این یه خاطره واقعی هستش . من اسمم بهنام و به نظر خودم و بقیه پسر خیلی خوشگل و خوش اندامی هستم . سینه های تقریبا برجسته ای دارم ، باسن بزرگ و خوش فرم و در کل صورت خیلی زیبایی هم دارم . البته من اینا رو از خودم در نمیارم همه راجع به من همین نظرو دارن . توی مدرسه اکثرا با کونم بازی می کنن یا بوسم می کنن منم به روی خودم نمیارم و کلی حال می کنم اونا هم فکر می کنم که من حواسم نیست .
سال اول دبیرستان بود که یه پسری به اسم علی اومد توی مدرسه مون . واقعا خوشگل بود . قد تقریبا بلند . چشمای زاغ . و فوتبالیست و ورزشکار هم بود و خلاصه خیلی خوشگل و ناز بود . من از همون روز رفتم تو کفش و می خواستم یه جوری منو بکنه (من تا اون موقع به هیچکس کون نداده بودم).
خلاصه یه جوری بساط رفاقت با علی جون جور کردیم و کم کم شوخی های دستی شروع شد . من اکثرا اجازه می دادم که علی انگشتم کنه چون واقعا حال میکردم .
یه روز توی کلاس قرار بود که برگه های زبان انگلیسی رو من صحیح کنم (چون خیلی انگلیسیم خوب بود) و از ناظم هم اجازه گرفتم که زنگ تفریح توی کلاس بمونم و برگه هارو صحیح کنم .
بعد به علی گفتم بمون تا با هم برگه هارو صحیح کنیم . علی هم چون زبانش خوب نبود موند که یه جوری نمره خودشم دستکاری کنم . تا اون روز علی یه چیزی از احساس من نسبت به خودش فهمیده بود ولی اصل داستان اونروز بود که بالاخره من به او چیزی که دوست داشتم رسیدم .
همین که همه را از کلاس بیرون کردیم ، من رفتم که سرجام بشینم که دیدم علی دستشو آورد لای پای من و دستمالیم کرد . منم به شوخی بهش گفتم : چته ؟ چیکار میکنی ؟ نکنه میخوای منو بکنی ؟
بعد یه چشمک بهش زدم و رفتم نشستم ته میز . بعد که علی اومد نشست سر میز من پاهامو انداختم روی پاش و رونامو مالیدم به اون کیر کلفتو و نازش .
علی هم دستشو آورد دم باسن من و کلی با دست با کونم ور رفت . خیلی حشری شده بودم . علی هم که دید من اینقدر حالم خرابه دست که توی شلوارم و انگشتشو کرد توی کونم و هی عقب جلو کرد . من دیگه داشتم دیوونه می شدم که دیدم علی لباشو چسباند روی لبام . زبونشو می کرد توی دهنم منم هم زبونشو و هم لباشو می خوردم . مزه آب دهنش واقعا خوش مزه بود .
علی انگشتشو از تو کونم درآورد و کرد توی دهنم تا خیس بشه بعد دوباره و اینبار دو انگشتی کرد تو کونم . من که دیگه دیوونه شده بودم شلوارمو درآوردم پرت کردم یه طرف کلاس . بعد علی شورتمو از پام درآورد و نشستم روی روناش و زیپ شلوارشو بازم کردم و تازه برای اولین بار کیرشو دیدم .
علی گفت : بکن تو دهنت . من گفت : چشم علی جون .
و تمام کیرشو کردم توی دهنم . همینجوری که کیرشو ساک می زدم پاهامو آوردم بالا و انداختم روی میز . حالا من به حالت قنبل روی میز بودم و داشتم کیر علی آقارو ساک می زدم . علی هم با دست باسن منو گرفته بود تو دستش و ناگهان دیدم علی زبونشو داره می کنه توی سوراخم . دیگه هیچی نمی فهمیدم . توی آسمونا بودم . علی زبونش تو سوراخ من می چرخوند و من هم کیرشو ساک می زدم .
یه 5 دقیقه ساک زدم که یهو احساس کردم دهنمو پر آب کیرش شد . آب کیرش خیلی زیاد بود . ولی واقعا خوش مزه بود و خیلی گرم . کل آبشو خوردم بعد علی بغلم کرد و منو خوابوند رو میز . من گفتم علی تو که هنوز تو کونم نکردی که ناگهان زنگ خورد و . . .
این خاطره ادامه دارد .
نظر یادتون نره و اگه ادامش رو خواستید حتما بگید.
chera talebeh kiratam ghorboonesh beram
baram pm bezar tel ham bedeh
az khodet bishtar begoo
خاك توسرت با داستان نوشتن الان فكر ميكنن بوشهري ها كوني هستن
age emkan dare shomarato baram email kon ta bishtar ba ham ashna beshim…mamnoon