پسر عمه کونم گذاشت

1392/09/21

من بچه بودم كه يه شب پسر عمه من اومده بود خونه ما شبو گرفت خوابيد من اونوقت
يادم نمياد چند سالم بود ولي زير هفت سالم بود پسر عمه من بزرگ بود بالاي 12 سالش بود شبو گرفتيم خوابيديم همينكه همه خوابش برده بودند پسر عمه من از پشت كيرشو ميماليد به من من اونوقت نميدونم هيچي نميتونستم بگم زبونم بند اومده بود شلوارمو كشيد پائين لاپايم هي ميماليد منم بدم نميومد همينكه يه چند دقيقه ماليد يكباره سر كيرش رفت توي كونم يگ دردي گرفت منم يك آخ كردم مادر بزرگم بيداشد گفت چي شده پسر عمه من تا من صدامو در بيارم گفت هيچي من پاشو زير گردم مادر برگم دوباره گرفت خوابيد من صبح كه بلند شدم كونم درد ميكرد
كونم يه سوزشي ميكرد خوب نميتونستم راه برم پسر عمه من رفته بود دندوناشو مسواك بزنه منو ديد اومد بمن يك دوتوماني داد گفت بكسي چيزي نگي ها منم قبول كردم تا بحال من كه 40 سالم شده بكسي چيزي نگفته بودو كه اين سايت شهواني توجه مرا بخودش جلب كرده من در بچگياي خودم خوشگل اگه نبودم ولي بد هم نبودم ازون به بعدش من هركي بمن نگاه ميكرد من فك ميكردم منو ميخواد بكونه من ازون پس خيلي موازب خودم بودم تا اينكه بابام با دوختر خاله اش دوست شده بود وبعدشم دختر خالشو به هر كلكي كه شد گرفت مادر منو طلاق داد منو يك
خواهرمو گزاشت پيش پدربزگ و مادر بزرگ خودش با زن كه دختر خالش بود رفت به يك شهر ديگه منو خواهرم ومادرم هنوز مادرمو طلاق نداده بود مادرمون پيش ما بود تا اينكه دو يا يك سالي گذشت من درست يادم نيست بعد اينكه چند مدت گذشت طلاق نامه مادر مارو با پست ارسال كرده بود مادرم بازم اونطوري كه من يادم مياد صبر كرده بود كه شوهرش را ببيند وقتي كه پدر ما بعد مدتها برگشت مادرم رو گرفت رير كوتك ما شاهد سحنهاي كوتك كاريهاي پدرم كه مادرم رو ميزد يادمه مادرمو بيرون كرد ومارو از مادر مون جداكرد خواهرم ازمن كوچيك تر بود .مادرم
طولي نكشيد از خونه مادرش دوباره با يك مرد ديگه به ازدواج مجددش ادامه داد ازدواج كرد رفت ما ازون پس احساس يتيمي ميكرديم من خودم هر كسي كه با من خوبي ميكرد نميدونستم بخاطر اون پيش آمدها كه گفتم خوشم نميومد از ترحم ديگران وقتي بمن ترحم ميكردن من احساس يتيمي بيشتر ميكردم به ياد مادرم ميوفتادم پدرم اگه به فكر ماهم بود ما محبتش را احساس نكرديم بيشتر مورد ازيت آزار زن بابا قرار ميگرفتيم اين سرنوشت زندگي و آينده مارو خراب كرد من همين العانم
كه سندم به چهل سالگي رسيده احساس حقارت و يتيمي ميكنم بقيه داستانرو
ميزارم براي دفعه بعد نمي خوام شما عزيزان خستگي بيشتري رو احساس كنين
من از شما تشكر ميكنم كه داستان زندگي منو خوندين اميد وارم شما با اين سرنوشت دچار نشين خيلي دردناكه … موفق و پيروز باشيد… اين داستان نوشته شده در روز جمعه تاريخ 11مرداد ماه 1392 شمسي من در اين تاريخ 40 چهل سالمه

نوشته: اشکان


👍 2
👎 3
125987 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

407187
2013-12-12 03:48:15 +0330 +0330

عزیزم شما تو… سنده…یا سنه چهل سالگی هم میتونی بری تحصیلات ابتدایی رو تموم کنی که ما …العانم…یا الانم شاهد چنین… سحنهای…یا صحنه های فجیعی نباشیم…
.
.
خدایا به من،،، ادمین،،،وباقی دوستان شهوانی صبر بده…

0 ❤️

407190
2013-12-12 08:15:44 +0330 +0330
NA

اولش خوندم مردم از خنده
:-D
اخه یک طفل 12 ساله کیرش اصن راست میشه که رفت تو کون تو؟
دیگه هم نخوندم

0 ❤️

407191
2013-12-12 08:55:24 +0330 +0330
NA

=))
تو کجایی پسر عمع…

0 ❤️

407192
2013-12-12 09:02:34 +0330 +0330
NA

کوني

0 ❤️

407193
2013-12-12 09:19:30 +0330 +0330
NA

زير هفت سالم بود ادامه ندادم

0 ❤️

407194
2013-12-12 11:35:33 +0330 +0330

واقعا اینجا بمب خندس من زیاد نمیام اینجا ولی وقتی میبینم اینجا اینجوری دلخوشی به راهه تاسف میخورم که چرا بیشتر از این استفاده نکردم از این سایت.

0 ❤️

407195
2013-12-12 15:43:23 +0330 +0330
NA

گلابی بی سواد

0 ❤️

407196
2013-12-12 18:59:51 +0330 +0330
NA

X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X(

0 ❤️

537108
2016-04-13 04:46:19 +0430 +0430

پسر عمه من 10 سالگی کونم گذاشت.
تو باغ
بعد از اون خیلی شبا میومد خونمون موقع خواب میکرد.
نمدونم چجوری تو تاریکی مستقیم کیرش میرفت تو سوراخم!

0 ❤️

549346
2016-07-17 23:29:06 +0430 +0430
NA

داداش تو که بچگیاد بخاطر دو تومن دادی بیا 20 میدم بهت کیرمو با کونت ب بلع

0 ❤️

715832
2018-09-07 19:54:23 +0430 +0430

کیرم تو نظراتتون خواهر همتونو گاییدم،مادر کسه ها وقتی کسی داستان مینویسه هر چقدم بد باشه باید ازش تشکر کنید ن فحشش بدید،کیر همه آخوندا تو کوس و کون ناموستون ،حق تونه بکشید

0 ❤️

718826
2018-09-22 15:04:51 +0330 +0330
NA

ینی آخرت کوس شرو نوشتی

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها