همه نامها و تاریخها و مکانها واقعی است. سعید هستم. اردیبهشت 82 یعنی حدود 11 سال پیش من 23 ساله بودم. و هنوز هیچ تجربه جنسی نداشتم. نه اینکه دلم نمی خواست ولی من هم مثل خیلی از همسن و سالانم در دهه های بعد از کثافتکاری 57 بودیم. محدود و زیر نظر. دانشجوی دانشگاه آزاد شیراز بودم و سال دوم بود. با خانمی بنام لیلا آشنا شدم. آن موقع شوهر داشت و ما فقط دوست شدیم. ایشون برای یک تحقیقی تلفن میزد به خانه ما از دانشجوها پرسشنامه تهیه می کرد. چند ماه بعدش چدا شد و خیلی بهم ریخته بود. گاهی کمکش می کردم و دوستی ما ادامه پیدا کرده بود. نه اینکه فکر کنید تا از شوهرش جدا شد زرتی اومد با من خوابید. .واقعا دوست بودیم و رابطه ما انسانی بود. حتی در مورد خاستگارهاش و گرفتاریهاش با من حرف میزد. اون موقع هم مثل حالا زن بعد از طلاق مورد مناسبی بود تا از همه دوست و اشنا و حتی فامیل درخواست سکس بشنوه ! (خاک بر سر جامعه تون)

دوستی ما ادامه پیدا کرد تا اینکه لیلا با یک فیزیتراپ بنام علی آشنا شد. و مدتی باهاش صیغه کرد. علی اهل تریاک بود و گرفتاری های خودش را داشت. لیلا هم دید از تو علی شوهر در نمیاد. کم کم رابطه ما عمیق تر شد و به بوسیدن و اینها رسید. و از علی دیگه جدا شد. یک روز آمد خانه و کاملا معلوم بود آماده سکسه. من بدبخت از نظر روحی آماده نبودم. با اینکه خیلی دلم میخواست ولی از نظر جسمی هم آماده بودم ولی فکرم آماده پذیرش اولین سکس نبود( ببین چه گوهی تو مغز ما نوجوونهای دهه 50 و 60 کرده بود خمینی) اما فرداش دوباره آمد. این دفعه با وجود ترس و تردید و دودلی خوابیدیم با هم مشغول شدیم. هنوز شوتش پاش بود. و کیر من وسط پاهش. یهد حس کردم احساسم عوض شده و کیرم رفته یک جای گرم و نرم. یهد بلند شدم و نگاه کردم دیدم شرتش سر جاشه! نمی فهمیدم کیرم چش شده. و بعد دوباره. بعد فهمیدم شیطونک خانم شورتش رو زده کنار و کیرم رفته وسط لبهای کسش. کس با تجربه ای که چند تا کیر مختلف رو بعد از جدا شدنش تجربه کرده بود. خلاصه دل رو زدم به دریا و یکم فشارش دادم رفت تو. وای تازه میفهمیدم توش جه حسی دارد. گرم و نرم و لغزنده. تا فشار دادم توش فهمیدم چقدر حس خوبیه و چقدر با خود ارضایی فرق دارد. چند ثانیه بعد آبم آمد. نکشیدم بیرون. نمی خواستم اولین تجربه ام نصفه بماند. البته کلی بعدش غر زد سرم. اما ارزشش رو داشت. امیدوارم شما هم جفتتون رو با دقت انتخاب کنید و بهش احترام بگذارید. زن دستمال نیست. زن آدمه! احترام به زن احترام به خودتونه. سکس رو با آرامش و با خیال راحت بکنید. بدون عذاب وجدان. لذت ببرید و نگذارید عقده ای شوید. سکس خوب حق شماست. الان سالها گذشته . من ایران نیستم و لیلا هم رفت آمریکا. از اون کثافت دونی راحت شدیم. شما سعی کنید سکس را با ازادی و آزادی را با مسیولیت داشته باشید. شاید نسل بعدیتون عقده ای نشد.

نوشته: سعید