پاهای کثیف دختر عصبی (۱)

1400/09/17

ظهر پاییز بود و با ماشین توی کوچه های دستغیب به سمت سازمان آب میرفتم که یک دختر تقریبا قدی حدود 165 و وزن شاید 50 کیلو، باربی و خوشگل ولی عصبی و اخمو رو دیدم که پوتین پاشه و لباس هاش طوری نبود که بیرونی باشه، شاید خونش همون اطراف بود و داشت میرفت چیزی بخره، شیشه ماشین رو پایین کشیدم و گفتم خانمی اجازه میدید همراهی کنم ؟ گفت راهمون جداست، هری؛ گفتم دختر به این جذابی انقدر عصبی ؟ گفت بخندم واست فرق میکنه ؟ گفتم شاید با خندتون آشنا شدیم؛ چند قدمی رفت جلوتر، دنده عقب گرفتم و گفتم نمیخندی ؟ گفت ببین من حوصله ندارم الان که چی ؟ میخوای باهام دوست شی بعد چت و قرار و بگی عاشقمی و بکنیم و ولم کنی ؟ گفتم اوووووو، تا تهش رفتی، صبر کن بریم، شاید تهش قشنگ شد، گفت ببین من حوصله این کصخل بازیا رو ندارم، ولم کن کار دارم؛ گفتم بیا سوار شو صحبت میکنیم، نخواستی میرسونمت کارتو انجام بدی و بعد میرم. گفت الان میگم نمیخوام؛ پیاده شدم درو باز کردم و خم شدم و گفتم شما بشینید زیاد وقتتون رو نمیگیرم، رفت در عقب رو باز کرد و نشست؛ منم سریع رفتم پشت فرمون نشستم و راه افتادم و شروع کردم رفتم روی مخش؛ هم صحبت رو شروع کردم گفت تا حالا با چند نفر سکس داشتی ؟ گفتم هیچی؛ گفت گوه نخور، نگه دار پیاده میشم، از آدمای دروغگو بدم میاد؛ گفتم بخدا آخه من اصلا اهل سکس نیستم، چیز دیگه دوس دارم؛ گفت نکنه کونی ای، آره ؟ گفتم نه، تا حالا با سه تا دختر بودم، ولی با هیچکدوم سکس نکردم، برده دوتاشون شدم و یکیشون هم فقط لیسر کصش بودم، همین؛ گفت پس ازین وله سگایی که تو اینستا پرن؛ گفتم نه خانم، میتونم اسمتون رو بدونم ؟ گفت ببین من ارباب نیستم، خوشمم نمیاد، تا حالا هم فقط با یک پسر بودم، سکسم فقط از پشت داشتم، اونم ولم کرده رفتم، الانم اعصابم از دست همه پسرا خورده، با من باشی اذیت میشی، برسون منو برم به کارم برسم؛ گفتم یکبارم نمیزاری پاهاتو بلیسم ؟ لطفا؛ گفت که چی بشه ؟ گفتم من دوست دارم، گفت خوب من دوست ندارم؛ گفتم شاید خوشت اومد، تست کن؛ گفت اگر بدم اومد، گفتم هرچی خواستی؛ گفت عصبانیم، شاید خواستم بزنمت حسابی؛ گفتم هرکار خواستی باهام کنی من در خدمتتم، اما اگر خوشت اومد چی؟ گفت چی ؟ گفتم نمیدونم تو بگو؛ گفت میزارم یه روز دیگه هم بیای پاهامو بلیسی، گفتم باشه؛ بریم ؟
گفت کجا ؟ من مکان نمیام، گفتم منم الان مکان ندارم، منظورم یک کوچه خلوتی بود که کفشاتو در بیارم و پاهاتو بلیسم، گفت الان نه، گفتم چرا، گفت یه روز دیگه، کار دارم الان، گفتم تو رو خدا، قرار گذاشتیم دیگه، یه روز دیگه پشیمون میشی، از من اصرار از اون انکار، آخر گفت آخه الان، گفتم چی ؟ گفت من دو سه روزه حمام نرفتم، پاهام هم کثیفن هم بدون جوراب تو این پوتینان، بوی بد گرفتن، گفتم من از خدامه، بهتر، بریم ؟ گفت بریم باشه
رفتم یک کوچه خلوت نگه داشتم و پیاده شدم و درو باز کردم و گفتم بیا جلو بشین، در عقب رو باز گذاشتم و خودم هم بین دو در نشستم و یک نگاه به بالا انداختم، گفت زود باش دیگه، الان یکی میاد؛ پای راستش رو گرفتم و آوردم بالا و بند پوتینش رو باز کردم و آروم در آوردم، همین که دستم به پاشنه ی پای گرم و عرقیش خورد در جا راست کردم، سرمو بردم نزدیک و نمیخواستم لحظه ای رو از دست بدم و در حین در آوردن کفشش چشامو بسته بودم و دماغم زیر پاش بود و با تمام وجود بو میکردم تا اینکه کامل کفشش رو در آوردم، بوی بدی نمیداد، البته شایدم واسه من بد نبود، نمیدونم، اما من با همه قوا دماغم رو چسبونده بودم به پاشو بو میکردم، نم کمی داشت پاهاش و بوی خوبی میداد، یهو گفت نمیخوای چشاتو باز کنی ببینی پاهامو ؟ چشامو باز کردمو سینه پاش و پاشنش یکم سیاهه، چند تا بوسه روی سینه پاش و کف پاش گذاشتم و پاشو به رو کردم و دیدم لاک مشکی داره، روی همه انگشتاش رو بوسه زدم و تا مچ پاش رو بوسه بارون کردم و رفتم دوباره کف پاشو همزمان بو میکشیدم و بوسه میزدم، گفت چون کثیفه نمیلیسی ؟ (خیلی عجول بود) گفتم نه خانم، دارم با پاتون عشق بازی میکنم، گفت بلیس، منم زبونم رو در آوردم و از پاشنه پاش تا وسطای پاش کشیدم و بعد پاشنه پاش رو کردم توی دهنم و شروع کردم حسابی خوردن و لیسیدن و بعد اومدم بالاتر و سینه پاش رو حسابی لیسیدم و بعد هم تک تک انگشتاش رو کردم توی دهنم و ساک زدم واسه انگشتاش، باز دوباره بوسه میزدم و بو میکشیدم و میلیسیدم، شاید ده دقیقه ای گذشته بود، شایدم بیشتر، گفت من دیرم میشه، تموم نشد ؟ گفتم ببخشید خانم انقدر پاهاتون خوشمزه است و خوشبوئه که زمان یادم رفت، پاشو گرفت بالا و انداخت روی زانوی اون پاشو کفش رو نگاه کرد و اون پاش رو به سمتم کشید، یعنی این پام، منم فهمیدم که خوشش اومده، بدون معطلی همون کارها رو با این پاش هم تکرار کردم و اول که کفش دیگش رو در آوردم انگار بررسی کف اون پاش تموم شده بود گفت، حموم میرفتم انقدر تمیز نمیشد که تو تمیزش کردی، منم خنده ای از سر رضایت کردم و این یکی پاشون یکم کثیف تر بود و لیسیدم و وقتی داشتم انگشتا رو ساک میزدم توی چشماش نگاه میکردم که داشت با دقت بهم نگاه میکرد و لذت از توی چشماش معلوم بود. پای چپش رو سریع تر تمیز کردم و کشید بالا و اون پاشو آورد پایین و گفت خشکش کن و کفشمو پام کن، منم با لنگ توی در که تمیز بود پاشو خشک کردم و کفششون رو پاشون کردم، پای چپش رو آورد پایین گفت هنوز پاشنم یکم سیاهه، منم دوباره حسابی لیسیدم و گفتم تمیز شد، گفت خشکش کن کفشمو پام کن، اینکارو کردم و نشسته بودم همونجا و داشتم آروم با همون لنگ کفشاشون رو تمیز میکردم که یهو گفت من دیرم شده ها، بسه دیگه، نیم ساعته اینجاییم
منم سریع رفتم نشستم پشت فرمون و گوشیمو گرفت ازمو گفت قفلش رو باز کن بده، دادم و شمارش رو زد توی گوشیمو یک زنگ به خودش زد و گفت چون خوشم اومد جایزت اینه یکبار دیگه این برنامه رو داشته باشیم؛ گفتم فقط یکبار ؟ گفت دوست داری همیشه پالیس من بشی ؟ گفتم دوست دارم بردتون بشم، گفت منو برسون، شب بهم پیام بده، یازده به بعد، بگو چیا میخوای، راجع بهش صحبت میکنیم. راستی بدت نیومد از بوی پاهامو کثیفیش ؟ گفتم نه، دوست داشتم، دوست دارم همیشه اینطوری باشه، گفت اوکی منو برسون بزرگمهر، رفتم بزرگمهر گذاشتمش و وقتی داشت پیاده میشد گفت شب پیام دادی خودت رو هم قشنگ معرفی کن، دوست دارم باهات آشنا بشم، گفتم چشم خانم، میشه اسمتونو بدونم ؟ گفت پروانه ام؛ گفتم ارباب پروانه خوبه ؟ گفت شب پیام بده و رفت.

ادامه...

نوشته: برده ارباب پروانه


👍 16
👎 7
40901 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

846846
2021-12-08 00:23:49 +0330 +0330

الکیییی

0 ❤️

846848
2021-12-08 00:37:24 +0330 +0330

چس

0 ❤️

846853
2021-12-08 01:11:12 +0330 +0330

خدا شاهده كييييرم خوابيد…

3 ❤️

846855
2021-12-08 01:17:43 +0330 +0330

راستی

0 ❤️

846878
2021-12-08 03:04:28 +0330 +0330

چی بگم باید این دوره به عقاید همه احترام گذاشت البته شاید خیلیها به پا علاقه داشته باشن اما شک دارم این مدل پا که توصیف کرده بودید مورد علاقه افراد زِیادی آباشه

1 ❤️

846888
2021-12-08 04:25:31 +0330 +0330

خدا قسمت منم بکنه

0 ❤️

846932
2021-12-08 15:29:54 +0330 +0330

دهنت سرویس😂

0 ❤️

846943
2021-12-08 17:27:25 +0330 +0330

دمتگرم ادامه بده

0 ❤️

846971
2021-12-08 23:19:36 +0330 +0330

جالب بود
عجب مخ زنی هستیا کلک 😛

0 ❤️

846987
2021-12-09 00:57:08 +0330 +0330

عالی بود
منتظر ادامه شم

0 ❤️

847191
2021-12-09 23:39:02 +0330 +0330

از خوردن و چرکو میکروب بدن یکی لذت میبرین کیر سگ تو دهنتون🤢🤢

0 ❤️