نوار بهداشتی یا بهداشت روانی؟

1397/12/02

سلام به دوستان خوبم در شهوانی

مدت زیادی میگذره که به این سایت سر نزده بودم ؛ انقدری طولانی بوده که من حتی یوزر و پسوردم رو فراموش کرده بودم و مجبور شدم اکانت تازه ثبت نام کنم .

سایت قطع یقین با ریزش شدید کاربر مواجه شده و داستان ها بسیار کم کلیک میخورند در قیاس با زمانی که ما در این سایت فعالیت میکردیم و داستان ها رنگ و بوی حقیقت داشتند یا به حقیقت نزدیک تر و قابل باور تر بودند . بعد از بسته شدن سه کاف و آویزوون و راه افتادن شهوانی کاربران و نویسندگان سرگردان به این سایت کوچ کردند اما گویا از قدیمی ها انگشت شمار باقی موندند .

سایت سه کاف برای روشن کردن مسائل جنسی و بهبود کیفیت ارتباط جنسی راه اندازی شد و رسالت آموزش رو به عهده داشت . اما شهوانی از این امتیازات خالی هست و من از چشم ادمین میبینم ، ادمینی که تنها کارش تایید داستان های مزخرف و پر از غلط املائی و خالی از مسائل آموزشی هست ، هدف ترویج بی غیرتی و سکس محارم و تجاوز هست . من کشور های زیادی رو بخاطر مسائل کاریم از نزدیک دیدم و میتونم به جرات بگم که ایران بیشترین میزان روسپی رو در بین تمام کشورهای اروپایی و آسیای مرکزی و خاور میانه داره و البته ارزان ترین نرخ رو هم برای سکس داراست ، بگذریم از اینکه حدود نیمی از ارتباطات دوستی پسر و دختر که عمر متوسط بالای یک سال دارند هم به رابطه جنسی ختم میشه ! ولی نمیدونم مشکل مردم ما کجاست که وجود ندارند که بخاطر لذت بردن نگاهی به بیرون از حریم خانواده خودشون بیندازند و دنبال تجاوز و داستان های این شکلی هستند .

دلم میخواد کمی مسیر نگارش رو با کمک هم عوض کنیم و امیدوارم ادمین عزیز هم همکاری کنند تا دوباره شاهد رونق سایت باشیم . آموزش هدف اصلی نوشتن من هست و انشالله که بتونم رضایت شما رو هم بهمراه داشته باشم .

یک زمانی ما سر میزان خونده شدن داستان هامون تو شهوانی شرط میگذاشتیم و داستان ها از مرز 400ک میگذشتن ، دوستی من و مسعود خیلی طولانیه و ما باهم در ارتباط هستیم ، چند وقت پیش باهم تلفنی صحبت میکردیم ، حرف رو به سمت شهوانی آوردم و بهش گفتم میدونی 500ک رسیده به ایده آل 20ک که با خنده و شوخی گفت خدا رو شکر که مردم دیگه سرشون تو کسه و از خماری و خامی در اومدن و آمار جق پایین اومده ! گفتم خدا از دلت بشنوه کاش همینطور باشه ولی اوضاع کاملا متفاوته و خیلی سایت نسبت به 7 سال پیش تغییر کرده ، دلم برای نوشتن تنگ شده مسعود و دوباره میخوام شروع کنم شاید مفید باشم تو هم باید برگردی ، حرفم رو برید و گفت برات آرزوی موفقیت میکنم ولی من مجاز به مجازی بودن نیستم و الان یه گوشی ساده دارم و دارم از یک سری اعتیاد دوری میکنم تا به زندگی برگردم ، میدونم تو میتونی و موفق میشی و من بهت اطمینان دارم .

ما تو داستان زندگی مون تنها قسمت بهداشتی ارتباط جنسی مون همون نوار بهداشتیه ! این مایی که میگم یک مای حدود 65 درصدی کل جامعه رو شامل میشه و امیدوارم دوستان به خودشون نگیرند ، واقعیت ارتباط ما همینه . بریم سراغ اصل داستان

دلم بی تاب ِ دیدن آبی رنگ چشم هاته ماه پیشونی من ، غزلک من مدت زیادیه که غرق آغوشت نشدم و با نگاهت من رو آتیش نکشیدی ! نمیدونم این بی ستون از کجا سد راه این فرهاد ِ شیفته روی شیرین تو افتاده که هرچه تیشه میزنم راهی به دامن تو باز نمیشه ، دیگه پناه بردم به ساغر و پیمانه ، الانم که برات دارم ایمیل میزنم مست مستم ، اه امان از وقتی که دردی تو وجودت باشه که مستی هم تسکینت نده !

عشق تو تنها زخمیه که برای همیشه تازه نگهداشتنش با دیدن عکست نمک روش میریزم ، اینها رو نمیگم که بگم حکم درد رو برای من داری نه ! اینها همه مهیبه برای من تا به خودم یاد آوری کنم تو این کشور غریب نباید لگام اسب سرکش هوس رو شل بگیرم و بگذارم برای خودش بتازه ، تو میدونی من خواستم برای این مردم و کشور کار کنم و نشد و مجبور شدم طرحم رو بردارم و بیام آلمان و از تو دور بمونم از تو که تازه 3 ماه بود اسم زیبات شناسنامه من رو مزین کرده و پروردگار عشق من شدی ، آه که دلم پرپر میزنه برای دیدنت ، راستی یه خبر خوب دارم اینجا بد جوری هوام رو دارن و بخاطر خدمات انسانی که من دارم انجام میدم رئیس شرکت داره به سختی تلاش میکنه که من در کمترین زمان ممکن بتونم اقامت دائمم رو بگیرم و تا کمتر از 2 سال به عنوان شهروند آلمانی پاسپورت بگیرم . شاید بتونم به زودی بیام ایران و از نزدیک ببینمت غزلکم .

تمام مدت به این رویا زندگی میکردم که برمیگردم و میبینمش و دوباره عطر مست تنش رو نفس میکشم و پر میشم از خواهش لمس روح و جسمش ، سخت میگذشت و از طرفی هم باید حدود 2 سالی تو این وضعیت می موندیم تا بتونم برای همیشه بیارمش پیش خودم ؛ این دوری باعث شده بود من زمان های خالی زیادی رو که داشتم رو به مطالعه بگذرونم و این عادت جدید خالی از جذابیت و لذت هم کم نبود ، اون اوایل کتاب های رمان عشقی رو به شدت میخوندم و بعد در مورد سکس کتاب های زیادی رو خوندم که من رو به یک آدم با نگاه متفاوت به سکس تبدیل کرده بود . بالاخره تونستم بعد از یک سال تحمل غربت 10 روزی رو برگردم ایران و به وصال یار برسم .

کاملا بی خبر اومدم و خواستم سورپرایزش کنم ، رفتم خونه مادرم و بعد از دست بوسیش کلید های در خونه خودم رو که دستش سپرده بودم تا به عروسش سر بزنه و حواسش بهش باشه رو ازش گرفتم و عین دزد ها آروم و بی صدا رفتم سمت خونه خودم و کلید رو انداختم در رو باز کردم که یک دفعه از صدای قفل صدای غزل هم بلند شد سلام مادر جون ، دید کسی جواب نمیده دوباره صدا کرد مامان جون شمایی ؟ از سایه ای که از پشت شیشه مشخص بود فهمیدم داره میاد سمت در و یکم هول کرده در رو باز کرد پریدم بغلش کردم انقدر سریع بود که کمی ترسیده بود و چند ثانیه ای مات و مبهوت مونده بود . تا تونستم به جونم فشارش دادم و عطر تنش رو نفس کشیدم و عین بچه ها اشک از چشمهام جاری بود ، دقیقا شبیه فیلم هندی شده بود ، لعنتی این جدایی زهر بی پادزهره که آدم رو از پا درمیاره ،

راست میگن زندگی مثل یک چاقوی کند میمونه و تا سرت رو کامل ببره هزار بار زجر کش میشی ، من دوباره به پاره تنم رسیده بودم و بقدری هیجان داشتم که نمیدونستم چیکار باید بکنم ، بوسیدن و بوئیدن و آغوش کشیدن و گریه کردن ها که تموم شد نوبت به این رسید که من برم داخل خونه و لباس عوض کنم و هدیه هایی که برای غزل خریده بودم رو بهش بدم و برم کمکش تا کارهاش رو زودتر جمع و جور کنه و وقتی برای در کنار هم بودن داشته باشیم ، تا قبل از اینکه خبر اومدن من به گوش بقیه فامیل برسه و مزاحم خلوت ما بشن .

زمان هم از وقتی که من اولین قدم رو روی خاک ایران گذاشتم هم عین فرفره میگذشت و من باید با زمان هم مبارزه میکردم ، از این فکر سعی کردم بیام بیرون تا از بودن کنار همسرم نهایت لذت رو ببرم . بعد از دادن هدیه ها و سوغاتی ها کمکش کردم تا کاملا خونه رو مرتب کنه و بهش گفتم بهتره امشب زنگ بزنی مامان بابا و خانوادت رو از شام دعوت کنی و همه یک دفعه بیان و به دیدن باشه همه رو یکجا ببینیم که وقت بیشتری برای هم داشته باشیم ، شام رو هم باهم رو به راه کردیم و اسپاگتی و میت لاف به سبک رُستُکی درست کردیم . من قبل از رسیدن مهمون هامون زورکی غزل رو با خودم بردم زیر دوش و یک دوش پر از شیطنت و لذت بخش گرفتیم و چون فرصت نبود کار رو همونجا تموم نکردیم و به قول غزل بنزین ریختیم روی آتیش شهوتمون تا تشنه تر و حریص تر باشیم برای شب .

مهمونی ما از حدود ساعت 6 عصر شروع شد و تا ساعت 1 شب طول کشید ، مزاحمت ها و بی ملاحظه گری ما ایرانی ها در این موارد در دنیا تکرار نشدنیه ! غزل انقدر خسته بود که نگذاشتم ظرف ها رو بشوره و کاری بکنه و گفتم صبح دوتایی باهم انجام میدیم ، بغلش کردم و بردمش توی تخت خوابمون ؛ آخ که چقدر دلم تنگ شده بود برای یک خواب دونفره . کمی نوازش و بوسه و گرمای آغوش من کافی بود تا غزل مثل یه بره تو آغوش من به خواب ناز بره . بعد از مدت ها احساس امنیت کرده بود و مثل یک بچه معصومانه خوابیده بود .

وقتی احساس نیاز به رابطه جنسی میکنی اصولا این نیاز دو منشا اصلی داره ؛ منشا اول شهوته که با سکس برطرف میشه و منشا دوم شهوت آمیخته با روابط گرم احساسی هست که با سکس عادی خالی نمیشی ، بارها شده که این تجربه رو داشتیم که سکس کردیم ولی باز هم در خودمون احساس یه نیاز و سردرگمی کردیم ، این نیاز ، نیاز به رابطه عمیق توام با عواطف هست و اگر ما این نوع سکس رو تجربه نکنیم دچار مشکلات روحی و اختلالات جنسی و آمیزشی میشیم . سکس فقط یک لذت جنسی نیست و ابعاد متفاوت زیادی رو داره که باید مراقب بهداشت جسمی و روانی اون باشیم وگرنه سکس همونطور که لذت بخش هست میتونه مخرب باشه و انسان رو نابود کنه .

