سلام من 40 سالمه تو یکی از شهرستانهای اصفهان ساکن هستم داستان من مال دو هفته پیشه پسرم با موتور تصادف کرد من واسه کارای بیمه باید به دادگاه میرفتم ی روز که واسه ی سوال رفتم دادگاه موقع برگشتن او طرف دادگاه یه خانمی تقریبا 45 سالرو دیدم منتظره ماشین وایساده همینطور که از کنارش رد شدم بهش گفتم در خدمدت باشیم و رفتم سراغ ماشینم در ماشینو باز کردم ی نیگاه کردم دیدم داره یواش یواش میاد طرف من ماشینو روشن کرد اومد سوار شد صندلی عقب سلام کردمو گفتم چرا عقب نشستی گفت واسه خودت بهتره راه افتادم یکم پاینتر نگه داشتم گفتم بیا جلو اونم خیلی راحت اومد جلو صحبت کردم
گفتم واسه چی اومدی دادگاه گفت واسه انحصاروراثت گفت شوهرش تو تصادف فوت کرده 5سال پیش گفتم ازدواج نکردی گفت نه من در حال رانندگی گاهی دستمو به روناش میکشیدم دیدم خوشش اومد جرعتو بیشتر کردمو دستو تو شلوارش کردم دیدم شورت باش نیست ی کس تمیز بدونه ی تار مو خلاصه رسوندمش نزدیک خونشون خاستم شمارشو بگیرم نمیداد میگفت میترسم شمارمو به کسی بدی کلی قسم که واسه خودم میخوام میخوام باهاد دوست باشم واسه همیشه شماره داد فرداش بهش زنگ زدم عصر باهاش قرار گذاشتم با هم رفتیم ی چرخی زدیمو تو ماشین باهاش حال میکردم شلوارشو واسم میکشید پایین منم در حال رانندگی باهاش حال میکردم روز بعد گفتم هر جور شده امشب میکنمش البته از همون روز اول اون راضی بود ولی من مکان نداشتم روز سوم رفتم سوارش کردم بردمش طرف اتوبان بعد از کلی چرخ زدن با ماشین هوا تاریک ماشینو زدم کنار صندوق عقبو دادم بالا صندلی جلو خابوندم شلوارو کشید پایین بلوزشو داد بالا خوابید منم کیر بعد از کلی کس لیسی ممه خوری گذاشتم توش وای جای همتون خالی خیلی حال داد هر ماشینی که رد میشد نور چراغش کل ماشینو روشن میکرد خیلی سکس باحالی بود حالا که کارم تموم شده شمارشو گذاشتم تو رد تماس نمیدونم فکر میکنم نامردی کردم در حقش اخه نمیخواستم زیاد بهم وابسته بشه با تشکر که داس تان حقیقی منو خوندید البته ی فکرای واسه صیغه دارم واسش
نوشته: امیر
“صندلی رو کشیدم عقب کُصشو لیسیدم کردم توش آبـم اومد والسلام!!”
اوسکول جقی!
اینجور که کُصنوشته کوتـاه بود و زود سر و تـه قضیه رو بهم آوردی، معلومه زود انـزالـی داری!
وگرنه اگه میخواستی عیـن یه آدم عاقـل و نـرمـــال تعریف کنی کُلِّ توهم سکست خیلی بیشتر از یک و نیم خطی که توی کون مثلثی نوشتی میشد!
برج العرب اتفاقی تو کونت
الان اینو نوشتی که چی بشه؟؟؟مگه میخواستی به مافوقت گزارش روزانه رو بدی اخه؟
متاهلم هستی و میخوای طرفو صیغه کنی اره؟؟؟
به به ب ب به به!!!
واگذارت میکنم به خانوما تا جوابتو بدن ?
--
چرا واقعا؟!
داداچ داری اشتباه میکُنی--
تو اتوبان،تو ایران؟!باز لب رو میشه باور کرد ولی جزییاتی که شما نوشتی…
درضمن،هرچند تخیلیه،ولی صیغه خیلی کار نامردی ایه،خیلی
تازه داری فکر میکنی که نامردی کردی در حقش؟! ?
هه کصنوشته جالبی بود
نه عرضه نگه داشتن کس داری نه شعور داستاننویسی. ننویس
ناموسا این اتوبانا کجاست که میرید میکنید هیچ بی ناموسین نمیاد بهتون گیر بده؟دو روز دیگه مینویسن کنار پیاده رو یه روزنامه پهن کردم زدم توش از کس و کون کردمش
توهمات خیلی بالا زده
توی ماشین .
نور چراغهای ماشینهای عبوری
صندوق بالا زده شده.
خیلی به خودت فشار آوردی. دیسلایک