وقتی ضربدری رو شناختم (۲)

1389/08/03

قسمت قبل

اگه یادتون باشه من و مهرداد دیگه باهم راحت بودیم و هر شب جمعه ترتیب میترا و الهه رو میدادیم. بعضی هفته ها هم اگه کاری پیش میومد برنامه برای وسط هفته هم می افتاد یا بعضی وقتها هم به دو هفته هم می کشید. من که واقعا از این کار خوشم اومده بود دوست داشتم زنهای بیشتری رو تصاحب می کردم.

یه شب همکارم با خانومش اومدن خونه ما . همکارم اسمش مجیده و زنش هم مریمه. مریم واقعا خوشگله و دلم خیلی میخواست بکنمش اما چه جوری نمیدونستم. مجید و مریم یه دو ماهی بود که باهم نامزد کرده بودن. همش به این فکر می کردم که یه جورایی برنامه ضربدری رو باهاشون اجرا کنیم . من که اصلا رو نمی شد. برا همین یواشکی به مهرداد زنگ زدمو گفتم تو میترا سریع خودتونو برسونید خونه ما. مهرداد هم از خدا خواسته اومد و با اشاره بهش فهموندم که چیکار کنه. کم کم مهرداد سر صحبت رو باز کرد و ضربدری رو پیش کشید که مجید گفت آره بابا دیگه عادی شده. تو ایران هم دیگه داره رواج پیدا میکنه. گفتم مجید تو مگه با این برنامه موافقی گفت من آره از خدامه ولی مریم رو مگه میشه راضی کرد. گفتم تو راضی باش مریم با ما. گفت چطوری. الهه رو صدا زدم و جریان رو بهش گفتم. که الهه گفت مریم منتظر جواب مجیده و اینو که گفت من گفتم به به چه عالی پس بهتره قبل از شام یه پیش غذا داشته باشیم. مریم رو صدا زدم و گفتم مریم خانوم بیا مجید کارت داره دیدم به به مریم با یه شورت و کرست امد تو هال و نشست کنار مجید. واقعل عجب چیزی بود .دنیایی برا خودش بود. بعد از اون دیدم میترا و الهه اومدن و میترا اومد کنار من و نشست بغلم . به محض اینکه نشست بغلم شروع کردم به خوردن لبش. مجید هم داشت با تعجب نگاه می کرد. گفتم مجید با کی شروع می کنی گفت فرقی نداره که الهه گفت قرعه میندازیم. مریم خورد به من و میترا به مجید و الهه هم به مهرداد. وای چه شانسی . همون چیزی که می خواستم شد. مجید گفت فرزاد با عرض معذرت مریم هنوز پرده داره فقط تو کسش نذار . گفتم نگران نباش خوب بهش میرسم.

مریم رو بغل کردم و بردمش تو اتاق خواب. مهرداد گفت تک خوری نداشتیم. گفتم نوبت تو هم میشه بذارین یه نیم ساعت منو مریم با هم خلوت کنیم. که همگی مخالفت کردن. گفتم باشه من تابع جمعم. شروع کردم به لیسیدن از نوک پا تا سر مریم. بعد رقتم سراغ کسش شروع به خوردن کردم و مجید از یه طرف کس میترا رو میخورد یه نیم نگاهی به من داشت و میگفت فرزاد مواظب باش. گفتم باشه باشه. بعد مریم اومد و شروع به خوردن کیرم کرد و شروع به ساک زدن کرد. وای اصلا بلد نبود ساک بزنه . ولی خیلی حال میداد. بعد به مریم گفتم مریم چه جوری بکنمت گفت هرجور خودت دوست داری. یواش بهش گفتم من کس تنگت رو میخوام. گفت هیس مجید قیامت میکنه. گفتم نگران نباش حواس مجید به میتراس. بالاخره چون زنها زودباورن خام شد و بهش گفتم اول از کون شروع میکنم و اوضاع که عادی شد می ذارم دم کست و تا نیمه فرو میکنم تا هم من تورو کرده باشم و هم تو حالت رو ببری و هم پرده تو سالم باشه. اینو گفتم رفتم سریع ژل و اسپری رو آوردم بعد از مالیدن شروع به کردن کونش کردم. وای من میگم کون شما هم میگین کون. مریم می گفت تو این دو ماهی مجید فقط از کون میکنه. میگفت مجید میگه کس باید در شب زفاف پاره بشه. شروع کردم به مالش کون مریم و یواش یواش ردیفش کردم کیرم رو آروم فرو کردم تو کونش.

به شدت تلمبه میزدم که مریم خیلی داشت حال میکرد هی داد و بیداد که من کیر کیر می خوام من هم میگفتم بگیر اینم کیر . یواش در گوشش گفتم می خوام بیام سراغ کست . گفت نه نه اگه مجید بفهمه. که مثل فانتوم برش گردوندم روش خوابیدم یه نگاهی به مجید و میترا انداختم دیدم مجید دیونه میتراس و داره با چه ولعی تو کسش تلمبه می زنه از اونطرف الهه و مهرداد هم تو اوج بودن. الهه رو دیدم که مثل دیوونه ها خودش و چسبونده به مهرداد که تو تلمبه زدن بهش کمک کنه و فشار بیشتری بهش وترد بشه لذت بیشتری ببره. دیگه کس الهه خیلی گشاد شده بود و ازش لذت نمی بردم. البته سعیم این بود که دیگه مریم رو دستش ندم که نه به درد من بخوره و نه به درد مجید. تا دیدم سرشون گرمه شروع کردم به ادامه کارم. کیرم رو گذاشتم دم کس مریمو یواش تا نصف فرستادم تو که مریم گفت تور و خدا مواظب باش . گفتم نگران نباش. بلدم چیکار کنم. که دیگه کیرم از دستم در رفت و روی مریم درازکشیدمو وقتی به خودم اومدم دیدم کیرم تا ته رفته تو کس مریم. مریم هم خوشبختانه اصلا انگار تو این دنیا نبود. که یه مرتبه شنیدم که مهرداد گفت با اجازه آقافرزاد و آبش رو ریخت تو کس الهه . یه کم که شد مجید گفت با اجازه آقا مهرداد و اونم آبش رو تو کس میترا خالی کرد. من هم نکردم نامردی و دیدم که آبم داره میاد ، گفتم با اجازه آقامجید و آبم رو با فشار هرچه تمامتر ریختم تو کس مریم. مجید که از حال رفته بود یه دفعه به هوش اومد که بلند شد و اومد طرف من و مریم که دید بله من خوب به شرطش عمل کردم. سریع به مریم گفت برو سریع خودتو بشور و آب رو از کست بریز بیرون. گفتم مجید باور کن دست خودم نبود. مریم رفت و خودش رو شست و اومد که مجید بهش گفت یالا لباست رو بپوش بریم دیگه نمی خوام با این نامردا باشم. گفتم آره کس زن دوستم رو که تا تونستی جر دادی و الان ما شدیم نامرد. گفت مریم هنوز دختر بود. مهرداد گفت راستی فرزاد خون رو با چی پاک کردی نکنه مبل رو به گند کشیدین. رفتیم مبل رو نگاه کردیم که دیدیم هیچ خبری نیست. بله مریم خانوم از قبل اپن بود. آقا مجید خبر نداشت. مجید که خیلی عصبانی بود لباسش رو پوشید و با مریم رفتن. گرچه ما با خواهش التماس که بمونید از برنامه های بعدی ماهم لذت ببرین. واقعا دیگه اعصابش خرد شده بود که رفت.
این داستان ادامه داره.

نوشته: فرزاد


👍 1
👎 0
56764 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

268502
2010-10-26 03:40:08 +0330 +0330
NA

بی غیرت بدبخت حتی تصور این حرفا نشونه ی کونی بودنته کثافت می خوای بکننت چرا حاشیه می ری حرف دلتو بزن اینجا همه اهل دلن

9 ❤️

268503
2010-10-26 04:25:19 +0330 +0330
NA

داستانت قشنگه به درستی یا غلطیشم کاری ندارم اما نمیدونم چرا آدم با خودن داستانت یاد داستان بهشت می افته . حالا کی داره از دست اون یکی مینویسه نمیدونم .

9 ❤️

268504
2010-10-26 17:34:15 +0330 +0330
NA

zarbdari kheili bahale man ba shoma moafegham …rasti kodoom shahr hastid ?

11 ❤️

268505
2010-10-27 15:07:43 +0330 +0330
NA

من هم تو مهمونیتون دعوت کنین تا کون تک تک شما کس خلهارو جر بدم
خاک تو او ن سرت کنن با این جفنگی که نوشتی ننه کوسی!!!

7 ❤️

268507
2010-10-28 08:01:24 +0330 +0330
NA

داستنهای ضربدری خوبه خیلی شهوتی میکنه منو ولی بهترینش همون کون دادن پرستو بوده تا حالا

13 ❤️

268508
2010-12-16 05:00:52 +0330 +0330
NA

خوشم اومد کس مریم گذاشتی خار جنده کس زنهای شمارو بکنه اونوقت شما به کون جنده اون قناعت بکنید . خوب ادبش کردی.

0 ❤️

268509
2011-08-06 04:13:44 +0430 +0430
NA

منم تا مرحله گفتگو وپيدا کردن چند تا فانتزي خانوادگي هم مانند خواهر زن و زن برادر زن و و دوتا از دوستهاي خانوادگيمونم جلو رفتيم و موقع کردن کلي حال ميکنيم بخصوص خانمم که خيلي آبش مياد اگر کسي مايل باشه اون حاضره که باهاش حال کنيم .يه خواهر کوچيک داره که بد جور تو کفش هستم ولي نميشه کمک کنيد بتونم راضيش کنم

0 ❤️

268510
2011-08-24 18:57:27 +0430 +0430
NA

خوب بود كيرم تاييد كرد !!!

0 ❤️

268511
2011-08-24 18:58:39 +0430 +0430
NA

كس كش چرا خالي ميبندي خب بده همون زنه جندت راضيش كنه

0 ❤️

268512
2011-09-17 08:53:42 +0430 +0430
NA

=D> داستانت رو دوست داشتم ولی یه کم کیری تخیلی بود
منتظر شماره 3 هستیم

0 ❤️

268513
2014-09-22 09:51:09 +0330 +0330

تخمی تخیلی بود پای سالم تیمور لنگ تو کونت

0 ❤️