستان و کم داشتیم ک الحمدالله گذاشته شد؛؛؛
تو باید میرفتی تو سایت حوضه علمیه قم این داستانتو مینوشتی نه اینجا ، اخه به نظر تو این کسشری که نوشتی جاش اینجا بود این داستان اخلاقی بود یا سکسی ؟؟///////// خانم جون اینجا سایتشهوانیه نه سایت داستانهای آموزنده و اخلاقی لطفا دفعه دیگه از این داستانهای تخمی تخیلیت نزار اینجا و وقت مارو هم تلف نکن
زیبا بود و جالب
اما من دوس دارم هر کسی جای خودش
نه کسی ارباب باشه نه نوکر
زن زن باشه و مرد مرد
منم دوس دارم تو سکس کف پا لیس بزنم البته نه هر کسی رو
البته همه بدن شریک جنسیمو
biggrin ranande dayus lake pato dide zade bode bala hazyon migofte
کسکش یه ربعه دست به گلنار نشستیم بلکه فرجی بشه آخرش کسشعر اخلاقی می گی
به نظر منم نوشتنو بلدی اگه از سکست داستان بنویسی مطمئنم خوب از اب در میاد.
همون بهتر نگرفتی. یارو بی مقدمه اومده گفته صاحبم می شی؟ مشخصا یک ریگی تو کفشش هست. مگه می شه ادم فی البداهه تقاضای بردگی بده.البته در میهن اسلامیمون همه نوع مرضی وجود داره. شما نگران راست و دروغش نباشو ولی خدایی این راننده مشکوک بوده.