غرق نگاه غزلک مست خوابم بودم که پلکهام سنگین شد و من هم خوابم برد ، صبح با لطافت موج دست های ظریف زنانه ای که لای موهام حرکت میکرد و گرمای نفس هایی که به گوش و صورتم میخورد و صدای دلنشینی که داشت اسمم رو صدا میکرد از خواب بیدار شدم ، چشم هام رو کامل باز نکردم و زیر چشمی نگاهش کردم و دیدم دقیقا نسبت به خودم کجا مستقر شده و دستهام رو بردم سمت بازوهاش و آروم گرفتمش دوباره کنار خودم درازکشش کردم و گفتم بهش شیطونک من ، من خسته م خوابم میاد تو هم زوده بیدار شدی بیا بغلم باهم بخوابیم باز ، پاهام رو دور کمرش حلقه کردم و پشت باسنش حالت اهرم شد و به سمت خودم فشارش دادم و دستم رو گذاشتم روی صورتش و آروم شروع کردم به نوازش صورت قرص ماهش و براش دلبری میکردم و قند تو دلش آب میکردم ، نوازش صورت کم کم همراه با بوسه های ریز و بریده و شناور شدن انگشت هام تو موهای سیاه تر از شب غزل ، شده بود و بوسه ها اروم اروم عمق بیشتری به خودش میگرفتن و مجال برای گفتن حرف ها کم تر و کم تر میشد ، دستم پایین تر اومده بود و قوس کمرش رو نوازش میکردم و کیرم که از گرمی گره خوردن بدن هامون راست شده بود رو بیشتر و بیشتر بین رونهاش می مالیدم و فشار میدادم و بوسه ها تبدیل به گره خوردن لبها و خوردن عمیق و جانانه زبون شده بودن ، لبهای زیبا و نازک و ترد غزل بین لبهای برجسته من به اسارت در اومده بودن دست من دیگه کاملا روی سینه های غزل اومده بودن و از روی لباس خواب و سوتین داشتم چنگ میزدم و می مالیدم ، دیگه چشم های آبی غزل خمار خمار شده بودن و ته نگاهش فریاد واضحی داشت که طاقت بریده و انتظار میکشه تا این تن تشنه تشنه تر بشه تا با یکی شدنمون این عطش بخوابه .

لباس حریر بدن نمای آزادی که به تن داشت رو از تنش در آوردم و با یک دست سگک سوتینش رو آزاد کردم و از پشت بین بازوهام گرفتمش طوری که گوش و گردن و لبش رو راحت میتونستم بخورم و دست هام زیر سینه هاش رد شده و خیمه زده بودن و نوک هر دو سینه ضربدری تو دست هام بود . آرامش قبل یک رابطه رو تو وجود جفتمون حس میکردم . معاشقه و دلبری و پیش نوازی ها شرایط روحی و روانی رو برای هر دو مون محیا کرده بود ( نبود این آرامش و عدم معاشقه و پیش نوازی علت اصلی زود انزالی در مردها و دیر ارضائی در زنهاست ) سینه های سایز 70 و گرد و سفتش رو خیلی نرم و آروم مشغول مالیدن شدم و هرزگاهی نوک سینه هاش رو با دستام فشار میدادم و از طرفی مشغول لیسیدن و مکیدن گردن و لاله گوشش بودم ، خوردن رو از گردن تا سر شونه ها ادامه دادم و از پشت به سمت جلو متمایل شده بودم که تونستم با یک حرکت دست به پشت کمر بخوابونمش روی تخت و خودم بیام روش و مشغول خوردن سینه هاش بشم سینه هایی که هرچقدر هم میخوردم باز هم ولع خوردنشون تو وجودم تمومی نداشت و معمولا تا کبود نمیشدن و آه و ناله غزل در نمیامد و به زور سر من رو به سمت شکمش هُل نمیداد دست بردار نبودم ، سینه هاش رو به هم چسبوندم و سعی کردم نوک سینه ها رو تا جای ممکن به هم نزدیک کنم تا هر دو یکجا تو دهنم جا بگیرن و با حرکت زبون بین نوک سینه ها و بازدم های گرم و پر حرارت توام با شهوتی که به مرکز سینه ش میخورد بهترین شروع من بود برای به اوج تحریک بردنش ، رقص سریع زبون روی نوک سینه ای که بین تیزی دندونها اسیر بودن که از سر شیطنت گاها گاز ریز میگرفتن من رو هم دیوونه تر میکرد ، از روی یک فیلم پورن یاد گرفته بودم چطور میشه سینه زن ها رو براشون ساک زد ، اولین باری بود که میخواستم سینه غزل رو براش ساک بزنم ، دندون ها رو دور کردم تا جایی که امکان داشت بخش زیادی از سینه ش رو تو دهنم جا دادم و و با جمع کردن لبها و تنگ کردن اون دور سینه و حرکت آروم سر و ریزش بزاغ دهان از کنار سینه حرکت لذت بخشی رو توی دهن برای هر دوی ما ایجاد کرده بود و آروم آروم با تنگ تر شدن لب و سُر خوردن سینه و بیرون اومدن اون از دهن باعث میشد که باز هم در آخر ساک زدن نوک سینه بین لبها گرفتار بشن و حرکت آروم و کند زبون روی سینه آه و ناله هر زنی رو بلند میکنه و غزل هم که روی سینه هاش حساس بود خیلی وقت بود که به آه و ناله افتاده بود .

