پاهای بزرگ زن داییم

1397/09/01

سلام امیرحسین هستم ۱۸ سالمه اهل اصفهانم
بریم سر اصل مطلب من از پنج سالگی به پاهای زن ها البته بزرگش علاقه داشتم و اون موقع یه زن دایی داشتم که هر وقت میومد خونمون چشمم به پاهای اون بود زن داییم یه زن تقریبا ۳۷ ساله با پاهای بزرگ سایز ۴۲ هستش گذشت تا این که من ۱۵ سالم شد یه روز ما رفتیم خونه داییم طبق معمول داییم خونه نبود رفتیم اون جا ونشستیم یه چی خوردیم بعد یک ساعت که اونجا بودیم زنداییم به مامانم گفت بیا بریم به بازار منم که مخالفت کردم و موندم وقتی که رفتن بیرون رفتم تو اتاق زن داییم و کشو جوراب هاشو پیدا کردم داشتم از حشریت می مردم یه عالمه جوراب اسپرت حوله ای داشت بی صبر یکی از اون جورابا
یی رو برداشتم که کثیف بود رنگش سفید بود و یه بوی عرق حشری کننده میداد خلاصه جوراب رو برداشتم و بو کشیدم بعد این که بو کشیدم یکیش رو کردم تو دهنم و میک زدم یه مزه حشری کننده میداد عرقش اوفف بعد که حسابی تو دهنم میک زدم جوراب رو گذاشتم تو جیبم و بردم تو دستشویی و با بوی اون جق زدم خلاصه اون روز گذشت
هر وقت که میرفتم خونشون یه فرصت که پیدا میکردم جوراباشو بو میکردم
از بس حشری بودم کار به جایی کشیده شد که جوراباشو کش میرفتم دوسال پیش یه روز رفتیم خونه مامانبزرگم زن داییم هم اون جا بود بعد از ناهار یواشکی رفتم دم در و کفشای بزرگ و حشری کننده اون رو حسابی بو کردم و کیرم رو داخلش کرده بودم
اون روز زنداییم یه جفت جوراب مشکی اسپرت پوشیده بود گذشت و گذشت تا ۲ماه پیش که رفتم خونشون سلام و احوال پرسی کردیم رفتم نشستم برام چایی و میوه اورد همش نگاهم به پاهاش بود اونم متوجه شد شب شد و اونجا به بهونه دور بودن راه خوابیدم داییم هم شیفت شب بود خلاصه وقتی که خواب زن داییم عمیق شد رفتم بی سروصدا پتو رو کشیدم کنار و پاهاش رو بو میکشیدم اون روز رفته بود ورزش و پاهاش رو نشسته بود و خیلی بو میداد منم که داشتم از حشر میمردم ابم اومد
و رفتم خوابیدم زنداییم هم فکر کنم متوجه این قضیه شد ولی روی خودش نیاورد خلاصه رفتم خوابیدم وقتی صبح بیدار شدم دیدم زن داییم حمومه وقتی از حموم اومد بهش صبح بخیر گفتم نگاهش خیلی ناجور بود بهم گفت امیر بعد کارت دارم گفتم چشم اومد کنارم نشست بهم گفت امیر چرا دیشب پاهامو بو می کردی دلیل این کارت چیه منم شاخ در اورده بودم کمی من من کردم و با خودم فکر کردم راستشو بگم بهتره بهش گفتم راستش من از پنج سالگی عاشق پاهای زن ها بودم و از وقتی که شما تو خونواده ما اومدی علاقه من بیشتر شد بعد بهم گفت درکت میکنم توهم به این حس نیاز داری و میزارم پاهامو بو بکشی ولی یه شرط
داره گفتم چه شرطی گفت داییت نفهمه منم گفتم چشم بهش گفتم حالا میتونم پاهاتونو بو بکشم و بلیسم اونم گفت اشکالی نداره
بی صبر یکی از پاهاشو اوردم جلوی صورتم و دماغمو گذاشتم کف پاهاش
باورتون نمیشه داشتم اون عرق حشری کننده رو با جون و دل میخوردم
بعد از اون روز یه چند بار دیگه هم فوت فتیش کردیم و اون هم هر چند وقت یک بار جوراب های کثیفشو بهم میداد میبردم خونه با جون و دل بو میکردم و بهش پس میدادم الان پاهاش فکر کنم سایز ۴۲ باشه و کفش شفارشی میپوشه
امیدوارم لذت برده باشید
نوشته: امیرحسین


👍 3
👎 17
96853 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

731711
2018-11-22 21:28:37 +0330 +0330

کسمغز روانی

1 ❤️

731712
2018-11-22 21:29:25 +0330 +0330

یعنی پاهای گنده زن داییت از پهنا تو کونت حالمو بهم زدی اخر شبی کسمغز جقی.تا کار از کار نگذشته خودتو به یه روانپزشک نشون بده

2 ❤️

731719
2018-11-22 21:43:42 +0330 +0330

پاهای بزرگ زن داییت تو کون پدرت که همچین اَنی رو تحویل جامعه داده.
پای من هم از صبح توی کفش بوده و بوی سگ مرده میده نیازمند زبان سگ گونه ات میباشد برای تمیز کردنشون!!!

4 ❤️

731741
2018-11-22 22:25:52 +0330 +0330
NA

قدیما از کیون درشت زندایی زن عمو عمه خاله مایه میذاشتن
الان از پاشون به کجا داریم میریم واقعا ؛(((
چار روز دیگه داستان مینویسن عن درشت زنداییم بعد با ولع خوردنش تعریف میکنن 🤮

3 ❤️

731757
2018-11-23 00:46:37 +0330 +0330

از 5سالگی؟ک ب 15سالگی رسیدی عمت شدع بود 52 ساله و عمت خاااره کثیفو گاعیده بود ک جوراب کثیفشو میزاره تو کشوعه لباساش بگزریم

0 ❤️

731761
2018-11-23 01:20:54 +0330 +0330
NA

با اینکه قابل احترامه فتیش های مختلف ولی خیلی کثیف به نظر میان

0 ❤️

731764
2018-11-23 01:37:56 +0330 +0330

باشه لذت بردیم
منتظر بودیم بگی
کوس کَش

0 ❤️

731783
2018-11-23 08:14:16 +0330 +0330

کیرم تو اون.اول و اخر اخرت کس کش بی ناموس حالمو بهم زدی دیوس پدر کس کش بی ریشه اخه این داستانه می نویسی کیر تو روح.پر فوتوحت

1 ❤️

731799
2018-11-23 09:50:54 +0330 +0330

لعنت بر بودنت.

1 ❤️

731813
2018-11-23 11:46:37 +0330 +0330

کص خل بگیر بکنش

0 ❤️

731832
2018-11-23 14:30:16 +0330 +0330

تف بر وجودکثیفت.

0 ❤️

731852
2018-11-23 18:08:36 +0330 +0330
NA

کیرم تو کون خودتو کوس زن دایی جونت

0 ❤️

731921
2018-11-23 23:46:52 +0330 +0330

خدایا کمتر خلق میکردی اما باکیفیت تر

1 ❤️

731928
2018-11-24 01:07:28 +0330 +0330

ننویس دیگه فوت فتیش رو هم به گند کشیدی
حالمو به هم زدی نصف شبی

1 ❤️

731963
2018-11-24 06:51:29 +0330 +0330

نمیدونم چرا همه این داستانارو میخونن و به نویسنده توهین میکنن

0 ❤️

731966
2018-11-24 06:55:42 +0330 +0330

نمیدونم چرا یه سریا میان این داستانارو میخونن بعدشم به نویسندش توهین میکنن

0 ❤️

732016
2018-11-24 16:38:21 +0330 +0330

کس کش جقی…مین دروغگو کم حافظه میشه…نوشته طرف رفته حموم بعد پاهاش عرق داشته؟؟تخم سگ یا گوه نخور یا میخوری درست بخور

0 ❤️

732041
2018-11-24 20:29:57 +0330 +0330
NA

کسمغز جقی روانی حالم بهم خورد
??

1 ❤️

760640
2019-04-12 13:49:12 +0430 +0430

بچه کونی قرمساق حالمو بهم زدی

0 ❤️

782798
2020-12-22 06:59:04 +0330 +0330

کیرم تو داستانت 😇

0 ❤️