هلنا

1398/02/10

اول صبح بود ، ماشینمو پارکینگ تو عباس آباد پارک کردم که به یکی از شرکتهایی که مشاور بودم سر بزنم ، ساعتو نگاه کردم ، هنوز فرصت داشتم که به قرار برسم … کمی اونطرف تر جلوی دکه روزنامه وایسادم و مشغول خوندن تیتر اخبار بودم …
یه لحظه یه دختر ریزه میزه ای توجهمو جلب کرد … با لبخند اومد و یه همشهری خرید و با ناز چرخید که بره ، من فقط کون قلمه گرد دیدم و رفتم دنبالش ،
چند قدم رفتم تو یکی از کوچه ها از پشت صداش کردم .

  • ببخشد خانم میشه وقتتونو بگیرم
  • سلام بفرمایید
  • من شمارو اینجا زیاد دیدم قبلا دیدم ، کجا کار میکنین
  • من مدیر بازاریابی این شرکت فلان هستم ، برای همین شما منو اینجا دیدین .
  • دقیقا من میخواستم از تجربه ی شما برای شرکت خودم استفاده کنم ، اگر فرصتی دارین خوشحال میشم ?(الکی )
    جور شد شماره داد و چند دقیقه بعد داشتیم به هم پیغام میدادیم .
    دو سه روز بعد دوباره اونجا بودمو بعد ساعت کاریش باهاش قرار گذاشتم … احوال پرسی و یه کافی شاپی با هم رفتیم و تا خونه رسوندمش.
    قدش ۱۶۰ وزنشم شاید ۵۰ کیلو بود … ورزش میکرد ، اسمشم گفت هلنا که البته از بد شانسیش کیفش تو ماشین من جا موند و فهمیدم یه اسم دیگه ای داره ?
    فرداش بهش گفتم من ماشینم پارکینگ خونه مادربزرگم پارکه و کیفت اونجاست ، سر راه قرار میزاریم بهت میدمش …
    کلید خونه مامان بزرگمو داشتم اما آمار گرفتم دیدم خونس … خلاصه به هلنا گفتم بیا تو پارکینگ من دو دقیقه برم پیش مامان بزرگم بعد میرسونمت !!! بازم الکی رفتم تو پله ها چند دقیقه بعد اومد پایین و شروع کردم باهاش تو ماشین حرف زدن …
    دستشو گرفتم شروع کردم بهش ور رفتن و در مورد هیکلشو ورزشو و لبخندی که زد موقع روزنامه خریدن میگفتم …
    موقعیت خوب بود دیدم فرصتی هست برم جلوتر …
    آروم شروع کردم دست کشیدن به جاهای دیگه و یه ماچ از نزدیکای لبش کردم .
    عجیب بود که اصلا هیچی بلد نبود ، اما سعی میکرد همکاری کنه ، شروع کردم ازش لب گرفتن ، دستمم بردم زیر لباسش سینهاشو میمالیدم .
    کیرم داشت میترکید تو شلوار ، زیپمو باز کردم و در آوردم ، دستشو گرفتم گذاشتم رو کیرم … هلنا سعی میکرد یکمی بماله و منم دست میکشیدم به کسش که خیلی خودشو مشتاق بیشتر از اون نشون نمیداد …
    از ماشین پیاده شدم و از اونطرف درو باز کردم و کیرمو گذاشتم تقریبا جلوی دهنش … یکم اینور اونور کرد و گفت نه نمیتونم و اینا ، منم یکم اصرار کردم که دیگه شروع کرد به ساک زدن ، اصلا بلد نبود … تما بدم نبود
    بعد از چند دقیقه از ماشین پیادش کردم برمش روی صندلی عقب … شرت و شلوارشو در آوردم ، یه کس تپل و تر تمیز که سریع گفت من دخترم !!
    منم همینطوری کیرمو رو کسش سر میدادم و هر دو حال میکردیم …
    بعد چند دقیقه بهش گفتم از اونوری بشه و قنبل کنه
    یه کون قنبل خوش فرم مونده بود از ماشین بیرون و من بیرون وایساده بودم و لای پاش یکم تلمبه زدم تا آبم اومد و لای کونش خالی کردم .
    خیلی خوب بود ، چیزی نگفت کلا و اون روز رسوندمش خونه .
    اما دو سه روز بعد دقیقا همون شرایطو تکرار کردیم و این دفعه به سختی از کون کردمش که بعد فهمیم کلا اولین بارش بوده که کیر دیده و همو دفعه اول ساک زده و بعدش کون داده ، وقتی تعریف میکرد که من اولی بودم که کردمش ، ازش دور بودم اینقدر حشرم زد بالا که آبم بازم اومد .

نوشته: امیر


👍 4
👎 13
17231 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

764759
2019-04-30 20:12:42 +0430 +0430

دخترای شهر شما چ زود وا میدن . حاجی لاس وگاسی جایی زندگی میکنی ؟

2 ❤️

764760
2019-04-30 20:13:23 +0430 +0430

کاری به این داستان ندارم ولی از خیلی ها این سوالو دارم.چرا میاید داستان سکسی میخونید…الا برا جق زدن…پس چرا به نویسنده میگید جقی …البته اونم جقیه

0 ❤️

764761
2019-04-30 20:14:21 +0430 +0430

تو پارکینک کردیش آره؟؟
عجبزززز
باور کنم؟؟

2 ❤️

764764
2019-04-30 20:17:42 +0430 +0430

از تبلیغات روزنامه همشهری

2 ❤️

764772
2019-04-30 20:24:13 +0430 +0430
NA

اگه اونجور راحت پا داد مدیر بازاریابی شرکت نبود جیندا بود جینداااااااا

1 ❤️

764791
2019-04-30 20:49:13 +0430 +0430

مدیر بازاریابی؟!

ن مدیر بکن یابی بوده لابد، اشتباه میکنی!!

1 ❤️

764856
2019-05-01 03:42:48 +0430 +0430

چه راحت

واقعا اینجوریاست؟ تا به حال نه کیر دیده بود و نه کسی بهش دست زده بود ولی به تو کون داد؟ اون هم در حالت قنبل یا همون قمبل توی ماشین بطوری که نیم تنه در ماشین و کون در بیرون از ماشین؟ چیزی به اسم خجالت هم اون وسط وجود نداشت؟ جنده هم در اون حالت خجالت میکشه. شاشیدم توی غدد لنفاویت.

ها کوکا

0 ❤️

764896
2019-05-01 09:07:23 +0430 +0430

اون ایموجی هلو که تو اس ام اس گذاشتی یعنی چی کون دختره اونش‌کلی بود یا کپی رنگی کون خودته

0 ❤️

764940
2019-05-01 15:49:27 +0430 +0430
NA

رفتی روزنامه فروشی یه کیون دیدی تو خیالت تاکجاها که نرفتی. عای کلککککک

2 ❤️

764960
2019-05-01 19:46:08 +0430 +0430

پارکینگ ها همه رفت و آمد دارن،دوربین مخفی دارن
شاید احساس پورن استاری بهت دست داده شلوارتو جلوی دوربین مخفی کشیدی پایین بعد به خودت اومدی در رفتی. دختدا دفعه اول از دیدن کیر میترسن بعد از یک مدت حسابی خوششون میاد.
تعجب میکنم نترسیده و زود قبلش رو واست اماده کرده

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها