من حامد 35 سالمه 3 سال پیش با سمیرا ازدواج کردم ، خلاصه و مختصر چند تا از خاطره های سکسیمو با سمیرا مینویسم. اوایل که با هم سکس داشتیم هیچ فانتزی نداشتیم سکس مون خیلی معمولی بود ، یه بار تو سکس شروع کردیم به حرف زدن از خوردن کسشو اونم از خوردن کیر من و این چزا صحبت میکردیم. یه مدت که گذشت تو حرفامون از سکس با نفر سوم صحبت میکردیم به سمیرا میگفتم دلت میخواست الان کیر یه مرد دیگه هم میخوردی میگفت آره ، بهش میگفتم اگه اینجا بود چی کار میکردی میگفت کیرشو لیس میزدم تخماشو میبوسیدم ، میگفتم اگه آبش میومد چی؟ میگفت وااااااااای همشو براش میخوردم، اینو بگم که سمیرا عاشق آب کیره همیشه آب منو میخوره، گاهی وقتا صبح ها انقدر حشری میشه قبل از اینکه بریم سر کار موقع خوردن صبحونه یه دونه نون تست بر میداره روش مربا و کره میریزه بعد کیر منو ساک میزنه آبم که میاد میریزم روی نون میخوره میگه پروتئین داره صبحها خوبه. خیلی وقتا دوستای من میان خونموم دورهمی مشروب میخوریم با سمیرا، یه بار یکی از دوستام به اسم فرهاد اومد خونمون مشروب 3 تایی مشروب خوردیم ، مهدی همش عادت داشت با سمیرا شوخی میکرد، سمیرا هم خیلی لباسای راحتی میپوشید . یدفه سمیرا گفت بیاین بطری بازی کنیم. سمیرا سارافون پوشیده بود ، یه بار که مهدی حاکم شد به سمیرا گفت سارافونتو در بیار سمیرا هم اونو در آورد و با شرت و سوتیئن نشست. سمیرا که حاکم شد به مهدی گفت شرتتو در بیار مهدی هم درآورد و کیرش افتاد بیرون و نشست. دفعه بعد که مهدی حاکم شد به سمیرا گفت بیاد کیرشو بخوره سمیرا هم با خنده و ناز اولش گفت نه که مهدی گفت حکمه باید اجراش کنی سمیرا هم رفت جلو و کیرشو گرفت دستش و کرد تو دهنش که کیر مهدی سفت سفت شد سمرا دیگه همینطوری ادامه داد و کم کم داشت با تخمای مهدی بازی میکرد بعدش یک تخماشو لیسید و رفت پائین زیر تخماشم لیسید مهدی گفت سمیرا چی کار میکنی آبمو داری میاری سمیرا هم گفت چه اشکالی داره منم به مهدی گفتم راحت باش سمیرا دوس داره مهدی هم گفت باشه خلاصه مهدی دراز کشید منم زیر پیرهنشو درآوردم که لخت لخت بشه سوتیئن سمیرا رو هم در آوردم به مهدی گفتم شرت سمیرا رو خودت در بیار مهدی گفت خودت در بیار میخوام زنتو جلوم لخت کنی منم شرت سمیرا رو در آوردم سمیرا گفت حامد بیا با هم بخوریم گفتم چیو گفت کیرشو گفتم آخه… گفت آخه نداره بیا بخور ببین چه کیر خوشمزه ای داره منم رفتم جلو کیر مهدی رو دوتایی لیس میزدیم و از هم لب میگرفتیم سمیرا تخماشو میخورد منم کیرشو . یهو مهدی گفت آبم داره میاد ، سمیرا یدفه کیرشو کرد دهنش گفت بریز تو دهنم مهدی هم یه آهی کشید و آب کیرشو ریخت تو دهن زنم سمیرا هم همینطور میک میزد تا همه آبش رو بریزه تو دهنش بعدش سمیرا اومد سمت من گفت “لب” یعنی لب میخوام منم ازش لب گرفتم بعد یهو همه آب کیر مهدی که تو دهنش بودو از دهنش ریخت تو دهن من منم دوبار ریختم تو دهنش خلاصه یکم با آبش تو دهنمون بازی کردیم بعد خوردیمش. از اون به بعد مهدی دیگه هر چند وقت یه بار میار پیشمون و سکس میکنیم. سمیرا جلوش لباش خواب حریر میپوشه. اونم دوست داره سمیرا تو این لباسا ببینه. یه بارهم با هم رفتن یه لباس حریر خریدن من باهاشون نرفتم و لی سلیقه مهدی خوب بود. یه بار سه تایی تو خونه با هم بودیم مهدی شروع کرد به لب گرفتن از سمیر بردش رو تخت. من همیشه دوست دارم وقتی یه مرد زنمو میکنه من از نزدیک نزدیک کیرشو که میره تو کس زنم تماشا کنم و با تخماش بازی کنم. اونشب هم همینطور شد سمیرا میخواست بخوابه که مهدی بکنتش من رفتم زیر سمیرا خوابیدم حالت 69 مهدی ام اومد کرد تو کسش منم از زیر تخمای مهدی رو لیس میزدم بعد آبش اومد ریخت تو کس سمیرا بعدش شره کرد بیرون منم اون زیر همشو خوردمو کس سمیرا رو لیس زدم و کیر مهدی رو با ساک زدن تمیز کردم. یه روز مهدی یکی از دوستاشم آورد با دوستش سمیرا رو کردن. بعد از اون دیگه دوستای دیگمم میان و سمیرا رو میکنن و سمیرا هم خیلی اینطوری دوست داره چون تنوع سکس داره منم خیلی خوشم میاد که سمیرا با دوستام سکس میکنه البته مردای غریبه هم دوست دارم که با سمیر سکس کنن و لی چون نمیشناسیمشون فقط با دوستام سکس میکنه. چند بار دوستام زنمو گروهی کردن و من و سمیرا خیلی لذت بردیم. یه شب من زیر سمرا خوابیدم سمیرا اومد با کس و کون نشست رو صورتم پاهاشو داد بالا دوستام یکی یکی میومدن بدون کاندوم میکردن تو کسش آبشون که میومد خالی میکردن تو کسش بعدش که میریخت بیرون من میخوردم خیییییلی حال میداد اونشب یکی از دوستام به اسم علی 3 بار آبش اومد هر 3 بار هم آبشو همینطوری ریخت تو کس سمیرا منم آبشو او زیر میخوردم چند بار هم آب کیر دوستامو که از کس سمیرا ریخته بود تو دهنم با سمیرا لب بازی میکردیم و با هم میخوردیم.
نوشته: حامد
یه بار یکی از دوستام به اسم فرهاد اومد خونمون مشروب 3 تایی مشروب خوردیم ، مهدی همش عادت داشت با سمیرا شوخی میکرد،
مهدی کیه؟؟؟؟؟؟؟
فرهاد کیه؟؟؟؟؟؟؟
میگن دروغگو کم حواسه
مجلوق جالق جلاق بدبخت
کونی کونی کونی اه اه اه
تابلو بود دروغه بی غیرت اسم دوست فرهاد بعد شد مهدی کیر تو عقلت بره
ملجوقه لاشی عقلا دروغ میگی دیگه مواظب باش سوتی نده هرچند دروغگو فراموش کاره
چرا اونجاهایی روکه کونت میزاشتنو سانسور کردی؟؟ خب حقیقتو بگو
ajaab koosi gooftiii… سمیرا عاشق آب کیره همیشه آب منو میخوره، گاهی وقتا صبح ها انقدر حشری میشه قبل از اینکه بریم سر کار موقع خوردن صبحونه یه دونه نون تست بر میداره روش مربا و کره میریزه بعد کیر منو ساک میزنه آبم که میاد میریزم روی نون میخوره میگه پروتئین داره صبحها خوبه.
تویه بیمارروانی هستی من به راست ودروغش کارندارم اماازاندیشه وطرزتفکرت پیداست زنتم جنده فاحشه هست وتوروهم شناخته که مجلوق کونی بیش نیستی خااااااااااک توسرت
برو دکتر وضعیتت خرابه…ادنقدر جلق زدی مغزت از کار افتاده
حیف کیر ندا رم وگرنه حواله ننت میکردم…کسکش زنت صبح آب کیر میخوره لجن…
فرهاد اومد خونتون سه تایی مشرو.ب خوریدی پس اون وقت مهدی کیه هان اینو بهم بکو بدونم با حتما مهدی جن بود اره ه ه ه ه ه ه …دررضمن تو اونطوری که میکی سمیرا به همه دوستاد میده یبارم بیاد به ما بده دا چی میشه ها ماهم زیارت کنیم کوسشو اون دیکه زنت نیست اون دیکه جندتت تو خونه جنده پرورش میدی خ ناراحت نشو ها واقعیت داری افتخار میکنی زن تو دیکه دست زنای خارجی رو از پشت بسه ما میکفتم خارجی ها کثافت کارزی میکنن زنتو از اونا بدتر اب کیر میخوره واقعان که کوس شعر نوشته بودی
حیفم اومد برا داستان کیرست کامنت نذارم کیرم تو کس مادر جندت
همه کامنتهایی که بچه ها گذاشتن + کو…همه را مثل خودت خر فرض نکن aggressive
