ناله های گوش نواز ساناز

1392/05/06

سلام دوستان من اولین بارمه که داستان مینویسم اگه بد بود ببخشید
اسمم علیه و 24 سالمه تازه سه هفته بود که با ساناز دوست شده بودم که دعوتم کرد خونشون البته قبلش من اونو خونه آورده بودم ولی فقط قلیون میکشیدم ولی اونروز ساناز به شوخی بهم گفت یادت نره تمیز بیای منم با خودم گفتم داره شوخی میکنه.
خلاصه با هزار بدبختی رسیدم خونشون آخه خونه ما شهرک غربه اما خونه اونا … بود و من اونجاهارو نمیشناختم.
وقتی در خونشونو باز کرد یه لباس شب صورتی تنش بود که به بدن سبزه ای که داشت خیلی میومد.
بعد سلام و دست دادن ازش زیر سیگاری خواستم بعد از اینکه واسم آوردش بغلم نشست و شروع کرد به حرف زدن و بعد 10 دقیقه که سیگارم تموم شد روبروم وایساد و شروع کرد به باز کردن دکمه های لباسمو گفت میخوام باهات بازی کنم منم گفتم چرا من اول لخت شم تو لخت شو اونم بعد یه خورده مسخره بازی لخت لخت شد وای سینه هاش سفت وخوش فرم بود منم بلند شدم شروع کردم به لب گرفتن و بعد 5 دقیقه بلندش کردم و انداختمش رو تخت یه نفرش و افتادم روش که خیلی زود از لبش اومدم سمت گردن و سینه هاش می خودم و میمکیدمشون اونم خودشد تو تخت فرو میکرد و ناله های شهوتی میکشید منم رفتم سمت کسش تا یه خورده میکزدم ارگاسم شد منم هنوز داشتم کوسشو میخوردم و با دستام سینه هاش و میمالوندم که دوباره ارگاسم شد البته یه 8 7 دقیقه ای شد منم بلند شدمو لخت شدم و همزمان اونم بلند شد و گفت اول تو دراز بکش تا دراز کشیدم شروع کرد به ساک زدن البته روز قبلی که میخواستم برم خونشون به موهای کیرم صفا داده بودم که بهش گفتم 69 شیم که حالش بیشتر باشه آخه من خیلی حالت 69 و دوست دارم اونم با کمال میل قبول کرد بعد 15 دقیقه که واسم ساک حرفه میزد حس کردم دارم ارضا میشم که بهش گفتم بره کرمی چیزی بیاره که از عقب بکنمت که گفت نه از کون خیلی درد داره و از این حرفا که با هزار بدبختی بالاخره راضی شد وقتی با کرم برگشت گفتم دمر بخوابه و وقتی خوابید منم یه متکا گذاشتم زیر شکمش و کرم مالیدم رو سوراخشو انگشت خودم به سختی تو کونش فرو کردم خیلی تنگ بود وبعد اینکه ماهیچه های کونش گشاد تر شد کرمو مالیدم سر کیرمو به آرومی کردم تو کونش تا 10 دقیقه اول کلی جیغ میزد ولی بعدش دیگه فقط ناله های گوش نواز میکرد بعد چند دقیقه که دیگه داشت حال میکرد حالتمو تغییر دادم و بعد چند دقیقه دیدم اون دوباره ارگاسم شد آخه از زیر هی چوچولشو میمالیدم منم حس کردم داره آبم میاد که کیرمو در آورد مو ریختم رو شکمش بعد 5 دقیقه هم که حال هردومون جا اومد رفتیم حموم و منم تو حموم لباشو همش میخوردم بعد حموم هم با حوله ی اون خودمو خشک کردم و بعد یه خدافظی با کلی بوس اومدم بیرون البته بماند که همش بهم فحش میداد و میگفت کونم درد میکنه داستانی که نوشتم کاملا حقیقی بود امید وارم لذت برده باشید.

نوشته: aLI


👍 0
👎 0
82587 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

394145
2013-07-28 01:27:06 +0430 +0430
NA

بهش میخوره واقعی باشه

0 ❤️

394146
2013-07-28 02:12:47 +0430 +0430

راست بود، ولی ننویس . . . . . . . . . . .
همه کُس‌شعری که بافتی رو قبول دارم به جز او قسمتش که نوشتی با حوله‌ی اون خودتو خشک کردی. فکر کنم این تیکه رو دروغ گفتی. کله کیری چرا با خودت حوله نبردی؟ نمیدونی که این کار غیر بهداشتیه؟ شاش سگ تو حوله‌ی حمامت دیگه ننویس. در ضمن داشتم فکر می‌کردم که 10 دقیقه تو کونش گذاشتی و داشت جیغ می‌زد، تو هم که کمرت مثل رستم سفت و محکم و آبت نیومد ولی دختره بعد از نیم ساعت تحمل درد برای دفعه سوم یا چهارم ارضا شد. واقعا آدم باید خیلی گاگول باشه و دنبلان بزمجه رو نشخوار کرده باشه که حرف‌های تو رو باور نکنه. همه دوستان حرف‌های تو رو باور کردن. خودت چطور؟ باور کردی؟ بنازم به قدرت جلق. دیگه ننویس.

0 ❤️

394147
2013-07-28 02:47:39 +0430 +0430

ببينم به كيرت ساعت بسته بودي كه دائم تايم ميگرفت؟ آخه چرا با اين چرنديات باعث ميشين كسي داستانتونو قبول نكنه

0 ❤️

394148
2013-07-28 03:00:24 +0430 +0430
NA

چطور تونست با اون بوی سیگاری که تو دهنت بود تحمل کنه که 5 دقیقه لب بگیرید؟؟

0 ❤️

394149
2013-07-28 03:37:50 +0430 +0430
NA

والا من ده ساله دارم زور میزنم زنه خودمو از کون بکنم ماهیچه هاش باز نمیشه. نمدونم اینا چطوری یبارکی ماهیچه باز میکنن.

0 ❤️

394152
2013-07-28 03:54:48 +0430 +0430
NA

از آنال سکس بدم میاد…

0 ❤️

394153
2013-07-28 03:59:32 +0430 +0430
NA

مشکوکه

0 ❤️

394154
2013-07-28 05:10:08 +0430 +0430
NA

منم دراز هستم

0 ❤️

394155
2013-07-28 05:24:48 +0430 +0430
NA

khobe

0 ❤️

394157
2013-07-28 06:58:32 +0430 +0430
NA

یعنی الان خودت فکر کردی داستان نوشتی که گفتی بار اولته؟‌این چند خط دری وری اسمش داستان بود؟

0 ❤️

394158
2013-07-28 08:15:01 +0430 +0430
NA

بابا قبول. تو اصلن خود خود دون ژوان! تو داداش صیغه ای کازانوا! چه می دونم هر کی که خودت دلت خواست!
داستانت هم راست راست. چون به ما چه که راسته یا نه؟!
ولی چون هیچ استعدادی در داستان نویسی نداری بهتره حالا حالا ها ننویسی!
البته می گن که: عیب می جمله بگفتی؛ هنرش نیز بگوی!
این متن شما غلط املائی خیلی کم داشت. غلط تایپی یکی دو تا و غلط محتوائی و انشائی هم کم داشت و اینها خوبه
ولی به عنوان داستان یا حتا خاطره ی پورن هیچ کششی برای خواننده ایجاد نمی کرد.

0 ❤️

394159
2013-07-28 08:46:04 +0430 +0430
NA

آخه رو چه حسابي ميگين راست بود؟خودتون اگه يه همچين چيزي واستون پيش بياد چنان با شور مينويسين ك نگو
حالا شما روچه حسابي ميگين راسته!!نميدونم

0 ❤️

394161
2013-07-28 09:46:37 +0430 +0430
NA

راستو دروغشو کاری ندارم اما بد بود

0 ❤️

394162
2013-07-28 12:34:28 +0430 +0430
NA

چی بگم…؟

‏…
بابا این کس شعرا و مضخرف چیه می نویسین.با روندی که داستان ارسال میشه روز و هفته و ماه و سال تا اونجایی که بشه شاید هروز بشه پنجاه داستان جا داد شاید بگیم عاغا خامنه ای اومده داستان آپ کرده پس اگر این جور باشه شما دست غربی ها رو از پشت بستید کودنای ابله
میگی نه؟چرا نه ابله؟ خاک تو سرمون با این ملتمون‎

0 ❤️

394163
2013-07-29 23:03:16 +0430 +0430
NA

برو براي خودت كير مصنوعي بخر ولي اينجا آگهي نده
خالي بند كوني

0 ❤️