نصب وی پی ان برای معظمه

1395/05/08

سلام
اسم من (به مستعار) محمود هست و اسم این دختر خوشگل و ناز (به مستعار) معظمه داستان از جایی شروع میشه که من ایشون رو توی ماه محرم تو حسینیه دیدم البته من مومن و مذهبی و این چیزا نیستم ولی حرمت و نون نمک سرم میشه خلاصه اونجا ما خاطر خواهش شدیم ولی چون خجالتی هستم نتونستم حرف دلم رو بهش بزنم خلاصه یه چند ماهی گذشا چون خیاطی داشتند و زن داداشم لباساش رو به اون داده بود بدوزه همین بهانه شد تا برای اورد لباس من برم خلاصه رفتم و اونجا اولین رابطه من با معظمه شکل گرفت من توی کار با موبایل و کامپیوتر خبره هستم و چون روم نمیشد اولای اشنایی با همین صحبت ها رابطمون رو قویتر کردم بعد یه چند ماهی از این حرفا زدن یه روز زنگ زد گفت vpn گرفتم ولی بلد نیستم ازش استفاده کنم منم از خدا خواسته رفتم اول که نشستم طوری باهاش حرف زدم که راحت باشه بعدش توی راه اندازی vpn طولش دادم و صحبت کردیم یعنی براش راه انداخته بودم ولی لفتش میدادم تا باهاش حرف بزنم چون حرف زدن با اون بهم ارامش میداد خلاصه براش راه انداختم بهش گفتم برا امتحان بریم تو چندتا سایت و اینا اصلا نمیخواستم باهاش سکس کنم ولی اقبال برامون سکس نوشته بود خلاصه اومدیم تو سایت شهوانی ترسیده بود چون کسی هم خونه نبود بهم گفت بسه کار میکنه دیگه گفتم بهتره مطمین تر بشیم من همینجوری زدم رو یه داستان اسم اون دو نفر توی داستان اسم من و اون بود و داستان درباره دو نفر بود که اومده بودن برای تعمیر کاپیوتر و بقیش رو خودتون استادید اقا منم میخواستم رابطم رو باهاش قوی کنم نه اینکه بکنمش برا همین میخواستم بکشونمش تو حرفای سکسی و اینا بهش گفتم عکس نیست نگاه کن یدفعه گفتم نگاه کن اسمشون مثل خودمون هست و داستان رو خوندیم حین خوندن داستان فهمیدم این از منم عاشق تره داشته مظلوم نمایی میکرده خلاصه طوری که جدی نگیره بهش گفتم چی میشه این داستان واسه ما هم اتفاق بیوفته و خندیدم اونم خندید نمیدونم چیشد رونش رو لمس کردم یدفعه ساکت شد ترسیدم نگاش کردم ایندفعه اون چشاش رو بست لبش رو اورد جلو و چسپوند به لبام انگار برق سه فاز از سرم پرید یه ده دقیقه لب گرفتیم و متعجب به هم نکاه میکردیم بازم دوس نداشتم بکنمش چون قصدم واقعا ازدواج بود و گفتم شاید نتونم بکیرمش یه وقت لکه دارش نکرده باشم خلاصه خودش شروع کرد به باز کردن دکمه های پیراهنم که بهش گفتم من میخوامت ولی سکس ناجوره که گفت من بعد از دیدنت توی حسینیه همیشه بهت فکر میکردم و توی خیال باهات عشق بازی میکردم تا اومدم حرفشو قطع کنم دوباره ازم لب گرفت دیگه نتونستم مقاومت کنم و منم شروع کردم به لخت کردنش اینم بگم مثل خیلی از داستانا نمیخوام بگم سینه اش اینجور بود و هلو بود و اینا نه اتفاقا سینش بین 55 و 65 بود ولی به گفته مجنون لیلی هرچی عیب هم داشته باشه بازم برام خوشگله منم شروع کردم سینه هاشو خوردن و هر از گاهی هم گردنش رو مک میزدم بهم گفت شلوارم رو در بیار منم پریدم و دکمه رو باز کردم ولی پایین تنش بالا تنش رو جبران کرده بود یه کون خوشگل و خوش فرم و سفید و یه کس صورتی بدون مو تپل و ابدار شروع کردم براش لیسیدن و بازی کردن با کلیتوریسش که منم گفتم برام ساک بزن کیر من 17 سانت هست ولی کلفته خلاصه تو پوزیشن 69 اون برام ساک میزد و من میلیسیدم البته اذیت شدم چون قد من 193 هست و اون 169 خلاصه اومدم بکنمش کیرم رو گذاشتم در کون سفید و نازش از بس تنگ بود هر کاری میکردم انگار جاده مسدود بود خلاصه با هزار زحمت سالار رو حل دادیم داخل شروع کردم اروم تلمبه زدن بعد هر چند تلمبه بیشتر فرو میکردم و با دستم هم کلیتوریسش رو بازی میدادم و با دست دیگه گردنش رو کشیدم به سمت خودم و ازش لب میگرفتم خلاصه یه شیش هفت دیقه کردم که ارضا شدم چون بار اولم بود ابم رو ریختم داخلش که برگشت بهم گفت دوست ندارم زود تموم بشه منم دوباره شروع کردم به کردنش و بهش گفتم داگ استایل بشه و حدود ده یازده دقیقه هم نوی اون مدل کردمش که ارضا شد بعدش برگشت و برام ساک زد یعنی یه جور ساک میزد و با اون لبای خوشگلش سر سالار رو بوس میکرد که نگو و نپرس تا من دوباره ارضا شدم ولی انگار کمرم خالی شده بود جز چند قطره دیکه نیومد و دوتایی خندیدیم و بوسش کردم و لباسامون رو پوشیدیم و تا خود صبح به عشق بازی و بوسه و حرفای عاشقانه سپری کردیم صبح بعد از رفتن پدر مادرش از یاسوج برگشته بودن و خالش هم گفته بود که پیش من نیومده البته دروغ داده بود و در رفته بود الان از اون قضیه سه ماه میگذره و تو این مدت دوبار دیکه سکس داشتیم و بیست روز دیگه دارم میرم خاستگاریش
ممنون که داستان رو خوندید
لطفا داستان های سکس با محارم رو نزارید چون ما ایرانی هستیم و از هزاران سال پیش تا کنون معروف به غیرت و ناموس پرستی هستیم

