مینا و دبیر هنر (1)

1393/07/16

من یه زن 50 ساله هستم قد بلند صورت زیبا وبدنی محکم و ورزشی. هنوز تراوت جوانی در من وجود داره.درکودکی ناظر سکس پدر و مادر بودم ودر سن 14 سالگی با تجسم سکس پدر مادرم خود ارضایی میکردم.همون روزا هم پردم توسط خودم رفت.حدود 16 یا17 سالم بود که اولین سکسو با دبیر هنرم داشتم.داشتم از کوچه ای رد میشدم که در یه خونه باز شد ودبیرمون آمد بیرون.گفتم اِ اِ اِ سلام آقا گفت:سلام مینا خانم,اینجا کجا؟گفتم دارم میرم کلاس موسیقی…گفت:بیا ببرمت گفتم: نزدیکه خودم میرم.گفت پس برگشتی بیا یه چایی با هم بخوریم. کلاست چقدر طول میکشه؟گفتم: یکساعتی میشه. گفت:باشه منم جایی کار دارم میرم زود میام. اون رفت و منم رفتم. بگم که این آقای دبیر مجرد بود وخوش صورت وقدبلند با بدنی ورزیده.تو دبیرستان هم سر کلاس چشم از من بر نمیداشت بیشتر هم کلاسی هام هم متوجه شده بودند وتیکه میپروندن.سر کلاس موسیقی دل تو دلم نبود.دلم تاپ تاپ میکرد وکسم موت موت.هی کسمو لای پام فشار میدادم.مربی موسیقی تا گفت:تمرین یادت نره سازمو برداشتم ومثل پرنده بال درآوردم.زنگ در خونشو که زدم قلبم داشت از حلقم در میومد ودستم میلرزید.درو خودش باز کرد ومن مثل نسیم خزیدم تو خونه.درو بست وهمونجا دستمو گرفت,من دیگه طاقت نیاوردم خودمو انداختم تو بغلش اونم منو بغل کرد ولبهامو بوسید, چه بوسه ای عین طعم عسل.من سازو تکیه دادم به دیوار ومحکم تر بغلش کردم. اونم سینمو گرفت تو دستش وفشار داد وبا دست دیگش دستمو گرفت گذاشت رو کیرش. اولین بار بود سفتی کیر رو حس میکردم.برام تعجب آور هم بود. که اینی که اینقدر بلندو سفته پس چرا سر کلاس پیدا نیست. حدود 5دقیقه به همون صورت بودیم تا اینکه گفت مینا بیا بریم تو دم در خوب نیست. رفتیم داخل آپارتمان کوچیک ویه خوابه بود.جمع جور گفت: بشین برات چای بیارم ورفت تو آشپز خونه منم آروم وپاورچین رفتم دنبالش واز پشت سر بغلش کردم. تنش بوی مرد میداد.گفت: دختر تو که منو ترسوندی!!!من دستمو بردم روکیرش هنوز برجسته بود محکم فشار دادم اونم قوری را گذاشت رو سرویس دستمو گرفت وبردم تو اتاق خواب.من یه تونیک شلوار تنم بود. تونیک بایه دکمه از جلو رو تنم بند بود دکمه را باز کرد واونو از تنم در آورد منو خوابوند رو تخت تیشرت خودشم درآورد وووووووووووووای چه بدنی داشت. ورزیده ی ورزیده دستامو از سر شونش کشیدم رو بدنش تا کنار نافش. اونم چه مستانه بدن منو لمس کرد.سینه بندمو در آورد. وسینه هامو گرفت تو دستش. دستش داغ بود.داشتم نگاهش میکردم ولذت میبردم. آروم دولا شد وسر سینه هامو مکید انگار یه رگ از توی کسم تا سینه هام کشیده شد.زیپ شلوارمو باز کرد .شلوارو در آورد. شورت پام نبود چون نمیخواستم رد کشش پیدا باشه .یدفعه کس پر موم را که دید گفت:اوووووووووووووووووووف…

ادامه دارد

نوشته: مینا


👍 1
👎 0
105290 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

439740
2014-10-08 17:40:47 +0330 +0330

واقعا نمیدونم چی بگم خیلی الکی بود
اینجا جاداره بسپارمت به دوستان

1 ❤️

439741
2014-10-08 17:41:42 +0330 +0330
NA

بقیه چی شد بکنمت

0 ❤️

439744
2014-10-08 18:37:06 +0330 +0330
NA

سکس بابا و مامانت رو سوژه جقت کرده بودی؟؟؟؟
بعد که همینجوری رفتی خونه معلم سریع بغلت کرد؟؟؟؟
خب بگو جنده بودی دیگه

1 ❤️

439745
2014-10-08 18:52:30 +0330 +0330

بقیه داستان تو کست جا موند مادربزرگ؟!!!
خجالت داره جمع کن خودتو اینجا چه کونی میدی آخه!!!

1 ❤️

439746
2014-10-08 19:09:22 +0330 +0330
NA

اخه یه 50 ساله چروکو چه به صورت زیبا و بدن ورزشی
فقط اینو بدون ننویس ننویس ننویس

0 ❤️

439747
2014-10-08 19:19:59 +0330 +0330

دوستان گل گفتن

0 ❤️

439748
2014-10-08 19:45:01 +0330 +0330
NA

.یدفعه کس پر موم را که دید گفت:اوووووووووووووووووووف.وبا دستش
زد تو صورتش گفت غلام تونی؟

0 ❤️

439749
2014-10-09 01:45:01 +0330 +0330
NA

جنده برو ییجا دیگه بده

0 ❤️

439750
2014-10-09 03:17:15 +0330 +0330

فک کنم اینجای داستان که رسیده یاد اون روزا افتادی و یهو سکته رو زدی
به سلامتی بعد از ریکاوری ادامه داستان و بنویس حج خانوم :-)

0 ❤️

439751
2014-10-09 03:41:50 +0330 +0330
NA

تو هم معلوم هنوزم خود ارضایی میکنی که این داستان کس و شر را نوشتی و بقیه اش را هم که ننوشتی فک کنم ارضا شدی و یادت رفت.اگه کس ات میخاره بیا با کیر کلفت و بلندم برات بخارونم و خودتو اذیت نکن.اوووووووووووف dash1

0 ❤️

439752
2014-10-09 03:51:17 +0330 +0330
NA

معلومه از بدن ورزیده خوشت میاد. من دارم ولی حیف ک شما خیلی سن بالا هسستی. میلم نمیکشه. فک نکنم اینجا بتونی شریک جنسی واس خودت پیداکنی تا دخترای ترگل ورگل اینجا هستن.

0 ❤️

439753
2014-10-09 06:01:39 +0330 +0330
NA

ولین بار بود سفتی کیر رو حس میکردم.برام تعجب آور هم بود. که اینی که اینقدر بلندو سفته پس چرا سر کلاس پیدا نیست. حدود 5دقیقه ?!! 300=60*5 ،300 ثانیه داشتی به …
( گفت مینا بیا بریم تو دم در خوب نیست) دست تو کسو کون همدیگه بعد…، فحش بدم؟

(گفت: بشین برات چای بیارم ورفت تو آشپز خونه منم آروم وپاورچین رفتم دنبالش واز پشت سر بغلش کردم. تنش بوی مرد (عرق) :( میداد.گفت: دختر تو که منو ترسوندی!!! ) فک کردم اصغره دوباره میخواد از پشت شبی خون بزنه ، اه جفت کردم دختر

من دستمو بردم روکیرش هنوز برجسته بود محکم فشار دادم تو کونش ، اونم قوری رو کرد تو کونم

دستامو از سر شونش کشیدم رو بدنش تا کنار نافش (کونش) ،اونم مستانه مثانمو لمس کرد حس کردم فشار رومه منم فک کردم داره آبم میاد همشو بافشار خالی کردم تو صورتش که حال کنه اما دیدم که ریدم…

(زیپ شلوارمو باز کرد .شلوارو در آورد. شورت پام نبود چون نمیخواستم رد کشش پیدا باشه .یدفعه کس پر موم را که دید گفت: اههههههههههههه ریدی با این کست پاشو برو گمشو نبینمت، (قربون اصغر) ، بزارنت 2 دقه دیگه میرینی رومون

بچه ها هر نظری میدم فقط واسه جوکینگه امیدوارم به دل نگیرید
با تشکر از off boy و alpha king

0 ❤️

439754
2014-10-09 06:17:45 +0330 +0330

بازم تخیلی

0 ❤️

439755
2014-10-09 06:21:23 +0330 +0330
NA

ههههه
خيلي وقت بود نيومده بودم
اين چرت و پرتا چيه مينويسن؟
يكي ما رو روشن كنه!!!

0 ❤️

439756
2014-10-09 07:36:50 +0330 +0330
NA

ممکنه زمان شاه همه چی خوب بود هی…

0 ❤️

439757
2014-10-09 12:24:07 +0330 +0330
NA

کیرهمه بچه های شهوانی توکس چروکیده ات!
بقیه داستانت تو کست گیرکرد؟؟؟؟

0 ❤️

439758
2014-10-09 14:46:35 +0330 +0330

لامپ رو از کس تو بیرون اوردن لابد با این داستانت؟

0 ❤️

439759
2014-10-09 15:18:14 +0330 +0330
NA

baghish kush???

0 ❤️

439760
2014-10-10 11:03:38 +0330 +0330

من ورزشکار نیستم ولی . . .
عاشق کس پنجاه ساله ام و خودمم سی و هشت سالمه گلم منتظر هستم پیامت رو بخونم ، بهم پیام بده عزیززز

0 ❤️

439761
2014-10-10 15:17:08 +0330 +0330

khoob bood edame bede
فقط منظورت طراوت بود دیگه

0 ❤️