کردن مهرداد

1397/01/31

سلام و خسته نباشید خدمت دوستان این داستانی که میگم شاید یکم باورش براتون سخت باشه ولی باور کنید کاملا راسته من حامد هستم از کوردستان 15سالمه و توی مدرسه ی نمونه درس میخونم شاید بگین از اون بچه خرخوناس ولی نه اینی که میگم عین حقیقته من سه سال تو این مدرسه درس خوندم و یه دوستی داشتم به اسم مهرداد خیلی وقت بود تو کف ش بودم یعنی یه جورایی اگه یه زن جلوم بود حاضر بودم مهردادو بکنم تا اون زنو…خب بگیذریم داستانمون از اون موقع شرو شد که تو صف بوفه مدرسه بودیم مهرداد چن نفر از من جلو تر بود خودتونم یه جورایی میدونین صف مدرسه همیشه شلوغه خودمو و به هزار جور و بدبختی رسوندم پشت سرش اول کاری نکردم بعد یهو خودمو هول دادم که کیرم صاف چسبید به لپ کونش یهو برگشت سمتم منم برگشتم سمت صف عقب گفتم هووووی اینقد هول ندین که اون چیزی نگفت تا اخر صف کلا بهش چسبونده بودم که اخرش با یه جق تو دسشویی اون روزم گذروندم…بعد یه مدت مهرداد که عاشق بازی های کامپیوتری و ایناس یه پی اس18خرید و گفت به من که مشکل گرافیکی داره و بازی هنگ میکنه که برم بهش کمک کنم و درستش کنم اولش اصلا به این فک نمیکردم که بکنمش یا همچین چیزی…قرار شد بعد سالنمون با هم بریم خونشون …

اها یادم رفت خصوصیات مهردادو بگم یه پسر عادی مو مشکی قد نسبتا کوچیک تقریبا1.76اینو اصن دروغ نمیگم پوستش فوق العاده سفید بود و به خاطر همین هم بود همیشه تو کف ش بودم و یه کون نسبتا خوب…یه خوردم تیپش مامانی بود البته باید بگم دست و باهاش اصلا مو نداره به هیچ وجه خودمم تقریبا 17سانت کیرمه با وجود سن کمم هیکلی هستم بدنسازی هم میرم خوب بگذریم بعد سالن که روز شنبه بود رفتیم خونشون …رفتم تو سلام کردم دیدم مادرش تو اشپزخونس و خواهر کوچیکشم داره مشقاشو مینویسه رفتیم تو اتاقش سیستم رو روشن کرد…بازیو باز کرد منم یکم دست کاریش کردم و درست شد یکم باهاش بازی کردم که تقریبا ساعت5.35دقیقه شده بود که مادرش معلم قرانه و باید میرفت کلاس و خواهرشم میبرد کلاس ژیمناستیک…اونا که رفتن رفتیم تو هال نشستیم یهو گفت حااااامد…گفتم بله گفت سوپر زیاد نیگا میکنی منم که از سوالش شوکه شده بودم گفتم خوب بعضی وقتا گفت یکی بزارم??گفتم بزار…یه سوپر از لانا رودز پورن استار بودش داستانی بود و طولانی گفتم اینارو بیخی خودت از همه شون بهتری گفت ع خیلی بی ادبی بعدش خندید…یکم گذشت برجستگی شلوارشو حس کردم از دور خواست بره دسشویی …رفتم دستشو گرفتم گفتم چقد زود انزالی ها …خندید و گفت نکنه میخوای جلو تو بزنم گفتم خو مشکلش چیه??خندید و گفت بی ادب خواست بره گفتم اندازه بگیریم گفت چیو گفتم کیرمونو گفت که چی گفتم خوب مال هر کی بزرگ تر بود واسه اون یکی جق بزنه قبول کرد گفت خوب در بیار گفتم راست نکردم هنوز گفت خوب چیکار کنیم گفتم یکم بمالش حل میشه دست اولو که گذاشت روش چشامو بستم دیگه هیچی حس نمیکردم یهو گفت بیا راس کردی حالا در بیار کم کم در اوردیم اصلا باورم نمی شد اینقد کوچیک باشه کیرش اون فقط با بهت داشت نیگا میکرد گفتم خوب شرو کن دیگه یهو با خنده گفت کصاااافت هیچی نگفتم رفت یکم روغن زیتون اوردم شرو کرد به جق زدن واسم یکم گذشت چشامو بسته بودم حس کردم پا شد رفت فک کردم ابم اومد ولی دیدم داره لباساشو در میاره …فقط میتونم بگم فوقالعاده بود اندامش قسم خوردن نداره ولی خدایی نزدیک بود سکته کنم بهم گفت اجازه هست؟ هیچی نگفتم شرو کرد به زبون کشیدن به کیرم کم کم دیگه داشتم میمیردم که صدای بزاق دهنش زیاد شد و صدا هایی میومد خعلی واسم جالب بود گفتم بسه الان میاد …گفت باش…گفتم میشه بکنم ??فقط سرشو تکون داد یعنی نه نمیخواد هیچی نگفتم خواستم برم لباسامو بپوشم که گفت ناراحت شدی?? چیزی نگفتم یهو گفت بیا حموم نمی خوام خونه کثیف شه البته بماند چقد دنبال حموم گفتم خب بلاخره رفتم دیدم زیر دوشه پشم یه خورده خیلی خیلی کوچولو داشت بالای کیرش که اون هیچی موردی نداشت دستمو گرفت رفتیم زیر دوش از پشت دست کشیدم لای پاش فهمیدم از اون کونیاس که پشم کون بر میدارن و مال کیرو میزارن گزاشتم لای رونش که آبو بست و شکمشو داد رو صندلی و کونش مثل بالانس ماشین بالا اومد گفتم صابون یکم اذیت میشی گفت وازلین پشت سرته اوردم سر در کونش یکمم مالیدم رو کیر خودم که حسابی لیز شد اول یکم کونشو نگا کردم دیدم تنگه و زده میشه یکم انگشتمو گزاشتم تو سوراخش که گفت اخ یواش یکم یه ببخشید گفتم و یواش یواش انگشتمو کردم توش که دیگه عادت کرد گفتم خوبی?? گفت اره یکم خندید و گفت البته ببخشید پشتم به شماست چیزی نگفتم و کیرمو گزاشتم درش که یا یه حرکت جاش دادم چون مثل اوبیا ناخون داشت رونمو چنگ زد که یکم دردم گرفت بهم گفت بیچاره زنت چی بکشه از دستت شروع کردم یکم عقب و جلو کردن تلمبه هام داشت سریع تر میشد و اه و اوف کردن اون دو برابر همونجور که داشتم عقب و جلو میکردم سرمو بردم کنار گوشش و گفتم خوبه??گفت ارررره اه اونقد تلمبه زدم مطمعنم مثل لبو قرمز شده بودم که گفتم ابم داره میاد چیکا کنم ?یهو برگشت یکم واسم ساک زدن و کیرمو مکید و دست دورش اورد که ابم ریخت تو چش و چالش گفت اه چرا شوره فک مبکردم خیلی خوشمزست گفتم نمیدونم دیگه پا شد ازم لب بگیره که گفتم اذیت میشم کلا…ابمم که تو دهنت هس کلا بیخیال شو اونم هیچی نگفت خواستم برم که گفت اب تو اومد ولی مال من نیومد یه هوف کشیدم گفتم نکنه میخوای بهت بدم??گفت نه واسم جق بزن منم با بی میلی نشستم یکم براش زدم و اومدم بیرون لباس که میپوشیدم اعصابم خورد بود …اونم بدجور حمومشون توی اتاق مادرش بود که گفتم کلاس قران داره و خیلی از ایه و کلام خدا توش بود خیلی پشیمون بودم …تیشرتمو تنم کردم و رفتم …میدونم خیلی طولانی شد و ببخشید از همتون …

نوشته: حامد


👍 1
👎 10
3269 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

683057
2018-04-20 20:44:04 +0430 +0430

Pes 18خرید اونم چند سال پیش حتما الان ۲۰۵۰تشریف دارین شما؟از اینده چه خبر اوضاع مملکت چطوره

0 ❤️

683065
2018-04-20 21:00:34 +0430 +0430

اخه من موندم چرا فانتزی هاتونو اینجا میزنید؟؟؟ خب برو جلقتو بزن عزیز دل برادر،مگه مجبوری؟؟؟؟،واقعا مسخرس از هر ده تا پسر هفتاش کونین،حالا شما فک کن اینا بخوان بابابزرگ بشن،خخخخخخ،همون اول واسه نوشون ساک میزنن،بخدا اینچیزا بخاطر بی دختری و چون گشادیه،وگرنه گی بودن به کسی میگن که مثلا ریش درورده و هنوز با همجنس رابطه نداشته و از سکس با دختر متنفره

2 ❤️

683068
2018-04-20 21:04:19 +0430 +0430

اينم نشونه تربيت قراني ننش
بعد ميگين لواط و هزار جور كسشر.كوني تحويل جامعه دادن :(

0 ❤️

683075
2018-04-20 21:47:41 +0430 +0430

دیسلایک اول…خودت مزنتو بهتر میدونی…

0 ❤️

683087
2018-04-20 22:41:20 +0430 +0430

اینارو از کجات دراوردی

0 ❤️

683163
2018-04-21 11:58:06 +0430 +0430

خیلی باحال بود.آدم دلش میخواد مهرداد و بکنه.

0 ❤️

683169
2018-04-21 13:06:10 +0430 +0430

کیر خرم توی 15 سالگی 17 سانت نمیشه خخخخخ

0 ❤️

683271
2018-04-21 22:44:21 +0430 +0430

جالبه تو اين داستانا هيچكدوم قصد كردن ندارن بعد خيلى يهويى ميكنن

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها