سلام دوستان عزیز. اولش بگم که این داستان کاملا واقعیه و اصلا از قوه تخیل استفاده نکردم و امیدوارم خوشتون بیاد. من 17 سالمه با قد حدود 177 سانت ،لاغر و دارای اندام عضله ای و کیری حدود 19 سانت. این ماجرا که میخوام براتون تعریف کنم برای 15 سالگیمه. من خانوادم خیلی مذهبی هستن و کلا با رابطه با جنس مخالف شدیدا مخالفند. من هر روز مسجد میرم ولی اون روز عید غدیر بود و من رفتم امامزاده محلمون. یه دختری بود بسیار محجبه و چادری با قد حدود 155 که تقریبا تا سینه من بود اون زمان. اون روز عجیب ذهن منو درگیر کرده بود و من داشتم دیونه میشدم ولی اصلا روم نمیشد حتی از دور مستقیم بهش نگاه کنم. البته اون هم خیلی آمار میداد بطوریکه با خنده من میخندید و با جابجایی من جابجا میشد. معلوم بود اونم به اقتضای خانواده و شرایطش روش نمیشد پیشقدم بشه. دو ساعت تو امامزاده هیچی از جشن نفهمیدم و فقط نگاهم به حرکات اون بود. جشن تموم شد اومدیم بیرون همه متفرق شدن. من راه افتادم سمت خونمون خیلی ناراحت که نتونستم کاری بکنم ولی دیدم اون دنبالمه. منم شروع کردم به چرخیدن الکی تو محل که دنبالم بیاد و اصلا مقصد خاصی نداشتم. سر یکی از کوچه ها پام پیچ خورد وایسادم اون اومد که از بغلم رد بشه گفت خیلی دوست دارم(شاید باورش سخت باشه ولی بخدا گفت)منم به سرعت گفتم منم همینطور یهو برگشت گفت جدی گفتم آره بعد گفتم دنبالم بیا. اون جلو رفت و منم دنبالش تا رفتیم توی بن بست یکی از کوچه های خلوت محل. از خجالت داشتم میمردم. اسممو پرسید و منم اسمشو پرسیدم. این شروع رابطمون بود و من هر شب میرفتم مسجد برای دیدن زهرا.
زهرا خیلی دختر ساده ای بود. ولی بین ما همچنان خجالت وجود داشت بطوریکه تا 2 ماه اول زهرا خانم صداش میکردم و اصلا لمسش نکرده بودم. و صحبت هامون فقط راجع به مسائل مسخره و بی ربط بود. بعد 2 ماه یواشکی وقتی کنار هم راه میرفتیم دستمو گرفت تو دستاش و منم بدون هیچ اعتراضی خوشم اومد. تا یه هفته گرفتن دست طبیعی بود. یه شب که پیشش بودم گوشیم دستش بود. دوستم پیام داد بدو دیگه لب و گرفتی خبر بده. زهرا اون پیام رو دید و منم از خجالت آب شدم ولی اون یه لبخند شیطانی زد. من سریع گفتم ببخشید و گفت اشکال نداره. خیلی عادی به راهمون ادامه دادیم و یهو گفت یچیزی بگم گفتم بفرما گفت میخوای اونی که دوستت گفت رو انجام بدیم؟من سرخ شدم از خجالت گفتم چی؟گفت لب دیگه گفتم نمیدونم والا گفت پس بیا بریم یجای خلوت که ته یه کوچه بود و خرابه و هیچکس نمیومد اونوری. با خجالت ازش لب گرفتم. اون خیلی حرفه ای بود و حسابی اون شب لب هم دیگه روخوردیم و من داشتم از شق درد میمردم. یه چند وقتی کارمون شده گرفتن دست هم و خوردن لب همین!یه شب سرد بود که رفتیم بیرون و توی همون خرابه بودیم،با استرس و کلی کلنجار رفتن با خودم بهش گفتم میشه دستمو بذارم رو شکمت. اونم خیلی سریع قبول کرد دستمو گذاشتم رو شکمش پوستش داغ بود منم یواش یواش دستم رو بردم پایین کردم تو شلوارش دیدم هیچ اعتراضی نداره ادامه دادم تا دستم رسید به شکاف کصش که یهو شل شد و منم مضطرب بودم. اونم شروع کرد با خجالت دست زدن به کیر مناز روی شلوار. از اون به بعد قرارمون هر شب توی اون خرابه بود و مالیدن کیر و کص همدیگه درحالیکه اصلا ندیده بودیم چون من فقط دستمو کرده بودم تو شلوارش و تا حالا کصش رو ندیده بودم. بعد از چند وقت یه روز پیشش بودم که مادرم زنگ زد و باهاش صحبت کردم،وقتی تموم شد گفت کی بود؟چی گفت؟گفتم مادرم بود گفتش یکی فوت کرده و دارن میرن شهرستان تا هفته دیگه نمیان و من تنهام. چشماش برقی زد و گفت واقعا؟گفتم آره. با یه لبخند شیطانی گفت کاری نداری بیام خونتون برای کمک گفتم آره میای گفت آره گفتم فردا صبح زنگ میزنم بیا اونم قبول کرد. ساعت 10 صبح زنگ زدم که بیاد. دل تو دلم نبود من سوپر زیاد دیده بودم ولی تا حالا با هیچ دختری رابطه نداشتم. زنگ در رو که زد سریع درو باز کردم و تا برسه دم در دویدم جلوی آینه و خودمو مرتب کردم. زنگ در خونه رو زد منم باز کردم اومد تو. یه 10 دقیقه ای با همون چادر نشست رو مبل و با هم صحبت کردیم. بعد گفت میخوام اتاقت رو ببینم و اومد تو اتاق و چادرش رو درآورد و نشست رو تخت. منم نشستم بغلش و دستشو گرفتم و شروع کردم لب گرفتن و مانتوشو باز کردم و درآوردم و یه روسری سرش بود و یه تیشرت تنش بود. روسریشو درآوردم موهاش خیلی بلند و قشنگ بود با تیشرت بغلش کردم و لب گرفتیم و دستمو کردم تو شورتش. با اشاره ازش پرسیدم لباستو دربیارم و موافقت کرد منم لباسشو درآوردم یه سوتین زرد روی سینه های کوچیک و سفتش بود. سریع درش آوردم و شروع کردم خوردن سینه هاش. اونم تیشرت منو درآورد و سینه هاش که به شکمم میرسید رو روی تنم میمالید. شلوارشو درآوردم،شورتش هم با سوتینش ست بود که اونم درآوردم و برای اولین بار بود که یه کص شیو شده ی خوشبو رو جلوم دیدم. سریع خوابوندمش و حسابی کصشو خوردم و خیس خیس شده بود. بلند شد شلوار منو کشید پایین وقتی کیرمو دید یهو گفت وااااااااای این چقدر بزرگه. یذره دست زد بهش بعد نشست روی زمین و شروع کرد به خوردن ولی من علاقه زیادی به پوزیشن 69 داشتم و سریع به اون حالت درش آوردم و کلی حال کردیم. گیر داده بود پردمو بزن که باهم ازدواج کنیم ولی من خریت نکردم و بهش گفتم دولا شو و کونتو قمبل کن به سمت عقب و بعد شروع کردم با انگشت سوراخشو باز کردن چون خیلی تنگ بود. از یک انگشت شروع کردم و آخر 3انگشتمو فرو کردم توش و گشاد شد و اون جیغ های ریز میزد. بعد از اینکه حسابی کیرمو خورده بود یذره کرم نیوا زدم به کیرم و گذاشتم دم سوراخ کونش و فشار دادم داخلش کلی جیغ کشید که درد دارم و اینا ولی من جلوی دهنشو گرفته بودم و هی سعی میکردم مقدار بیشتری از کیرمو بکنم تو کونش که نهایتا تا ته کیرم رفته بود تو کونش و زهرا داشت اشک میریخت و و هی میگفت زهرا جنده ی توعه و من هی با قدرت تلمبه میزدم تو کونش. بعد از یه ربع تلمبه زدن داشت آبم میومد که گفت میخوام بخورم و از کونش کشیدم بیرون سریع نشست و کردم تو دهنش و ریختم تو دهنش و اونم کامل آب کیر منو قورت داد. بلند شدیم و خودمون رو تمیز کردیم و اونم آماده شد و یه لب حسابی گرفتیم و رفت خونشون. بعد از اون ماجرا این سکس های ما تا چند وقت ادامه داشت و حدود 20 بار میشد که اومد خونمون. بعد از یه مدت خانوادش فهمیدن و رابطمون تموم شد و من تا ابد فراموشش نمیکنم.
امیدوارم لذت برده باشید و ببخشید اگر طولانی شد.
نوشته: T.sh91186
فکر کنم بر عکس گفتت کاملا از قوه تخیلت،تراویده بود این کوصتان😂
تا جایی که گفتی ۱۷سالته و این داشتان مال ۱۵سالگیته بیشتر نخندم و در مرحله دوم جناب توقوانین سایت ورود زیر ۱۸سال ممنوعه پس لفت بده کصکششششششش
شما حتما ی دوره مغزتو در بیار بزار تو جعبش این چ کص شعری بود😐
من تاحالا امامزاده نرفتم یکی به من بگه تو امام زاده زن مرد مختلطه ک اینا تو امامزاده امار بازی میکردن؟
سایزش که گفتی اومدم این پایین بگم نکنه عمو جودی خودمونی😂😂😂
تو که دروغ نمیگی ولی خواهر مادر آدم دروغگو رو خر بگاد البته با تو نیستما
قشنگ معلومه داری کس میگیا شاید سنت 15 ساله باشه
دیس دوازدهم نوش جانت،،کاری به راست و دروغش ندارم اما نمیدونم چه فیلمیه که همه اصرار دارند اینو دیگرون باور کنند که توی ملاقات اول و پنج دقیقه اول از یه انگشت به کون طرف شروع کردند تا سه انگشت و تا خایه چپوندند توش؟مگه میشه؟مگه داریم؟طرف ۱۲ساله زن منه هنوز به نوک انگشت رضایت نداده اونم با سرو صدا که به آبرو ریزیش نمی ارزه
کیرم تو کونت و داستانت جقی کصمغز تو مسجد آخونده تو کوچه خفتت کرده کونت گذاشته اومدی اینجا کص میگی
دختر مسجدی بایست گایید از کون همونجور که پسر مسجدیم بایست گائید 🤣🤣🤣🤣
raha80 چه کاری مگه خدا روزو ازت گرفته عزیزم.
شب ها نمیتونی بری
روزها برو تازه افتاب هم میگیری ویتامین سی هم داره 🤣😅😂
ادمین جان مادرت موقع ورود وثبت نام کارت ملی بگیر اخه ۱۷ ساله😂😂
آخه عشقم آخه گوگولی آخه ترو تمیز آخه کوچولو،بچه 17 ساله که تازه موقع کون دادنشه تورو چه به کردن قربون دودولت بشم از پله اول میخوای بری پله آخر اول دادنی ها رو بده اگه تا چند سال دیگه ابنه ای نشدی ایشالا کون هم میکنی اگه هم که ابنه ای شدی که دیگه باید تا آخر با فرمون کون دادن بری جلو
احتمالا زهرا هم از همین پسر کونی ها بوده یه کم خواستی جذاب بشه دخترش کردب
من خانوادم خیلی مذهبی هستن و کلا با رابطه با جنس مخالف شدیدا مخالفند. (یعنی اگه با جنس موافق میرفتی مشکلی نداشتن😂😂😂بیا من بکنمت خانوادتم که راضین)ولی حال کردم با داستانت با این که کوتاه بود.
جقی با کیر ۱۹ سانت ندیده بودیم که دیدیم
بچه کونی
ماشاالله همه بالای ۱۷۵ هستند. این کوتوله های توی خیابون هم همشون منم. واالله بخدا.
مرحوم فرمودند: دختر مسجدی که کون بده دختر مسجدی نیست.
خانوادت با رابطه جنس مخالف به شدت مخالف بودن ؟ نکنه تو رو لک لک ها اوردن؟
کونی قحطی زن باشه من جای زن عقب جلوتویکی میکنم کسسسسسسکششششش کسسسسسگووووو کس نگو.گفتی۱۷ سالته اینجاچه غلطی میکنی
جاكش جنده هاي پولي هم انقد سريع پا نميدن كيرم تو ميتوكندري هاي سلول هاي مغز جقيت
بازم یه داستان واقعی دیگه!!!
بازم مرگ فامیل دور و سفر یک هفته ای خانواده به شهرستان!!!
بازم یه کون بچه با کیر بزرگ که همون دفعه اول بعد از فروکردن انگشت، تا خایه جا کرده تو کون طرف.
باز یه دختره جنده که برای اولین بار از کون میده و دردی نمیفهمه و داد میزنه من جنده ی تو ام بکن عشقم.
کاش گاهی به جق زدن کفایت کنیم و عرصه ی داستان نویسی رو به گوه نکشیم.
بابا چرا شما احمقا جدیدا سعی دارید هی از محجبه ها هی از مسجدو امام زاده داستان میگید بابا بیشعورا مسجد حرمت داره
درسته اکثر کسایی که میان اینجا یکم منحرفن ولی یه اعتقاداتی دارن همه
یکی شمایی که با تخیله الکی یکی هم آخوند هایی که اعتماد مردمو نابود کردن ضربه ای به اسلام زدین که اسرائیل نمیتونست بزنه(البته که همه شما و اون خائنا صهیونیستین)
بعد جالبه دختره مذهبی بوده هر روز با تو بوده😐
بدبخت کسی هم که داستانه تخیلیو رو میخونه فک میکنه واقعیه میره زنا میکنه 🤨
بسسس کنید بی وجودا
حوصله نقد و برسی گاف های داستانیت که اثبات کننده دروغ بودن ماجرا هست رو ندارم…و همچنین ارزش نقد هم نداره…
ولی عزیزم قمبل کرد و ۱۵ دقیقه داشتی میکردی؟
ببین داداشی درسته سکس نداشتی ولی جق که زدی نزدی؟؟
اون تیکه از جق زدن که فیلم تو اوج خودشه و تو تند تند میزنی و داغ میکنی و زیر سی ثانیه ابت میاد خب؟؟؟
وقتی کیرتو تو بدن یه دختر فرو میکنی همون حالت داغی رو به انفجار ارضا شدن رو داره…میشه گفت پنج الی ده برابره کف دستت گرما داره کس یا کون دختر و خیسی و تنگی اش هم چندین برابر جق زدنه!!!
علاوه بر تمام اینها اون فشار روانی و لذت روانی که لش میکنی تو دختره و میگاییش انقد زیاده که روند ارضا شدنتو ۳ برابر الی ۵ برابر بیشتر میکنه!!!
در نتیجه سکس اولی ها زیر ۳۰ ثانیه بعد فرو کردن ابشون میاد!!!بچه کونی مگه ترامادول و تریاک زدی و ۳۰ سالته که انقد قپی میای؟؟۱۵دقیقه تلمبه میزدم😒چرت و پرتا چیه میگی!!!
دیس لایک!!