من نمیدونم این کونی ها تو شهوانی چکار میکنن تف به شرافتت - کیرم تو ملاج زنت - یه روز هم اسب بیار تمام آبشو بده بخوره سیر بشه
اخه پسرکجلقی برو جلقتو بزن دیگه همننویس رویا که عیب نیست
مغز خر خوردی مگه اینطوری فانتزیهاتم کیری میشه ؟خاک تو سورخ کونت بریزم گل لاله رشد کنه انو؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟//
دوستان چرا فحش میدین عصبانی میشین بنده خدا بیشتر از سکس فانتزی خوردن آب کیر داره اگه آب کیر مثل سن ایچ تو قوطی یک لیتری عرضه میشد اصن سراغ سکس نمیرفت همونو میخرید به جای آب پرتقال صب با خانومش میخوردن پروتیینشونم تامین میشد به جای فحش وعکس کیر نفری یه پارچ آب کیر بدین خدمت آقا که عطشش بخوابه
بچه کونی من که میدونم اینو نوشتی که لج خواننده ها در بیاری وتو مسابقه فحش خوری شرکت کنی ولی من فحشت نمیدم تا … بسوزه. دی…
اینکه واقعیت نداره . حتی فکرشم نمیشه کرد ایششششششششششششش
ولی فکر کنم دوستان نباید اینقدر فحش بدن ؛ دیگه چیزی ازش باقی نمود حیوونی آخه
ببین کونی تو که عاشق اب کیری خب بگو تا بچه های شهوانی کونتو پر اب کیر کنن.کاری کنن تا از کون اب بریزن و از دهنت خارج بشه.دیگه نیازی به کسوشعر گفتن نبود.
هم ننتو گایدن هرومزاده جلقی.حتما مادرت به بیشتر از هزار نفر داده که تو از اب کیرشان به وجود امدی.مرتیکه هزار بابایه
مسابقه چرت و پرت نویسی سرعت بود؟
حتم دارم اگه تو مسابقه فوق شرکت کنی اول میشی درضمن دست این زنتو ببخشید جندتو بگیر برو اونور آب توی فیلمهای سوپر بازی کنه اقلا یه چیزی کاسب شید، شرط میبندم ننه ات جنده بوده پدرت هم ژتون فروش شهرنو
راستشو بگو دوستات تاحالا چندتا بچه برات ساختن؟
اخر مهدی یا فرهاد
ه بار یکی از دوستام به اسم فرهاد اومد خونمون مشروب 3 تایی مشروب خوردیم ، مهدی همش عادت داشت با سمیرا شوخی میکرد،
خیلی عشق اب کیری بیا اب کیر منو بخور تا ده بار هم میاد
اصل داستان :
من حامد 35 سالمه(کس میگه خیلی باشه 12 سالشه)…
آقا سرتو درد نیارم
بچه رو بردن جنده خونه نذاشتن بکنه که هیچ فک کنم چن نفریم کردنش
اومده ابنجا کصشر تفت میده
چرا اینقدر دروغ نوشتی دیوثثثثثثثثثثثثثث .خودت کسخلی مارم کسخل فرض کردی.
حداقل تو تخیلاتت اسامی رو اشتباه و جا به جا ننویس ادم بهش برمیخوره /// یه بار مهدیه اسمش یه بار فرهاد وا
حراج ناموسو ب کی میخای یاد بدی بی ناموس؟
کیرتو میذاره هر روز لا نون و اب میخوره ؟
اول مهدی بعد علی؟ از سمایی گ انتخاب کردی برا داستانت زااااااااااااااااااار میزنه چیکاره ای و میخای چیو خراب کنی
شهوانی جان میشه تو کلا این قسمت داستانو حذف کنی … دیگه هر خری باشه میفهمه میخای چیکار کنی با این داستانات
والا تخیلات خوبی بود! داستانه دیگه…قرار نیست راست باشه…دوستان به چشم داستان ببینیدش…شاید دروغه ولی لابد خوشش میاد این اتفاق بیفته…
کونی کی گفته بنویسی تو بگو تا مادر تو و مشوقتو با هم بگام
بعدشم تو فقط بشین پا داستانا بقیه ب ژولق زدنت برس جلاقه عوضی سری بعدی توهم بزنی از کووووووووووون میکنمت
از خودم حيفه ولي كير ابوبكر بغدادي و پسر حسني مبارك تو كونت با اين ارجيف كيري كه تحويل ملت دادي آخه كسكش نبايد اين كس و شعرا رو يه بار قبل از ارسال خودت بخوني diablo
به به عروسی افتاديم.
کسکش فکر کرده جلو دبيرستانه.
بی مزه بود …دروغ بود