نگار نازنین

1390/12/05

تقریبا دو سالی میشد با این دختر دوست بودم. اسمش نگار بود. تو یک دانشگاه درس می خوندیم. ظرف یکی دو ماه اول با همدیگه سکس داشتیم.خیلی دختر هاتی بود. کمر باریک و کون گنده و سبزه. خوشگل نبود ولی صورتشم حشری بود. لبای درشت و سکسی. خیلی با همه نمی جوشید. از اینا بود که دوست کم داشت ولی واسه دوست واقعا از خودش مایه میزاشت. نقطه مقابل من که خیلی دوستای زیادی داشتم. رابطه اش با من خیلی احساسی بود. همیشه سر اینکه انتظار داشت همیشه پیشش باشم و از اینکه با دوستام زیاد اینور اونور برم راضی نبود و زیاد حرفمون می شد. یه روز جمعه بود اون ترم جمعه ها صبح کلاس داشتم . ظهرای جمعه قرار سکسمون بود. چون خانواده میرفتن باغ.

اون روز دعوا کرده بودیم. دعوای بدی کرده بودیم. ولی نزدیکای ساعت 1 بود که بازم زنگ زد به من. احتمال میدادم زنگ بزنه چون نمیخواست سکس رو از دست بده. زیاد پیش اومده بود واسم. خیلی معمولی با هم حرف زدیم و قرار رو گذاشتم که 2.30 برم دنبالش. رفتم خونه دوش گرفتم و مرتب کردم خودمو.واسش شکلاتی که دوست داشت رو خریدم. این کار خیلی خوشحالش می کرد.دوست داشتم از دلش در بیارم رفتم دنبالش بازم همون بوی عطری که خودم واسش خریده بودم رو زده بود. خیلی دوسش نداشت ولی من دوس داشتم اون عطر رو. اونم معلوم بود کوتاه اومده و میخواد از دلم در بیاره با این کارش. پیتزا گرفتیم رفتیم خونه. همیشه از در که وارد میشدیم شروع می کردم به لب گرفتن. سریع روسری و مانتوش رو در میاوردم. طبق معمول یه جین و یه پیرهن ( مثل پیرهن مردونه). من خیلی اینو دوس داشتم. خودش میدونست. تو راه اتاقم یه آینه قدی بود. همینطور که تا اتاقم میرفتم همو می مالیدیم و لب می گرفتیم. جلوی آینه که رسیدیم از پشت چسبیدم بهش. دستشو آورده بود پشت سرش و موهامو صورتمو می مالید. منم سینه هاشو فشار می دادم. بعد یکم شلوارشو دادم پایین کونشو تو شورت لامبادا می دیدم و حشری تر می شدم. رفتم پایین یکم روی کونشو لیسیدم بعد کیرمو از لای دکمه های شلوارم در آورده بودم میمالیدم در کونش. بعد از یه مدت رفتیم تو اتاق. شروع کردم لب گرفتن. همینطور که وایستاده بودیم شرتشو از پشت می کشیدم بالا. میرفت لای کسش و آهش در میومد. میومد رو پنجه هاش و لبامو محکم تر می خورد. بعد نشستم رو تخت اونم بر عکس نشست رو پام. منم دو تا دکمه پیرهنش رو باز کردم. زیرش سوتین نبسته بود. سینه های بزرگ نبودن ولی خیلی سفت و خوردنی بودن. با پیرهنش بازی می کردم از زیرش می زد بیرون. نوکش سفت شده بود. یکم از رو لباس مالیدمش ولی به خود سینه هاش دست نزدم. خوابوندمش رو تخت یک نفره خودم. نور اتاق قرمز کمرنگی بود چون آفتاب از پرده قرمز رد میشد. فضای سکسی دوس داشتنی بود. لختش کردم. ولی شرتش پاش بودم. لباسای خودمم به جز شرتم در آوردم. شروع کردم لب گرفتن و بعد کم کم خوردن صورتش و گوشاش. در گوشش می گفتم دوسش دارم و اونم صدای نفساش عوض می شد. دوست داشت اینو بشنوه موقع سکس، می گفت واسم مهم نیس راس میگی یا نه. بعد شروع کردم به خوردن گردنش. با دستم داشتم شکمش و دور بر سینه هاشو می میالیدم. بعد نزدیک سینه هاش رسیدم. فقط داشتم با دستام تنشو می مالیدم. حشری شده بود ولی سینه هاشو نمی مالیدم. با دستم دور سینه هاش رو می مالیدم ولی خودشو نمی مالیدم. همش کونشو می داد بالا و سعی می کرد سینه هاشو بمالم ولی همینطور 2 3 دقیقه ادامه دادم. هر چند وقت یه کوچولو نوک سینشو می گرفتم. تا اینکه التماس می کرد تو رو خدا بگیرشون، فشارشون بده. شروع کردم مالیدن سینه هاش و خوردنشون. کیف می داد به هم دیگه می چسبوندمشون. ولی خیلی بزرگ نبودن که راحت به همدیگه برسن.شورتمو در آوردم نشستم رو سینه هاش. آب از سر کیرم میومد. زدمش رو سینه هاش. بعد آبو می مالیدم با کیرم رو سینش.( آب قبل سکس) . اونم سرش آورد بالا کیرمو خورد یکم. خیلی خوب بود. بعد که خوب خیس می شد میزاشتم لای سینه هاش. ولی زیاد نکردم این کارو چون بعدا پوستش ملتهب می شد. رفتم دیوونه بازی سراغ کسش. بازم اول کسشو نمیخوردم. بیشتر با شرتش بازی می کردم و حسابی تشنه اش می کردم. بعد شروع کردم به خوردن. دوست داشتم بوی کسشو. یکم که خوردم چرخیدم و بر عکس کنارش دراز کشیدم و 69 شدیم. وقتی زیاد با چوچوله اش بازی می کرد با تمام قدرت کیرمو می خورد. همیشه دیر ارضا می شد. بعد گفت بسه دیگه بکن منو. منم همینطور که به پشت خوابیده بود شروع کردم به کردنش. کس داغش انگار کیرمو خفه می کرد.خیلی لذت داشت، سینه هاشو می مالیدم و می کردمش. زود آبم اومد و ریختم رو شکمش. ولی به یک بار ختم نمی شد…

شروع کردم با کسش بازی کردن. 10 دقیقه ای با کسش ور رفتم تا ارضا شد. بعد خوابیدیم تو بغل همدیگه و همو ناز می کردیم. دوباره شروع شد شیطونیمون. هیچوقت به من کون نمیداد ولی میدونست خیلی کونشو دوس دارم و وقتی با اون ور برم کیرم بلند میشه.4 دست و پا رو تخت بود و داشت کیرمو واسم می خورد. منم دستمو رسونده بودم به کونش و باهش ور میرفتم و اونم کیرمو وحشیانه میخورد و کم کم بیشتر حشری شدم و شق کردم… این دفعه مطمئن بودم آبم دیر میاد. دوباره به قول خودمون سنتی می کردمش و ازش لب می گرفتم. حسابی حشری شده بودیم و با ناخوناش بازوها و پشتم ناخون می کشید. بالشت گذاشتم زیر کونش و پاهاش تو بدنش جمع کرده بودم و می کردمش. به من می گفت بزنم رو کونش. می زدم و میگفت محکم تر… خیلی حشری شده بودیم. اون با کیرم خیلی زودتر ارضا می شد. من دیگه آبم این دفعه مطمئن بودم زود نمیاد. کم کم صداهاش بیشتر شده و بیشتر منو به خودش می چسبوندو داغی رو من تو کسش احساس می کردم. جیغ کشید و منو کشید تو بغلش. یه بار دیگه ارضا شد. همینطور که کیرم تو کسش بود بغلش کردم . دوست داشت موقع ارضا شدن تو بغلم باشه.یکی 2 دقیقه همینطوری تو بغلم بود و کبرم تو کسش. کمرمو گرفت عقب و جلو کرد. یعنی بازم بکنم. به خاطر تاخیر اون وسط بازم اومدنم عقب افتاده بود. یکم که حالت قبل کردمش گفتم بلند شو میخوام داگ استایل بکنمت. چهار دست و پا لب تخت نشسته بود و منم پایین تخت وایستادم و کیرمو می مالوندم دم کس و کونش . خیلی از اون بالا که کیرمو میدیدم تو کسش میخواد بره دوست داشتم و ویو خوبی به کونش داشتم. از بالا تف می انداختم بالای سوراخ کونش و با کیرم می مالیدم به دو تا سوراخاش. کیرمو به سوراخ کونش می مالیدم ولی بیشتر از این دوست نداشت. تجربه ثابت کرده بود. شروع کردم به کردنش. تا ته می کردم تو و کامل کیرمو در می آوردم دوباره می کردم تو. با تو دستم هم با کونش ور میرفتم و هر چند وقت می زدم محکم رو کونش. سرشو گذاشته بود رو تشک و آه و ناله می کرد و با یه دستش چوچوله اش رو می مالید. اینقدر این صحنه حال میداد که نمی خواستم تموم بشه. دیگه اومدن آبم نزدیک تر شده بود که دیدم آه و نالش زیاد شد و به شدت می لرزید و دوباره ارضا شد. منم 2 3 تا عقب جلو دیگه می کردم آبم می اومد که یهو خودش و کشید جلو و اومد پایین تخت نشست و کیرمو کرد تو دهنش. 10 ثانیه نشد کیرم تو دهنش بود. گفتم دارم میام. کیرمو در آورد و گذاشت بغل لبش و ابم ریخت رو لب و دهنش و سینه هاش. همش کیرمو عقب جلو می کرد و می زد رو لبش. اوج لذت بود. اولین بار و تنها باری بود که آبم رو صورتش ریخت. با چشای خمار به من نیگا کرد و مثل جنده ها با آب رو دهنش بازی کرد و از رو لبش پاک کرد. بهترین لحظه ای که از سکس با اون یادمه همین صحنه است. بهترین سکس ها رو با اون تو رابطه 3 ساله هم داشتم. الان هم هر 4 باری که ایران رفتم باهم سکس داشتیم بدون اینکه بدونیم دوست پسر یا دوست دختر داریم و می خواهیم فقط از سکسمون لذت ببریم.

نوشته: اروتیکا


👍 1
👎 0
71657 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

312486
2012-02-25 02:00:49 +0330 +0330
NA

ایول بابا تو دیگه از کودوم سیاره اومدی اروتیکا!!! حضرت عباسی خودت فهمیدی چی گفتی!!!

0 ❤️

312487
2012-02-25 02:39:04 +0330 +0330
NA

به نظرم لازم نیست نظر خاصی بنویسم…فقط میگم…کسسسسسسسسس شععععررررررررر

0 ❤️

312488
2012-02-25 04:10:43 +0330 +0330
NA

آخه يك چيزي بنويس كه يك ذره جور دربياد
دختر دانشجو را چطوري تو يك ماه اول مخش را زدي؟
بكارتش چي شده بود؟
باغتون تو كدوم دهات بوده كه جمعه خانواده ميرفت؟
دعواي بدي كرده بودين ولي بهت كوس ميداد؟
هنوز هم بعد سالها ميكنيش؟
شوهر نكرده؟
جنده باشه نجيب باشه هر چي باشه حتي اگر زنت هم باشد يكسال نكنيش ، تو رو از يادش ميبره!

0 ❤️

312490
2012-02-25 06:24:48 +0330 +0330
NA

الان هم هر 4 باری که ایران رفتم باهم سکس داشتیم بدون اینکه بدونیم دوست پسر یا دوست دختر داریم و می خواهیم فقط از سکسمون لذت ببریم.

!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
واست متاسفم

0 ❤️

312491
2012-02-25 06:45:37 +0330 +0330
NA

3سال با یه جنده دوس بودی…خاک بر سرت

0 ❤️

312492
2012-02-25 10:10:09 +0330 +0330
NA

مخمل جون راست گفتی…ای مادر همچی آدمای خالی بندو گاییدم…

0 ❤️

312494
2012-02-25 17:01:32 +0330 +0330
NA

عزیزم داستانت خوب نبود ،
کس شعر ؛ دروغ ؛ خاک تو سرت دیگه داستان ننویس

0 ❤️

312495
2012-02-25 17:25:34 +0330 +0330
NA

آخه جلقی می دونی کس چه شکلیه که داستان کیری از کله پوکت در میاری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

0 ❤️

312496
2012-02-25 20:33:41 +0330 +0330
NA

کیر خر توو این داستان تخمیت

0 ❤️

312498
2012-02-27 05:14:26 +0330 +0330
NA

كير تو نگار با اين تعريف كردنت

0 ❤️

312499
2012-02-27 16:54:51 +0330 +0330
NA

بد نبود… نسبت به بقیه شرو ورای اینجا این یکی خوب بود!

0 ❤️

312500
2012-02-28 03:59:51 +0330 +0330

بدک نبود ولی تخمی هم بود. یک جوری بود خلاصه.

0 ❤️

312501
2012-02-29 05:48:02 +0330 +0330
NA

بنظرم این مهم نیست داستان خیالی باشه یا ساخته ذهن
مهم اینه که نگارش خوبی داشته باشه
اون بچه هایی که زیر هر داستان بجای نظراشون خواهر و مادر نویسنده رو میارن جلوی چشماش بهتره که خودشون یه داستان بنویسند بقیه ببیند چی تو چنته دارند
اگه این طوری پیش بره دیگه کسی از ترس فحش خوردن چیزی نخواهد نوشت

0 ❤️

312503
2012-02-29 20:10:49 +0330 +0330
NA

Kollan az aval tarif kon bebinam chi gofti … :?

0 ❤️

536895
2016-04-10 21:37:12 +0430 +0430

هم اسمش مث من بود دختره هم علایقش ولی در عجبم من اصلا همچین خاطره ای ندارم (hypnotized)
اصلا من سکس نداشتم تاحالا ?

0 ❤️