من امیر هستم 20 سالم واین داستانی که دارم واستون تعریف میکونم مربوط میشه به 4 سال پیش.
من 17سالم بود وخیلیم تو کف زنداییم بودم که همیشه به یادش کف دستی میزدم تااین که داییم با زنش دوتایی رفتن انگلیس پیش اون یکی داییم خلاصه اونا 2سال اونجا موندن بعدش زنداییم 1ماه زودترازداییم امدایران ولی چون تنها بودهرموقع که میتونستم میرفتم پیشش آخه خونشون به محل کارمن نزدیک بود.یدفه که رفتم خونشون کلی کمکش کردم تا خونشونو مرتب کنیم ولی انقدرکار زیاد بود که کل روزو کارکردیم تا تموم شد.فرداش از خواب بیدارشدم کل بدنم درد میکرد به زن داییم گفتم من میرم حموم…حمومشون تو حیاط به خاطر همین هرکی میرفت حموم درو نمیبست چون داخل حموم هیچ هواکشی نبود به همین خاطرمنم درو نبستم رفتم زیردوش آبو داغ داغ کردم وخودمو کامل شوستم زیر دوش یهو یاد سینه های زن داییم افتادم آخه خیلی خوش فرم بود(سفتو گردو سربالا)وخیلیم جموجور بود همین که داشتو سینه هاشو تصور میکردم کیرم سیخ شدبود…یزر شامپوریختم کف دستم چشامو بستم و شروع کردم به جق زدن بعداز4-5دقیقه که داشت آبم میومدچشمو بازکردم دیدم زن داییم جلوم وایسادو زول زد به منم خیلی خونسردآبمو خالی کردم وخودمو آب کشیدمو حولمم پوشیدمرفتم تو ساختمون.رفتم تو اتاق خواب زندایم چون فقط تو اون اتاق آینه قدی داشتن.داشتم خودمو خشگ میکردم که زندایم امد گفت خجالت نمیکشی لخت جلوم وایسادی.منم گفتم نه شما اون چیزیو که نباید میدیدیو دیدی دیگه فرقی میکونه که لخت جلوت وایسام یا پوشیده…بعدزندایم بهم گفت چراداشتی جق میزدی منم گفتم خیلی وقت بود که سکس نکردم بدجوری زد بود بالا که مجبورشدم اینجوری خودمو خالی کنم همین که حرفم تموم شد بی معطلی گفت تو که پورو هستی به من میگفتی تا خودم ارضات میکردم منم با تعجب گفتم واقعااگه میگفتم ارضام میکردی اونم گفت آره مگه چه عیبی داره کی بهتراز تو آخه من ازروی عادتی که دارم کل موهای بدنمو میزنم …
اون روز گذشت .فردا صبح که بیدارشدم طبق معمول رفتم حموم. بعداز اینکه خودمو شستم زندایمو صدا کردم وقتی امد دید من تو حمومم فهمید که چیکارش دارم ولی به روی خودش نیورد منم که دیدم انگار این از حرفی که زد پشیمون شد کفتم میشه لطف کونید کمرمو بشورید اونم گفت آره چرا که نه داشت کمرمو میشوست که کیرم بازسیخ شد ومنم چون شرت پام نبود زن داییم فهمید(ابته من کیرم نه بزرگه و نه کوچیک)زیادم کلفت نیست ولی خیلی گوشتیه. وقتی زندایم کیرمو دیدگفت باز زد بالا؟ منم زود گفتم آره از کجا فهمیدی هیچی نگفت فقط بهم گفت دوست دار کل بدنمو بشور منم مخالفتی نکردم همه جامو شست رسید به کیرم وقتد دستشو گزاشت رو کیرم یهو هری دلم ریخت انگار ازقصدداشت اینجوری میشست.همینجوری که داشت میشست اونقدی طول نکشید آبم ریخت رو دستش منم بی جون شده بودم که کفت دیدی چه راحت ارضات کردم منم گفتم مرسی و حولمو پوشیدم امدم بیرون که زن داییم کفت میخواد بردوش بگیر گفت برم حولشو بیارم رفتم حواشو ورداشتم رفتم سمت حموم پیش خودم گفتم حالا نوبت من حالشو بگیرم رفتم دم در دیدم دار با آب من که ریخته بودم رو دستشو میماله به سینه هاش منم گفتم اگه بخوای بازم هست ولی با خنده جوابمو داد منم باز حولمو در اوردم رفتم تو حموم زندایم گرخیده بود زبونش بند امده بود رفتم سراغ سینه هاش کلی لیس زدمو مالوندم اونم دیگه بی اختیارشده بود وقتی سینه هاشو خوردم مستقیم رفتم سوراغ کسش همونجوری که زیردوش وایسادبود یزره پاهاشو باز کردم وشروع کردم به مالیدن کسش همینجوری که میمالید با زبونم با چوچولش بازی میکردم حسابی کسشو خوردم بعد دوتای باهم ی دوش گرفتیم امدیم بیرون و رفتیم تم اتاقش که ادامه ی کارمونو بدیم وقتی رفتیم تو اتاق خوابیدم روش و شروع کردم به لب گرفتن همینجوری که داشتم لب میگرفتم کیرمو گزاشتم رو کوسش خی تنگ بود ولی با ی بدبختی کردم تو از ی طرف داشتم ازش لب میگرفتمو با سینه هاش بازی میکردم از ی طرفم تو کسش داشتم تلنبه میزدم تا اینکه آبم امد همین که امدم بکشم بیرون یزر از آبم ریخت تو کسش ولی بقیشو ریختم رو چوچولش دیگه هیچی جون نداشتم ولی بخاطراینکه زندایی جونم ارضا بشه از انگوشتم کمک گرفتم یربع داشتم انگوشتش میکردم که یهو ابشو با فشارپاشیدبیرون وقتی آبش ریخ داشت میلرزید سیاهی چشماش معلوم نبود خیلی ترسید بودم وقتی حالش خوب شد انقدرازم تشکرکرد که نگوووووو.این بود داستان من واسه همه بچه ها آرزو میکنم که اگه همچین آرزویی دارن زودتر بهش برسن …راستی نظریادتون نره…بای
من امیر هستم 20 سالم واین داستانی که دارم واستون تعریف میکونم مربوط میشه به 4 سال پیش.
من 17سالم بود وخیلیم تو کف زنداییم بودم
20-4 میشه 16 نه 17 …
به جای اینکه بشینی کس شعر بنویسی برو ریاضی دوم دبستان رو یه بار دیگه بخون
خیلی جالب شروع شد اما آخرشو سریع تموم کردی
کیرم موقع خوندن داستان راست شده بود
دمت گرم
کفتم میشه لطف کونید کمرمو بشورید
کنید درست هست
سعی کنید ادبیات رو رعایت کنید
تماشای فیلم تیم رو از دست ندید
تیم
به سلامتی کلاغ چون با اینکه هم دروغگو هم خبرچین باز صابون بچه جقیارو میدزده
این داستان دقیقا کپی از داستانی بنام کردن زندایی در استخر است کوسکش فکر می کنی با تبدیل استخر به حمام نویسنده می شی مادر جنده ؟
چی بگم اخه الاغ جون اینم داستان بود.
حاضرم قسم بخورم تا ابد جز جق زدن به عشق زن داییت کاری ازت بر نیاد
ارزوهای تخمیتم واسه خودت نگهدار
درغگوی جقی
اقا جان حالا راست یا دروغ بازم بنویس ولی اینو بدون این خواننده ها همشون ختم هستند حالا چرا خانمها نظر نمیدن حتمن دلیل خودشون رو دارند اما تو بنویس
Man baram soal pish umade k shomaha tu zemestunam dare un hamumo baz mizarid!? Daei zan jendat b jaye inke englis miraft y khune 2rosto hesabi migereft.
واقعا برای بند اومدن اسهال خوب بود خودت فکر نمیکنی ریدی جقی کس ندیده مگه آبت سرب بود که کف حموم مونده بود یا زن داییت تو خارج کرم گیرش نمییاد یا شب تا صبح کون میدادی مه صبح کردیش کس کش دروغگوی بد جقی
ببین
اینقدر ضایع خالی بستی که نگووووووووو
بعد تو خیلی آدم سختی کشیده ای هستی که 17 سالگی میرفتی سرکار
آخه جقی چرا دروغ میگی مگه مجبوری
اگر کف کردی زندائیت رو بکنی برو بهش بگو یا بهت میده یا به دائیت میگه اونم ک.نت میذاره اینجوری دست کم یه حالی میکنی
جقی ،جقیییییییییییییییییییییی
جقیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
اینقدر داستانت کس شعر بود که همه شاکی شدن من دیگه چیزی نمیگم
واقعا دستت درد نكنه با اين كس شعري كه فرستادي
چون باعث شدي دوستان نظرات محشري بدن ما هم كلي خنديديم
راستي نگفتي با چه شامپويي مي جقي ؟؟؟
madar jende jaghi yadet raft az kon bokonish?
tkhyole khobi dari dastane mamanetam benevis ke to ashbaskhone mikonish!
قبل از هرچیزی باید بگم کیرم تو مخت کس کش.
یه ذره بیشتر تمرین قصه نویسی کن و البته این بار خاطرات گاییده شدنت توسط مردای فامیلتون از جمله داییتو بنویس ؛ ضمنا برای اینکه کمکی بهت کرده باشم می تونم پیش نهاد کنم کتابی رو که در مورد گاییدن ننت نوشتم بخونی تا بیشتر با اصول قصه نویسی آشنا بشی که دیگه اینقدر کس شر ننویسی؛ بعدشم، نه تنها زنداییت بلکه هیچ خری به همچین آدم کس مغزی نمیده ولی تا دلت بخواد هستن آدمایی که کونت بذارن. البته از اینکه آرزو کردی تا به آرزومون برسیم ازت ممنونم چون یکی از آرزوهام اینه که ترتیبتو بدم
این همه جلق زدی اونوقت که درست نکردیش…
چرا از این خوان نعمت الهی که بر تو نازل شد استفاده نکردی؟
واقعا جوونای ما قدرنشناسند و بلند نیستند…
دفعه بعد دقت کن…
به قول كنفوسيوس حكيم:
گاهي فاصله داستاننويسي با ريدن به اندازه يك تار موست!
BACHE HA lotfan az jagh zadan das bardarin
ta injur dastana ro nanvisin
سلام به همه ی شما آقا پسرا و دختر خانمای دابل هات
خواستم بگم کیر تمام پسرایی که تو سایتن چ( عضو چ غیر عضوتو) کس تمام دخترایی که تو سایتنچ( عضو چ غیر عضو)
اگه دوس داری نظر مثبتتون رو بگین
باتشکر;-)
lotf kon dg dastan nanevis :) ridi b harchi dastan nevise. kos mokh.
دم پلنگ صورتی به صورت سیخونکی ما بین باسنت قرار بگیر وناگهان به طورخشن وارد مقعدت شودبه حدی که صدای آخت به گوش مرچه خوار برسد وآن هم از راه رسیده وبینی بلندش را در کنار دم پلنگ صورتی جا دهد
کسخل مجبوری این همه دروغ بگی که نظر دهنده ها بیان بکننت سیبل و جای تیر با کیر بزننت
یکم برو ریاضی کار کن
الان 20 سالته مربوطه به 4 سال پیش میشه 16 سالت نه 17؟؟؟؟؟
vaghean ke charand bod.kash manam kosi be moftiye in kos giram biyad:(
احتمالا ایشون بعدش از خواب پریده و دیده همرو داشته خواب میدیده.
aaaaaaaaaaaaaaaaa
chi begam vala
harchi fosh bod khordi chizi vase man nazashtan
ba nazare shemare 3 vaghan movafegham
با نظر همه موافقم کونی اسکل کیرم تو اون مخ پوکه بیسوادت
یه سوال دوم دبستانو چی جوری رد کردی؟ها؟
یه بار به زن داییت بگو میخوام بکنمت خودتو راحت کن بعدشم آدم دو سه بار پشت سر هم ارضا نمیشه البنه میشه ها ولی دهنش بهF**kمیره
چقدديربه ديرنظرميدن!
خيلي داستانت مذخرف بود،نميدونم چراهرچي داستان ميخونم همش سكس بازن عمو وزنداييو…توهمشونم زنه پيش قدم ميشه
کیر توی نوشنت بعدش هم توی کوس زن داییت با خواهر کوچکت
خوب کس و شعر نوشتی که بچه ها این همه کیر حواله مخت کردن از نوشتت پیداست که مطمئنا در ارزوی کس زن داییت خواهی مرد از دادنت بنویسی جالبتر میشه حتما بنویس
عجب آدمای خری هستید داستانو میخونید بعد کس شعر میگید
واستون متاسفم حالا چه فرقی میکنه راست میگه یا دروغ جقتونو بزنید
in ke aslan jagh zadan nadasht.man kiram faghat yekam az chap be rast shod.dastane swxi bayad tamame moyragato sikh kone.omid hastam az tehran
اخه کله کیری کس ندیده این هم شد داستان ؟ مرتیکه کس مغز ، اگه گیرت بیارم کیرمو میکونم تو گوشت ، کس کش عمه ننه هر از چند گاهی یه نون وایی برو تا حساب کتاب بلد شی
اخه سلطان جق این کسو شعرا چی بود تحویل ملت دادی؟مگه زندائیت بی صاحاب بود که توئه جلق صفت بری پیشش یعنی خواهری برادری مادری نداشت برن پیشش؟راستی یه چیز دیگه کیره راست شده خر پدربزرگم و کیر راست شده قاطرشون تو کونت
بابابیخیال شین دیگه حالااین کونده بدبخت یه گهی خوردشماهاخوارومادروجدوآبادشروبه گادادین،قول میده که دیگه داستان نگه.
