...قسمت قبل

لذتی که دو تا پسری که تازه کیرشون شروع کرده به راست شدن بیشتر از هر سنی شهوتی تر و هات ترن روی کص کون زنت انقدر لذت داره که نمیتونم وصف کنم وقتی میلاد ممه های گوشتی زنمو میخورد زنم از شهوت لبشو گاز میگرفت با موهاش بازی میکرد از اون طرف سعید بوسه میزد به کص سفید زنم با کلمات جون چه جنده حقی هستی داشتم دیونه میشدم فرزانه ای که انقدر مذهبی بود حالا داره لا دست دوتا پسر لذت میبره هیجان زده از این که داره کار اشتباه حرومی رو انجام میده شاید لذتشو دو برابر کرده ترس باعث میشه لذتت دو چندان شه ترسی که نکنه ابروم بره .

رفتیم به سمت تخت فرزانه داگی نشست شروع کرد کیر بلند میلادو ساک زدن برای سن خودش خوب کیری داشت لباشو حلقه کرد دور کیرش میلاد اهی کشید فرزانه با صورتی قرمز تا ته حلقش برد میلاد سر زنمو میگرفت اروم عقب جلو میکرد از اون طرف سعید انگشتاشو روی کص زنم میکشید چشم های فرزانه خمار از این حرکت بود سعید میگفت جوون چه اب کصی! کاندوم کشید رو کیرشو اروم گذاشت توش که لحظه ای زنم از کنترل خارج شد اهی کشید هردو گفتن جووون دلم میخواست ملحق شم ولی لذت دیدن خیلی بهتر بود سعید سینه های زنمو گرفته بود تلمبه های سنگینی میزد با حرفاش دیونم میکرد چه کص داغی تو تا الا کجا بودی انگار خونه وسط سرمای زمستون پنج تا بخاری هم زمان کار میکرد از درون لرز داشتمو از بیرون گرم بودم !
سعید طولی نکشید که ارضا شد بغل تخت افتاد میلاد خوابید روی تخت زنم فهمید باید چی کار کنه با کسش نشست اروم رو کیر میلاد بالا پایین میشید تصویر کس کونش رو ی کیر میلاد که بالا پایین میشد داشت هر لحظه ارضام میکرد اه ناله هایی که می کشید عادت داشت وقتی خیلی شهوتی مشید با انگشتاش به موهاش کرم میریختو بازی میکرد میلاد گفت میخوام از کون بکنم که در کمال ناباوری زنم قبول کرد تا الا باز نشده بود همیشه کردن کونش ارزوم بود بعد یکبار ناشی بازی ودردزیاد اون دیگه تکرار نشد منم اصرارنکردم رفتم بغل تخت ایستادم تا صورتشو ببینم سرش پایین بود بدنش از شهوت قرمز اروم وازلین زد نشست روش میلاد گفت اخخ چقدر تنگه مطما هستی تو جنده ای ! به کارش ادامه داد زنم از درد اه میکشید اروم دستش روی کصش بود بالا پایین میکرد تامیلاد کمر زنمو گرفت با نعره ارضا شد طاقت نیاوردم همون موقع لخت شدمو افتادم به جون زنم خوابید روی تخت بدون کاندوم کردم تو کصش سر گردنمو گرفت اه میکشید تو چشمم نگاه میکرد هردو باهم ارضا شدیم از هم لب گرفتیم میلاد گفت احمق چرا کاندوم نزاشتی ؟ خسته تر از اون بودم که بخوام جوابشو بدم انگار که بیست سال کار کردم انگار کل انرژی زندگیم از سر کیرم زده بود بیرون سعید گیر داد به میلاد که بریم دیرمه مامانم کلی زنگم زده انقدر انرژی نداشتم که حتی تا دم در راهنمایی کنم گفتم برین من حساب میکنم اونا هم رفتن تا اوایل صبح تو بغل هم خواب بودیم نفهمیدم چی شد فقط چشم باز کردم دیدم پنج چون دیشب زود خوابیدیم خوابم دیگه نمیومد رفتم برای صبحونه کله پاچه بگیرم

تو مسیر واتس اپ از میلاد پیام اومده بود که چه کصی بود جنده ها اصولا پول میگرن بدون هیچ حسی میزارن ما ارصا شیم ولی این انگار نسخ کیر بود حاجی ترس وجودمو گرفت بعد ادامه داد تو ریسکی کردی ممکنه ایدز بگیری میشناختیش؟ اخه تا تو عمیات شروع کردی اه نالش بیشتر شد عاطفی تر باهات برخورد میکرد؟ اون الا خواب بود پس تا وسطای صبح میتونم دلایلی درست کنم برای جواب پیاماش میلاد بچه زرنگی بود فهمیده بودم که بو هایی برده ولی هیچ کس نباید بفهمه ابروی من مهم تر از شهوت منه.

رفتم خونه اروم فرزانه رو بیدار کردم اون خندید به من گفت ما چی کار کردیم زدیم زیر خنده انگار زندگیمون تازه شروع جدیدی داشت برعکس که میگفتن بی غیرتی باعث سردی روابط میشه ولی ما بیشتر بهم نزدیک شدیم سر سفره از اینکه چقدر شهوتی بود که حاضر شد کون بده میخندیدم اماده میشدیم برای کار فرزانه حجابشو کامل کرد بغل گوشش گفتم اخ اگه بدونن زیر این چادر چه جنده ای خوابیده هردمون خندیدم بوسه عاشقانه ای کردیم رفتیم عادت نداشتیم غیر از برنامه روی تخت از هم لب بگیریم .

ساعت ده شده بود مغازه خلوت باید میلادو میپیچوندم پیام دادم میدونی چقدر پام دراومد فکر کردی این از این جنده دویست تومنی تریاکی هاست بچه چند دیقه بعد جواب داد اخه کون خیلی تنکی هم نداشت جنده انقدر تنگ؟ بعد ادامه داد چرا انقدر به ما تو سکس نزدیکی نکرد که به تو کرد؟ انداختم رو شوخی گفتم دپس دخترمه خواستم فقط ماجرارو تموم کنم ولی اون بیخیال نبود با سوالاتش گوشه رینگ برده بود منو ولم نمیکرد…

نوشته: مرد شهوتی