نرگس عشق اول و آخرم

1394/02/10

سلام من اسمم علی ه 16 ساله از تبریز . تو یه خانواده نیمه مذهبی نیمه ازاد بزرگ شدم که پدرو مادرم زیاد بهم گیر میدن.یه روز تو اتاقم بودم که خواهرم از تولد اومد. تابستون بود سوم راهنمایو تموم کرده بودم شب عکسای تولدو باز کرد که یه دختر خوشگل برنزه و هات اندامی تو عکسا بود که خواهر دوست خواهرم بود دو سال ازم بزرگ بود اسمشم نرگس بود. من که هیچ دختری چشمو نمیگرفت روانیه این شدم . تو اینستا فالوش کردم اما اکسپت نکرد چون دخترای تبریزی خیلی مغرورن هیچ اون به کنار منو نمیشناخت.از خودم بگم من قدم 170 وزنم هم 60 کیلو.هیکلم بد نیست قیافمم خوبه تازه از تیزهوشانم در اومده بودم که نرگسم غیر انتفایی میخوند منم مغرورم و اصلا با یه دخترم حرف نزده بودم.

از این موضوع یه سال گذشت تو این یه سال از پیج خواهرم تو اینستا عکساشو نگاه میکردم و2،3 بار جق زدم اونقد هات میپوشید خواهرمم زیاد باهاش مچ نبودم که حرفامو بش بزنم ساله بد تابستون عروسی دعوت بودیم شهریور ماه بود من حدس میزدم دوسته خواهرم میاد که نرگسم میاره تیپ زدم ماکدار واسه شهرت بازی صورتمم صافش کردم که قیافم به کل عوض شد . رفتیم نشستیم که داشتن وست میرقصیدن منم چشم دنبالش بود وقتی دیدمش ضربانم انقد رفت بالا که صورتم قرمز شد داغ شده بودم واقعن دوسش داشتم اون منو ندید موقع شام شد که رفتیم احوال پرسی کردیم با هاشون منم بهش سلام کردم با تعجب نگا میکرد انگار قبلا دیده بود اره دیده بود تو موبایل فروشی گوشیشو اورده بود واسه تمیر من خودم بدن فهمیدم. فقط وراندازش میکردم بدن سازی میرفت هیکلش عالمی بود واسه خودش بعد پارتیه اصلی بعده شام شروع شد . من رفتم وست یه دور با هاش رقصیدم چه حالی داشتم خدا میدونه 1 سال منتظرش بودم بعد که داشتیم میرفتیم دس دادیم و لمسش کردم واسه اولین بار . فرداش فالوش کردمو اکسپت شدم اما اون فالو نکرد بد تو کیک حرفیدیمو منم دفه اولم بود خرابش کردم اما اون امارمو در اورده بود همه چیو میدونست سنم مشکل ایجاد کرد بعد از اون روز 1 ماه دپ بودم که چیکار کنم که بعد یه ماه دلو زدم به دریا دوباره پی ام دادم اما این دفه کارو درست انجام دادمو ردیفش کردم فرداش فالو شدم بعد 1 ماه تقریبا دیگه عشقم نفسم اینا میگفتیم که گفتم میخوام ببینمت که نه نیاورد رفتیم بیرون به اب میوه زدیمو حرفیدیم نرگس امسال پیشه منم تا فرصت بود باید تمومش میکردمو به ارزوم که 1 سال و چند ماه منتظرش بودم میرسیدم دفه بعد راحت باش حرف میزدمو واژه کسخلو اینا میگفتم که رومون باز شد اونم راحت شده بود یبارم در مورده سکس حرف زدیمو موقع رفتن ازش بوس گرفتم که بازم منجر به جق شد اینا ادامه داشتن که پدرو مادرم یه جمعه رفتن تهران عمم از خارج اومده بود واسه دیدنش خواهرمم بیشتره وقتا با دوستاش بود که یه روز کلا رفتن باغ دوستشون دوره همی منم زنگیدم بش گفتم وقت داری گفت اره گفتم پاشو بیا خونه ما که گفت نمیشه گفتم چرا گفت با چه بهانه بیام ؟ منم باش حرف زدم تا راضیش کردم یه کاندمم از دوستم گرفته بودم واسه روزه موعود.رسید درو باز کردم اومد بالا ازش پذیرایی کردم بعد فیلمه امریکن پایه 3 باز کردم ببینیم که شاید بضیا دیدن خیلی فیلمه سکسی هستش وستاش دیگه یه صحنه های بود که نرگش سرخ شد منم کنارش بودم گرماشو حس میکردم گفتم بیا ما هم مثل اونا یه دور بریم چون تو بیرون بوس میگرفتم نه نگفت و بوس تبدیل شد به لب گیری که دیگه از خودش بیخود شد کاملا حشر شده بود بخاطره فیلم رفتم رو گردن یه پیرهن پوشیده بود در اوردم سوتینه صورتی سینه هاشم عالی بود دیوانه وار میخوردم با ورم نمیشد بردمش اتاق با زم لب گیری یه شلواره جین پوشیده بود تنگ در اوردمش حالا اون اندام جلومه بعدم ادامه داستان که نتونستم بکنمش تویه ساک زدن اب اومدو ریختم تو کاندوم بعد رفتو منم دراز کشیدم و یه لحظه از خواب پریدمو دیدم شرتم خیسه اون دخترم تو کیک گفته بود که بچم و بلاکم کرد منم هر شب خوابشو میبینم امیدوارم خوشتون اومده باشه.

نوشته:‌ علی


👍 0
👎 0
39738 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

460705
2015-04-30 16:08:26 +0430 +0430
NA

خیلی خوشمون میومد اگه میفهمیدیم چی شد کلا.خواب بود.بیداری بود.بچه. بود.کاندوم چی شد.اینجا کجاست

0 ❤️

460706
2015-04-30 16:10:46 +0430 +0430

افرین از کاندوم مصرف کردی dirol

1 ❤️

460708
2015-04-30 18:46:13 +0430 +0430
NA

:/ جوجه شیره قبله خوابتو خوردی؟؟؟
من تا 16سال خوندم… ببین کیا داستان نویس شدن تو رو خدا…

0 ❤️

460709
2015-04-30 19:00:09 +0430 +0430

خسته نباشی عزیز…اما تیزهوشان و اینهمه غلط املایی؟

2 ❤️

460710
2015-04-30 19:49:55 +0430 +0430
NA

در کل خدارو شکر این شونزده سالش بود امشب همه داستانها مال زمان شاه بود برو جقتو بزن گوگولی مگولی زیر هجده اینجا ممنوعه

0 ❤️

460711
2015-04-30 20:41:16 +0430 +0430
NA

خیلی غلط املایی داشتی فکر کنم تو توی مدرسه تیز هوشانه جلقیا بودی. برو لاشی برو خودتو سیاه.

0 ❤️

460712
2015-04-30 21:26:38 +0430 +0430

تو خوندن نوشتن بلد نیستی اگر این دیکته بود نمره 10 هم بهت نمیدادن بعد مدرسه تیزهوشان درس میخونی؟؟ جایی که تیزهوشش تو باشی ببین بقیه چین!!! درضمن نمیدونم چرا مدرسه تیزهوشان و دانشگاه قبول شدن تو تهران یا مسافرت شمال با دختر و… اینقدر برای مردم عقده شده!! تاپاله جقو بزرگترین ماجرای زندگیش جق زدن با صابون خارجی خونه داییش اینا بوده بعد همچین میگه عشق اولو اخرم انگار 85 سالشه 11 بار ازدواج کرده 60 تا دوست دختر و 40 تا صبغه داشته بعد این تنها عشقش بوده!!!

0 ❤️

460713
2015-05-01 11:55:29 +0430 +0430

کیر من و کیر همه ی تیزهوشان عالم تو کونت بچه کونی با این داستان کیری. کون کن داره داره تبریز بیاد ترتیب تو رو بده؟ بچه کونی

0 ❤️

460714
2015-05-01 15:48:30 +0430 +0430
NA

تبریز نباید سر بالا کنه چون کونی مثل تو توشه .

0 ❤️

460715
2015-05-01 16:02:51 +0430 +0430
NA

وست؟
O.o

0 ❤️

460716
2015-05-01 18:33:12 +0430 +0430
NA

اقا ادمین عزیز؟؟؟؟
به جای اینجور داستان های مضخرف جقی، داستان منو بده رو صفحه
اعصابم خورد شد، کیرم تو دهن نویسنده این داستان اشغال و دست اندر کاران شهوانی؟! عوضیا داستان منو بدید رو صفحه
اسم داستان، چوبه هستش
نامردا :))))

0 ❤️

460717
2015-05-02 00:41:17 +0430 +0430

این نگارش تخمی به بچه های تیزهوشان نمیخوره. با اینکه ارزش نقد نداری ولی استفاده زیاد و نابجا از حرف ربط “که”
متصل کردن جمله ها به هم
و طولانی شدن جملات
خواننده رو خسته میکنه.
در واقع نگارشت کاملا کودکانه است. فکر نکنم بیشتر از 11 سال سن داشته باشی. اینکه با یه فیلم مسخره مثل آمریکن پای حال میکنی هم خود به خود 2سال سنتو پایین تر میاره. بدو دنبال بازیت عمویی جق زدن تو این سن خوب نیست!

0 ❤️

460718
2015-05-02 12:01:56 +0430 +0430
NA

وای خداااا یه دور داستانتو خوندی ببینی چقدر کسغلط املایی داشتی؟غلط املایی به کنار خداییش داستانت کسشعر بود تیزهوش برو جقتو بزن مجلوق مجلّق

0 ❤️

460719
2015-05-13 18:07:54 +0430 +0430
NA

هانس کریستین اندرسن عزیز کجابودی چرا تاحالا این استعدادتو رو نکردی قربونت برم حالا فهمیدم که چرا داستان تایتانیکو بتو ندادن بنویسی چون کشتی کلا خلا نداشت crazy

0 ❤️