سلام دوستان گلم داستانی رو میخوام تعریف کنم مال شش ماه پیش من و بهمن از تو سایتای مجازی باهم اشنا شدیم اولش باهم چت میکردیم دورباره بعد از یمدت تلفنی با هم حرف زد یم که بیشتر اخرشبا بود که معلوم دختر پسری که اخر شبا حرف بزن درباره اب وهوا نبود من و بهمن خیلی باهم صمیمی راحت بودیم ک ب سکس تلفنیم میکشید چندی بار ابشو پشت تلفن اوردم بهش قشنگ حال میدادم طوری ک میگفت ک خیلی با احساس حال میدی خیلی قشنگ خیلی دوست دارم هم و ببینیم هر دو مون بچه شهرستان بودیم فقط اون بچه شمال بود زد از شانس من ما عروسی دعوت شدیم شمال وقتی این و بهش گفتم دیگ منو کشت و گفت باید بیایی هیچی دیگ واسه خودش ی یسیریش بود منم قبل عروسی با هزارتا دوز کلک رفتم خونه ای فامیلمون شمال وقتی فهمید شمال دیگ نمی دونست چکار کن همش تل میزد زودتر قرار بزار میخوام بیام بکنمت اخ عاشق کس بود خلاصه اخرش ی یکشبنه ب بهمون رفتن کنار دریا باهاش قرار گذاشتم منم خوش تیپ کردم کلی ب خودم رسیدم اخ اولین بار بود همو میدیدیم وقتی اومد دنبالم اصلا فک نمیکردم این باش قد بلند هیکلی در حد وخفن من برعکبس ریز نقشم وقتی سوار ماشینش شد اولش هردوم هنگ بودیم وقتی ب خودمون اومدیم از تو ماشین پشت فرمون لب بازیمون شروع شد من دختر یداغم تا یکی دستش بخور بهم میرم دیگه واقعان هر دومون نیاز داشتیم ب همچین رابطه ای ی جای پر از درخت سر سبز وایستاد خلوتم بود دیگ هیچ حرفی نزدیم فقط شروع کردیم بخوردن هم لب و زیر گلومو منم باعشق خودمو بهش میچسبوندم با تمام وجودم ازش لب میگرفتم اروم اروم با اون هیکل 100 کیلوش زیرش داشتم خفه میشدم اما لذت بخش بود بهم گفت من میخوام مثل پشت تل قشنگ و شیک بهم حال بدی من افتادم روش از صورتش براش خوردم مثل وحشیای لباساشو داروردم تموم بدنش و با زبون لیس زدم صدای نفساش ک تند میزد میشد شنید کیرشو در اورد ی کیر تپلی داشت اونم واسش خوردم اون افتاد روم شلورم کشید پایین کیر شو گذاشت لا کص تنگ و داغم بد جور حشر شده بودیم مثل دیونه ها بهش چنگ میزدم اروم سر کیر شو کرد تو کسم هم جور لبمو گاز میگرفت کیرشو گذاشت تو کصم اولش درد داشت خیلم زیر بدنش خیس عرق بودم ولی صدای اه اه اه گفتنم اون بیشتر حشری کرد شروع کرد ب تلمب زدن اخ چه حالی میداد وقتی ابش اومد ریخت روی سنیه هام

نوشته: sam