نکن اینجوری لعنتی

1397/08/15

به شکم انداخت منو رو تخت و دستامو از پشت بست میدونستم تقلا فایده ای نداره چون زورم بهش نمیرسه پس فقط منتظر موندم تا اتفاقی که قراره بیوفته بیوفته و زودتر تموم شه پاهام رو هم چند دور دورشون چسب کشید و بست بعد از دستام که از پشت بسته بود منو کشید پایین تخت جوری که کیر شق شدش به بدنم میخورد و صورتش رو ب گوشم نزدیک کرد لاله ی گوشمو لیس میزد و گاز میزد جوری که تف ازش چکه میکرد در همون گوشم گفت : تو دوباره تنت خارید که جرت بدم جنده ؟ فکر کردی ولت میکنم؟ تو جنده ی منی دست خودت نیس که بیای باهام به هم بزنی هر وقت خواستی که! واست تکراری شدم؟ ازم خسته شدی ؟ الان یه جوری جرت میدم که هیچکس رقبت نکنه بکنتت جنده
من فقط اشک تو چشمام جمع شده بود و بغض گلومو فشار میداد ولی نمیخواستم گریه کنم نمیخواستم چیزیو که میخواد تمام و کمال بهش بدم همونطور که دمر بود انگشت اشارشو کرد توی سوراخ کونم و قلابش کرد و دستشو تو کونم تکون تکون میداد منم فقط درد میکشیدم میدونستم چیز بدی انتظارمو میکشه هم زمان شست همون دستش رو کرد تو کوسم و فاصله ی بین دو تا سوراخمو محکم با تو تا انگشتش گرفته بود و تکون میداد تف میکرد توی سوراخام که باز شده بودن یه مقدار ولی این از سوزشم کم نمیکرد این سوزش هم روحی بود هم جسمی چون طی چند هفته ی اخیر هم به روحم با حرفاش تجاوز میکرد هم هر وقت میخواست همینشکلی به جسمم میخندید و خندش توی اتاقش میپیچید انگشتاشو از توی سوراخام در اورد و لیسشون زد بعد من رو از دستام برداشت و چرخوند الان هم دمر بودم ولی دهنم به جای پاهام پایین سقف بود منو مثل یه کیسه ی برنج برداشت و چرخوند الان صورتم رو به سقف بود کیر سفتش رو به دهنم فشار میداد ولی من از باز کردن دهنم امتنا میکردم بینیم رو گرفت و گفت بالاخره که میخوای نفس بکشی … تا یکم لای لبم رو باز کردم که هوا رو بفرستم داخل ریه هام به زور کیرش رو وارد دهنم کرد و گفت اگه میخوای امتحان کن و یه ذره دندون بزن تا ببینی چه بلایی سرت میارم من هم چون میشناختمش و میدونستم چه کارایی میتونه انجام بده دهنم رو تا جایی که میتونستم باز کردم

سرم رو گرفته بود و کیرش رو توی دهنم تکون تکون میداد یه موقع هایی من به مرز خفه شدن میرسیدم ولی اون اهمیتی نمیداد بعد چند دقیقه کیرش رو از دهنم دراورد و منو دوباره دمر کرد این بار چند انگشتی به جپن کوس و کونم افتاده بود اونقدر انگشتاشو چند تای میکرد توی سوراخام که داشتم گشاد میشدم اخرش به حدی کسم رو تونسته بود باز کنه که مشتش هم حتی توش جا میشد مشتش رو وارد کسم میکرد و انگشتاشو حرکت میداد که اینکار فوق العاده درد داشت … بعد یه مدت بهم گفت خب دیگه اماده ای بعد رفت از توی یخچال یه خیار بزرگ اورد خیار رو بدون هیچ اطلاعی وارد کسم کرد ولی با اینکه کسم باز شده بود به خاطر یخ بودن خیار بهم شک وارد شده بود و سوراخام دوباره تنگ شده بپد اون هم این فرصت رو دید و کیرش رو سریعا توی کونم کرد من فقط درد میکشیدم اون هم خودش تلمبه میزد هم خیار رو توی کسم حرکت میداد و هر دفعه با قدرت بیشتر فروش میکرد

اونقدر ادامه داد که خیار گرم شد … خیار رو برداشت و گاز زد سرش رو و بقیش رو هل داد توی کونم بعد رو به روم وایساد و شروع به جق زدن کد تا ابش اومد و پاشید روی کونم و کمرم یه سیلی به باسنم زد و گفت پاشو خودتو جمع و جور کن امشب باید بریم تولد بهمن … اگه اونجا خودتو ناراحت نشون بدی شب از این بدتر میکنم …

نوشته: ماریه


👍 5
👎 6
49020 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

728700
2018-11-06 21:09:02 +0330 +0330

ای وای نکن اینجوری لعنتی
من مردم شق میکنم
بعد تا کیونت نکنم ولت نمکینم

1 ❤️

728828
2018-11-07 11:55:19 +0330 +0330

جنگه مگه كسخلا؟ :(

0 ❤️

728832
2018-11-07 12:35:34 +0330 +0330

تعریفت خوب بود ولی خیلی کوتاه بود و کاش یه اسم حداقل مستعاری واس خودت و طرف مقابلت استفاده میکردی و از خودتون میگفتی ک چن سالتونه و چ نسبتی دارین و کجا بودین و و و ک بخام بگم زیاده …
درکل بد نوشتی ولی تعریفت خوب بود

2 ❤️

728867
2018-11-07 18:34:25 +0330 +0330

کس کش اون خیارو اگه میخواستی بخوری باید با کاندوم میکردیش تو کون. نمیگی عمو کاندومی ناراحت میشه :(
بد تربیت

1 ❤️

728870
2018-11-07 18:50:05 +0330 +0330

خب آروم بکن لعنتی! یا لااقل وازلینی، لیدوکایین چیزی بزن!

0 ❤️

731087
2018-11-18 21:23:25 +0330 +0330

جووون ادامه بده

0 ❤️

846176
2021-12-04 15:24:37 +0330 +0330

جالب بود اما میشد بلندتر و بهتر بشه 😍 😎

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها