کس در ترمینال

1393/10/12

سلام من غريبه هستم ما توي يه شهركوچيك زندگي ميكنيم يه روز موقع غروب پسرخاله م زنگ زد گفت يه دختره توي ترميناله ماشينتو بيار سوارش كنيم البته گفت جاهم ندارم،منم تا ماشين از حياط بردم بيرون زنگ زدم به يكي از دوستان كه معمولا تنهاست گفت بياين كسي نيست،سوار ماشين شدم نزديكاي ترمينال پسرخاله م زنگ زد گفت يكي از بچه هاي مجل با موتور دختره رو برده،رفتم پسرخحاله مو سوار كردم گفت بايد امشب اينو بكنيمش هر جور شد شماره پسره رو گير اورد بهش زنگ زد به پسره گفت جا داري؟پسره گفت ميخوايم بريم داخل يه مغازه،خلاصه راضيش كرد كه بياد باهم بريم خونه دوست من،اول من و پسر خاله م رفتيم پيش دوستم كه كوچه شون رو ديدبزنيم كسي نباشه بعد پسرخاله م با ماشين من رفت دنبالشون منم رفتم داخل خونه،بعد چند دقيقه اومدن ديدم بله علاوه بر اون پسري كه دختره رو برده بود يكي ديگه هم باهاشون بود خلاصه يه دختر بود ما هم پنچ نفر بوديم كمي كه با دختره حرف زديم مشخص شد كه خانم همون روز از زندان ازاد شده،زندان توي مركز استان هستش دوسه ساعتي باما فاصله داره،اينم توي ترمينال بوده كه بره شهر خودشون كه نزديك ماست،دختره رفت دوش بگيره يكي از بچه ها هم رفت كاندوم بگيره اخه اطميناني نبود كه دختره سالم باشه اخه گفت تازه اعتيدشو ترك كرده،ما5تاگردن گلفت بايه دختر ريزه ميزه،دختره با اون پسر موتوري رفتن توي اتاق ديگه كه بكنتش خيلي طولش داد وقتي هم دراومدگفت كاندوم توي كسش جامونده،باهزار تقلا كاندوم از كسش درومد،بعد پسر خاله م رفت،وقتي اومدن بيرون نگام كرد گفتم من نميكنم گفت چرا؟گفتم حوصله ندارم ولي راستش ميترسيدم مريض باشه هر چند طرف جنده جنده بود و فكر نميكردم بتونه تحمل كير منو بكنه خلاصه ازخيرش گذشتم حدوداي ساعت يازده شب برگشتيم خونه دختره هم تا صبح موند توي اون خونه پيش دوستم،بعد هم رفت شهر خودشون …خوش باشين و بدونيد هر كسي ارزش نداره كه آدم خودشو بخاطرش خسته كنه كس بايد طوري باشه كه وقتي كير رو ميبينه به جناب كير بگه بيا تو خودت بيا تو،

نوشته: غريييييييييييييبه آشنا


👍 0
👎 1
60536 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

449242
2015-01-02 14:35:52 +0330 +0330
NA

کس مامانت خوبه

1 ❤️

449243
2015-01-02 16:51:43 +0330 +0330

نصیحت نمیکردی نمیشد بهلول؟

0 ❤️

449244
2015-01-02 17:22:29 +0330 +0330
NA

اخه کونی این.داستان تو بود یا سر گذشت مامانت

0 ❤️

449245
2015-01-03 03:06:25 +0330 +0330
NA

ای خــــــــــــــــــــدااااا
اینا دیگه کین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چقد جدیدا داستان آموزنده زیاد شده هاااا

1 ❤️

449246
2015-01-03 03:13:40 +0330 +0330
NA

خودتون خرابید که خراب هارو پیدا میکنید دیگه

1 ❤️

449247
2015-01-03 11:51:49 +0330 +0330
NA

آخه تو ملجوق ک حشرت زده بالا سه ساعتم دنبال کوس بودی چجوری از خیرش گذشتی افسانه تعریف کردیا

0 ❤️

449248
2015-01-03 13:23:01 +0330 +0330
NA

اخه ملجوق جقی بگو میخواستن 5 گردن کلفت کونم بزارن برو کونتو بده جقت بزن کوس تلاوت نکن

0 ❤️

449249
2015-01-03 14:31:08 +0330 +0330
NA

بيا تو خودت بيا تو!!!
خخخخخخخخ

1 ❤️

449250
2015-02-13 16:11:35 +0330 +0330
NA

کونی کونی رو میجوره آب گندیده گودال. کس نگو هیچ مجلوقی نیست که از کس کردن بدش بیاد

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها