یک ماه بود که خواهرم عروسی کرده بود اون 23 سال داشت و من 18 ساله بودم صبح مادرم یه جفت کفش داد گفت ببر خونه خواهرت امشب میخواد بره مهمونی
ساعت 10 صبح رسیدم درو باز کرد رفتم بالا کفشو بهش دادم گفت یه کم بشین کارت دارم نشستم رو مبل رفت تو اتاقش 5 دقیقه بعد اومد بیرون یه تاپ مشکی با دامن کوتاه پوشیده بود جوراب شیشه ای رنگ پا با کفشای پوسته ماری که براش اورده بودم گفت داداشی امشب میخوام برم خونه دوستای سعید(شوهرش) ببین اینا قشنگتره یا جوراب مشکی بپوشم پاهاش خیلی قشنگ شده بود گفتم تیکه ماه شدی خوشبحال اونا که تو مهمونی تورو میبینند. گفت بذار جوراب مشکی هم بپوشم. رو مبل لم دادم تا دو دقیقه بعدصدام زد رفتم تواتاق این دیگه از اولی بهتر بود تاپ مشکی دامن چرمی مشکی جوراب نازک مشکی اینقدر جورابه نازک بود که از دور فکر کردم پاهای خودشه اخه پاهاش خیلی سفیده
یه جفت کفش مشکی پوشیده بود که بندش تا دم زانوش تابیده بود انگشتاشم از جلوش پیدا بود گفتم عجت تیکه ای شدی گفت پررو نشو چقدر ماتت برده محو پاهاش بودم که یه جفت کفش قرمز زیر تخت نظرمو جلب کرد رفتم برداشتم پاشنه ها بلند رنگ همه جاش سرخ سرخ. گفتم یه دقیقه اینو بپوش پاهای نازشو از تو کفش در اورد و اروم کرد توی کفش قرمزه گفتم این از همه بهتره اینو بپوش خندید و گفت اونوقت همه در موردم یه فکرایی میکنن. بهش گفتم میشه من یه عکس از پاهات بگیرم گفت واسه چی گفتم میخوام تو گوشیم باشه هردفعه ببینم گفت جون مامان کسی نبینه گفتم خیالت تخت نشست رو صندلی پاهاشو انداخت رو هم یه عکس خوشگل از پاهاش تو کفش انداختم نشونش که دادم حال کرد گفتم بازم بگیرم؟ گفت فقط صورتم معلوم نباشه . دیگه شروع کردم اروم اروم دست به پاهاش میذاشتم که مدل عکسو عوض کنم چند تا عکسا رو که دید یه حالی شد دیدم اب دهنش خشک شده گفت صبر کن رفت از تو کمد یه ماسک مدل بالماسکه اورد گذاشت رو صورتش پرسید چهرم معلومه گفتم نه که دیدم تاپشو در اورد و دامن پرمی رو هم کشید از پاهاش بیرون داشتم سکته میکردم یه سوتین توری که نوک پستوناش پیدا بود شرت هم پاش نبود جوراب شرتیش خیلی نازک بود کسش و میدیدم یه ملافه انداخت رو تخت و خوابید گفت حالا عکس کامل بگیر اما مواظب باش دور اتاق تو عکس نیفته مثل مدل ها جابجا میشد و من عکس میگرفتم کم کم رفتم جلوتر سینه هاشو در می اوردم عکس میگرفتم حتی دوربینو بردم جلو از رو جوراب عکس کسشو گرفتم اون حشری حشری بود هیپی حالیش نبود از پشت خوابوندمش جوراب شرتی رو اروم کشیدم پایین یه عکس دیگه گرفتم دوربینو گذاشتم کنار و شروع کردم به لیسیدن پاهاش از دم کفش قرمزه هی اومدم بالا اون جیک نمیزد وقتی لای کونشو زبون میزدم صدای اه اهش بالا رفت کیرم داشت زیپ شلوارمو میترکوند اروم کیرو در اوردم گذاشتم لای کونش لذتش عجیب بود اروم از همون پشت فرستادمش تو کس گفت فدات بشم و برگشت زبونمو کرده بودم تو دهنش و کیرم هم داشت تو کسش عشق میکرد دلم میخواست دنیا همونجا می ایستاد چند دقیقه ای بیشتر طول نکشید که بدنش سفت شد و ابش اومد کیرم داغ داغ شد ابم میخواست بیاد گفتم چیکارش کنم گفت بریز تو کسم من قرص میخورم . ابمو ریختم تو کسش ده دقیقه ای تو بغلش ول بودم گفتم سعید نیاد گفت بعد از ظهر می اد اینقدر تو اداره با منشیش حال میکنه که تا عصر یه زنگم نمیزنه چه برسه بیاد خونه… از اونروز به بعد هر وقت میاد خونمون یه چیزی جا میذاره که فرداش براش ببرم کسش که حرف نداره اما قول کون هم بهم داده…اما هیچوقت نفهمیدم اونروز درباره لباس نظرمو میخواست یا کیرمو
نه زنبور جان عکس کیرش واسه همون ابجیش کاش عکسای خواهرشو میزاشت تا ما نظربدیم…
مرتیکه خالیبند
برو جقتو بزن عقده ایه دیوث
از محارمم ننویس جاکش هیچی ندار
¤…gharibane…¤
<نویسنده خجالت بکش ازسگ که باشرفترازتو وامثال توست>
درسته داش رضا=حتی(شغال) باخواهرخودش سکس نمیکنه…
اما ی (آشغال) مثه این ازبس در شهوترانی غرق شده دیگه ناموسشم واسش ی فاحشست…
مجلوق لاشی
اخه کشکش برو جلقتو بزن که هوس نزنه به کلت بیای کس و شعر ببافی ذهن مردمو خراب کنی
خجالت بکش ، محارم ننویس . خواهر ناموس آدمه ، ننویس بی حیا .چند تا بچه کم سن می یان تو این سایت اینا رو می خونن ، نو جوونن رو مغزشون اثر می ذاره ، ترویج فکر کثیف خودتو نکن
دو حالت داره یا تو جلقی هستی و ارزوهاتو نوشتی یا خواهرت جنده هست در هر دو صورت خاک بر سرت
من خوشم اومد… وقتی میتونی خواهرو مادر دیگرانو بکنی فرقش با خواهر و مادر خودت چیه؟ که نتونی خواهر خودتو (در صورت تمایلش) بکنی؟؟؟ هیچ فرقی نداره. البته من موافق این کار نیستم ولی کسیرو هم منع نمیکنم. آقا تونستی نوش جونت… ما که نمیتونیم هیچ وقت نمیاییم نفیت کنیم… برو خوش باش :)
دقت کردید تو این داستان های خیالی همه تاپ مشکی و دامن کوتاه پوشیدن؟!!
والا ما هم جغ میزنیم ولی مثل تو تو فکر ناموسمون نمیریم فک کنم زیادی زدی دیگه مخت گوزیده اخه ادم با خواهرش حال میکنه؟؟
نه اون جنده اونروز کیر گیرش نیومده توی جلقی را برده که بکنیش اون جنده خانوم را
من نمیدونم چرا تو این داستانها همه خواهرا دوس دارن به داداششون کون بدن. حالا گاهی هم کوس بدن. بعد هم یا به داداششون میگن بیاد ماساژ بده یا عکس بگیره یا شوخی شوخی بده.
کاملا معلومه همه این داستانهای محارم رو یک نفر مجلوق بیمار مینویسه.
واسه چی سکس با محارم؟؟؟؟
انقدر بی غیرت شدید نامردا؟؟؟؟
نظر هارو نخودندم
ولی امیدوارم بهت فهمونده باشن
متعجبم از آقایانی که واسه خواهر ومادر مردم راست میکنن و کسی که سکس محارم میکنه نفی میکنن. بقول قدیمیا مرگ خوبه اما واسه همسایه
فکر نکنم هیچ خواهری یا هیچ زنی اوایل ازدواج اینقدر راحت وا بده اونم ب داداشش یا حتی اشناهاشون
عجیبترین تر اینکه خواهره بعداز عکس دو یا سوم کل لباس رو کنده
باور کنیم ؟؟ یا تو کونت اگزوز خاور کنیم؟؟ (dash)
لاقل عکس کیرتو می گذاشتی تا ما راحت تر نظرمی دادیم