سلام به همه میخام از امشب خاطرات سکسیم رو براتون بگم اسمم زهره و 28 سالمه بین دوستان و فامیل معروفم به گوگوش میگن خوشگلم اندامم هم خوبه آخه خیلی میرقصم و ورزش میکنم… بریم سر اصل مطلب…
سال سوم دبیرستان بودم که اولین دوست پسرم وارد زندگیم شد، رضا پسر خوش قیافه و خوش تیپی بود ، همیشه میگفت عاشقمه و میخاست ازدواج کنیم. با ماشینش هر روز منو تا دبیرستان میرسوند و بعدکلاس ها هم میومد سراغم و بعضی وقتا میرفتیم خارج ازشهر تو ماشین لب بازی و مالوندن سینه و برمیگشتیم تا اینکه یه روز دعوتم کرد خونشون… اونروز کلاس نرفتم و رفتم خونه رضا کلی به خودم رسیده بودم راستش دل تو دلم نبود تا رسیدم رضا بغلم کرد و یه عالمه بوس و کمکم کرد که لباسامو درآوردم و نشستیم و میوه خوردن و … من میخاستم زودتر بیاد بغلم کنه و منو بکنه و بلاخره شروع شد… یه فیلم سوپر گذاشت و حدودا پنج دقیقه ای نگاه کردیم که رضا شروع کرد به بوسیدنم دستش دور گردنم و اون یکی دستش تمام بدنم رو لمس میکرد ضف کرده بودم لبامو آروم و عاشقانه میخورد با نوک زبونش لیسم میزد سینه هامو می مالید و فشار میداد با نوک زبونش و لباش سینه هامو لیس میزد بدنم شل شده بود دستش روی کونم بود کم کم شلوارم رو کشید پایین کاملا هات و آماده آروم با کسم ور میرفت عااااااااخ که چه کیفی میداد کسم رو میمالید و همزمان سینه هامو میخورد یه متکا زیر سرم گذاشت و خوابوندم رو زمین خودشم لخت شد منم شروع کردم به لیسیدن بدنش از گردنش تا سینه تا شکم و پاهاش و… نشستم وسط پاهاش با دست کیرشو گرفتم و مالیدمش راستش دلم نمیخاست بخورمش اما باید بهش حال میدادم سر کیرشو با نوک زبون لیس میزدم و کم کم وارد دهنم کردمش اما حالم داشت بد میشد خودش گفت بسه بیا بالا کنارش دراز کشیدم آروم اومد روم و پاهامو جفت کرد و سرکیرشو گذاشت روی کسم و آروم بالا پایین میکرد و کم کم رفت لای کسم عااااااااخ که چه کیفی میداد کیر کلفتش داشت لای کسم رو به شکل فوق العاده ای نوازش میکرد سینه هام توی دستاش جمع شده بود داشتم ارضا میشدم که اونم گفت داره آبش میاد لذت خاصی داشت وقتی با هم ارضا شدیم همونجوری تو بغل هم خوابیدیم یه ساعتی گذشته بود پا شدیم رفتیم حموم البته جداگانه وقتی اومد بیرون دیدم بازم کیرش شقه گفت زهره بازم میخام منم از خدا خواسته این دفه یه کم وحشی شده بود با ولع خاصی بدنمو لیس میزد کسم رو انقد لیسید که داشتم ارضا میشدم منم کیرش رو گرفته بودم و میمالیدم کیرش رو لای کسم گذاشت و محکم میمالید یه کم پاهامو باز کرد و پاهاشو لای پاهم جا کرد کیرش لای کسم بود فشارش رو بیشتر میکرد احساس درد میکردم اما انقد لذت بخش بود که مهم نبود برام کم کم دردم زیاد شد با هر ضربه کسم سوزش خاصی داشت یهو رضا کیرشو تا نصفه توی کسم کرد بهش گفتم تو رو خدا مواظب باش اما توجه نکرد و با یه دست سینمو میمالید و با این دستش کسمو میمالید و کیرشو توی کسم فشار میداد و عقب و جلو… و من بین درد و لذت و ضف … خون خوش رنگی از کسم بیرون اومد و منو و رضا ارضا شدیم… کسم میسوخت از درد و از طرفی نوازشهای رضا بود که تحمل درد روبرام آسونتر میکرد… و اینجوری شد که من خانوم شدم از اون به بعد سکس های زیادی داشتیم و لذت میبردیم ازهم…
نوشته: زهره
ای بابا چرا واسه ما اینقد راحت نمیدن ؟
شانس دارن ملت ها . اول داستانت چون ننوشتی واقعی میزارم به حساب تخیلت
چه غلطا!!
پردش پاره شده اونم شاد و شنگول و سرحال میاد داستان مینویسه
براش ذوقم داره
من بخاطر یه اتفاق پردم پاره شد دارم دیوونه میشم هربار به سرم میزنه خودمو بکشم
شما از کجا میدونین بعدش چه اتفاقاتی افتاده و حال دختره در اون وضع واقعا چطور بوده،البته معمولا تو لحظه دخترا هیچی حالیشون نمیشه چون از طرفی تو حال و حول خودشونن و از طرف دیگه پسرای بیشرف ناز و نوازشو خیلی خوب بلدن، بعد هم که پرده رو زدن دیگه تا یه مدت کیف شون کوکه، بعدهاست که دعواها شروع میشه! منم اون لحظه هیچ ترسی نداشتم ولی بعدش … :(((((((((
کون فقط کون.
یه تار گندیده کونو به صد تا کس نمیدم.
پرده نزنید. کون بکنید خخخخخخخخخخخخخ
اونارو ول کن چی میگن من انقد دوس دارم گوگوشو بکنم بیا تورو ب نیت گوگوش میکنم
این یا کس شعر بود یا تو یه جنده هستی که پرده بودنش یا نبودش برات مهم نیست ولی کس شعر بود
من از داستانت چیزی دستگیرم شده که:توپرده ات رو جای دیگه باکیردیگه ای بگا دادی.این رضا طفل معصوم روبابرنامه ریزی تورزدی سریع هم لب وممه مالی ودستمالی،ازشانس تو ندیدبدید بازیای رضا،توی اولین فرصت دودستی هی مالیدی لاش،نمور نمورلی لی لی لی لی لی…اگه دروغ میگم بزن تو دهن ما؟ clapping
!!!یه سوالی؟؟؟!
چرا همه میگن درد فلان و سوزشه فلان؟!آخه اصلا درد نداره بابا! :-|
be ma ham hal midi:D