سلام دوستان من باران هستم الان ۱۶ سالمه این اولین داستانمه که دارم مینویسم .
من وقتی که ۱۴ سالم بود توی زعفرانیه زندگی میکردیم من یک روز بود که سرویس ام بعد حدود نیم ساعت از تعطیل شدن مدرسه نیمده بود دنبالم که تصمیم گرفتم پیاده برم مدرسه بعد تو راه
رفتن به خونه یه پسره ای داشت از روبه رو تو پیاده رو میومد من اون روز چون جشن بود مدرسه با مانتو و شلوار لی چسبون رفته بودم که دیدم اون پسره که خیلی هم خوشگل بود داره نزدیک میشه به من که دیدم به من چشمک زد و یک کاغد انداخت زمین رفتم و ابرشداشتم روش شمارش رو نوشته بود و اونم لباس فرم نپوشیده بود و معلوم بود هر روز کارش همینه شماره خودش رو رو کاغذ مینویسه و میده به دخترا ظهر رفتم خونه و به مامانم گفتم که سرویس نیومد دنبالم اونم گفت حالا به راننده سرویسم زنگ میزنه من رفتم و ناهرو خوردم و ظهر که داداشم و مامانم تو اتاقاشون خواب بودن من رفتم و به اون پسره زنگ زدم و اول گفتش شما منم بش گفتم امروز تو خیابون …
بعد از ۳ ماه دوستی ماه تو تابستون یه روز عصر داشتیم چت میکردیم واتس اپ که گفت مامان و باباش رفتن شمال و من برم خونشون منم اماده شدم رفتم راستی اون یک سال از من بزرگتر بود
تا رسیدم به خونشون زنگ زدم گفت عشقم بیا بالا رفتم دیدم فقط خودش تنها هست رفتم و عصرونه رو خوردیم بعدش من و علی از هم لب گرفتیم عادی بود ولی تا حالا با هم سکس نداشتیم رفتم تو بغل علی که روی مبل بود دیدم یه چیز سفتی از شرتش سیخ شده گفت من خیلی وقته دوست دارم که بکنمت و من چشام چهار تا شد و گفت الان دیگه وقتش رسیده که بکنمت من زیاد حشری شدم و قبول کردم ولی به شرطی که از جلو نباشه و اونم قبول کرد و یه فیلم سوپر رو گوشیش پلی کرد و دیدیم من قبلا دیده بودم و بعد شرو ع کردیم به لب گرفتن و کم کم لباسام رو در اورد و سینمو خورد و منم شورتش رو در اوردم و کیرش رو خوردم کیرش خیلی خوش فرم بود و من از فیلم سوپر هایی که دیده بودم و یاد گرفته بودم ساک زدن رو براش ساک میزدم تا اینکه گفت داره ابم میاد و شروع کرد به خوردن کسم و بعد اون رفتم انگشت هایس رو کرد تو کونم چشمامو بسته بودم داشتم حال میکردم و یک لحظه دیدم که ۱ انگشتی که کرده بود تو شده بود ۵ انگشت و خیلی درد داشت اروم اروم گشاد تر شد و کیرش رو کرد تو البته خیلی اروم بعد تلمبه زد ارو اروم بعد هی سریع تر کرد و منم در اوج لذت بودم تو ابر ها و گفت بکنم تو کست که اشتباه ترین تصمیمی بود که تو کل عمرم گرفته بودم و پرده ام سر اون قضیه پاره شد و الان هم یک آدم اپن هستم و اون علی نامرد هم
با پدر و مادرش برای زندگی به دبی رفتم
پایان
نوشته: B_a_r_a_n
عمو کاندومی کجایی؟ خیلی ها رو داری از قلم میندازیا
بازهم مثل دیشب یک داستان از زبان یک بچه زیر 18 سال!
اگر در قالب یک شخصیت دیگر هم این داستان نوشته شده باشه و نویسنده یک بزرگسال باشه هم بچه مچه ها با خوندن این گونه داستان ها دیگر خودشون رو موظف به رعایت کردن قانون سایت نمیدونند و اینجا پر میشه از بچه مچه های کوچولو!!! همون طور که الان هم همین طور شده!!!
ادمین جان اگر میخواهی اینگونه داستان ها رو آپ کنی پس اون پیام بالای سایت رو بردار و ورود رو برای همه گونه سن آزاد بزار!!
چه کاریه آخه!!!
ناراحت شدم واست :(
نمیدونم چی بگم.کاش میشد صحبت کرد دربارش
ادمین جان چرا قانون رو رعایت نمی کنی ورود افراد زیر ۱۸ سال ممنوعه ولی بازم این داستان ها آپلود میشه
یه دختر بچه ۱۶ ساله جای پیشرفت باید بیاد اینجا بگه پردم روزدن!!! این چه کاریهای بابا
يا خدا
چرا بايد اين داستان چاپ بشه!!!
والا ي مملكت درست حسابي بود نويسنده و چاپگر داستان ب فنا ميرفتن!!!
اگه هم هدف نويسنده اين بوده ك ب دختراي چهارده ساله بگه سكس بده و جيزه بازم مسخره اس داستان!!!
والا كودك ازاري محسوب ميشه!!!
اصل داستان: سغرا ۳۸ ساله در حال بازگشت به روستای خودشون بود که تو بیابون جعفر سگ سیبیل ۴۰ ساله رو دید و سوار خر سفیدش شد و همراه با اون به خونه ی کاه گلی شون رفت و جعفر که عقیم بود سیبیل خود رو درون کس سغرا کرد ( سبیل خوش فرم و دو متری ) و باعث شد موکتی که سغرا بجای پرده گذاشته پاره بشه و سپس فرار کرده و روستاهای دور مهاجرت کرد. پایان (dash) (dash)
با اینکه یه دختر 14 ساله جندس کنار اومدم
ولی خدایی کدوم پسر کونیی تو 15 سالگی سکس داره ک. ن نشور؟
ننویس کیر اسن لی دهنت
یجوری میگی تو کل عمرت هرکی ندونه فکر میکنه سن خر پیرو داری
شاه ایکس جات خیلی خالیه
اون علي نامردم برا زندگي با پدر و مادرش به دبي رفتم؟?
حشری بی مغز !!!
نمیدونم چرا کس اینطوری گیر من نمیفته !!
من یه کار مند دارم 25 سالشه و وقت دادنشه ولی الان موندم چطوری راضیش کنم ! اونوقت اون پسره راحت گفته میخوام بکنمت تو هم گفتی آره ؟؟؟
چهارده پونزده سالتونه سکسم دارین؟؟؟ این همه عمر کردم هنو یه دوس دختر درست و حسابی نداشتم (dash)
حرومزاده ها یه جیزی شنیدن یک انگشت دو انگشت کرد تو کون وکوس گشاد بشه خب لاشی ها حاشی ها داعشی عا انگشت ناخون داره درد میکیره خداوند سر آلت مرد رااسفنحی قرارداده تا موفع دخول اذیت نشه مزخرفاتی مینویسن انسان گوزش میگیره اینها نمیدونن اعضای شهوانی کیر به دست استادن کی رو میخوان گول بزنن
درضمن اون روزایی که رفتی کون دادی و اون دفعه که پسره کوست رو پاره کرد و پرده تو زد، جنده و فاحشه نشدی… جنده و فاحشه وقتی شدی که رفتی ترمیم کردی و بخیال خودت سر این کسخل بعدی رو شیره مالیدیو دروغ و کلاهبرداری و خیانت واقعی رو مرتکب شدی و تا آخر عمرت از خودت و تو وجدان خودت خجالت میکشی از کلک و ناراستی که مرتکب شدی… این تو رو جنده و فاحشه کرده احمق، نه اون کوس و کون دادن که یه چیز طبیعی و انسانی بوده
نظری ندارم. فقط میخواستم بگم کیرم تو کیسه صفرات.