نوشته: iranian_fucker


👍 0
👎 13
44269 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

550702
2016-07-29 21:35:56 +0430 +0430

جقی، خالی بند، دیوث …

1 ❤️

550703
2016-07-29 21:39:54 +0430 +0430

اسم مستعار معظمه ؟؟؟؟
خاک بر سر الاغت بنمایند ، دیگه اسم آدم‌وارتر به اون ذهن خشک و مجلوقت نرسید ؟؟؟؟
معظم‌له جف‌پا بره تو کون مکرمت !!

2 ❤️

550704
2016-07-29 21:44:53 +0430 +0430

من آخرش ندونستم عنوان کردن این موضوع که “اسامی مستعاره” چه ربطی به داستانها داره و یا اصلأ چه فرقی واسه کاربرا داره دونستن این موضوع واقعأ!!! ‏‎ :-| ‎

2 ❤️

550709
2016-07-29 21:52:10 +0430 +0430

اونقد چرت بود که به روش تندخوانی توی پنجاه ثانیه تمومش کردم ! ولی حیف همین پنجاه ثانیه که حروم کردم …
از همون اسم کیری داستانت میشد حدس زد چه تاپاله‌ای پهن کردی .
گوزمشنگ بقول خودت خواطرخواهش شدی اونوقت از کس و کون نمودیش و ساک زده و حتما جرشم دادی … حالام میخوای بری «خاستگاریش» ؟؟؟!!! بیسواد بندتمبونی ، ملتو نصیحتم میکنی ؟؟؟؟
حیف قبل از خوندن داستان تخمیت رفته بودم توالت وگرنه سرپا میشاشیدم تو خودت و این داستان چرت و مسخره و معظمت !!