از سر سینه ها به سمت شکم و ناف و نوازش شرمگاهی رفتم و قبل از اینکه شورتش رو از پاش دربیارم ازش خواستم که بیاد کیرم رو آماده کنه و برام ساک بزنه ، رقص اون لبهای ترد و نازک روی کمره کیرم حسابی دیوونم میکرد ، مخصوصا که عمدا لبهاش رو سفت میکرد و زبونش رو تند زیر کیرم میلرزوند و به سمت سر کیرم میرسید و شروع به مکیدن میکرد و روحم رو از سر کیرم میخواست بیرون بکشه و وقتی میدید من به اوج لذت نزدیک دارم میشم آروم تخمهام رو که با دست هاش بازی میداد رو یک فشار ریز میداد تا مانع از ارضای زودتر از موعد من بشه و بعد مجدد لبها رو باز میکرد و تا جایی که امکان داشت کیرم رو تو دهنش میگرفت و تند تند تو دهنش تلمبه میزد ( ساک زدن قبل از شروع به تلمبه زدن و حتی خوردن کس و آماده کردن شدن باعث بلند تر شدن زمان رابطه و گرم شدن کیر میشه و مانع از کوتاهی زمان سکس میشه ) .

از ساک زدنش حسابی لذت برده بودم و ازش خواستم که آماده بشه برم حساب کس نازنین و تنگش رو برسم و براش بخورم تا حسابی اماده پذیرایی از کیر من بشه تا از خجالتش دربیام . بین پاهاش روی دو زانو نشستم و پاهاش رو روی شونه های من گذاشت و با دست ها مشغول نوازش از بالا به پایین بودم و نرم نرمک هم از ساق پاش بوسه میگرفتم و با لبهای نیمه باز و خیس شروع به لیسیدن کرده بودم ، آروم آروم پایین میامدم و هر لحظه نزدیک و نزدیک تر به کس ناز و تنگش می شدم ، چوچوله ش رو از روی شورت براش می مالیدم و با دست هرزگاهی به کسش ضربه میزدم ، به کشاله سفید رونش که رسیدم شورتش رو درآوردم و با حرص و ولع زیادی حساس ترین نقطه بدنش رو محکم میک میزدم براش و حسابی میخوردم ، با سر بینیم یکم با چوچولش بازی کردم و گرمی نفس هام رو میدادم روی کسش و حسابی انعکاس موج گرما رو روی صورتم حس میکردم ، چند تا لیس سراسری زدم به کس نازش و بعد چوجوله ش رو مثل نوک سینه بین لبهام گرفتم و با زبون بازی شروع به نوازش و خوردنش کردم ، از خیسی کسش و مایع درون واژنی که به بیرون هم پس زده بود برای لیز کردن انگشتم استفاده کردم و آروم انگشتم رو به داخل سوراخ تنگ و گرد باسنش فرو کردم که همراه با آه و درد و لذت بود ، میدونست من از کونش هرگز نمیگذرم و در حد چند تلمبه آخر رو از پشت میکنمش . چند لحظه ای انگشتم رو از سوراخش درآوردم و با دو دست لب های کسش رو از هم باز کردم تا لایه های لب های بیرونی کنار برن و نازکی و لطافت پنهان لبهای صورتی کسش بیرون بیفته و با لبهام شروع به خوردنش کردم ، حسابی کسش خیس خیس شده بود و دیگه وقتش شده بود که از خجالت کیرم دربیاد . آروم نزدیک لبه تختش کردم و پاهاش رو کاملا خواستم بالاتر ببره و یک کوسن زیر کمرش گذاشتم و براش مشغول خوردن کسش و مخصوصا سوراخ کونش شدم و حسابی لیسیدم و بازی کردم باهاش و زبونم رو روی لبه هایی برجسته کسش حرکت میدادم . بدن نرم و منعطف غزل بهمون اجازه میداد بتونیم پوزیشن های مختلفی رو تو سکس امتحان کنیم ، لبه تخت پاهاش رو تا حد امکان از هم باز کرد ( به صورت 180 درجه ) این حالت کس رو به صورت خاصی تنگ تر از همیشه میکنه و امکان فرو کردن بیشتر کیر رو به مرد میده و میشه حسابی عمیق تر گایید .
بعد از کشیدن کاندوم کیرم رو کمی لای برجستگی باسنش حرکت دادم و چند ضربه پشت هم زدم تا حسابی شق بشه و سرش رو فرو کردم تو و شروع به تلمبه زدن کردم و ریتم تلمبه هام اینطوری بود که تند و محکم تر میشد ضربه ها و نرم و آروم عقب میکشیدم و هر بار حس میکردم کیرم بیشتر تو کسش فرو میره ؛ دست هام رو کنارش ستون کردم تا وزنم رو کنترل کنم و بتونم بیشتر کیرم رو بکنم تو و محکم تر تلمبه بزنم ، بعد دو سه دقیقه تلمبه زدن رفتم بادی ژلی که آورده بودم رو از ساکم در آوردم و بدن هر دو مون رو ماساژ دادم و حالا حسابی عین ماهی تو بدن هم سُر میخوردیم ، حالا دیگه یک تیکه و یکجا تا ته کیرم تو کسش فرو میرفت و روش سر میخوردم ، پوزیشن رو عوض کردیم و من اومدم کنارش دراز کشیدم و یکم پاش رو بالا داد و از پشت کردم تو دیگه نمیشد عمیق کرد و باید تند تر تلمبه میزدم تا اون که نزدیک بود ارضا بشه زودتر بیاد ، کیرم تا نصفه تو کسش بود و داشتم تلمبه میزدم و سعی میکردم دستم رو به چوچولش برسونم و براش بمالم تا زودتر ارضا بشه ، چون من هم نمیتونستم پشت هم و مدت زیادی تلمبه بزنم و ارضا نشم ، برای همین همیشه اولویت من ارضا شدن غزل بود ، ریتم تلمبه هام رو سریعتر کردم و دیدم حسابی به جیغ و ناله افتاده و بدنش داره میلرزه و یکم شدت ضربه هام رو محکم تر کردم تا کامل روی کیرم خودش رو رها کرد و اومد و بدنش شل شد ، تلمبه زدن رو متوقف کردم و مشغول خوردن گردن و نوازش موهاش شدم و با حرف های عاشقانه دوباره بهش جون تازه ای دادم ، به پشت خوابید و پاهاش رو به داخل شکمش جمع کرد ، مجدد کیرم رو تا جایی که میشد فرو کردم داخل و شروع کردم به تلمبه زدن ؛ دیگه داشتم میامدم و نمیخواستم اون کون تنگ رو از دست بدم . داگی نشست و من هم خیلی آروم سر کیرم رو گذاشتم رو سوراخ کونش که حالا بعد از لذت فراوانی که برده بود نرم و شل شده بود و آماده کردن بود و خیلی آروم و با حوصله فرو کردم داخلش و شروع به تلمبه زدن کردم ، بهش کمک کردم که تکیه ش رو از روی دست هاش برداره و کم کم روی زانو ها ایستاده دربیاد و با قلاب کردن دستش به دور گردن من و دادن قوس به کمرش ( حالت مصلوب ) در اومد و ایده آل ترین حالت برای تلمبه زدن من بود . داشتم میامدم و دستهام رو روی سینه هاش گذاشته بودم و نوک سینه هاشو فشار میدادم و با سرعت و ضربه شدید تری تلمبه میزدم و بعد 2 دقیقه به همین حالت تلمبه زدن اومدم و آبم با فشار زیادی اومد و من هم ارضا شدم و قبل از اینکه کاملا کیرم بخوابه بازهم تلمبه زدم و براش مجدد کسش رو مالیدم و دوباره تونست ارضا بشه . کاندوم رو کشیدم بیرون و با دستمال حسابی تمیز کردم خودم رو و بعد کنار همسر نازنینم دراز کشیدم و باهم یک چرت نیم ساعته زدیم و بعد جای دوستان خالی صبحانه خوردیم و رفتیم زیر دوش و مجددا سکس کردیم ،

اون روز ما سه بار سکس کردیم ، دو سه روز اول که آتیش مون گرم بود حسابی سکس کردیم ولی بعدا کمتر شد تا اینکه شب آخر قبل برگشتن قرار گذاشتیم فقط و فقط سکس کنیم از صبح تا شب و اون روز حسابی لذت بردیم از همدیگه .

سعی کردم طی داستان هم به نکاتی اشاره کنم ، اما دوستان خوبم دقت کنید نکات بهداشتی زیادی برای سکس وجود داره ، حتما قبل از سکس اگر زمان زیادی بیرون بودید دوش بگیرید و تمیز باشید . حتما قبل سکس اورالی مخصوصا اگر بعد از وعده های غذایی مخصوصا شام سکس دارید مسواک بزنید و از خوردن و لیسیدن آلت هم بدون تمیزی و شستشو خودداری کنید چون باعث به وجود اومدن سوزاک سفلیس زگیل اندامی و … میشه .

آقایون لطفا بعد از سکس سریع تخت رو ترک نکنید درسته دستشویی رفتن نیازه ولی سعی کنید قبل از هر چیزی همسرتون رو در آغوش بگیرید و نوازشش کنید و ازش تعریف و تشکر کنید و پس نوازی هرگز فراموش نشه . خودخواهی نکنید سکس خیلی خشن و تمایلاتی که به علت فیلم های پورن درون شما وجود میاد رو سعی نکنید با همسرتون و تحت فشار قرار دادنش وادار به انجامش کنید .
هرگز توی سکوت سکس نکنید و به هم دیگه فحاشی نکنید ولی با حرف های تحریک آمیز به همدیگه هیجان بدید ، از زدن ضربه های شدید متعدد به باسن و فشار دادن گلو و کشیدن محکم مو خودداری کنید ، این رفتارهای غلط باعث سردی و بستر گریزی میشه ! در صورتی که علم ثابت کرده که با هیجان درست حین سکس حتی میشه سرد مزاجی رو بهبود داد و میزان دفعات سکس رو افزایش داد .

خوشبختانه من تونستم 4 ماه بعد از برگشتنم همسرم رو بیارم پیش خودم و با تمدید 6 ماهه ویزای اون سیتی زنشیپ من هم درست شد و تونستم همسرم رو هم کنارم داشته باشم ، الان نزدیک 5 ساله که باهمیم و من برای دومین بار دارم پدر میشم و سعی میکنم بابت نکاتی که باید حین سکس در دوران بارداری رعایت بشه هم مطلب بنویسم . مراقب سلامتی جسم و روان خودتون و شریک جنسی تون باشید .

دوستتون دارم بی قید و شرط
موفق باشید

نوشته: م.طلوع


👍 16
👎 7
21027 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

749751
2019-02-21 21:56:00 +0330 +0330
NA

چقد خسته كننده بود!!!

1 ❤️

749762
2019-02-21 22:10:05 +0330 +0330

داستان خوبی بود… ولی 500 هزار بازدید اونم چند سال پیش؟ من که نگاه نکردم ولی خب به نظر خالی بندی میاد.

1 ❤️

749763
2019-02-21 22:11:07 +0330 +0330

م.طلوع جان ، درسته رعایت تمامی نکات لازمه اما نه به قدری که توی هر ثانیه از یه داستان اروتیک ذکر بشه! اما درمورد این که جدیدا داستانا خیلی بیخود شدن و داستانای خوب انگشت شماره واقعا حق داری که شاکی باشی?

0 ❤️

749844
2019-02-22 06:26:47 +0330 +0330

طولانیو کسل کننده اما ممنون

1 ❤️

749953
2019-02-22 20:36:00 +0330 +0330
NA

اینهمه انتقاد کردی از ریدمان موجود و در نهایت خودتم ریدی با این داستان کلیشه ای و مسخرت
حاظرم تراوشات ذهنی دهه هشتادیارو بخونم و در نهایت از باب ناموسشون مورد عنایت قرارشون بدم ولی کسشعرای خودعنپنداری مثل تورو نخونیم

0 ❤️