پدرخوانده، جاروبرقی و داستان های سکسی
سلام من پدر خوانده هستم 19 سالمه دیدم همه خاطره نوشتن خیلی هم جالب بود و خیلیاشم از خودشون در اوردن
خلاصه هر کیم میخواد فحش بده بده این مطلب صرفا واس اونایی که داستاناشون موجب شکست من شده خب داستان از اونجایی شروع شد که من دوم راهنمایی میخوندم خیلی سوپر نگا کرده بودم فقط کیرم سیخ میشد نمیدونستم چرا نگا میکنم و تا حالا ابم نیومده بود یه روز تصمیم گرفتم یه کار ابتکاری انجام بدم اونم اینطوری شد که با دسته جارو برقی که روشنم بود تو حد اکثر مکشش بود خواستم صحنه سازی کنم حالا اقا ما این کارو کردیم انقدرم حال داد اولین بارم بود دیگه از بس کیرمو قورت میداد از کیرم خون میومد ما که این اب حیات و ریختیم کمر مون به طرز فجیعی درد میکرد از اونجا شروع شد کارمون حالا شما میگین این کوس شعرا چیه میگه چه ربطی به نویسنده های قابل ما داره اولا این جریان واقعیت بود بعدشم دوران گذشت مام تازه اینترنت میدیدیم فک کنم اول دبیرستان بود با این سایت اشنا شدم اونم میدیدم همه همکلاسیا میگن یه سایت ایرانی هست همه اونجا فیلم و عکی میزارن خلاصه ما اومدیم اولش همش عکس مکس میدیدم بعدش پیش خودم گفتم اخه داستان سکسی چیه اومدیم اولین داستانو وا کردبم سکس طرف با خواهر زنش بود ما خوندیم و سیخ کردیم در حال خوندم داشتم جق میزدم که خوشبختانه ابمون اومد وقتی اومدم پایین دیدم بابا همه با دلایل و مدرک کارگاهی نوشتن که کس شعر تلاوت کردن اقا من دیگه خیلی اعصابم بهم ریخت چند روزم دپرس بودم که چرا به یه کس شعر بها دادم
خلاصه کلا این که از این سایت اینارو فهمیدم کوس حلقوی ما ایرانیا زیاد داریم و این که با دو تا چشمک میشه خواهر دوستتو زن داییتو و مادرتم بکنی خیلی جالب بود واسم که امکان اینم هست که ادم واس مادرشم سیخ کنه والله ما که ندیده بودیم خلاصه این داستان فقط در مورد جق بود و مشکلاتی که این داستانای مزخرف با مردم کردن کسایی رو میشناسم که الان به خواهر و مادر خودشون نظر دارن خواهشم اینه از دوستان داستانی که مینویسید اشکالی نداره بنویسید نویسنده ها خیال پردازی هم میکنن خیلیم خوبه فقط حد اقل بگید که واقعیت نیست و دروغه و فقط خواستین استعدادتونو شکوفا کنید پسرای ساده لوح باور میکنن فقط همین حالا نمیدونم این مطلب چقدر واستون جالب هست و یا قابل فحش هست ولی من خواستم کلا نظرمو در مورد این چیزا بگم فعلا دوستان بای
نوشته: پدرخوانده
اولش از عنوان داستانت فکر کردم داستانت به سبک فیلمهای هری پاتره!!!
البته این که با جارو برقی جق زدی قابل باوره
ما ایرانیها تو این زمینه ها خیلی خلاقیم و واس سکس و جق از پلاستیک فریزر و وکون خرو گاوم دریغ نمیکنیم(بابا من پلاستیک فریزر رو تو همین سایت دیدم ای بابا!!!)