2 ❤️

550726
2016-07-29 22:38:11 +0430 +0430

معظمه؟! 🙄 🙄

1 ❤️

550735
2016-07-30 01:33:23 +0430 +0430

حاجی خر فرض کردی ملتو جقی بدبخت؟ چطوراز کون ارضا شد؟ و دوم خاک بر سر جقی بی کمرت که سکس دومت بلافاصله بعد از اولی کلا ده یازده دیقه زمان برد

0 ❤️

550749
2016-07-30 06:20:19 +0430 +0430

تو که حرف از غیرت میزنی پسر ایرونی دختره که قراره زنت بشه غلط میکنی درباره سکستون مینویسی اینه غیرت خدا میدونه زیر چند نفر خوابیده معظمه جونت که برات اونجوری ساک میزده

0 ❤️

550750
2016-07-30 06:54:54 +0430 +0430

خاک برسر بابات که می گه پسر دارم بخدا اون شبکه بابات مامانت رو کرد وتو درست شدی بابات یک جق می زد خیلی بهتر بود بی شعور احمق

0 ❤️

550759
2016-07-30 08:44:48 +0430 +0430

اقبال براتون سکس نوشته بود؟؟؟کی هست این اقبال؟؟ بگو واسه ما هم از این چیزا بنویسه خوب تک خوووووور

0 ❤️

550784
2016-07-30 11:58:38 +0430 +0430

فقط یه کلام.
کیرم دهنت

0 ❤️

550795
2016-07-30 12:45:06 +0430 +0430

اینقدر چرت بود تا اواسط داستانت خوندم
گفتی یه وقت لکه دارش نکنی؟؟؟
تازه شانس بیاری یه نفر دیگه قبل تو به قول خودت لکه دارش نکرده باشه اون میره میشوره لکه اش میره.دخترای این دوره زمونه خوب بلدن تنگ بازی در بیارن.قبلش دست نمیدن ولی وقتی بگیریشون کیرتو تا خایه میخورن و بهتر از الکسیس کون میدن.
لکه دار … خیلی شوتی

1 ❤️

550804
2016-07-30 13:53:02 +0430 +0430

armanhashari95 🙄 🙄

0 ❤️

550829
2016-07-30 21:46:01 +0430 +0430

داستان و که نخوندم چون از اولش معلوم بودکاملا چرنده
ولی نظرات دوستان خیلی عالی و خواندنی تر بود

0 ❤️

550832
2016-07-30 21:59:45 +0430 +0430

جلقووووو

0 ❤️

550838
2016-07-30 22:07:13 +0430 +0430

کس ندیده ی خالی بنده کونگشاد

0 ❤️

550871
2016-07-31 01:27:46 +0430 +0430

دوست عزیز داستانی که توش شربت نباشه خوندن نداره… خیلی خوشحالم که با تو و معظم شدیم 80میلیون

0 ❤️

550874
2016-07-31 02:52:27 +0430 +0430

کاری ب داستانت ندارم فقط واسم سوال شده که چرا تمام دول برکفان مقیم شهوانی توی داستانشون حتما کون طرف رو فتح میکنن و جالبتر اینکه تا کیرشون رو ازتو کون یارو در اوردن سریع براشون هم ساک میزنن .
هیچ ادم اسگولی پیدا نمیشه کیری رو که ازکون بیرون اومده ساک بزنه همین یه نکته تو داستان ثابت میکنه که نه تنها داستان دروغی بیش نیست بلکه نشون میده حتی نویسنده تو عمرش سکس نداشته و از روی یه فیلم پورن واسه خودش داستان نوشته.
درضمن کیر معظم اسب زورو تو کون اون نامزدت که تو برخورد اول کون داده بهت . حالا بگرد ببین تو نفر چندم بودی عمویی

1 ❤️

550893
2016-07-31 08:56:44 +0430 +0430

yani cheghad kossher bood…kiram too oon esme mostaar entekhab kardanet…

0 ❤️

550966
2016-07-31 20:39:08 +0430 +0430
NA

کیرم تو نصیحتت با داستانت (wanking)

0 ❤️

551025
2016-08-01 10:22:32 +0430 +0430
NA

کیر حضرت مهدی تو دهنت. تو دهنتو باز بزار تا مهدی ظهور کنه.

0 ❤️

551060
2016-08-01 20:24:24 +0430 +0430

اخخخخخخ تففففف
داستانت چرتت لایق همین اخ و تف بیشتر نبود
.
. این معظمه رو از کدوم سولاخت دراوردی ناموسا ؟ توی دهات‌کورره‌های افغانستان شاید از این اسما بذارن ولی توی شهر فک نمیکنم،… . راستی ببینم کارت اقامت داری یا غیر مجازی ؟

0 ❤️