هم کلاسی خوشتیپم

1395/05/31

سلام دوستان.این قضیه یی که براتون میگم مال 2 ماه پیشه و واقعیه.اسممو نمیگم. نوزده سالمه سایز سینه هام هفتاد و پنج و سر صورتی،پوستم سفید و هیکل خوبی دارم.دوستام بهم میگن کونم آب دهن هر مردیو راه میندازه ازبس خوش فورمه…راستش من دختر مغروریم و وقتی بین پسرا قرار میگیرم اصلا رو نمیدم برای همین خیلیا خواستن با من باشن ولی غرور من مانعشون شده…وقتی اولین جلسه ی کلاس زبانم شروع شد دیدم که تو کلاسمون از بین 12 تا دانشجو فقط 5 تا دختریم و خب من از همون اول به خودم گفتم اصلا به پسرا رو نده…یکی از اونا امیر حسین بود که خب تیپ و قیافه ی خوبی داشت و همیشه خنده هاش مرموزانه بود و منو تو فکر فرو میبرد خوب کارشو بلد بود و وقتایی که من حواسم نبود زیرچشمی خوب نگاه میکرد اما کافی بود من سرمو بیارم بالا یه جوری خودشو نجیب و آقا نشون میداد که آدم اصا خندش میگرفت…اما خب منم زیر نظر داشتمش…

روزا همینجور میگذشتو بچه های کلاس باهم راحتو صمیمی شده بودند و خب منم دیگه کمی راحت شده بودم باشون…یه روز که کلاس تموم شده بود و من تو راه خونه مون داشتم پیاده میرفتم چنتا پسر با موتور دنبالم گذشته بودنو قصد اذیت داشتن…وای خدا من داشتم از ترس میمردم چون پسرای خطرناکی بنظر میرسیدن داخل یه کوچه یی که به خونمون میرسید شدم و خب خلوت بود پسرای موتوریم از این فرصت سواستفاده کردنو تندی اومدن بغل من و یکیشون بازوی منو گرفت و منم یه جیغ بلند زدمو فوشش دادم یهو دیدم صدای بوق یه ماشین بلند شد و اومد دقیقا پشت ما وایساد…یه سوناتای مشکی…بله آقا امیر حسین بودن مثل این که ایشونم منو تعقیب میکردن اما خب خدا اونو تو اون لحظه گذشت سرراهم…هیچی اومد پایینو یه فوش آبدار بشون دادو به منم گفت سوار شم منم مونده بودم غرورمو حفظ کنمو سوار نشم یا اینکه بزارم پسر موتوریا همچنان به اذیتاشون ادامه بدن…دیگه بدون هیچ فکری رفتم سوار شدمو دیدم امیر حسین بشون یه چیز گفتو اونام رفتن…ینی چی بشون گفته خدایا؟؟؟
اومد سوار شد و گفت چیزیتون که نشد؟؟ گفتم نه خدارو شکر…ممنون که نجاتم دادین اونم گفت کاری نکردم وظیفه بود منم تازه تو اون لحظه فهمیدم که چه چشمای قشنگی داره این امیرحسین. و یه حس خوبی بش پیدا کردم چون قبل از این ماجرا خوشم نمیومد ازش…منو تا خونه رسوند و گفت فردا میبینمتون منم تشکر کردمو بعدم خداحافظی…بعد از اونروز من تصمیم گرفتم با امیر حسین خوب تا کنمو خلاصه بش پا بدم…خود امیر حسینم بعد اون ماجرا دیگه همیشه میومد پیش من میشست تو کلاسو کلا باهم بودیمو اون منو میرسوند خونه و دیگه نتیجش این شد که منو اون باهم دوست شدیم…اون چون میدونست من مغرورم یه حرفی نمیزد که من زایش کنم برای همین حد خودشو میدونست…بعد از مدتی من خیلی به امیر وابسته شده بودم و با تمام وجود میخواستمش.با این که باکره بودم اما خیلی دلم میخواس کیرشو ببینمو براش ساک بزنم،هرشب قبل خواب یه دست کسمو با سینه هام به یادش میمالوندم و آبم میومد همش.خلاصه اصلا حال خوشی نداشتم…اخه خیلی خوشتیپ بود و همیشه بوی عطر سیگارش منو مست میکرد…اونم همین حسو به من داشتو دیگه چون باهم صمیمی بودیم بهم میگفت بهترین دختری هستی که تا حالا دیدم. نه به پسرا رو میدی نه سبک بازی در میاری…هیکلتم که مشالله حرف نداره
یه روز تو تابستون یکی از فامیلامون فوت کرد و چون یه شهر دیگه بودن پدر مادرم مجبور شدن برای 2 روز برن شهر اونا و منم چون تک فرزندم تو کونم عروسی بود که تو این 2 روز میتونم با امیرجون حسااابی حال کنم…مامان بابام که رفتن تصمیم گرفتم برم اپیلاسیون و یه مو رو بدنم نزارم و بعدش به امیر بگم بیاد دنبالم بریم بیرون و اونموقه نقشمو عملی کنم
وقتی بش گفتم انگار فنر بندازن تو جونش گفت ای جااان چشم میام دنبالت میریم کل تهرونو میگردیم باهم…منم که از شهوت آبم اومده بود خودمو آماده کردمو یه ست شرت و سوتین مشکی پوشیدمو موهامو افشون کردمو عطر سکسی 212 رو زدمو خلاصه کلیییی خودمو سکسی کردم امیر تا رسید دم خونه زنگ زد و منم به بهونه ی این که هنوز حاظر نشدم بش گفتم بیا بالا یه شربت بخور تا بعدش باهم بریم…درو براش باز گذشتمو رفتم تو اتاقم.صدای در اوردن کفشاش که اومد فهمیدم رسیده بالا…بش گفتم بشین رو مبل الان میام…یه تاپ سرخ با یه جوراب شلواریه مشکی که شرتم از زیرش کاملا معلوم بود پوشیدمو رفتم بیرون…
.تا منو دید یه لحظه موند بش گفتم شربت چی بیارم برات؟؟ با مِنو مِن گفت چچچه طعمایی دارین؟؟ منم با عشوه گفتم تو چی دوس داری؟؟ گفت آلبالویی برا هردوتامون درست کردمو بردم بیرون…پهلوش که نشستم، گفت بلا شدی امروز! گفتم وا بلا ینی چه؟؟ به شلوارش که نگاه کردم دیدم داره منفجر میشه کیرش.وای جووون ملوم بود کیر گنده و کلفتیم داره… خیس شده بودم…به زور یه قلوپ شربت خورد و همونطور که من نگاهم پایین بود لباشو چسبوند به لبام…چه لبای داغی داشت انقد سفت بوسم کرد انقدلبمو مکید که گفتم الان لبم خون مرده میشه…فک کنم یه 10 دقیقه فقط داشتیم لب بازی میکردیم حشر هردومون زده بود بالا یهو در اومد گفت توروخدا فقط مال من باش گفتم من مال توام همه چیم مال توئه الان هرکاری میخوای بکن با من…دیگه طاقت نیورد بلندم کردو برد منو تو اتاق.پرتم کرد رو تخت…اوووووفففف خدا داشتم میمردم از شهوت…اومد رومو دوباره لبامون مال هم شد وسط لب بازیمون هی میگفت جووون تو مال منی فقط لبات،کُست،کونت…همه چیت مال منه…منم آهو اوهم بالا رفته بود…تاپمو از شدت شهوت پاره کرد و تا پستونامو دید گفت وااای خداای من بند سوتینمو باز کرد و با تموم وجود سینه ی راستمو میمکید و سینه ی چپمو فشار میداد…منم که تو آسمونا بودم.با انگشتای پام کیرشو از رو شلوار میمالوندم وای خدا همون چیزی بود که میخواستم کم کم تموم بدنمو لیس زدو خورد تا رسید به کوسم…جوراب شلواریمو با شورتم هردوتارو باهم در اورد پاهامو باز کردو تا کوسمو دید چشماش میخواست از حدقه در بیاد گفت کی اینو میخواد برات بلیسه؟ کی میخواد کیرشو بکنه توش؟؟ هیشکی به جز امیر حسین نمیتونه این کارو کنه شیفهم شد؟؟ منم خندم گرفته بود رفت پایین وای خدا اولین باری بود که یکی کوسمو میلیسید و میخورد انقد با جسارت کارشو انجام میداد که میخواستم بیهوش شم از شهوت آبم شُرشُر راه افتاده بود تموم آب کسمو خورد و اومد بالا دوباره پستونامو خورد و لبامو مکیدو گردنمو بوسید و لاله ی گوشمو گازگازی میکرد…اوووفففف همین الان که دارم براتون میگم آبم راه افتاده دیگه فک کنین اونموقه چه حسی داشتم!
یهو در اومد گفت حالا نوبت توئه
منم که از خدا خواسته پاشدم اول پیرهنشو در اوردمو تموم بدنشو لیس زدم و بوسیدم رفتم سراغ کیرش وای داشت پاره میشد شلوارش اول یه ذره کیرشو از رو شلوار بوس کردم بعد با خشونت کمربندشو باز کردمو شورتو شلوارشو باهم دراوردم…الهی من قربون اون کیر کبیرش برم خدا فک کنم یه 20 سانتی میشد.تا حالا کیر ندیده بودم از نزدیک برای همین یه ذره غیر حرفه یی بودم اما شهوتم منو راه انداخت…چنان ساکی براش زدم داااادش رفته بود هوا…خایه هاشو میمکیدم کیرشو از پایین به بالا لیس میزدم اوووفففف داغو سفت بود آماده بود برای کردن من اون کیر خوشگلش
منو بلند کردو گفت نمیخوای که پردتو بزنم؟؟ خیلی دلم میخواس کوسم اون گرمای کیرشو حس کنه اما خب بحث آبروم وسط بود…برا همین گفتم نه هر چقد دوس داری از کون جِرم بده…گفت جوووون…قربون کون خوشگلت برم…بش گفتم فقط اروم چون دردم میاد. منو به حالت پشت انداخت رو تختو یه بالش گذشت زیر شکمم کِرِمو از رو میز برداشتو زد سر کیرش و یه ذرشم زد دم سوراخ کون من…اول یه ذره کونشو لای قمبلام بالا پایین کرد یهو با تمام قدرت کرد تو کونم…جیغم رفت هوا نفسم بند اومد از درد اشک تو چشمام جمع شد همینجوری کیرشو نگه داشت تو کونم تا باز شه یه ذره. گفتم تو رو خدا درش بیار گفت نه حالا عادت میکنی…کم کم شروع کرد تلمبه زدن… آقا چه حس خوبی داشتم دیگه درد جاشو داد به لذت با عشوه و ناز گفتم امیرجونم جرم بده تندتر جرم بده کیرتو مال کونم کن امیرم که تو اسمونا بود سرعتشو برد بالا.صدای شالاپ شولوپ بدنامون رفته بود بالا وای خدا عجب لذتی داشت از روم بلند شد و خوابید رو تخت گفت حالا تو بیا رو من…منم که فهمیدم چه پوزیشنیو میگه سریع رفتم روشو کیرشو گذشتم دم سوراخ کونم…اووووففف دوباره درد داشتم اما لذتم بیشتر بود بالا پایین میرفتم و پستونامم تو دستای امیر بودن وااای داشتم ارضا میشدم یه لحظه ثابت شدمو گذشتم کیرش تا ته بمونه تو کونم…آاااه بلاخره ارضا شدم دوباره شروع کردم بالا پایین رفتن دیگه داشتم دیوونه میشدم امیر گفت پاشو آبم داره میاد سریع پاشدم گفتم بریز تو کونم اومد رومو کیرشو کرد تو کونمو آبشو با شدت خالی کرد توش…واااای تن خودم داغ بود با آب امیر داغ ترم شد…دیگه هیچ کدوممون نا نداشتیم…امیر امود کنار من خوابیدو منو کشید تو بغلش لبامو سفت بو کردو زبونشو کرد تو دهنم منم زبونشو مک میزدم و تو همین حال خوابمون برد…1 ساعت بعد کی بیدار شدیم یه دور دیگه سکس کردیمو کلی عشقبازی کردیمو بعدش دوتایی رفتیم حموم…از اونروز تاحالا منو امیرحسین عاشق تر از روز قبل میشیم و من از خدا میخوام که ما دوتا رو از هم جدا نکنه…دوستان ببخشید سرتونو درد اوردم میخواستم قضیه رو کامل براتون بگم…مرسی بابت خوندنتون.بای بای…
نوشته: maral


👍 3
👎 5
27811 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

553273
2016-08-21 21:03:25 +0430 +0430

با عرض معذرت داستانتون رو باور نکردم.
.
.
.
.
.
عن دماغ

1 ❤️

553275
2016-08-21 21:12:28 +0430 +0430

بازم شربت بازم تکراری ولی باز بد نبوود

0 ❤️

553277
2016-08-21 21:27:17 +0430 +0430

قوه تخیل بالایی دارید

0 ❤️

553280
2016-08-21 21:39:56 +0430 +0430

نمیدونم چرا هر داستانی نوشته میشه همه میان میگن همش الکیه…درسته هر کی بالاخره یه ذره پیاز داغشو زیاد میکنه ولی محتواش همونه…
سکسو خوب توصیف کردی…
فقط من نمیدونم چرا آب این پسرا انقد دیر میاد :/

0 ❤️

553284
2016-08-21 21:52:39 +0430 +0430
NA

اسم امواتو میارین وسط کیر میزنین به جقمون

کیرم تو داستانت

0 ❤️

553292
2016-08-21 22:16:22 +0430 +0430

چرت بود .مدیر سایت مثکه هپروت تشریف دارن. اخه اینا چیه؟؟؟؟

0 ❤️

553304
2016-08-21 23:52:08 +0430 +0430
NA

همانطور که زبان سرخ سر سبز را میدهد بر باد
کبرو غرور زیاد هم کون فراخ را میدهد دست طوفان.

0 ❤️

553305
2016-08-21 23:53:30 +0430 +0430

کس شعری بیش نبود
مختو گاییدم اخه مگه امیر میدونس که میخواد بیاد بکنتت قبلش تاخیری زده بود که اونهمه کردتت و ابش نیومد
کیرم تو مغزت پسرا فوقش تو یه دیقه ابشون میاد
اخه شما مارو چی فرض کردین
باز هم یه کس مشنگ داستان نوشت که همش خیالیه
اقا درده اینا شوهره یکی بره اینو بگیره تا از خیالات نمرده

0 ❤️

553307
2016-08-22 00:09:22 +0430 +0430
NA

کس کش ! کاملا مشخصه که پسره!

3 ❤️

553331
2016-08-22 06:06:23 +0430 +0430

ترجمه :
وقتی میگه اسمم رو نمیگم یعنی پسرم
وقتی میگه 19 سالمه یعنی نهایتا 15 سالمه
وقتی میگه مغرورم یعنی کونی هم هستم روم نمیشه بگم
خدایی همه فامیلاتون رو خاک کردین مخصوصا اونایی هم که توی شهرستان هستند بعد موندم چرا 2 روزه میرن خوب حداقل بگین تا 3 یا 7 بمونن خوبیت نداره شما هم راحت میدین و میکنین و عشق و صفااا
من تا فوت خوندم بعدش امیر حسین اومد شربت هم براش اورد یا نه دوستان ؟

0 ❤️

553333
2016-08-22 06:37:41 +0430 +0430

ریدی به کیر اردشیر میرزا… دروغ و توهم یه جقی عاشق بهروز وثوقی و فیلم ممل امریکایی… تا همون قسمت نجات دختره از دست موتوریها توی کوچه خلوت بیشتر نخوندم…

0 ❤️

553335
2016-08-22 07:25:06 +0430 +0430

من که نظر دادنم دو حالت داره، یا مجاز نیست یا منتشر میشه و بعدش صاحب داستان یا خدا میدونه طرفداراش یا هر کی، میان خصوصی و حسابی شرمنده می‌کنند!!!
ولی پوست کلفتم و بازم نظر میدم!!
عزیز من، چه اشکالی داره حالا که تو دنیای حقیقی نمیتونی یه سکس حداقل لاپایی داشته باشی!! و فرق بین فیلم پورن و واقعیت رو بفهمی!! خوب، تو که اینترنت داری این داستان رو بفرستی، لااقل تو اینترنت یه جستجو کن و یه اطلاعات اولیه از داستانت تهیه کن تا همه دنیا متوجه نشن که سکس که نداشتی هیچی!! حتی یه دوستی، رفیقی، آشنایی هم نداری که سکس داشته باشه و برات تعریف کنه!!
پسر خوب، برای هزارمین بار میگم شاید عبرت سایرین بشه که ساختار پشت انسان به دلیل اینکه برای خروج مدفوع ساخته شده، یک ساختار یکطرفه و از بالا به پایین است نه از پایین به بالا!! ساده برات بگم عزیزم یه حوله تو خونه که دارید؟! برو حوله رو بیار و قسمت پرز دارش رو به خودت بگیر و قسمت صاف رو پهن کن زمین! حالا یه دستمال کاغذی بذار رو حوله! حالا با کف دست، دستمال کاغذی رو به جهت موافق پرز حوله بکش! دیدی چه صاف حرکت میکنه! حالا دستمال کاغذی رو به جهت عکس پرزهای حوله بکش! دیدی چی شد؟؟!! دستمال کاغذی به فنا رفت! حالا فهمیدی که پشت انسان چطوریه؟؟ مثل حوله فقط به سمت پایین صاف میشه و برای بالا رفتن اگر نیروی بیشتری مثل همان آلت بهش وارد کنیم، چون نمیتونه آلت رو جمع کنه، مجبوره پرزهای روده رو بر خلاف مسیر اصلی جمع کنه، که این عمل با درد بسیار بسیار بسیار زیادی همراه است و فرد از فرط درد نه تنها هیچ لذتی نمیبره، بلکه حتی تا ساعت‌ها یا روزها بعد از عمل سکس از پشت، بستگی به شدت آن، نمیتونه طبیعی کار کنه و فرد مرتب اظهار درد میکنه!! حالا خودت یه دو دو تا چهار تا کن ببین اصولاً از لحاظ علمی، عقلی و هر لحاظ دیگه، این داستانت وجود امکان دارد یا خیر؟!؟!
حالا ممکنه بپرسی پس این افراد گی و اوبی و پورن استار چطور براحتی انجام میدن؟؟ که بهت میگم، اولاً سن فرد در این زمینه خیلی خیلی مهمه، هر چقدر سن فرد کمتر باشه، چون بدن هنوز به یکپارچگی و سختی و سفتی بزرگسالی نرسیده، زودتر میتونه خودش را وفق بده، دوماً هیچ فرد گی یا اوبی یا پورنی تا حالا نگفته که من بار اول سر خر رو تا ته فرو کردن و من از شدت لذت و شوق فریاد میزدم!! معمولاً افراد گی و اوبی وقتی متوجه می‌شوند که خوششان می‌آید، این تمایل رو از طریق دستمالی کردن متوجه میشن نه نزدیکی و بعد مدتها در خلوت خود، با ابزارآلات و میوه‌ها و… به آماده سازی خود میپردازند و سپس بارهای اولیه از افراد مورد وثوق و ماهر کمک می‌گیرند و تا مطمئن نباشند که آمادگی کامل را دارند یا نه، وارد کلاپ و باشگاه و سایر اماکن مخصوص نمیشوند. اما پورنها یا بازیگران فیلم پورن، داستانی کاملاً متفاوت دارند. این افراد چون بصورت حرفه ای وارد کار می‌شوند، از همان ابتدا تحت تعالیم کاملاً حرفه ای زیر نظر کارشناسان مجرب و ماهر تغذیه، بهداشت، سکسولوژی و پزشکان متخصص داخلی و جراحی قرار گرفته و مرتب حمایت و تست می‌شوند، البته دلیل این همه مراقبت از این افراد هم کاملاً واضح و آشکار است و آن چیزی نیست به جز پول و سرمایه بسیار بسیار بسیار هنگفتی که در این کار وجود دارد.
دوست خوبم، امیدوارم که با این توضیحات، متوجه شده باشی که چرا نسبت غیر واقعی بودن به داستانت داده می‌شود و سایر دوستان هم از نوشتنت عصبانی میگردند!!
موفق باشید.

0 ❤️

553358
2016-08-22 14:01:16 +0430 +0430

جان مادراتون این شربت رو بیخیال شین به خصوص البالو رو.تا همون شربت البالوت بیشتر نخوندم.چون دیگه ریدی به قمه اونم چی همه.کیون پلشت کیری جقی اخه کمتر بزن داغون شدی عزیزم

0 ❤️

553387
2016-08-22 20:54:45 +0430 +0430

خوندم همشو تقريبا اما اون تيكه ك كونشو لاي قبلات بالا پايين كرد رو نفهميدم دقيقا يعني چجوري ؟ با رسم شكل توضيح بده !!! بابا ما مدرسه درس انشا رو هم يه بار خودمون ميخونديم ببينيم چه كس شعري نوشتيم ، شما ديگه چه مدلي هستي ؟؟؟؟

0 ❤️

553414
2016-08-23 01:00:47 +0430 +0430

اولا یه پسر خیلی زور بزنه بدون تاخیری خونه پره خونه پرش سه چهار دقیقه بتونه بکنه . اونم کردن نه حین خوردن و مالیدن هی کیرشو میمالونه و آبش میاد
دوما فامیلتون فوت کرد و مادر پدرت دو روزه رفتن و برگشتن توئم دادی و عشق کردی ؟ دو روز فقط طول میکشه جسد از خسال خونه بیاد بیرون شستن و تمیز کردن و پنبه گذاشتن و و و و . یعنی بابا ننت نمیخواستن تو مراسم تدفینش باشن ؟
یه جوری خالی ببندین یکی مث ما بتونه باور کنه
سوما کردت و آب جفتتون اومد و خوابید بغلت شروع کرد لب گرفتن باهات ؟ زبونتو خورد و این شرو ورا ؟
والا نمیدونم چرا ما که پسریم نمیتونیم همچین کاریو کنیم . دختری که با تموم وجود داشتم میخوردمش موقع سکس بعد از ارضا شدن حتی نتونستم دستاشو بگیرم چون دیگه هیچ تمایلی نداشتم . یا شما آدم نیستید یا ما !

0 ❤️

553477
2016-08-23 20:55:05 +0430 +0430

خدا وکیلی چرا همه میگن خیلی هیکل خوبی دارم تازه دوستاشونم بهشون میگه

0 ❤️

553529
2016-08-24 11:05:11 +0430 +0430

پسر نوشته اينو:)))

0 ❤️

553543
2016-08-24 12:32:56 +0430 +0430

واسه یه دست کس دادن یکی از فامیلا رو کشتی که خونه خالی شه!!!
سکسی 212؟خاک تو سر اُمُلت کنن ?
شربت طعم دار!!!می دونستید این شربت طعم دارا خیلی ضایعس واسه دهاتیاس؟چرا نمیزنید تو فاز آبمیوه طبیعی؟
تاپتو پاره کرد؟جانی سینز بود مگه.خیلی این حرکتو دوست داره ?
کس لیسی که جسارت نمیخواد.حماقت بوده الاغ…
داستانت پر از غلط املایی بود آخرشم سوتی دادی.تو که نمیخواستی اسمتو بگی چرا نویسنده رو نوشتی مارال؟البته کسی شک نمیکنه مشخصه یه پسر کونی این داستان رو نوشته…

0 ❤️