سلام .
من امیرحسین 24 سالمه قد 175 وزن 70 تقریبا خوش قیافه ام .
منم مثله همه ی مرداها و پسرا نیاز جنسی دارم ولی نظری روی محارم خودم و روی زنای شوهر دار ندارم چون این رو اصلا مغایر با انسانیت میدونم و حتی تو کشورهای اروپایی هم اگر کسی همچین کارایی بکن میگن مشکل روانی داره.
خلاصه بریم سر اصل مطلب تو زمستون 95 داشتم با ماشین تو خیابون چرخ میزدم ساعت 11/30 قبل از ظهر بود هوا هم ابری و گاهی بارون و خلاصه زمین خیس بود…و هوا خیلییی سرررد بود تو خیابون ولیعصر بودم یه تقریبا یک کلیومتری از میدون راه آهن گذشته بودم که دیدم یه خانومی تنها وایساده منتظر ماشین دیدم چهره اش یکم پریشون از طرفی هوا هم سرد بود وایسادم سوارش کردم میخواست بره میدون تجریش. نشست عقب یکم دقت کردم دیدم حلقه نداره از طرفی خیلی ناراحت و پکر بود گفتم ببخشید خانوم اتفاقی افتاده؟گفت نه دیگه هیچی نگفتم چند دقیقه بعدش گفت ببخشید اقا گفتم جانم؟ گفت من خونمون سمته میدون راه آهن هست و روزهای فرد میرم میدون تجریش باشگاه از ساعت 12/30 تا 2 شما میتونید بیاید منو ببرید و بیارید و من کرایه اشو میدم.منم خب دیدم تو اون تایم بیکارم قبول کردم.گفتم باشه مشکلی نیست.گفت البته این باشگاه تا عید هستش یعنی بعد عید مزاحمتون نمیشم.گفتم خواهش میکنم باشه.
شمارمو گرفت شمارشو داد.یه هفته ایی گذشته بود هفته دوم بود داشتیم میرفتیم تو مسیر سر درد دل رو باز کرد و گفت یکساله جدا شده و تنها زندگی میکنه و گرم مزاجه و تو این یکسال رو اورده به خودارضایی و گفت اگر میخوام یکی باشه باهم باشیم گفتم نسترن خانوم (اسمش نسترن) اگر شما تمایل داشته باشین من هستم و البته با صیغه و قبول کرد و گفت خیلی هم خوب کی بهت از شما و این چیزا.اون روز تو راه برگشت دم یه دفتر ازدواج ایستادیم و رفتیم صیغه کردیم به مهریک سکه که اونم بخشیدش و به مدته شش ماهه. نسترن خانوم قدش 168 وزن 65 و خوشگل بود تقریبا اندامش هم خوب بود(دروغ ندارم مثله بعضیا بگم
آی کونش الکسیس بود و سینه اش التا اوشن) شبش اس ام اس داد که فرداشب شام دعوتم کرد منم قبول کردم و تو خونه گفتم فرداشب با رفیقام قرار داریم بریم بیرون و بگردیم تا صبح نمیام. شب شد و ساعت 8 راه افتادم رفتم داروخونه قرص خریدم و کاندوم و قرص تاخیری خوردم و راه افتادم رفتم رفتم خونشون رفتم داخل دیدم یه تونیک چسبون قرمز تیره پوشیده و یه ساپورت نازک زرد و چسبون قشنگ سینه های ناز سایز 80 زده بود بیرون و ارایش قشنگی داشت و خوشگل و خوش عطر شده بود.(منم تیپ زده بودم و به خودم رسیده بودم و حموم رفته و اصلاح کرده بودم) سریع بغلش کردم از لباش چندتا بوس کردم و بعد هم احوال
پرسی و نشستیم و یکم تلویزیون دیدیم و پذیرایی کرد و صحبت کردیم و بعد شام رو اورد من کم خوردم اونم هم کم خورد تقریبا.بعد از شام یه ربعی اهنگ گوش میدادیم و دل میدادیم قلوه میگرفتیم که دستامون تو گردن هم دیگه قفل شد لبامون روهم قفل شد و لباشو ه خوش طعم بود حسابی میخوردم.
اونم لبامو میخوردم زبونشو میاورد تو دهنمو میچرخوند.من همینجور داشتم تنشو میمالیدم و کمرشو می مالیدم رفتم پایینتر گردنشو لیس میزدم وو میمکیدم.دیدم حالش تغییر کرده دستشو گرفتم بردم اتاق رو تخت که از قبل اماده کرده بود تونیکشو در اوردم سوتین نداشت سینه ها سفید و خوش التشو میخوردم و میلیسیدم و میمالیدم که صدای ناله اش در اومده بود.پاشدم خودم کلا لخت شدم فقط شورت تنم بود.ساپورتشو دراوردم و شورتش رو دراوردم که دیدم خیلی خیس شده کوسش واقعا خوشگل بود ناز یکم تیره بود ولی اونم جزئی از زیبایش بود زود زبونمو کشیدم و لیس زدم لیس زدم و میخورم و می مالیدم و انگشت میکردم صدای ناله و اخ اوخش تو اتاق پیچیده بود.گفت امیرحسین بالاخره منه هات بعد از یکسال دارم سکس میکنم گفتم اره عزیزم.گفت ممنونم ازت ادامه دادم لیسیدنو که صداش بالا رفت و ناله میکرد دو سه دقیقه میخوردم که یهو پاشد و گفت امیرجونم نوبته منه گفتم عشقمی بفرمااا منو هل داد رو تخت شورتمو دراورد کیر نسبتا بیدار شده اما باز جا داشت که سفت و محکم بشه.گفت عجب کیری (17سانته)گفتم ماله نسترن جونمه.گفتم جوووون ایول. شروع کرد ساک زدن و خوب ساک میزد یه چهار پنج دقیقه ایی گذشت گفتم پاشو دراز بکش جلوت روبه من باش.گفت باشه.داشتم با یه دستم کیرمو که دیگه قشنگ سفت شده بود رو میمالیدم رو چوچولشو و با کوسش بازی میدادم با یه دستمم سینه اشو میمالیدم.حالش بدجور خراب بود داغ و گفت امیرررر گفتم جونم؟گفت کیرتو بکن تو کوسم دیگه تحمل ندارم گفتم چشمم.رفتم سمت شلوارم که گوشه اتاق بود گفت کجا ؟گفتم بزار کاندوم رو بیار از جیبه شلوار گفتم نههه گفتم چرا گفت من پوستم به کاندوم حساسیت داره سوزش و خارش میگیرم و قرمز میشه گفتم باشه برگشتم سرکیرمو کردم داخل صدای جیغش اتاقو پر کرد دیدم کوس تنگ و نرم و گرمی داره کشیدم بیرون گفتم تف کن رو کیرم تف کرد منم تف کردم روی کوسشو یهو تا نصفه کردم توش که صدای ناله و اخ و اوخ و جیغش بلند شد توش نگه داشتم
و بعد شروع کردم تلمبه زدن و کم کم سرعتو زیاد کردم و اونم فقط ناله میکرد و میگفتم قربون کیرت برم امیرمم چقدر کلفته قرص هم خورده بودم با خیال راحت با سرعت داشتم تلمبه میزدم بعد درش اوردم و به پهلو خوابوندمش و خودمم پشتش و کردم تو کوسش تلمبه میزدم و صدای نفسامون و صدای ناله اش و صدای کیرتو کوس تو اتاق پیچیده بود و جفتمونو حشری تر میکرد. بعد پاشدم گفتم داگی قمبل کن و کرد منم اروم کردم تو کوسش و تلمبه هامو سرعتشو زیاد کردم و البته محکم تر میزدم تا ته توش که ناله هاشو از سر لذت بود واقعا لذت بخش بود همینجوری که تلمبه میزدم با دستم به لپای کونش که خوشگل و گوشتی
بود تقریبا.چک میزدم چون دوست داشتم این کارو و اونقدر چک زدم دو طرفش قرمز شده بود داشتم تلمبه میزدم احساس کردم کیرم یکم خیس شد و نسترن هم لرزید فهمیدم ارضاشده.به تلمبه زدنم ادامه دادم اونم اخ و اوخ میکرد پنج دقیقه ای تلمبه زدم و بعدش کیرمو دراوردم گفتم نسترن گفت جونم؟گفت بشین زمین نشست و گفتم ساک بزن شروع کرد با ولع خوردن و ساک زدن خودمم تلمبه میزدم تو دهنش بعد گفتم درازبکش روبروی من منم چمبتمه زدم روشو تلمبه میزدم تو کوسش و لب میگرفتیم که دوباره ارضا شد دو دقیقه تلمبه زدم که دیدم ابم داره میاد کشیدم بیرون دادم دستش گفتم محکم بمال و عقب جلوکن و اینکار
و کردو ابمو که با فشار اومد ریختم روی سینه اش و گردن شکمش.از هم دیگه ماچ و بوسه گرفتیم و قربون صدقه هم رفتیم و یکساعت بغل هم خوابیدیم بیدارشدم دیدم ساعت دو نیمه شبه بیدارش کردم و رفتیم حموم و دوش گرفتیم و غسل کردیم و اومدیم بیرون و یه صبحونه خوردم و ساعت 4 صبح راه افتادم و اومدم خونه.سپاس از همتون که خوندین.

نوشته: امیر غریبه