من میگم دایت تورو کرده داستان اینجور نوشتی که کسی نفهمه راستشو بگو!!! :p
زیادی وداستان نخون
بعدشم نویسنده خوبی نمیشی :D :bigsmile: داداس
رفتم دم در دیدم دار با آب من که ریخته بودم رو دستشو میماله به سینه هاش منم گفتم اگه بخوای بازم هست ولی با خنده جوابمو داد منم باز حولمو در اوردم رفتم تو حموم زندایم گرخیده بود زبونش بند امده بود رفتم سراغ سینه هاش کلی لیس زدمو مالوندم
:)) خب 1باره بگو آب دولِ خودت رو لیس زدی و خوردی دیگه!
فحش هم نمیدم ساعت 4:30 صبحه ترجیح میدم جقم رو بزنم :)) :))
عجب زندایی بی حیایی داری،تو حموم داشته تو رو میشسته؟اونوقت تو هم شورت نداشتی؟ |(
من امیر هستم 20 سالم واین داستانی که دارم واستون تعریف میکونم مربوط میشه به 4 سال پیش.
من 17سالم بود ,
doroghet az in avalesh tabloe.20-4=16
یعنی شماها اینقدر بی عرضه هستید که فقط محارم گیرتون میاد
اخه نمیگی بچه خواهرت یروز زنتو میکنه. حالا یا تو واقعیت یا تو شهوانی
:exmark: dorogh chera.hatman ye dastane sexi to zendegiye hameye ma hast chera on dastane vagheyero tarif nemikoni
manam kheyly doost daram zan dayimo bekonam on laghar andam kos va kon jam va jor sinehay gerd va seft
آخه کیرم تو لپت این چه داستان کیری بود که نوشتی اینارو از کجات درآوردی ریدم به تخیلاتت کونی
خیلی کییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی بود!
ای ول سیا جون خوب مچشو گرفتی این کونی رو دست خوش کاکه
ای ول داش سیا خوب مچشو گرفتی این بچه کونی رو دست خوش کاکه
مطمئنی که داییت تو رو نگایید راستشو بگو داییت تو رو گایید و اومدی میگی که تو زن داییت رو گاییدی کس کش
ئر ضمن علاوه بر ریاضی ،املا و انشات رو درست کن
کس مغز
اوف چ کیری تو چ کسی منم از اینکار خوشم میاد ی دختر بیا د جلو
ba salam va ehteram
tanha chizi ke mitunam begam ine ke shamputo avaz kon va az shampu gerdu estefade kon ta jagh baes nashe takhayulatet be in shekl baese aziyate baghiye beshe
payannnnnn
آخه خونشون به محل کارمن نزدیک بود.
کس شعر نگو برو درست روبخون
کس کش بچه کونی برو لا اقل یه کم حساب کتاب یاد بگیر بعدش بیا کس شعر بنویس تو خر هم به تو پا نمیده چه برسه به زن دایی و خاله وعمه مامانو ابجیو همه جندههایی کعه دور برتن برو همون جلقتو بزن
منم آرزو دارم حداقل یبارم که شده یه کونی یا یه کس گیرت بیاد بکنی که اینقدر تو فضا سیر نکنی و جق نزنی. اما به رسم ادب شهوانیون. کیر آرنولد شوارتزینگر با کیر خلیفه ابوبکر بغدادی و کیر همون داییت تا تخما تو کونت. کونی حالا که میخوای تخیلات تخمیتو بنویسی و جق بزنی خو از یه دوس دختر نداشتت بنویس نه از زن داییت .پس
واییییی که چه حجمی از کسشر تو این داستان جا شده
اول این که از 20چهار سال کم کنی میشه 16عزیزم یکم ریاضی کار کن بعد ابتو مالوند به سینه هاش بعد تو رفتی سینه هاشو لیس زدی ؟؟؟؟ابت چ مزه ای بود خوش مزه بود؟
نظرم اینه که امیدوارم اول به آرزوت برسی بعد فانتزی ذهنتو برای باقی افراد آرزو کنی.داستانت کلی مشکل داره جقی.شامپوتو عوض کن