این داستان برمیگرده به زمانی که من 19 سالم بود من تو پمپ بنزین بودم که گوشیم زنگ خورد و داداشم گفت بابا بزرگ فوت کرد زود بیا خونه باید بریم خونه ی دایی چون بابا بزرگ ما تو خونه ی داییم بود منم برگشتم خونه لباس سیاه پوشیدم رفتم خونه ی داییم من همیشه از جاهای شلوغ متنفرم تقریبا 3 ساعت اونجا بودم بعدش با پسر خالم برگشتیم خونه پسر خاله ی من یه کون باز حرفه ای بود گفت الان کسی خونه نیست بذار زنگ بزنم به یه چاقال خوش فرم بیاد بکنیمش منم گفتم باشه زنگ بزن 10 دقیقه نگذشته بود داداشم اومد خونه داداشم هم ماجرا رو فهمید تقریبا ساعت 9 شب بود نیم ساعت بعد زنگ خونمونو زدن دیدم 2 نفر اومدن خونه یکیش معلوم بود سنش زیاده من اول فکر کردم اون کوچیکه کونه بعد فهمیدم اون بزرگه اوبنه ایه من کیرم خوابید دیگه راست نمیشد اون پسر کونه اسمش جعفر بود جعفر دید ما چهار نفریم ترسید اول گفت من نمیدم یهو دیدم داداشم دسته ی جارو برفی که فلزی بود رو از جارو برقی جدا کرد و یه دونه تو رون پای جعفر کشید جعفر خیلی ترسیده بود با اینکه 6 سال از من بزرگتر بود اما از من عین سگ میترسید بهش گفتم عین بچه ادم برو بخواب شلوارتم در بیار داداشم به من گفت تو برو بیرون از اتاق فهمیدم که جلوی من روش نمیشه من از اتاق رفتم بیرون بعد از یه ربع دیدم اومد بیرون پشت سرش من رفتم تو اتاق دیدم پسر خالم انداخته دهنش من دیدم این جعفر قنبل کرده کونش عین کف دست بدون پشمه یه کونه سفید بی مو خیلی هم ناز به پسر خالم یه چشمک زدم گفتم برو بیرون من با این کار دارم بعد از اینکه پسر خالم رفت من با جعفر تو اتاق تنها شدم بهش گفتم بیا اول ساک بزن بعد یه حاله اساسی با کونت به کیر من بده این جعفر چنان سره کیرمو گرفته بود ساک میزد که من حالی به هولی شدم 5 دقیقه ساک زد بعد دراز کشید لنگشو داد بالا من اول خواستم با انگشت کونشو باز کنم که دیدم این خیلی گشاد تر از این حرفاست کیرمو اروم کردم تو کونش بعد ج جعفر پاشو دوره کمرم حلقه کرد هی منو هل میداد سمت کونش چشماشو بسته بود اروم اه اه میکرد 5 دقیقه گذشت بهش گفتم بیا پوزیشنو عوض کنیم من خوابیدم رو زمین اونم اومد تخمامو لیس میزد بعد نشست رو کیرم بالا پایین کرد بعد از تقریبا 20 دقیقه دیدم رارم ارضا میشم هیچی نگفتم و تمام ابمو خالی کردم تو کونش چنان اه اه میکرد که من حال میکردم من که کارم تموم شد پسر خالم رفت سراغش دیدم این پسر خالم هم میکنه هم دره کون جعفر میزنه با کف دستش کارمون که با جعفر تموم شد جعفر اومد شماره ی منو گرفت بعد از اون ماجرا هر هفته 2 بار سکس داشتم با جعفر این بود ماجرای کون کردن من.
نوشته: صادق
یه کیر کلفت هست بیاد بهش یه حالی بدم ؟ ؟ ؟ از تهران زیر 23 سال ترجیحا یا بالای 35 سال
۰خاک مدفوع انسانی و حیوانی تو سرت بدبخت جغ جغو !! خجالت نکشیدی یه پیرمردو گاییدی خاک بر سر !!! انوقت افتخارم میکنی و داستان سرایی میکنی ?? لاشی مزخرف !!! شغال اسهال تو مغزت برینه
بازم چرت و پرت، بازم جفنگیات، بازم حال به هم زنی، باز مزخرف. این برنامه حتی اگه خاک بر سر نویسنده اش واقعی هم باشه نوشتن نداشت، ارسال نداشت، آپلود و خوندنش هم حال آدم رو بد میکرد.
ادمین اینا چیه به خورد ما میدی؟ حالا این چاقال کونی خجالت نمیکشه این کس شعر رو نوشته (مادرقحبه همچین با افتخار نوشته انگار با الکسیس تگزاس گروپ سکس کردن) تو چرا آپلودش میکنی ادمین؟
دوستان شهوانی یه سوال دارم هر کی میتونه جواب بده ممنون میشم !!! اگه داستان کسی چاپ بشه خودش میتونه زیر داستانش کامنت بزاره و مثلا از خودش تعریف کنه ??? خواهشا هر کی میدونه یا تجربه داره جواب بده بزرگواری کرده !!! لطفا همین جا جواب بدین و پیام خصوصی نزارین !!!
خااااااااااااااااااااااااااااک بر سرت خودتم ک چاقاااااااالی
هستم هستی؟هست
کیر گوشتی و سنگین با بدن خوش فرم سبزه روشن همیشه خوش بو و خوشتیپم
یه کون کن حرفه ای
دیوس بابات مرده بود تو و داداشت رفتین دنبال گوه کاری…
جقی بدبخت…خر
کیرم تو 19 سالگیت. بیا سرشو بگیر.