سلام ،، اسم من مهدی هست و ۲۵ سالمه ، گی هستم و پوزم فری هست البته بیشتر دوس دارم برایه کیسام بات یا همون مفعول باشم که خوب کیسامم خاص هستن و کم پیش میاد ، ورزش میکنم و بدن فیتی دارم ولی گنده مونده نیستم امسال عید که شد قصد مسافرت به جنوب و شهر بوشهرو داشتم بایکی از دوستام که گی نیستو دختر بازه ، قصد داشتم تو مسافرتم سکس داشته باشم و اگه شد کیسامو پیدا کنم یه برنامه تو گوشیم دارم که کمک میکنه تو هر شهری کیساتو پیدا کنی و برایه گیهاست ، قبل رفتن حسابی بدنمو شیو کردم و به چنتا عکس از کونو بدنم گرفتم ،، کونم حسابی سفیدو گردو خوردنی شده بود وقتی کونمو تو حالت قنبل دیدم که لایه چاکش وا شده بود سوراخم معلوم بود خودم با دیدن عکسش راس کردم ،، خلاصه رفتیم بوشهر خیلی جایه خوبیه مردم خوش برخوردو خوبیم داره ، با دوستم مشغول خوش گذرونیو دریا دوردورو این هرفا بودیم و منم بدونه اینکه دوستم بویی ببره دنبال کیس خاصه خودم بودم اما متاسفانه اونجوری که فکرشو میکردم نبود و حرکیو تو اون برنامه میدیدم یه بهم پی ام میداد کیسم نبود ، همه یا سن بالا بودن یا بد قیافه یا چاقو پشمالو ،، یه دوروزی گذشت و من نا امید شده بودم و از طرفی خیلیم شهوتی تر شده بودم ،، انگار ابو هوایه جنوب روم تاثیر گذاشته بود یکم گرم بود ولی شرجی نبود ،، لب ساحل با دوستم چادر زده بودیمو یکم بالا تر پارک یاساحلی بود اخر شب بود چندتا پسر شیرازی البته از لحجه قشنگشون فهمیدم شیرازین جلوتر وایساده بودن هم خوشتیپ بودن هم خشگل ،، منم امارشونو داشتم یکیشون خیلی کیسم بود ،، هی حسرت میخوروم عصابم خورد شده بود گوشیمو با بی حصلگی انداختم گوشه چادر و خزیدم زیر رخت خوابم دوستم طبغ معمول داشت با زیدش صحبت میکرد ،، البته به کسلیسی بیشتر میخورد تا صحبت از اون اول مسافرت همش منت کشیشو میکرد ،، حالم خوب نبود بی حوصله شهوتی ، و خسته شده بودم چشامو گذاشتم رو هم که صدایه دینگ دینگه گوشیم هواسمو به خودش پرت کرد صدایه اعلانه همون برنامه بود ،، با خودم گفتم حتما یه فول تاپه پیر پشمالویه تخمی بهم پی ام داده بی خیال شدم و دوباره جشامو بستم ،، دوستم بهم گف عکسایی که گرفتیم بعد از ظهری رو بیار فلان عکسو برام بفرس ،، میخواس بفرسته وایه دوس دخترش اوسگول ? منم امدم عکسو بدم بعد گفتم بزا ابن پیامرم باز کنم ،، عکسو شریت کردمو پبامو باز کردم عکسه پرو فایلش که ماله خودش نبود ،سلام کرده بود و هنوز انلاین بود ،، پیش خووم گفتم از همبن عکس پروفت معلومه چی هستی ،، امدم بلاکش کنم گفتم ولش کن باوا ،، بعد یارو میگه نگا چه بی شعور بود به سلام دادیم بلاکمون کرد پاکش کردمو رفتم تو تلگرتم کسچرخ بزم دیدم دوباده پی ام داده ،ونوشته اصل ،، عصبانی شدم و نوشتم تو پی ام دادی از من اصل میخوای ؟ حالت خوب نیس انگار بلاکت کنم ؟ جواب داد چرا اینقدر عصبانیی و اصل داد ،، دیدم ۲۳ سالشه اسمشم نیماس ،، پوزشم دوطرفس ،، ازش معذرت خواهی کردم عکس خواستم عکسشو داد دیدم به پسر تقریبا سبزه ته ریش کم و خوشگل و هم هیکل من ،، شکم نداشت ،، گف ورزش میکنی گفتم اره ،، گفت از رو عکس پروفت فهمیدم ،، کیسم بود خواب از سرم پریده بود و حسابی مشغول چت کردنو ردو بدل عکس شدیم ،، گف دوطرفه هستی گفتم اره پوزم ورسه عکس کونشو داد ،، خیلی خوب بود ،، عکس سایزشو خواستم عکسشو داد ،، واااایییی یه کیر کلفت ولی کوتاه ،، کلاهک کیرش گرد بود و قرمز کیر خوش تراش با قوس با سمت بالا تخماشم جمو جور بود حسابی حشری شدم ،، منم متقابلا عکس دادم وقتی کونمو دید خیلی خوشش امده بود ،، گفت همین الان میام دنبالت ولی من نمیتونستم اون موقع شب دوستمو بپیچونم ،، چون داشت تو تلگرام حسابی کسلیسی اون دختر اوسگلو میکرد ،، خیلی خاهش میکرد ، خیلیم مودب بود ، واقعا تحت تاثیرش قرار گرفته بودم ،، گفتم حقیقتش من میخوام برات مفعول یا همون بات باشم ،، گفت باشه من مشکلی ندارم فقط تورو خدا بگو کجایی بیام دنبالت ،، من ادرسمو دادم شناخت کجام گفت زیاد دور نیستی از من ،، گفتم دوستم بیداره البته نگاه کردم دیدم خوابیده ،، از طرفیم استرس داشتم بلخره شهر قریب بود اگه الکی میگفت چی ،، خفتم میکردن چی ،، بهش گفتم میترسم و بهت اعتماد ندارم ،، خیلی ناراحت شد و شمارمو گرفت بهم زنگید منم بیرون چادر جوابشو دادم و باهم حرفیدیم،، صداش خیلی ناز بود و مودب ،، لحجه جنوبی داشت بوشهری ،، مخمو زد اخرشم گف افتخار میدی به یه پسر داغ جنوبی ،، منم گفتم فدایه پسر جنوبی ،، بیا دنبالم ? قرارو گذاشتیم و گف ده پونزده دقیقه دیگه میام ، منم لباسامو پوشیدم از تو ماشین ادکلن ورداشتم زدم موهامو درس کردمو رفتم دم همون عابر بانک ،، دل تو دلم نبود ،، از طرفی حشریو کف کیر بودم از طرفی استرس داشتم هر دقیقه ده ساعت میگزشت ،، ساعت ۱ شب بود ولی انگار کل شهر بیدار بود خیابون شلوغ بود من چشم دنباله به ماشین بود که بیاد سمت من ،، گوشیم زنگ خورد نیما بود گفت مهدی تو با تیشرت سفیدو شلوار جین وایسادی بغل عابر تویی گفتم اره دیدی منو دستم میبرم بالا ،، گف دیدمت ،، من ماشینم ۲۰۷ سفید هست بیا عزیزم ،، ماشینشو دیدم رفتم به خودم گفتم اگه قیافش با عکسش فرق داش سوار نمیشم ،، رفتم جلو منو از تو اینه دید و پیاده شد امد سمتم ،، باهام دس داد روبوسی ،، وای چه خوشگل بود از عکسشم بهتر بود ،، ته ریش کم ،، سبزه ،، لباش برجسته بودو خلاصه خیلی خوب بود حیکلشم خوب بود شکم نداشت کونش گردو قلمبه بود خوشتیپ ،، سوار شدم راه افتادیم ،، گفت میخوای بریم یچیزی بخوریم باهم صحبت کنیم که ترست بریزه و اعتماد پیدا کنی ،، یه دوری زدیم گفتم نمیخواد بریم خونتون ،، رفتیم خونش یه اپارتمان بود که تو طبقه ۴ واحد نیما بود رفتم داخل معلوم بود تنها زندگی میکنه چون اونم مثله من شلخته بود ، گف چیزی میخوری اب میوه برام اورد ،، رفتم تو اتاقش ،، معلوم بود وضع مالیه خوبی داره ،، گف مشروب میخوری گفتم نه ،، اخه من اهل مشروب نیستم ،، گف نترس بخدا من ازوناش نیستم گفتم نه من کلا تو فاز مشروب نیستم ،، گف خو په منم نمیخورم ،، گفتم نه اتفاقا تو بخور من تورو مست میخوام ،، گفت جوووووون عشقم ،، یجوری شدم ،، حال کردم ،، خندم گرفتو گفتم دسشویی کجاس ،، نشونم داد ،، رفتم دسشویو کونمو شلنگ شور کرومو بعد کونمو با مایع دسشویی شستم ،، امدم بیرون دیدم پشت اپن اشبسخونه رو صنولی نشسته با شلوارک و تیشرتشم در اورده یه شلوارک به من داد من نپوشیدم گفتم میخوام باشرت باشم ،، مشروبشو خورد و رفتیم تو اتاق خوابش رو تخت موهایه بدنشو با ماشین زده بود رو تخت یکم باهم هرف زدیم بعد دو دقیقه انگار حرفامون تموم شده بود ،، یه نگاه به من انداخت ،، چشماش خمارو خشگل شده بود نتونستم جلویه خودمو بگیرم بویه ادکلن خوبش مستم کرده بود داغیشو از همون فاصله حس میکردم دستمو گرف تو دستش منو کشوند تو بغلش بدنم که خورد به بدن داغش شل شدم ،، خودمو ول کردم تو بغلشو یه ااااخ کوچولو گفتم لباشو گذاشت رو لبام واااییی رو فضا بودم لبامو میخورد اروم زبونشو زد به لبام مطمن شد که من بدم نمیاد به خودم امدم دیدم زبونش تو دهنم داره میچرخه زبونمو کشید تو دهنشو میک میزد ،، صدام بیشتر شده بود ،، هراز گاهی ناله میکردم سفتی کیر شق شدشو رو شیکمم از زیر شرت حس میکردم ،، خیلی داغ بود زیر گلومومی خورد امد رو شکمم شرتمو کشید پایین کیرم که سیخ شده بود افتاد بیرون ،، کیرمو اروم کرد تو دهنشو شرو کرد ساکیدن ،، اخه قرار بود من مفعول باشم ،، منم بیخیال شدمو گذاشتم ساک بزنه ،، بعد با دس سرشو بلند کردم یه لب ازش گرفتمو رفتم سمت شرتش ،، کشیدم پایین اوووف چه کیری ،، وای یه کیر کلفتو کوتاه از زیر شرت پرید بیرون کیرش قوس به سمت بالا داش کلاهک گرد کیرش صورتی رنگ بود سوراخ کیرش بزرگ بود ،، من که لح لح کیر میردم کیرشو اول دوتا زبون زدم ،، اب شهوتش از رو کیرش اویزون شده بود رو زبونمو کش میومد ،، لیز بود و تقریبا شور مزه ،، وای انگار خیلی شهوتی شده بودم کیرشو گرفتمو کردم تو دهنم با سه تا تلمبه تا ته کردمش تو حلقم ،، دهنم پر شده بود نتونستم ته حلقم نگهش دارم اوق میزدم ،، دوباره چندتا تلمبه دیگه زدم صدایه نیما عوض شده بود بدنش میلرزیدو قربون صدقم میرف ،، دستشو گذاشت رو سرم و کیرشو یه کوچلو فشارداد ته حلقم ،، منم اووق زدمو بزور سرمو کشیدم عقم اب دهنم از کیرش میریخت پایین یکمم اشک گوشه چشمم جم شده بود ،، دستمال کاغذیو ورداشتم دهنو صورتمو پاک کردم ، سرمو اورد بالا انگشتشو گرفت زیر چونم گف قربونت برم نمیخواد به خودت فشار بیاری فدات شم ،، بعد لبامو بوسید برم گردوندو نشت رو پاهام ،، گف واییی پسر چه کونی ،، یکم روغن ماساچ رو کون اسپری کردو شرو کرد با دس ماساژ دادن لمبه های کونم ،، انگار کونم بزرگتر شده بود حسابی حشری بودم کونمو یکم اوردم بالا تر لاشو واکردو زبونشو کرد لایه چاکمو رو سوراخم کار میکرد ،، من حالم خیلی بد بود و فقط ناله میکردم ،، اونم هراز چند گاهی سرشو میاورد بالا و قربون صدقم میرفت ،، بهترین لحظش زمانی بود که دوتا انگشتاش و میکرد تو کونمو ازم لب میگرفت ،، صدابه ملچ ملوچ لب بازیمون کل فضایه اوتاقو پر کرده بود ،، من که دیونه شده بودمو بجز کیر هیچی دیگه حالمو خوب نمیکرد ،، اوبم زده بود بالا حسابی ،، به نیما گفتم ،، نیماااااا ؟؟گف جونم عزیزم ؟ گفتم کیر میخوام ،، گف الان میکنمت عشقم ،، یکم ژل به سوراخم زد بعد کلاهک کیرشو میمالید رو سوراخم ،، من صدام به ناله تبدیل شده بود حس کردم داره فشار میده ،، کلش تو نمیرفت بیشتر فشار اورد که یهو کلش رفت تو من بلند گفتم اااااایییی ،، قبلا کون داده بودم میدونستم این درد تبدیل میشه به لذت ،، بهش گفتم یواش نیما تورو خداااا ،، حرف نمیزد فقط نفسایه بلند میکشید ،،، همونجوری شرو کرد تلمبه زدن که کونم باز بشه ،، سوراخم با بیرون امدن کلاهک جم و با داخل رفتن باز میشد ،، ژل اثر کرده بود دردم کمتر شده بود نیما فشارو بیشتر کرد و تا وستاش که رفت تو کونم خودم حس میکردم کونم داره باز میشه ،، فقط ناله میکردم نیما گف شل کن عشقم دردت نیاد شروع کرد باهام صحبت کردن که استرسم کم بشه ،، یه کلمه میگفت یه بوس ابدار ازم میگرفت ،، سعی میکرد استرسمو کم کنه به خودم امدم دیدم تا خایه فرو کرده و دوتا تلمبم زده ،،کیرشو دراورد ژلو گزاشته بود بغل کیس کامپوتر ژل کرم شده بود وقتی ریختش روسوراخم داغیش یکم زیاد بود که من بلند گفتم اااایی بعد دوباره کیرش که انگار بعد از رفتن تو کونم دوبرابر شده بود فرو کرد ،، یواش یواش دردم کم شده بود ،، و داشتم لذت میبردم ،، کونم اب انداخته بود و خودم حس میکردم که کیر رونتر بالا پایین میشه ، نالهام ناز دار شده بود و همش براش ناز میکردمو اونم نازمو میکشید بعد در گوشم گفت میخواد بیاد گفتم نه من هنوز میخوام ،، یکم مکس کردو گف لعنتی کونت کیرمو مک میزنه ،، دوتا تلمبه بزنم امده ،، بزار محکم تلمبه بزنم ابم بیاد ،، من قبول کردمو سرمو تو بالش فشار دادم اون شروع کرد محکمو تقه ای تلمبه زدن ،،، زربهایه کیرش تو کونم انگار میخورد ته کیرم ،، کیرم شق شق شده بود ،، یه حس خوبی داشتم ،، یهو بدنم لزیدو ارضا شدم ،، بلند عاااه میشیدم نیما صدایه نفساش در گوشم دیگه بلند شده بود که اونم ارضا شد البته تو کونم و عینه جنازه افتاد روم یه چند ثانیه ای هیچی نمیگفتیم انگار مرده بودم کیرش خوابید و از کونم درومد ،، بعد یک دقیقه نیما اروم ازم لب گرفت گف عشقم تو بهترینی ،، از روم بلند شد من چرخیدم ابم ریخته بود رو ملافه تختش ،، گف فدایه سرت نفس بلند شدم کنار تخت بغلم کرد دوباره لباموبوسیدو منم رفتم دسشویی تا اب کیر نیما جونو خالی کنم ،، بعدازاون چند باری قرار شد من برم بوشهر برام بیلیت هوا میما بگیره ،، که به خاطر مشغله کاری نشد ،، الانم مدتیه باهم در تماس نیستیم ،، ولی خاطرش بامنه ،، پسر داغ جنوبی ،?☺

نوشته: مهدی