سخنی با اعضای بالغ و محترم شهوانی:
من به عنوان یه پسر۱۹ ساله و جزو اخرین نسل دهه هشتادی ها(۸۰_۸۱) از شما بخاطر کستان نویسی این بچه عذر خواهی میکنم!!!والا ما هم تو ۱۵ سالگی سکس کردیم و این چرت و پرتی که این نوشت اصلا اینطوری نیست!!(خیلی خیلی سکس اول تخمی تخیلی تر از این حرفاس)
خب تا حالا امام زاده ی مختلط ندیده بودیم که شکر خدا تو این داستان دیدیم
دستتو گرفت تو هم بدون هیچ اعتراضی خوشت اومد؟ نه خواهش میکنم اعتراض کن . این چه جمله ایه نوشتی . این واس کسه که میخواد کون بده. مطمئنی زهرا بود ؟
تو غلط کردی ک واقعیه چرا چرت میگی تجربه اون موقع داشتی از از یک ۴۰ ساله هم بیشتر بود برای دوتاتون ک خوانواده مذهبی داشتین این همه تجربه اونم برای اولین بار فک نمیکنی غیر عادیه
اول اینکه تو اگر مسجدی باشی حتما یک سعید طوسی مانندی هم باید سرگروه شما مسجدی ها باشه که خوب مشخصه شما مفعول تشریف دارید دوم تو مسجد چاقال زن و مزد توسط پرده بکارت نن جونت ازهم سوا میشن تو چطوری محو اون بودی چاقال 15سال با کتونی سفید برو بخودت کم بده گشاد میشی
کص گفتی آی کص گفتی…
حواله ان با همون امامزاده بیژن…خخخخ
دختر15ساله ی مسجدی اینقد بی بند و بار باشه که هنوز طرفو ندیده بدوعه دنبالش و بهش بگه دوستت دارم!تازه شانس آوردیم که هردوطرف کم رو و خجالتی بودن!!
دختره توی خیابون اینقدر راحت به پسره گفته میخوای لب بگیری؟
خانواده ی مذهبی،به پسراشونم اجازه نمیدن بعد از تاریک شدن هوا بیرون باشن،چه برسه دختراشون!تازه خیلی از خانواده های غیر مذهبی هم نمیزارن که دختراشون بعد از تاریک شدن هوا بیرون بره!!
گذشت از اینکه همه توی رابطه اولشون جانی سینز هستن،فقط میخوام بدونم چجوریه که همه واسه مکان شدن خونشون یه نفر میمیره؟حالا نمیشه یه نفر بدنیا بیاد؟ایشون که خانوادش مذهبی بوده طبیعتا باید پسر جقولشونو هم با خودشون ببرن!
هردقیقه یا داستان زن شوهرداره یا خیانته یا بی بند و باری!چارتا بچه15/16ساله که به تخمشونم نیس سردر اینجا میزنن زیر18سال سیکتیر کنه میان و میخونن و رو زن شوهردار و محارم نظر پیدا میکنن و این میشه سرآغاز یه بگایی تاریخی توی هر خانواده ای!
کیر تو مغز جقیت کنن تو ۱۷ سالته بعد کیرت ۱۹ سانته؟
اونجای دروغ گو😑
تخم سگ کیر آهو تو مغز گچیت چرا اسم مسجدو خراب میکنی کسکش ریدم به سردر قلبت
سن ۱۵ ساله ، کیر ۱۹ سانتی ؟؟؟
تو. خودت کونی بسیجی مسجدی
یه بار دیگه بیایی و کوسشعر بنویسی هرجا باشی پیدات میکنم و کیر 325 سانتی یه عرب را میکنم تو کونت بعد هم همونجوری میزارمش تو حلقت که هم کون داده باشی .هم گوه خورده باشی افتاد؟؟؟
یه بار دیگه بیایی و کوسشعر بنویسی هرجا باشی پیدات میکنم و کیر 325 سانتی یه عرب را میکنم تو کونت بعد هم همونجوری میزارمش تو حلقت که هم کون داده باشی .هم گوه خورده باشی افتاد؟؟؟
ای کیرم تو پیشونیت
میدونی چراااا ؟؟
میدونی چرا؟؟
چون اینجوری تخمام تو چشماته کونمم تو دهنته
کونیه هفده ساله گم شو بیرون وقتی بزرگ شدی برگرد
مگه میشه؟ مگه داریم؟ زمانه برعکس شده جل الخالق 😕 😕 😕
فقط تو فیلمای تخیلی پسر پونزده ساله کیره ۱۹سانتی داره،تازه اونم جلوه ویژست واقعی نیست
زهرا خانوم :|
کس کش مادر قهوه کونی لفت بده از سایت وگرنه امشب میام خونتون از کونت هم خودت هم بابا نن و خواهرت رو جر میدم
کس کش جقی
من هیفده سالم بود کیرمو باید با تلسکوپی که میکروسکوپ هم داره میدیدی.تو چجوری بیست سانت داری اخه عمه کیونی؟
🤨