و اما در مورد موضوع داستانت باید بگم که آره حرفت درسته متاسفانه
و بدتر اینه که نویسنده اولش میگه واقعیته و همین آدمو شاکی میکنه
خب بابا جونت بیاد بالا بمیر از همون اولش بگو واقعی نی ،من جقیم
مام غلط میکنیم فحش بدیم
والا
ای بابا چه دیر رسیدم…
کثافت ابله بیشرف اصلا همه فحشایی که تا به حال اختراع شدن و قراره بشن نثار هفت جد و آبادت. حالم به هم خورد هراشیدم هز داستان تخمیت. bad
اصلا داستان چیه نمیدونم اسمشو چی بذارم اگه اینو به عنوان کامنت مینوشتی لاقل فحش نمیخوردی. به خدا کلمات از بیان حال من عاجزه. ای خودتو پدرخوندتو و جارو برقی تونو به فاک عظما بدم. آخه چرا ادمین این داستانا رو آپلود میکنه من موندم. گمشو
دیووووووووووووووووووووووووووووث
داستانو بخون قول میدم اون یه ذره اعصابتم به هم بریزه. nea
عه عه عه دیانا! shok
نمی دونستم اینقد حرفای بد بد بلدی. بیا تحویل بگیر آقا یزدگرد…
بابا یکی به این دلقکای بی پدر بفهمونه اعصاب ما چاه توالت نیست!!! fool
جفنگ مسخره ی بیخودی، اومدی بشاشی مثلا به داستانای سایت! (که شاشیدن هم داره!) بعکس برگشت تو صورت خودت جقی عوضی!
یه الف بچه پا شده اومده اینجا داره داستانای سایت رو به صورت مثلا فکاهی (خیلی بیخود و مسخره و به صورت کاملا ساده لوحانه ای) زیر سوال ببره، ولی برعکس اعصاب و شعور مخاطب رو زیر سوال برد
هررررریییی، ننویس حالمون به هم خورد منیجک!!!
اوه اوه اوه!!! اقابزرگشون اینا!! شما قبل از عید و کاربریه قبلیم به همین اسم رو تو داستانا ندیده بودی؟؟؟؟
یزد قلقلی رو نمیخوام! نمی خوام! نمی خوام!!
به ساسان خان اینا نگو فقط!! خوب؟؟؟
بابا حالا یه بار من اعصابم سر جاشه شماها عصاب ندارین lol
…
البته من خوندم داستانشو
این بابا یه بار جقیده بعد از نظرا فهمیده دروغ بوده
الان میگه نویسنده ها اولش بگن دروغه و سکس با مجارم ننویسن که من موافقم
ولی خب بهتر بود در مورد خوانده ها و افراد ساده لوح جمع نمیبست
اصن حالا که اینطور شد برو گمشو دیوووووووووووووث lol
بابا این پدر پدر پدربزرگ یزدگرد ( حدودا یه نه تایی بزار پشت سر هم ) اردشیر بوده پدربزرگ اونم ساسان بوده. بابا من روحمم ساسانو ندیده.
اقا بزرگ دروغگو!!!
دروغگو! دروغگو!! دروغگو!!
پس چرا اون سری تو اون تاپیک گفتی از دوره ی ساسانیان اومدی؟ ها؟ ها؟ ها؟
من فقط ساسان خان رو میخوام!! این یزد قلقلی، زیادی گندس!! خوشم نمیاد! شنیدم ساسان خان قد و هیکل میزون و رو فرم بوده! biggrin
اتفاقا ساسان موبد معبد آناهیتا بوده و موبدا ازدواج نمیکنن.
مجبوری به همین یزدگرد رضایت بدی… بزن اون کف قشنگه رو… man_in_love
اقا نخواستم اصنشم!!!..و اینگونه بود که تصمیم میگیریم:.
.
.
.
.
بترشیم!! biggrin
اقل!!!
میگما معلمای ما کس کش بودن اشتب یادمون دادندیوثاااا
میگفتا عقل درسته.والاااااا دیوثن دیگه
تو ننویس،فقط ببین و بخون و بزن…
بزن عزیزم،،،فقط بزن،،،کار دیگه ای هم با سایت نداشته باش…
بخاطر عمه و خواهر و مادر و کون خودت میگم گلم…
فحش های دیانا و جمشید و رستم و دوستان نوش جونت. من داستانتو نخوندم. از همین تریبون اعلام میکنم شما حروم زاده ای. بای.
شما چدا جنبه ندارید خو:|
شما هم درست میفرمایی دیوث جاروبرقی کیرتو قورت نداد،:|
یه چیزی رو باس به شما بگم:|
ما از داستانای اینجا فهمیدیم که کیر ما خیلی هم بلنده ما نا شکری میکنیم میگیم کوتاهه:|
بکی نوشته 14 سانته باو من 17 سانتیشو دارم مبگم کوتاهه اعتماد به سقفتو برم:|
گفتیم این کس شعر ها رو تو داستان کس شعر بگیم ناراحت نشید:|
یه چیزی تو این نوشته (نمیشه اسمشو داستان گذاشت) منو تحریک که نظرمو بنویسم
هرچند نویسنده با نوع ریتم قضیه و نگارش ضعیف نتونست ماهیت کلی منظورش رو تفهیم کنه ولی من میخوام اینجا یه کم با نویسندگان این سایت که ب نظر تعدادشون هم بر خلاف تصور زیاد نیست بحث کنم
اگر واقعا از نوشتن داستان سکس با محارم هدفتون القای هیجان و تحریک بیشتر خواننده است که پیشنهاد میکنم با یه مقدار خلاقیت سوژه های بهتر و معقول تری پیدا کنید ولی اگر خدایی نکرده هدف انحراف ذهن مخاطب ب سوی این مقوله ناهنجار رو دنبال میکنید بدونین که تاوان سختی رو در این دنیا پرداخت خواهید کرد.
اگر حتی از بین این چندین هزار بازدید کننده فقط و فقط یه نفر به این موضوع تمایل پیدا کنه یعنی بنیان یه خانواده سست شده و احتمال داره اسیب جبران ناپذیری به اون وارد بشه .
حالا جناب نویسنده چشمهات رو ببند و تصور کن اون یه نفر برادر کوچکتر خودت باشه و اینجاست که دیگه نه خواهر , نه مادر , نه همسر و نه دخترت دیگه حاشیه امنیتی رو تو حریم خونه نداره .
پس ببین چطور میشه با یه قلم ناسالم ریشه یه اجتماع رو هزاران برابر سریعتر از صدها تبر تیز ب خطر انداخت
ای خدااا… تو باز پیدات شد؟ چند بار باید آمارتو بدیم آخه؟…
میگما خودت فهمیدی چی نوشتی?نه جون دون کورلیونه خودت بخونی میفهمی چی نوشتی?بعد میگن چرا فحش میدی!
نظرات جدید داستان‌ها
- چرندیات واقعی یک کونی جلقی عقده ای کوس ندیده ...
- ابرو بادو که خورشیدوفلک..... همه اتفاقهای عجیب که تو به زندا...
- خوب بود. همین رو ادامه بده لطفا
- من که باهاش جق زدم هر کی جق زده لایک کنه حالا چه میخواد داست...
- یعنی خوشم میاد اعتقادات هنوز بین جوانها زنده است طرف گی میکن...
- کل داستان کسشعرت یه طرف نام نویسنده که حرفه ای بود یه طرف🤣🤣🤣...
- تو که عادت نداشتی شورت بپوشی ولی تا بهت گفتم بذار سینتو بخور...
- کاملا ارکان یه داستان ساختگی رو رعایت کردی ١- اول اینکه اون ...
- مرسی ادامه بده
- منتظر پارتای بعدی هستیم فقط جزئیات قسمتای اروتیکشو زیاد کن...
- ایموجی ک به این پسره میخوره 😅💦
- من کاری به بقیه ندارم اما با چشم خودم دیدم یه مرد ۴۰ ساله مت...
- مرجان هم که داشت از گائیده شدن کسش با کیر کلفتم بینهایت لذت ...
- مزخرفات ی نمیدونم چی چی کص ندیده. ازینا ک احمد میگه...
- باور کردنش سخته کسی آرزو داشته باشه که دهنشو بزاره جتی دهن ن...
- تا اونجا خوندم که نوشته بودی (هردو خندیدیم و سحر چند سیلی به...
داستان‌های تازه
- دستهای زن داداش
- امید پسر همسایه (۵ و پایانی)
- شروع یک ضربدری (۴)
- لز و FMF با دوست همسرم
- حجله من با دایی جونم
- پدرشوهر و نازگل (۱)
- دو کونی با یه بکن سن پایین
- سکس تینا با دایی (۱)
- سکس تینا با دایی (۱)
- سکس بعد گُل کشیدن
- هات وایف ساناز (۱)
- شهوت دخترونه
- ساره، یک شیطان
- بهم تجاوز شد ، بعدش دلم خواست
- مثل یک رویا بود (۱)
- اولین سکس با همکلاسی قابل اعتماد
- خواهر زن ته دیگ
- اولین سیسی گاسم
- ساعت یازده و نیم (۲)
- زهرا زن متاهل که زن منم شد (۱)
- روانی از قفس پرید (۱)
biggrin ^