سلام اسم من مهسا ۱۸ سالمه این داستانی که میخوام بگم اصلا جنبه سکسی نداره امروزه داستان های زیادی در مورد تجاوز به کودکان شنیدیم مثل اتنا و… داستان منم در همین محدودست یه دختربچه ۸ ساله وقتی با خانوادش به یه عروسی توی تالار دعوت میشن وقتی میخواد بره سالن مردا و راه رو گم میکنه و از در اصلی تالار خارج میشه و وارد یه کوچه که نزدیک تالار هست میشه که یه پیر مرد رو میبینه هه پیش خودش شاید گفته پیر مردا مهربونن بزار ازش بپرسم در سالن مردونه کجاست وقتی این سوالو میپرسه پیر مرده اونو روی پاش میشونه خیلی برام سخته این قسمتشو بگم چون خودم ندیدم که بگم اگر هم دیده بودم طاقت گفتن نداشتم فقط میدونم اون پیر مرد با دستش به یه بچه ۸ ساله که چیزی برای تحریک یه مرد نداره تجاوز کرد اون دختر بچه خواهر زادمه دقیق یادمه چهارشنبه صبح بود توی اتاقم خواب بودم که با باز شدن در اتاقم و وارد شدن خواهر و مادرم یهو از خواب پریدم ابجیم در اتاقمو بست و نشست کنار مامانمو شروع به گریه کرد و گفت که بدبخت شدم مامان بیچاره شدم دخترم ازبین رفت مامانم هی میگفت چی شده چی داری میگی که ابجیم گفتش جمعه عروسی بودیم انقدر درگیر پسرم (خواهرم دوتا دختر ۹و۸ ساله و یه پسر ۱ ساله دارم شرمنده نمیتونم اسمشونو بگم ) شدم که حواسم به دخترم کوچیکم نبود یهو بعد نیم ساعت منه احمق یادم افتاد که این دختر کجا رفت از خواهر بزرگش پرسیدم که ندیدتش و بره دنبالش که دیدم با گریه اومد ازش پرسیدم چیشده گفت میخواستم برم پیش بابا راه گم کردم و تو راه خوردم زمین پام درد گرفت اونروز تموم شد فرداش که خواستم لباساشو بشورم دیدم شورتش خونیه بردم دکتر که گفت اطراف پرده بکارتش زخمیه وقتی از دخترم پرسیدم اینا چیه راستشو بهم گفت ابجیم تا چهارشنبه ماتم گرفته بود و به هیچ کسی چیزی نمیگفت وقتی اینارو شنیدم انگار قلبم دیگه نمیزد با خواهرم و شوهرش و خواهرزادم به کلانتری پزشک قانونی ودادگاه رفتیم و از دوربین یه بانک که نزدیکتالار بود خواهرم و شوهرش فیلمو دیدن اما چهره ی اون نامرد هیچ وقت مشخص نشد و خواهرم از شکایتش صرف نظر کرد ولی اون بزرگترین ضربه روحی به ما بود خواهرزادم الان وانمود میکنه چیزی یادش نیست این داستانو نوشتم تا بعضی از این مردا بفهمن که برای یه مدتی کوتاه برای لذت ممکنه تمام عمر یه بچه با کابوس همراه بشه خواهش میکنم هیچ وقت با یه بچه میل جنسیتونو خاموش نکنید
نوشته: مهسا
واقعا متعسفم واس کار اون پیرمرد قورومثاق
دنیا میچرخه پرده دختره اونم یکی دیه میزنه:’(
داستان ناراحت کننده یی بود.سرنوشت یک دختربچه با دستای یک نامرد تار شد.این نامردیو یک روز تو زندگیه دختر یانوه ش خواهد دید.
انسانم ارزوست… اینا ابروی انسان و انسانیتو بردن بعد دم ازاسلامو خدا میزنن
هیس دختر ها فریاد نمیزنند ام اگه دیده باشید واس همین موضوعه
نتونستم کامل بخونم،اما وقتی جامعه بیماره و در کنارش پدران و مادران نادان و ساده لوح و دارای افکار و اندیشه های سنتی هزار سال پیش هستند میخای اینجوری نشه؟ینی چی یه دختر ۸ ساله کلاس دوم و سوم ندونه تو همچین شرایطی چکار کنه؟تعلیم و پرورش بچه آگاهی میخاد،ندارید صاحب فرزند نشید.بابا به بچه هاتون آموزش بدید.یه بچه مخصوصا اگه دختر باشه وقتی ۶،۷ ساله میشه خییلی چیزارو میفهمه.لزومی نداره از چیزی بترسونیدش و درش ایجاد وحشت و اضطراب بکنید، خیلی ساده و عادی بهش میگید دخترم بدن تو و اون چیزی که زیر لباسهات هست پرایوت تو و مال تو و فقط مربوط به توست و هیچکس حق نداره،اجازه نداره اونو ببینه یا بهش دست بزنه.حتی دایی و خاله و عمه و عموی تو. و اگر یه جایی یه آدمی خواست اینکارو بکنه جیغ میزنی و با تمام سرعت ازش دور میشی.اگه سالی یبار با آرامش اینو به بچههاتون گوشزد کنید دیگه مثل یه بره نمیره تو بغل یه کثافت بیمار روانی بشینه.
ممکنه بعضیا فکر کنند خداروشکر چیز مهمی نبوده و چیزی تو بدنش فرو نرفته و آسیب ندیده و فقط یه تچ و لمس بوده.اما همون لمس ساده میتونه بدن روانی یک بچه رو از هم بپاشونه، حتی دیده شده بچه بعد از اون اتفاق قدرت تکلمش رو واسه مدتی از دست میده.
این خواهر زاده شما هم به احتمال زیاد دچار گرفتاریی بنام وحشت بعد از حادثه شده یا بشه. اونو پیش یه متخصص ببرید.تکنیکی وجود داره بنام ای ام دی آر یا همون eye movement desensization reprocessing که واسه زمانیه که اتفاق بدی میوفته و آدم بعدش دچار افسردگی، اضطراب و اینا میشه. خبر دارم اونجا هم هست این شیوه درمان. بسیار بسیار هم کارساز و مفیده.
بهرحال بسیار متاسفم از آنچه که خوندم و امیدوارم این ایام سخت و تلخ بگذره.
داستان ناراحت کننده ای بود، یکی از مبانی آموزش سازمان ملل یا همون سند چشم انداز ۲۰۲۰ همین مسئله بود، یعنی به بچه ها از سنین کودکی مسائل جنسی( البته به فراخور سنشون) آموزش داده بشه، که متاسفانه با مخالفت کورکورانه مسئولین مواجه شد. به هر حال هیچ کس در هیچ سنی و با هر جنسی نباید مورد تجاوز قرار بگیرد. یکی از دلایلی که در اروپا و آمریکا بالاترین مجازات ها برای تجاوز و دروغ در نظر گرفته می شود، آثار سو آن بر روح و روان انسان است. مسئله ای که در کشور ما به راحتی از آن گذر می شود و به راحتی همه چیز را به گذر زمان می سپاریم. امیدوارم با روان درمانی حال این کودک و خانواده اش بهبود یابد.
اخی. منم خیلی همیشه فانتزی بچه دارم اما هرگز انجام نمیدم. هر کی یه ذره آدمیت و وجدان داشته باشه نباید انجام بده.
عجب حیوونایی پیدا میشن.
این حجم از کثافت تو دنیای اطرافمون باور نکردنیه
اینجورکس کشاروبایدخوابوندچوب توی کونشون کردتامزه تجاوز روبفهمه
هنوز میگن خدا چرا خشکسالی زلزله و سقوط هواپیما و سیل و اینا میاد.
عجب صبری خدا دارد…
درسته كه دنيادارمكافاته مثلا يكي ازدوستان گفتن كه يكي هم پيداميشه به دختراون نامرد تجاوزميكنه، اين وسط دختراون نامردچه گناهي كرده كه لايدتغاس كارنكرده روپس بده!ببينين مكان عمومي كه دستشوئي نداشته باشه مطمئنا اطراف اون مكان پرازكثافت ميشه و شرمنده كه اينو ميگم ، تازماني كه تو كشورمحلي براي خنثي كردن اميال جنسي نباشه مطمئنا ازاين نوع حوادث ناگوار رو شاهدخواهيم بود،
سلام تجاوز ازهرنوع که باشه درتمام دنیاوجودداره که ازنوع جنسی ان درکشورهای غربی دارای مجازاتهای سنگین خصوصا"به
کودکان است .درکشورهای عربی که اغلب مسلمان هستندودودین اسلام سن بلوغ دختران9سال تمام است درصورت تجاوزدختربعقدمتجاوزدرمیادبه همین دلیل مجازات سنگینی ندارد.
پدرومادرهابایدازبچه خصوصا"درمجالس مراقبت بیشتری بعمل بیارند .
دلشو نداشتم داستانو کامل بخونم دوسه خطش رو خوندم بیخیال بقیه اش شدم…واقعا متاسفم واسه وحشی صفت هایی که به هر قیمتی فقط دنبال لذت و ارضای خوی حیوانی خودشونن…واقعا شرم آوره
من هنوز دستمال شدناي بچگيمو يادمه ، واسه همين نميزارم دخترم جايي تنها بره يا كسي مثلا از روي مهربوني لپش رو بكشه ، شايد طرف قصدي نداشته باشه اما ذهن من با اون پيش زمينه هاي كودكيم آلوده شده ، اميدوارم نياز جنسي همه به شكل مناسب بر طرف بشه كه سراغ بچه و تجاوز كسي نره