سلام من اسمم سعید هستش الان ۲۵ سالمه
این داستان مال ۶ سال پیش هست وقتی ۱۹ سالم بود و کاملا واقعی
اون موقع ها یه جوون سفید و فوق العاده کم مو بودم جوری که حتی صورتمم مو نداشت قدم ۱۷۴ وزنمم حدودا ۶۰ کیلو بود لاغر بودم فیسمم خیلی خوب بود با چشای رنگی:)
میدونم همتون یه جوری شدین
من همیشه حس مفعول بودن داشتم ولی یه کم فانتزیام عجیب بود تو اون سن مثلا دوس داشتم پارتنرم از خودم حتما سنش پایین تر باشه و مهمتر از اون اینکه حتما توی سکس تحقیر بشم…
به شدت شهوتیم میکرد…
تنها خاطره سکسی من قبل این ماجرا بر میگشت به دورانی که پسرخالم تو کفم بود و چون هم سن بودیم دوس نداشتم خیلی اصرار میکرد ولی قبول نمیکردم فقط یادمه یه بار اینقدر التماس کرد که مجبور شدم براش خوردم و اخرم جق زدم واسش همین…
ولی خیلی با خودم ور میرفتم و خیارهای کوچیک و یه دسته پیچ گوشتی کوچیک سلاح من واسه ور رفتن با خودم بود…
توی ساختمون یه پسری بود ۱۶ ساله و افغان بود اسمش احمد که بنا بودن واسشون کار میکرد واسه عموش…
خیلی شر و شیطون بود اوایل زیاد باهاش صمیمی نشده بودم ولی بعد یه مدت میومد سمتم باهام حرف میزد چون هم سن بودیم…
نمیدونم یه روز چی شد که بدن لختش رو تجسم کردم توی ذهنم همش حس میکردم یه کیر کوچیک و پشمالو داره و از یه جایی به بعد همش توفکرم بود بهونه جور کنم منی که کونم کیر به خودش ندیده بود بهش بدم…
دو سه بار موقع شوخی کردن دست به کیرش زدم ولی انگار نمیفهمید یه بار از یه جای تنگ داشتم رد میشدم از عمد کونمو مالیدم به کیرش ولی بازم کاری نمیکرد انگار تو این فازا نبود …
نمیدونستم چیکارکنم فقط همینا رو بلد بودم:)
یه بار موقع ناهار اوستا گفت برم یه چیزی بیارم براش رفتم که بیارم دیدم احمد تو هون طبقست ساختمونم سوت و کور یهو کرمم گرفت گفتم احمد چیکار میکنی گفت هیچی یهو زدم به کسخل بازی شلوارمو در اوردم الکی گفتم یه چیزی تو شورتم رو کونمه:)
گفت چی شدگفتم یه چیزی کونمو نیش زد انگار میشه بیای نگاه کنی اولش هنگ کرده بود ولی بعد اومد منم قمبل کردم براش یه شورت قرمز بود تو پام دادمش پایین گفت کجاشه لاشو باز کردم گفتم ببین اینجاست گفت چیزی نیست که…گفتم قشنگ دست بکش دست کشید گفت هیچی
برگشتم سمتش دیدم کیرش راست شده کار خودمو کرده بودم:)
زدم به شوخی دست زدم به کیرش گفتم اینو ببین چیه دلت خواست:)با لحجه گفت لامصب از بس سفیدی تو:)
گفتم ما ایرانیا مهمون نوازیم رفاقت واسه چیه پس…
گفت یعنی چی گفتم کون به این سفیدی دارم میخوام بهت بدم:)
زیپ شلوار پارچه ای شو باز کردم از شلوار در اوردم کیرشو یه کیر ۱۰ ۱۱ سانتی یه کمم پشم دورش خیلی کم
یه کم بازی کردم باهاش اولین کیری که با علاقه دست میزدم
یه کم زانو زدم سرشو خوردم واسش یه کم بوی عرق میداد ولی نمیدونم چرا نمیخواستم از دستش بدم یه ۳۰ ثانیه ای خوردم واسش و اونم مقاومتی نکرد نمیتونست بکنه در واقع:)
گفتم بذار برم یه سر پیش اوستا این وسیله روببرم بیام تو همینجا باش گفت باشه زود بیا کار خودمو کرده بودم…
رفتم گفتم من یه زنگ بزنم الان میام سریع برگشتم بالا رفتیم تو یکی از اتاقای نیم ساخته خیلی احتمالش کم بود کسی بخواد بیار یه کارتن انداختیم رو زمین اون نشست منم دوباره رفتم پایین زیپشو باز کردم کیرشو کشیدم بیرون مثل وحشیا میخوردم خیلی بلد نبودم ولی شهوت همه وجودمو فرا گرفته بود کیرشو خایشو حتی پشماشو لیس میزدم اونم چشاشو بسته بودو نفس عمیق میکشید…
بلند شدم کمربندمو باز کردم شورت و شلوارو با هم کشیدم پایین دوس داشتم کونمو بخوره لای کونم یه کمی مو داشت دوباره قمبل کردم این بار سمت صورتش قشنگ سوراخمو فرستادم رو لبش:)
کاری نمیکرد انگار هنگ بود ولی گرمای لبش روی کونم دیوونه کننده بود…
گفتم بوسش کن اونم رونامو چن تا هم از لپ کونم بوس گرفت اونم چون من بهش گفته بودم
حالا دو تا ادمی که سکس نکردن میخاستن سکس کنن
اول نشستم روی کیرش به پشت میخواستم کیرشو بکنم تو کونم اونم آه میکشید تنظیم کردم و وزنمو انداختم روش تاااا ته رفت تو کونم وای که چقدر گرمو عالی بود اصلا فکرشم نمیکردم کیر اینقدر خوب باشه فقط یه کم سوراخم میسوخت خودم بالا پایین میکردم دستاشو گرفتم و دور شکمم از زیر لباس حلقه کردم اونم خودشو تکون میداد انگار از این حس لذت میبرد بعد از حدود یک دقیقه تو همین حالت کون دادن بلند شدیم سرپا دو تا دستمو گذاشتم رو دیوار و اون اومد پشتم گفتم بکن اونم دوباره کرد تو کونم هنوز یه کم میسوخت…
اون تلمبه میزد و منم عقب جلو میکردم یهو چن تا آه کشید و از پهلوهام گرفت و تو کونم ارضا شد قشنگ نبض زدن کیرشو تو سوراخم حس میکردم…
اون روز تموم شد و حدودا من توی اون مدتی که اونجا بودم ۴۰ بار بهش کون دادم:)
حتی یه روز تعطیل رفتم اونجا و سه بار بهش دادم
اخراش دیگه حتی تحقیرم میکرد و با کتک بهش کون میدادم
که اگه دوس داشتین ادامشم مینویسم…

نوشته: سعید