ودکا و حال

1393/10/08

سلام و عرض ادب خدمت همه ی دوستان کامران هستم اهل کرج نمیخوام خاطره براتون تعریف بکنم, فقط میخوام به کسانی که با خوندن این مطالب تحریک میشن از ذهنیات و افکارم استفاده بکنم تا شاید بتونم یک تحولی در اندامشون! ایجاد بکنم خب بریم سر اصل مطلب: تو شبی که تنها افکارم شهوت و سکس بود به مخاطبم که بارها باهاش سکس داشتم و اسمش سعیده! بود و بیوه! زنگ زدم و دعوتش کردم به خونم ساعت ۱۱ شب بود که سعیده اومد پیشم. نمیدونید دیدن اندام : سینه:۷۵ ، کون قلمبه ، پوست گندمی, موهای شرابی, چشمهای سبز و اون کمر باریکش چه لذتی داشت و چقدر به شعله های شهوتم زبانه داد… بعداز خوردن کمی ودکا تو چشمهاش خیره شدم و دستهامو بردم تو موهاش و با لحن شهوتی بهش گفتم که امشب میخوام باهات عشق بکنم نه سکس… بعد لبهامون رفت به سمت همدیگه… داشتم موهاشو نوازش میکردم و لبهاشو میخوردم و به چشمهای شهلاش خیره شده بودم… رفتم سمت گوشش و با نوک زبونم لاله ی گوششو تحریک میکردم و با دست پشت گردنشو میمالیدم… گوششو خیلی اروم گاز گرفتم و اومدم سراغ گردنش… همینطور که داشتم گردنشو لیس میزدم لباسشو از تنش دراوردم… گونه هاشو لیس زدم و یکم دستمو مالیدم به کمرش و سوتینش رو هم باز کردم… دستامو انداختم زیر کونش و بلندش کردم و گردنشو گاز گرفتم و خوابوندمش رو تخت… افتادم روش و دستامو گذاشتم رو سینه‌های خوشگلش و سعیده دیگه شروع کرده بود به تقلا کردن و داشت حشری میشد… خیلی اروم شروع کردم به مالیدن سینه هاش و داشتم بین سینه هاشو لیس میزدم… س از سمت داخل به سمت بیرون ماساژ میدادم و ته ریشهامو میمالیدم به سرسینه هاش… دیگه س سعیده داشت کاملا سفت میشد و با گازی که از سرسینه اش گرفتم جیغ زد و شروع کرد به ناله کردن… س فشار دادم و سرسینه هاش کاملا اومد بیرون و داشتم زبونمو دورشون میچرخوندم و مک میزدمشون… دیگه سعیده از شدت حال داشت تکون میخورد و چشمهاشو بسته بود… لبهاشو بوسیدم و اومدم سراغ شکمش و تمامشو لیس زدم و داشتم پهلوهاشو با دست میمالیدم… کف دستهامو مالیدم به همدیگه تا گرم بشن و بعد گذاشتمشون رو دو طرف نافش و داشتم دور نافشو لیس میزدم و نوک دماغمو میمالیدم به نافش… دستمو از روی شلوار گذاشتم رو کوسش و خیلی آروم داشتم براش میمالیدم و پهلوشو گاز میگرفتم… تمام لباسهاشو و همچنین لباسهای خودمو در اوردم و به پهلو خوابوندمش… رفتم پشتش و خودمو چسبوندم بهش و موهاشو زدم کنار و یکم پشت گردنشو لیس زدم… دستمو از لاپاش بردم داخل و کسشو براش میمالیدم و ستون فقراتش رو از پایین تا گردنش لیس زدم… به پشت خوابوندمش و پاهاشو از هم باز کردمو اون کوس نازشو بوسیدم و شروع کردم به لیس زدنش… کوسشو از دو طرف کشیدم و باز کردمو داشتم زبونمو داخلش بازی میدادم و سعیده جیغ میکشید… با نوک زبونم چوچولشو تحریک کردم و سعیده طاقت نمیاورد و پاهاشو جمع میکرد… به صورت 69 روش رفتم و اونهم کیر منو خورد و شق کرد… به روی شکم خوابوندمش و رفتم پشتش و یکم کیرمو به لاپاش مالوندم و گذاشتم رو کسش و خوابیدم روش… یکی از پاهاشو جمع کردمو کیرمو فشار دادم تو کوسش و سعیده دوباره ناله کرد… واااای که عجب کوسی بود… تر و تمیز و تپل و گرم… دستامو بردم زیرش و سینههاشو گرفتم و داشتم میمالیدم و تلمبه میزدم… جووووووون چرخوندمش و پاهاشو انداختم رو شونه هام و کیرمو فرستادم تو کوسش و داشتم خیلی تند تلمبه میزدم… کیرمو کشیدم بیرون و داشتم با دستم میمالیدمش به کوسش و سرشو میکردم تو و زود میکشیدم بیرون… سعیده داشت بیهوش میشد… دوباره کیرمو کردم تو کوسش و همینجوری که داشتم تلمبه میزدم سینه هاشو میمالیدم و لبهاشو میخوردم… کیرمو کاملا میکشیدم بیرون و تا ته میکردم تو کوسش و سعیده داد میکشید… جووووووون…دیگه داشتم ارضاء میشدم… خودمو سفت چسبوندم به سعیده و گردنشو گاز گرفتم و سعیده جیغ کشید و با چندتا تلمبه ارضاء شدم و چشمهای هرجفتمون به خواب رفت تا نگارش یک رویای دیگر…

نوشته: کامران


👍 0
👎 0
18079 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

448910
2014-12-30 04:53:02 +0330 +0330
NA

فانتزی جالبی بود فقط اولشو خوندم

0 ❤️

448911
2015-01-07 17:38:44 +0330 +0330
NA

درود بر تو…

0 ❤️

448912
2015-10-17 17:11:23 +0330 +0330
NA

خخخخخخ lol

0 ❤️