تقریبا اواخر دی ماه بود كه دوستم راجعبه یه پسر كه اسمش علی بود باهام حرف زد
گفت پسره خوبیه نمیدونم چرا قسمت اینجوری خواست كه ما همو تو خونه دوستم ببینیم بعد از یك ماه كه دوستم ازش تعریف كرده بود
دیدمش من اون موقع پیش دانشگاهی بودم اون یه سال بزرگتر بود همون دفعه اول سره یه بازی مسخره ما رَونه اتاق شدیم بقلم كرد و من و انداخت رو تخت
كاملا حشری شده بود ازم لب میگرفت و بدنش میلرزید خوابوندمش رو تخت و لب گرفتنم و ادامه دادم دیگه تحمل نداشت ولی نذاشتم كه باهام سكس كنه
من ازش خوشم اومد و رابطه ما ادامه پیدا كرد همدیگرو میدیدیم ولی دیگه بهم كاری نداشتیم علی سرد و مغرور بود
یه بار كه رفته بودیم خونه دوستم رفتم تو بغلش خوابیدم شروع كرد كرم ریختن و با سینه هام ور رفتن منم خیلی ریز دستم و میكشیدم رو كیرش حشری شد و محكم فشارم داد تو بغلش لختم كرد وحشیانه شروع كرد لب گرفتن و مالوندن من منم گردنشو خوردم و همینجوری لبامو كشیدم رو تنش رفتم سمت كیرش براش ساك زدم
میخواست سكس كنیم كه بازم نذاشتم
چون دختر بودم نمیخواستم پرده ام بره
ازم ناراحت شد ولی بازم رابطمون ادامه داشت كه یهو فهمیدم دوست دخترش كه اسمش سمیرا ست برگشته فكر میكردم كه منو میزاره كنار و دیگه منو نمیخواد اما بازم زنگ زد به من همو دیدیم اومد خونمون اون عاشقم نبود هیچوقت حسشو درك نكردم
از در اومد تو بوسم كرد شروع كردم ازش لب گرفتن بردمش سمت اتاق انداختمش رو تخت نشستم رو كیرش و شروع كردم لباسامو در اوردن خیلی زده بود بالا و تحملش داشت تموم میشد واسش ساك زدم و سیخ كرد برم گردوند گفت ایندفعه دیگه نمیتونی جلومو بگیری و كرد تو یه جیغ بلند كشیدم دستشو گذاشت جلو دهنم شروع كرد تلمبه زدن من خیلی دردم گرفت ولی سعی كردم فرار نكنم و چیزی نگم میزد رو سینه هامو من چنگش مینداختم بعده بیست دقیقه ابش اومد و لباساسو پوشید رفت ولی بازم زنگ میزد و سكسای ما ادامه داشت الان هم منو داره هم دوست دخترش رو واقعا نمیدونم كه این چه رابطه ای شده من دو دلم و دارم خسته میشم .
نوشته: افسانه
ده لامصب منم اگه جای اون بودم یه کسخولی مثل تو میخورد به پستم که میدونی دوست ندارم ولی بهم سرویس میدی. مغز خر خوردم مگه ولت کنم .
راستی یادم رفت بگم:اینو بدون آدم کوس مفت رو به این راحتیا ول نمیکنه.اون میخواد هی بکنتت پس از کشور خارج شو برو خارجه بکننت!!! (clap)
داستانای بی سر و ته این سایت دیگه داره حالمو بهم میزنه واقعا تو انتخاب داستان سلیقه به خرج نمیده این ادمین
اینقدر که تو هی مینداختیش رو تخت اول فکر کردم کشتی هستش بعدش دیدم شهوانی هستم و داستان میخونم گفتم شاید گی نوشتی ولی آخرش که خودت گفتی فهمیدم جنده هستی و معلومه که ازت نمیگذره. واقعا کسخلی تو
تو رو خدا اسم داستانو ببینید و در مورد خودش چی گفته؟ قسم تو رو باور کنیم یا دم خروست؟ چقدر مسخره شده هر کی هر جور دلش خواست مینویسه فقط به اسم اینکه سایت سکسی هست. البته فکر کنم ادمین عزیز یه چیزی مثل گیت گذاشته با حساسیت به کلمه های سکسی و کس و کون و کیر و خیلی چیزای دیگه که کافیه فقط یک کلمه توی متن آبکی باشه تا برچسب داستان بخوره و بعدشم در صف آپ. واقعا مسخره شده دیگا.
این چی بود نوشتی ؟؟
تا وسطاش فک کردم گی هستش
بعد این دوستت همه کاره بود کاری می کرد شما همو ببینید برید اتاق سکس کنید
مگه جنده خونست ؟؟؟
کیر جنگجو های افسانه ای چین و هند توو کونت
کسخلی دیگه یارو هر وقت شق میکنه میگه :عه این دخی جندهه هس بزار برم بکنمش بیام???
از سبک نوشتنت معلوم بود پسری و فقط بخاطر اینکه لایکت کنن داری دختر نمایی میکنی.کسخل کسمشنگ کس ندیده
خره آدم که کُس مفت رو ول نمیکنه؟ چرا باید بره ، تو که داری میدی کاری هم به دخترهای دیگه دور و برش نداری ، مغز خر خورده مگه تو رو ول کنه ، انتر
کوس رو دادی پس بی خیال کونتم بذار روش بهش بچسبه خو (dash)